هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
♡
دیدی که اسماعیل خود را هم فدا کردم؟
دیدی به عهدم با تو ای زیبا وفا کردم؟
بااینکه قلبم خانۀ احساس بود اما
دیدی سر احساس را از تن جدا کردم؟
دیدی که آخر، خشت این دل را که از گل بود
با کیمیای یادت ای یکتا طلا کردم؟
صد بند بر پای دلم بود و به عشق تو
از آنهمه دلبستگی خود را رها کردم
حتما شنیدی نالههای بیصدایم را!
دیدی تو را ازبین هر جمعی صدا کردم
آنقدر گفتم ذکر یا کافی و یا شافی
تا عاقبت سجاده را دارالشفا کردم
مانند باران، خیر بر من ریختی دائم
باید ببخشی آنهمه چونوچرا کردم
من از نماز عشق جا ماندم ولی حالا
با التفاتت آن قضا را هم ادا کردم
از هر طریقی بود ای زیباترین معشوق!
چشمان خود را با نگاهت آشنا کردم
یکعمر خواهش کردهام آغوش گرمت را
امروز هم در زیر این باران دعا کردم
یا کافی یا شافی یا وافی یا معافی
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
♡
صبحم به نسیم یادت عطرآگین شد
با قاب رُخت اتاق من تزئین شد
یک چایی تلخ بود در سینی دل
با قند خیال تو ولی شیرین شد
@eitaaparvanegi
♡
حتی نشد که قدر نگاهی ببینمت
اندازۀ تنفّس آهی ببینمت
شامم سیاه بود و نشد ای نسیم نور!
از پنجره به صورت ماهی ببینمت
یک شب نشد که سر بکنی در سرای من
این هم نشد که بر سر راهی ببینمت
در خواب خوش نصیب شود کاش رؤیتت!
یا در خیال خویش پگاهی ببینمت
من کمتوقعم؛ نه تمام دقایقم
میخواستم که گاهبهگاهی ببینمت
تنها نهاینکه وصل تو ممکن نبود؛ نه!
حتی نشد به قدر نگاهی... ببینمت
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
♡
ای صبح من از یاد تو روشن! برگرد
شادابتر از هزار گلشن! برگرد
هرچند تو رفتی، اثری از من نیست
من با تو یکی بود پس ای من! برگرد
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
♡
دلم را شست رؤیای زلالت
شدم خورشید با نور خیالت
ببین دنبال تو میگردم ای عشق!
بیا صیاد دنبال غزالت
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi