eitaa logo
اختیاری هشترودی
212 دنبال‌کننده
340 عکس
252 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 [زندگانی چهارده معصوم صلوات‌الله و سلامه علیهم - وفات حضرت خدیجه علیها السلام - صفحه ۲۷]  بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله پیامبر صلی الله علیه و آله در سن چهل سالگی، در بیست و هفتم ماه رجب به پیامبری مبعوث گردید. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ » (آل عمران /۱۶۴) ؛ یقینا خدا بر مؤمنان منت نهاد که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان می‌خواند و از آلودگی‌های فکری و روحی) پاکشان می‌کند، و کتاب و حکمت به آنان می‌آموزد، و به راستی که آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ » (جمعه/۲) اوست که در میان مردم بی سواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را از آلودگی‌های فکری و روحی پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند. ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد * دل رمیده ما را انیس و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت * به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد در روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله به کوه «حرا» رفته بود جبرئیل آمد و گفت: ای محمد! بخوان. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من قرائت کننده نیستم. جبرئیل آن حضرت را در آغوش گرفت و فشرد، و بار دیگر گفت: بخوان! پیامبر صلی الله علیه و آله همان جواب را تکرار کرد، بار سوم نیز جبرئیل این کار را انجام داد و همان جواب را شنید، در این مرتبه جبرئیل گفت: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍاقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ » (علق /۵-۱) «به نام خداوند رحمتگر مهربان، بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از علق آفرید، بخوان و پروردگار تو کریمترین اکریمان] است، همان کس که به وسیله قلم آموخت، آنچه را که انسان نمی دانست آموخت». و پس از قرائت این آیات از دید پیامبر صلی الله علیه و آله پنهان شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله که با دریافت نخستین اشعه وحی، سخت خسته شده بود، به خانه آمد و به خدیجه فرمود: «زملونی و دثرونی» (مرا بپوشانید و جامه ای بر من بیفکنید تا استراحت کنم».
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شعر بحر طويل عيد مبعث ويژه استفاده ذاكرين اهل بيت (ع) اثر حاج مجتبي صمدي شهاب کعبه آنروز فقط بتکده بود، سرد وبحران زده بود، حق تعالی دگرازپستی مردم به ستوه آمده بود، چه سیاه ان سده بود. خانه ای را که به دستور خداوند کریم ساخت بازحمت خود ابراهیم تا شود معبد خلاق عظیم شده بد بتخانه ، خلق هم مستانه غافل از یاد خداوند ودود رو به بتها به سجود سر تعظیم خود آورده فرود، ظلمت وکفر فقط بود که میکرد نمود، غیر انگشت شماری همه جاهل بودند پست وکاهل بودند، اهل باطل بودند، از خرافات وپلیدی همه کامل بودند، دختران زنده به گور وپدران وای که قاتل بودند. نفس امّاره چه طغیان میکرد قتل ایمان میکرد خاک غم برسر انسان میکرد. فخر مردم همگی ثروت بود برده داری همه جا عزّت بود زن آنروز تهی ازگهر عصمت بود فارغ از عفّت بود مرد آنروز اسیر هوس ولذّت بود، عرصه ظلم نمی آمد تنگ ، نه ادب بود نه علم وفرهنگ، شیشه عقل قبائل همگی طعمه سنگ منطق علم عرب بود برپایه جنگ داده بودند به نسیان همگی یاد خدارا* وقت آن بود که شب طی شود آید سحری آید از راه دگر راهبری از خدا تا به زمین محرم وپیغامبری آید ازراه شه خوش سخن وخوش سیری تا زانفاس خوشش زنده شود باز جهان بشری تا نماند دگر از ظلم وسیاهی اثری زین سبب در شبی از خاطره ها عاقبت مکّه شداز غصه رها غصه طی شد زیرا بهترین خلق خدا در سکوتی به دل غار حرا بود در حال مناجات ودعا که ندا آمد ای یار بخوان کرد تکراربخوان تو مگوی از چه بخوان که از خالق دادار بخوان از خدای فلک و خالق جنّ وملک و صاحب اسرار بخوان بعدازاین توبخدا یار خدایی برخیز تورسول دوسرایی برخیز منجی خلق زطوفان بلایی برخیز. خیز از جا که تو آخر نبی ا... مسلّم هستی وارث عیسی مریم هستی ناجی سینه غمدیده آدم هستی صبح شبنم هستی فیض خاتم هستی حکم محکم هستی خاتم بعثت حق خاتمه غم هستی حاکم عرش وزمین وهمه عالم هستی کوری دیده کفّار تو پیغمبر اعظم هستی باتو حق می شکند پشت غم وظلم وجفا را* صاحب خلق عظیمی تو باب کرمی ذکر حق دم به دمی شه قوم عربی وعجمی از ازل تا به ابد در همه جا محترمی خیز وبردار تو در را هدایت قدمی که به تو قدرت دیگر بدهیم ذات حق را به مظهر بدهیم استقامت بنما تابه توجوهر به دهیم قدرت عفو شفاعت به تو در وادی محشر بدهیم جام اطهر بدهیم عوض این همه زحمت به تو کوثر بدهیم دختری خوبتر از خوبی مادر بدهیم غم مبادت به تو یاور بدهیم شیر لشگر بدهیم مهراس از صف دشمن به تو حیدر بدهیم. تو.رسول اللهی و هست علی هارونت با علی خصم شود مغبونت می شود دین خدا مرهونت همگی مدیونت همه لیلا صفتان مجنونت ریشه خون خدا خون حسین در خونت تو نسل تو همه پاک تر ازهر پاکیدبرتر از ادراکید سبب خلقت هستی و همه افلاکید قبله اهل سما سرور اهل خاکید چه هستید که هستید شما فلک نجاتید به حق روح حیاتید شما مظهر و مظهر به تمام حسناتید خدایی سکناتید الهی وجناتید همه معدن لبریز صفاتید درون مایه قرآن به تمام صفحاتید شما رکن صلاتید تمام برکاتید شما صاحب وشایسته ذکر صلواتید که فقط عشق شما زنده کند سینه مارا* شعر بحر طويل عيد مبعث ويژه استفاده ذاكرين اهل بيت (ع) اثر حاج مجتبي صمدي شهاب
کانال رسمی مداحی آذری'.mp3
20.35M
شام ۴۰۳ مسجد امام کاظم شهرک امام حسین ┏━━ °•🍃🌸🍃•°━━┓ 📡‌ 👉@azari_madahi👈 ارتباط با مدیر کانال_ایتا @Matin_1360m کپی بدون لینک ممنوع⛔️ ┗━━ °•🍃🌸🍃•°━━┛
۲۸ رجب مصادف با حرکت کاروان حسینی از مدینه به مکه در سال ۶۰ هجری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از زادگاه خویش کجا میروی حسین این راه امن نیست چرا میروی حسین با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی سوی کدام شهر و بلا میروی حسین آیا که داده وعده‌ی مهمان نوازی ات با خانواده مستِ صفا میروی حسین در روز روشن از که کنایه شنیده ای کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین از مژده ی سفر همه شادند کودکان مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین بدرود ای عزیز، خدا باد همرهت با اشک و، آه و، سوز و، نوا، میروی حسین 🍂🌸🍃
خروج از مدینه ولید ائیله دی چون بیعت حکمینی علنی امام اولدی مصمّم که ترک ائده وطنی اولوبدی قافله آماده شهریدن گئتسین گلیب بقیعه آنا قبریینی وداع ائتسین اورکده گلدی غم و درد و محنتی جوشه آلیب دی جان کیمی گیزلین مزاری آغوشه دونوب قانا اورگی درد و ابتلاسيندان سوز آچدی باشدا کی اندوه و ماجراسیندن سلام اولا سنه ای خلقته بهانه آنا سلام اولا سنه ای قبری بی نشانه آنا سلام اولا سنه ای خوش گونه قالان حسرت سلام ای غم و اندوهی جاودانه آنا سلام اولا سنه ای تئز دویان حیاتیندن سلام اولا سنه ای دردی بیکرانه انا گوزوم سرشکه دولور بو مزاره باخدوقجا دوشور خیالیمه دفن اولماقین شبانه انا نه لر آز عمریده چکدی باشین مصیبت دن نه ظلم لر ائله دی امت زمانه آنا دوشور خیالیمه بیر بیر منیم گئچن گونلر اورک ده آتش حسرت چکیر زبانه آنا مزارین اوستونه گلدیم اورک سوزون دانیشام اورک الولانیری گلمیشم فغانه آنا نه وقته جک بو مزارین مگر نهان قالاجاق نئجه دوزوم بو غم و درد جانستانه آنا حسینین آیریلیری بو مدینه دن جبرا وصاله یاره اولوب بو سفر بهانه آنا یازیب قضا قلمی نینوا چولون آدیما مسافرم گئدورم وعدگاه جانه آنا بو یولدا باجیلاریم دا منیله یولداش دیر قوناق گئدیر حرمیم شام و کوفیانه آنا هوای وصلیده باش فیکرین آتمیشام باشدان گرک حسین باتا حق یولوندا قانه آنا یزید حاکم اولوب فسق و جور اولوب علنی دوزنمرم داخی بو محنت گرانه آنا تلاش ائدیر کی منی بیعته ائده مجبور و یا کی اولدوره ظلمیله محرمانه آنا گوزتلیور یولومی کربلا کرگ دی گئدم قطا قوشي گئدیري قالدي آشيانه آنا باشیمدا گئتسه اگر حقی ائیلرم اعلان خوشام يارالي باشيم چيخسا آسمانه آنا هوی وصلیده عشاقه باش نه لازم دور خوشام نقدری بلا گلسه جسم و جانه آنا بنای ظلمی گرک قانیله ییخام یئره من بو یولدا راضییم هر رنج و امتحانه انا حسینوین بیلیسن یوخ هراسی اولماقدان گرک پیام سعادت وئرم جهانه آنا بو یول که من گیدورم آخری شهادت دیر یاخینیلاشیب یئتیشم عهد باستانه آنا گرک بو قان توکوله دین حق رواج تاپا و گرنه قالمياجاق حقيدن نشانه آنا اودور مدينه ني ترك ائیلیرم گئجه وقتی مناي عشقه طرف اولموشام روانه آنا عروج عشقیده یئتمیش ایکی پریم واردی کفاف ائدر آپارا اوج کهکشانه انا آغريدي بو سفريم قيل دعا حسينوي سن دوتا منيم اليمي بيله پشتوانه آنا نولور آنا ساغ اولییدون سنین الینله باشم بویانمامیش قانا بیئرده اولییدی شانه آنا گرک دی تکیه ائدم نیزیه گئدم شامه باشیم دا اولسا جداده داشا نشانه آنا ديار كرب و بلاده صفالي گوللر آچار نیازی واردی گولون باغ و باغبانه انا شريك محنت اولوب دي منه باجيم زينب كي وار لياقتي هر باغ و گلستانه آنا بقیعده قالما گیلان سنده کربلا چولونه گلوب او دشتیده باخ شیون وفغانه آنا دورای مدینه غریبی آنا خداحافظ سفر زمانیدی ای با وفا خداحافظ داخی بو قبر شریفین منه نصیب اولماز منه وطن اولاجاق کربلا خداحافظ قراریمز یازیلیب ظهر روز عاشورا گوزتلیرم سنی یوم بلا خداحافظ نولار الین دوتاسان باشیم اوسته قرآن تک حسینوی ائده سن بیر دعا خداحافظ تنور خولیه گلسن ایاقیوی اوپرم باشیمدا چوخد ی منیم ابتلا خداحافظ بو آخرین سفریمدور مدینه دن گئدورم گوزتلییر منی قانلی منا خداحافظ همیشه وار آنایا احتیاجی اولادین حسینوی دور اوزون سال یولا خداحافظ ضریحسیز حرمین ائیلیور منی مدهوش جهاندا یوخد بیله شور و صفا خداحافظ از مدینه کانال اشعار
شد چارم شعبان، شب پربار حسین است عالم همه شاد از رخ دلدار حسین است شد ماه بنی هاشم عیان از دل شعبان به به، شب میلاد علمدار حسین است ماهی که ندیدست کسی همچو مثالش این مه سبب گرمی بازار حسین است از بیت علی نور به افلاک بلند است افلاک همه در خطِ پرگار حسین است لبخند زند در بغل یار به یارش طفلی که رخش نور شب تار حسین است‌ از آن دم اول به همه عالم عیان شد عباس همه عمر گرفتار حسین است نازم به چنین طفل که تا آخر عمرش وابسته و دلبسته و غمخوار حسین است بر عاشقش عباس دهد اذن زیارت چون ساقی و سرلشگر و سردار حسین است از روی ادب بوده فقط تابع مولا عباس علی نوکر دربار حسین است در عشق به کس عرصه ی اظهار نباشد جایی که ابوالفضل فداکار حسین است با نام ابوالفضل شود بیمه ی دایم هر سلسله که عاشق و زوار حسین است ✍️ 🌐لینک کانال https://eitaa.com/ekhteyari توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن که دوست خودروش بنده پروری داند @ekhteyari  🆔
شب میلاد غیرت امشب، شب میلاد مه عشق و وقار است خورشید در این بزم وفا آینه دار است از لطف خدا یار به دلدار رسیده لبخندِ لبِ یار، در آیینه یار است آمد به جهان کان کرم معدن غیرت میلاد علمدار شه نور تبار است آیید به میخانه ی ایثار و شهامت عباس علی ساقی دلهای فکار است در هر نفسی داده صفایی به دل و جان بر اهل ولا بار دگر فصل بهار است شیری به جهان آمده از بیشه غیرت در دام نگاهش دل هر شیر شکار است از باده پر شور و دل انگیز دو چشمش دنیای وفا مست و دل عشق خماراست این طفل که دستان بلندش ید بیضاست در لطف و کرم تکیه گه خرد و کبار است مدهوش ز عطر نفسش هر گل و گلشن مست از لب او هر غزل و شعر و شعار است ✍️ 🌐لینک کانال https://eitaa.com/ekhteyari توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن که دوست خودروش بنده پروری داند @ekhteyari  🆔
ذبح عظیم ای فدای ره دین جان دو عالم بفدایت کرده ام بار دگر شوق تو و خاک شفایت کیستی اینهمه عاشق به تمنای تو هستند که سلاطین جهان فخرکنان گشته گدایت ما همه ریزه خور سفره احسان تو هستیم به گدایان کرمی کن، نظری کن به عنایت هر چه ازاده در این دهر، هواخواه تو هستند قبله عشق تویی کعبه ی دل کرب و بلایت یا حسین از هدف و راه تو افسوس نگفتیم ما که یک عمر فقط مرثیه خواندیم برایت سالها پیش اگر راس ترا تشنه بریدند باز می آید از آن حنجر منحور صدایت تو همان کشته اشکی تو همان ذبح عظیمی نه کسی مثل تو بوده، نه منایی چو منایت رهبر اهل و لایی و امام شهدایی که شده حافظ دین خون تو و بزم عزایت کی توان شان تو فهمید و ز وصف تو سخن گفت در مقامی که ترا نیست کران، نیست نهایت ای خوش این طائر جان زائر مدهوش تو باشد بابی انت و امی ،شوم ای شاه فدایت
عمریست که من طالب احسان حسینم لب تشنه ام و تشنه ی باران حسینم در زندگی ام منت اغیار نجویم با فخر و شرف ریزه خور خوان حسینم در پیچ و خم حادثه ها نیست ملالم درسایه ی حق دست به دامان حسینم از دولت و عنوان وغم مال و ریاست صد شکر خدا را که پریشان حسینم جز کرببلا جلوه گهی نیست دلم را مشتاق گل روی و گلستان حسینم از اهل ادب رسم وفا یاد گرفتم از کودی ام عاشق عنوان حسینم آزاده ام و ذلت وخفت نپذیرم در شهر وفا تابع فرمان حسینم با یاد حسین ابن علی می شوم آرام چون یاهوی بنشسته به ایوان حسینم وابسته قید رسن غیر نباشم در دایره ی دولت شایان حسینم غیر از غم او دردل من نیست ملالی محتاج به درد و غم و درمان حسینم خواندم همه جا مبحث ایثار و شهامت اما همه سر گشته و حیران حسینم شاعر شده ام وصف کنم روی گلش را جون بلبل شوریده غزلخوان حسینم آشفته ام و مست می کوثر زهرا دیوانه ترین شاعر دیوان حسینم در بحر گنه غرقم ومدهوشم ولیکن با دست تهی شایق احسان حسینم 1403 ✍️ 🌐لینک کانال https://eitaa.com/ekhteyari توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن که دوست خودروش بنده پروری داند @ekhteyari  🆔
بر مشامم می رسد امشب هوای کربلا می برد هوش از سرم شور و صفای کربلا تا که می افتد بیادم جلوه ی صحن و حرم می شوم دلتنگ آن صحن و سرای کربلا در دلم دارم غمی باید بگویم بر طبیب تا شوم بار دگر حاجت روای کربلا تا سلامی می دهم هر صبحدم بعد از نماز می شود آرام دل باروضه های کربلا دستبوس مادرم هستم که با دامان پاک خوب درسم داد و گشتم آشنای کربلا دوست دارم بار دیگر راهی دریا شوم تا بشویم چهره در آب بقای کربلا قطره ای هستم که دارم شوق دریا بر سرم اربعین خود را رسانم بر منای کربلا می شوم عاشق تر از پیش و پیاده ،دیده تر باز می گیرم بدست خود لوای کربلا لذتی دارد که باشی از حرم تا بر حرم همنوا با ناله و نای و نوای کربلا مکتب سرخ حسین ابن علی دانشگه است می رسد بر گوش جان آری صدای کربلا حضرت زهرای اطهر نوحه خوانی میکند می شود محشر بپا در نینوای کربلا ساربان با خود ببر این عاشق مدهوش را تا کنم جان را فدای جانفدای کربلا 1403 ✍️ 🌐لینک کانال https://eitaa.com/ekhteyari توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن که دوست خودروش بنده پروری داند @ekhteyari  🆔
انا لله و انا الیه راجعون برادر عزیزم نور چشمم جناب آقای عباس احمدی درگذشت عموی بزرگوارتان را به شما و به کلیه داغدیدگان تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم خداوند به شما صبر جمیل و به آن عزیز سفر کرده علو درجات عطا فرماید انشاالله اختیاری