eitaa logo
🌷سی‌ روز سی‌ شهید ۱۴🌷
3هزار دنبال‌کننده
588 عکس
127 ویدیو
2 فایل
برای چهاردهمین سال متوالیِ که هرروز از 🌙ماه رمضان رو با یاد یک شهید سپری می‌کنیم و ثواب هر عمل مستحبی که انجام می‌دیم به روح آن شهید هدیه می‌کنیم. 📽️🎭کلیپ جذاب روزانه ما رو از دست نده. سایتمون👇🏻 http://emamzadeganeshgh.ir ارتباط با ادمین 👇🏻 @Rzvndk
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 «زکیه کردنژاد» دوست جدید ما در سی‌روز سی‌شهید است و یادگار «شهید علی کردنژاد». اهل ایذه خوزستان است. به همراه مادر عزیز و یگانه خواهرش زهرا، پدر شهیدشان را در این سفره کرامت همراهی می‌کنند.
🥀 نام و نام خانوادگی شهید: علی کردنژاد تولد: ۱۳۴۳/۷/۲۰، ایذه، خوزستان. شهادت: ۱۳۷۰/۱/۲۵، ایذه، خوزستان. گلزار شهید: گلزار شهدای ایذه. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 📚 امتحان علی قدم‌هایش را تندتر کرد که شاید کمی گرم شود. به عقربه‌های ساعتش نگاه کرد؛ قلب علی تندتر از ثانیه‌ها می‌زد. ساعت ۸ صبح بود. درست زمانی که همه‌ی دانشجوها سر جلسه‌ی امتحان بودند. خیلی برای این امتحان، زحمت کشیده بود و حالا او در حیاط یخ‌زده‌ی بیمارستان، منتظر تولد دخترش بود. حکمت خدا در هم‌زمانی امتحان و زایمان همسرش را، استجابت دعای شب قدرش می‌دانست. اینکه از خدا خواسته بود آن‌قدر او را با انواع آزمایش‌ها، تطهیر کند که لایق شهادت شود. قرآن جیبی‌اش را باز کرد: «إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ.» لبخند بر لبانش نقش بست؛ ضربان قلبش آرام شد. پرستار تولد فرزندش را تبریک گفت. ✍🏻الهه قهرمانی ۱۴۰۲/۱۰/۱۱ 👩🏻‍💻طراح: مطهره‌سادات میرکاظمی 🎙با صدای: الهام گرجی 🎞تدوین: زهرا فرح‌پور 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🥀 علی کردنژاد فرزند ایرج به سال ۱۳۴۳ در شهرستان ایذه استان خوزستان متولد شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و وارد دبیرستان شد. او بسیار کوشا و درس‌خوان بود و همزمان با تحصیل به پدرش در دامداری و کشاورزی و همچنین به دامادشان در اداره‌ی مغازه‌اش کمک می‌کرد. به‌خاطر خوش‌اخلاقی‌اش همه از او راضی بودند. به نماز و روزه اهمیت زیادی می‌داد آنقدر که در شرایط سخت کشاورزی و گرما، روزه می‌گرفت. بسیار دلسوز، مهربان، مؤدب و خوش‌صحبت بود و مشکلات خانواده را خودش با اینکه کوچکترین پسر خانواده بود حل می‌کرد‌. به پدر و مادر احترام می‌گذاشت. همواره اطرافیانش را به رعایت امر به معروف و نهی از منکر و همچنین رعایت حجاب توصیه می‌کرد. در سال دوم دبیرستان به عضویت سپاه در آمد و با گذراندن دوره آموزش نظامی عازم جبهه شد. پس از یکبار مجروحیت از ناحیه کتف و مداوا دوباره به جبهه بازگشت و این بار به عنوان پرستار و امدادگر به مجروحان جنگ، در نواحی غربی کشور و مدت اندکی در فاو مشغول به خدمت شد. او در آخرین شب مأموریت خود، در حالیکه در کنار همرزمانش برای خواب مهیا می‌شد با انداختن بمب شیمیایی توسط رژیم بعث در حلبچه عراق، شیمیایی، و در حالت خواب، شهید شده و همراه با دیگر همرزمانش از آنجا به سردخانه منتقل شد. خبر شهادت او را به خانواده‌اش اعلام کردند. برای انتقال این شهید به زادگاهش متوجه شدند که پلاستیکی که بر روی شهید کشیده شده بخار گرفته و ضربان قلب شهید می‌زند و زنده است. به همین دلیل از آن به بعد به او شهید زنده می‌گفتند. او پس از چندین بار بستری شدن در بیمارستان، دوباره به جبهه برگشت و در کردستان به سربازان و مجروحان کمک می‌کرد. به‌دلیل تاثیر زیاد مواد شیمیایی بر روی بدنش، پس از ۷۰ روز، مجبور به مراجعت به خانه شد و از آنجا که دیگر نمی‌توانست به جبهه برود با علاقه‌ای که داشت تحصیل در دانشگاه و رشته پرستاری را انتخاب نمود. ابتدا در دانشگاه تهران در مقطع فوق‌دیپلم، و سپس در دانشگاه اصفهان به ادامه‌ی تحصیل مشغول شد. سرانجام پس از سال‌ها دوری از هم‌رزمان، و تحمل درد بسیار شدید ناشی از شیمیایی بودن، پس از فریضه نماز و عبادت و در سجاده، روزی که تقویم‌ها ۲۵ فروردین ۱۳۷۰ را نشان می‌دادند به دیدار معبودش شتافت. از این شهید دو یادگار به نام‌های «زهرا» و «زکیه» به جا مانده است. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🥀 شهید از بیان همسر محترم‌شان در گفت‌وگو با سی‌روز سی‌شهید🎤 یک هفته بعد از ازدواجمان، تنهایی رفت ماه عسل. به جبهه‌ی کردستان. همانجا هم مجروح شد و بعد از ۳ ماه آمد. وقتی می‌رفت گفتم: «نرو، دوریت برای من خیلی سخته!» گفت: «لازمه که برم.» یادم می‌آید شب قبل از رفتنش تلویزیون، شهر حلبچه کردستان را نشان می‌داد. همانجا گفت: «من هم باید اینجا برم مأموریت» و رفت. هیچ وقت کاری نکرد یا حرفی نزد که کسی را ناراحت کند. به پدر و مادر و خانواده احترام می‌گذاشت و کمک‌‌حال همه بود. رضایت پدر و مادرش برایش مهم بود و برای جلب آن، از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد. با همسایه و اقوام هم بسیار مهربان بود و برخوردی محترمانه داشت. به بهانه‌های مختلف به بچه‌ها هدیه می‌داد. در کارهای خانه به من کمک‌ می‌کرد. من از سادات هستم و او همیشه به‌خاطر سید بودنم احترام خاصی برایم قائل بود. حتی پایش را جلوی من دراز نمی‌کرد. به خانواده من هم بسیار احترام می‌گذاشت و همه دوستش داشتند. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🥀 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید «علی کردنژاد» 📝 ...خدایا راضی هستم به درگاهت که مرا بر هواهای نفسانی خود غلبه دادی و بر اثر این غلبه بر نفس، توانستم برای دفاع از دین مقدست روانه جهاد با کفار شوم. از آنجایی که با ریختن قطره‌قطره خون شهدا بر زمین، بر بار مسئولیتی که بر دوش داریم می‌افزاید و {ما}مسئولیم در برابر خون این شهدا که خدا آنها را ناظر بر همه اعمال ما می‌داند؛ پس باید راه آنها را ادامه دهیم و پیام آنها{را} که گوش به فرامین امام است با دل و جان پذیرا باشیم. ... درخت تنومند جمهوری اسلامی ایران، با خون گرم شهیدانی که حسین‌وار در برابر طاغوت و طاغوتیان و همچنین در برابر رژیم رو به زوال عراق ایستاده‌اند و جان خود را فدای این صراط کردند آبیاری شد. این درخت برای نابود کردن ریشه‌های ظلم و بیداد و جایگزین کردن ریشه‌های خود در تمام دنیا احتیاج به خون دارد... ...لذا تا این نیروها در مملکت ایران هستند نه آمریکا بلکه هیچ قدرت دیگری نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. همانطوری که خداوند قادر وعده داده پیروزی از آن مسلمین است. ...و شما خواهرانم که باید از زینب درس مقاومت و ایستادگی در برابر مشکلات را آموخته باشید. او با شهید شدن برادرش حسین علیه‌السلام همچون کوه، استوار و پابرجا ماند. تنها کاری که کرد رساندن پیام او به مردم بود و این خود بهترین خدمتی است که زینب به برادرش کرد؛ زیرا رساندن پیام شهید باعث خوشحالی روح او می‌شود. به امید پیروزی لشکر حق علیه کفر و برقراری قسط و عدل در تمام جهان📝 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
اصفهان بودیم. بعد از تحویل سال، گفت: «خانم! بلند شو بریم عید دیدنی!» گفتم: «کجا بریم؟!» گفت: «گلزار شهدا» رفتیم زیارت شهدا. بعد از آنجا هم رفتیم منزل یکی از همسایه‌هایمان که خانواده‌ی شهید بودند. آن‌ها با دیدن ما خیلی خوشحال شدند و تشکر کردند. آن‌ سال عید، برای من بهترین عید بود. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان یادمان شهدای نهر خَیِّن🇮🇷
برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به سایت امامزادگان عشق (شهید علی کردنژاد) مراجعه بفرمائید👇 B2n.ir/d02192
چشمان من، طراوت باران گرفته است قلبم صفا و لطف بهاران گرفته است ای تو شهید راه خدا! بهترین پدر! با یاد تو، دوباره دلم جان گرفته است ✍🏻زهرا دشتیار ۱۴۰۳/۱/۳ 🦋🥀 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 در مراسم دومین سالگرد شهادت فرمانده‌ی لشگر فاطمیون، «سردار سیداحمد قریشی»، چشمم به دنبال بانویی از همسران شهدای فاطمیون است؛ که برای سی‌روز سی‌شهید آینده از او رخصت همراهی بگیرم. «معصومه سادات» عزیز، دختر سردار، می‌شود بانی این آشنایی و «شریفه خانم»، میزبان باصفای امروز ما. آنچه می‌خوانید روایت دلدادگی او با مردیست که سال‌هاست مایه روشنی قلبش مانده است.
🌷 نام و نام خانوادگی شهید: مصطفی جعفری تولد: ۱۳۶۲/۷/۱۸، پاکدشت، ورامین. شهادت: ۱۳۹۳/۳/۲۶، تل‌عزان، سوریه. گلزار شهید: گلزار شهدای پاکدشت. 🇮🇷🤝🇦🇫 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 📚چشم به راه تلفن که زنگ زد هراسان گوشی را برداشتم. به گمان اینکه مصطفی باشد؛ خودش بود. اصرار از او و گریه و التماس از من؛ برای آنکه بماند تصمیمش را گرفته بود. از همان ۵ سالی که با طالبان می‌جنگید و بعد از جانباز شدنش، باید می‌فهمیدم که او مرد میدان است. برایم از سوریه گفت. _ در ماه محرم و صفر مرتب بر سر و سینه می‌زنیم که یا اباعبدالله! ای کاش ما هم کنارت بودیم و از تو دفاع می‌کردیم؛ امروز همان روز است و حرم عمه زینب در خطر است. برایم سخت بود، چطور پاره تنم در کشوری فرسنگ‌ها دورتر از من باشد. با ادوات جنگی آشنایی داشت و به همین خاطر، خیلی زود نوبتش فرا رسید و اعزام شد. برای اینکه جلویش را نگیرم پنهانی رفت و بعد از رفتن تماس گرفت و خبر رفتنش را داد. قول داد که تا ماه رمضان برگردد؛ و به قولش هم عمل کرد. او در روز اول ماه رمضان با تابوتش میهمان دست‌های مردم شد و من ماندم چشم به راه نگاهش برای همیشه... ✍🏻فاطمه شعرا ۱۴۰۲/۱۱/۱۳ 👩🏻‍💻طراح: مطهره سادات میرکاظمی 🎞تدوین: زهرا فرح‌پور 🇮🇷🤝🇦🇫 برای اشنایی بیشتر با این شهید مدافع حرم به کانال زیر در ایتا مراجعه بفرمایید👇🏻 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid