داستان زرعه بن ابان :
روز عاشورا، چون تشنگی بر امام حسین (علیهالسّلام) چیره شد، حضرت (علیهالسّلام) به سوی فرات حرکت کرد تا اندکی آب بنوشد. در این هنگام زرعه فریاد زد تا میان امام (علیهالسّلام) و آب فاصله بیندازند. حضرت (علیهالسّلام) فرمود: «اللهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا؛ خداوندا! او را در حال تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز.»
زرعه به خشم آمد و تیری به سوی امام (علیهالسّلام) پرتاب کرد.
تیر به چانه حضرت (علیهالسّلام) اصابت کرد. امام (علیهالسّلام) تیر را از چانهاش بیرون کشید در این هنگام خون از چانه ایشان جاری شد.
عاقبت زرعه
نقل شده که زرعه پس از عاشورا، گرفتار مرض #استسقاء شد و همواره فریاد میزد که: «مرا سیراب کنید» کوزهها و کاسههای بزرگ آب که هر یک برای سیراب نمودن اهل خانه، کفایت میکرد به دستش میدادند او آب آن را مینوشید و چون آن را از لبش دور میکرد اندکی دراز میکشید و دوباره فریاد میزد که از تشنگی هلاک شدم وضع به همین منوال بود تا اینکه شکمش شکافت و به هلاکت رسید.
#محرم
@eitaagarde