eitaa logo
اخبات
202 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
760 ویدیو
36 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که می‌خوانم را اینجا به اشتراک می‌گذارم. صحبت‌های مهم آقا و امام را هم در اینجا سعی می‌کنم مرور کنم. @m_karimi_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
منم به اجبار خانواده رفتم دانشگاه، چندین بار خواستم انصراف بدم نذاشتن
دخترها از زمانی که راه میفتن تاتی تاتی میکنن کفش مامانشون رو میپوشن، مدام میگن میخوان من زن باشم و بابا شوهر، و ذوق عروس شدن از بچگی باهاشونه. هرچه سنشون کمتر باشه اون ذوق و شوق برای عروس شدن و شوهر و تشکیل خانواده بیشتره تا زمانی که وارد دانشگاه میشن همه معادلاتشون بهم میخوره.
به عنوان یک خانم که عضو هیئت علمی یکی از دانشگاه‌های دولتی‌ام، هزاران بار درود میفرستم به شرف شما و کسانی که جرأت پیدا می‌کنند و این حقایق رو گوشزد می‌کنند
پاسخ یک خانم دیگه به استوری توییت بالا: من هم پشیمون نیستم اطلاعات عمومی رو بالا بردم، هم‌زمان و به قول معروف به روز کردم برای تربیت فرزندانم و خوشحالم که فاصله سنی با بچه‌هام زیاد نیست و الان یه مادر جوان دارند
پاسخ همان خانم استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی به استوری توییت بالا: هر کدوم از دانشجوهام در مورد ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی با من مشورت میکنند بهشون میگم، برا درس خوندن وقت زیاد هست، اما فرزندآوری یک تایم داره، اونو از دست ند
شاید بشه گفت تعامل گسترده‌ای با خانم‌های فارغ التحصیل در هر مقطعی و با هر گرایشی دارم شخصاً به ندرت خانمی را دیدم که زندگیش رو به خاطر دانشگاه تعطیل کرده باشه و کسی شده باشه واسه خودش
میریم دانشگاه میفهمیم هیچ خبری نیست مخصوصا منی که دانشگاه هنر خودم،حالم از جماعت هنری بهم میخوره، واسه این شروع کارم از پزشکی شروع کردم و الان ۹ سال دارم کار میکنم
اغلب همکاران خانم در محل کار از اشتغال اظهار پشیمونی می کنن. میگم استعفا بدید برید، می گن خونواده روی درامد ما حساب کرده و با این قسط و وام نمی تونیم رها کنیم! این جواب متاهل هاست. مجردا هم که همه خونه و ماشین دارند و مستقل و سن ها بالای ۴۰ سال! و حال ازدواج ندارن!
دختر وارد دانشگاه که میشود فکر میکند پخ خاصی‌ست و پسرها دم در دانشگاه از شدت عشق تشنج میکنند و با همین توهم چندین سال خودش را در دانشگاه باد میکند،یک آن به خودش میآید که واویلا27سالم شده و خر نگاهم نمیکند. کارمند میشود و میبیند هرچقدر پولدار باشد وقتی شوهر و فرزند ندارد هیچ است.
امام خامنه‌ای: «شرط مهم برای ایجاد تحوّل، نترسیدن از دشمن و دشمنی‌ها است. خدای متعال به پیغمبرش میفرماید که «وَ تَخشَى النّاسَ وَاللهُ أَحَقُّ أَن تَخشاهُ»؛(۱) از مردم نباید بترسی؛ از حرف این و آن نباید بترسی. بالاخره هر اقدام مثبتی، هر کار مهمّی ممکن است یک عدّه‌ای مخالف داشته باشد؛ مخالف، مخالفت میکند. امروز با حضور فضای مجازی، نوع مخالفتها هم غالباً نوع برخورد‌کننده و تیز و آزار‌دهنده است؛ اگر چنانچه یک حرکت مهمّ صحیحِ متقنِ محاسبه‌شده‌ای انجام میگیرد، باید ملاحظه‌ی اینها را نکنند. ملاحظه‌ی دشمن خارجی را هم نباید بکنند؛ هر گونه حرکتی را که در کشور به سمت صلاح انجام بگیرد، یک جبهه‌ی وسیعی از دشمن وجود دارد که اینها نشسته‌اند دارند دائم فکر میکنند که ضربه‌ها بزنند، هم در زمینه‌های سخت‌افزاری، هم در زمینه‌های نرم‌افزاری؛ نرم‌افزاری‌شان همین است که اینها تصمیم‌های مهم و درست و منطقی را که در کشور گرفته میشود، با تبلیغات وسیعی که دارند، زیر سؤال ببرند و با این امپراتوری تبلیغاتی‌ای که دست صهیونیست‌ها هست، این را بکوبند و نابود کنند و از بین [ببرند]. باید از اینها نترسید، باید حرکت کرد؛ و به نظر من راهش هم این است که نیروهای جوان حضور داشته باشند؛ آن که ملاحظه نمیکند و نمیترسد و بدون ملاحظه حرکت میکند نیروی جوان است. [البتّه] حضور نیروهای جوان با همان شکلی که قبلاً عرض کردیم، به معنای استفاده‌ی از فکر جوان و از روحیه‌ی جوان و از حالت اقدام و جسارت و حرکتی که جوان میکند؛ نه به معنای نفی حضور ذخیره‌های غیر جوان؛ شرطش این است که این کار انجام نگیرد.»
اخبات
به مرگ بگیریم تا جماعت غیرانقلابی درون نظام به تب راضی شوند. احتمالا کم‌کاری ایران در مقابله با رژی
پیش‌تر گفتیم که اسرائیل همان‌گونه که به اهداف خود در غزه نرسید ولی جبهه لبنان را باز کرد، به اهداف خود در لبنان هم نمی‌رسد و جبهه سوریه و سپس عراق را هم باز می‌کند. ایران هم تعلل را ادامه خواهد داد تا کار به مو و کارد به استخوان برسد و اسرائیل به‌طور جدی جبهه عراق که نزدیک ایران است را باز کند. شاید فکر کنید بدبینانه است، اما جالب است بدانید در دفاع مقدس و ماجرای داعش هم عینا این اتفاق افتاد. در ماجرای دفاع مقدس تعلل نظام اینقدر ادامه یافت تا کار به‌جاهای باریک کشید و صدام حتی برخی شهرهای ما را تصرف کرد! بعد نیروهای مردمی و دلسوز وارد شدند و قصه عوض شد. در ماجرای داعش هم وقتی کارش را در سوریه شروع کرده بود، می‌شد آن را در نطفه خفه کرد اما بسیاری از مسئولین نظام باتوجه به فشار غرب می‌گفتند که بشار اسد رفتنی‌ست و نباید بی‌خود خودمان را درگیر کنیم. برای همین ترمز نیروهای انقلابی نظام کشیده شده بود و نظام آنقدر وارد درگیری جدی با داعش نشد تا اینکه داعش علاوه‌بر سوریه بر بخش‌هایی از عراق هم مسلط شد و به‌قول معروف به پشت دروازه‌های بغداد رسید. اینجا که کارد به استخوان رسید دیگر نظام حرف نیروهای غیرانقلابی را کنار گذاشت و به‌طور جدی وارد جنگ با داعش شد. پس اینکه می‌گوییم تعلل نظام در برابر اسرائیل اینقدر ادامه پیدا می‌کند تا کارد به استخوان برسد (رسیدن جنگ اسرائیل به عراق)، چیز گزاف و جدیدی نیست. بارها در طول ۴۰ سال اخیر دیده‌ایم که جریان غیرانقلابی درون نظام اراده‌اش را توانسته تا یک‌جایی به نظام تحمیل کند و فقط نظام وقتی جلوی این جریان ایستاده که دیگر بحرانش تبدیل به یک بحران فوری و ملموس شده. وظیفه ما چیست؟ بنشینیم تا تاریخ تکرار شود؟ نه؛ وظیفه این است که تا جایی که در توان داریم، سعی کنیم با مطالبه و وسایل دیگر، هرچه زودتر مسئولین نظام را به این نتیجه برسانیم که هرچه زودتر باید وارد درگیری شد تا تجربه تلخ صدام و داعش تکرار نشود. مواظب جامعه اطرافمان و احتمال نفوذ اغتشاشات در آن‌ها هم باید بود. @Ekhbat1444