هدایت شده از مجله هفده دی
شما دعوتید به
🔺 رویداد «معجزه انقلاب، گرامیداشت قیام زنان در ۱۷ دیماه ۱۳۵۶»
همراه با آئین رونمایی فصلنامه «هفده دی»
🌅 روزگار زنانهتر میشود...
دوشنبه ۱۷ دیماه، ساعت ۱۵، خانه دانشجو واقع در خیابان طالقانی
با حضور دکتر مریم اردبیلی، دکتر آزاده نیاز، خانم زهرا صادقیفرد، آقای مقداد اموری، خانم فاطمه سادات مظلومی، خانم فاطمه مرادی، خانم فاطمه صادقی و آقای مهدی تکلّو
با اجرای سرکارخانم محدث تکفلاح
📝 فصلنامه هفده دی
روزگار زنانهتر میشود
📗 @mag_17dey
مِن الغَریب... اِلی الحبیب...
شما دعوتید به 🔺 رویداد «معجزه انقلاب، گرامیداشت قیام زنان در ۱۷ دیماه ۱۳۵۶» همراه با آئین رونمایی
انشاالله فردا، هفدهم دیماه ۱۴۰۳ در نشست 《معجزه انقلاب گرامیداشت قبام زنان در ۱۷ دیماه ۱۳۵۶》 ، در کنار دوستان و اساتید عزیز از نسبت زن، روایت و تاریخ صحبت خواهم کرد.
ساعت ۱۵ الی ۱۷
خانهی دانشجو واقع در خیابان طالقانی
قدم به دیدهی منت ☺️
@elaa_habib
چند روز پیش یک مداحی منتشر و به سرعت دست به دست شد که در یک بیت جسارت عجیبی به اهل سنت میکرد و حتی پا را فراتر از جسارت گذاشته و حکم میداد:
"نماز تو اون مسجد(یکی از مساجد اهل سنت)
حکم زنا رو داره"
.
راستش وقتی این قسمت را شنیدم، یاد خاطرهی شهید بهشتی افتادم:
عدهای از انقلابیون به سراغ شهید بهشتی رفتند و گفتند: «حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است.» (بهشتی) آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید .
.
خیلی عجیب است در جهانی که جنایکار و دشمن دین و اهلبیت و انسانیتی چون اسرائیل وجود دارد که در طول یک سال ۶٪ از جمعیت مردم مسلمان یک کشور را قتلعام کرده، بزرگترین رهبران شیعهی کشور دیگری را به شهادت رسانده و هرجا که دستش رسیده از ریخته شدن خون هموطنانمان پشتیبانی کرده، یک نفر بیاید قوم دیگری برای سب کردن پیدا کند، آن هم قومی که پیغمبر و قبله و خدایشان با او یکی است! ...
زمانی با خودم فکر میکردم در این دنیای پر داده و ساده شدن دسترسیها به علم و تفکر و اندیشه، جهل تا کجا میتواند پیشروی کند؟
تا اینکه امروز فهمیدم جاهل حتی میتواند به جایی برسد که بر جهل خود، اصرار بورزد...
دعاکنیم این روزها برای عاقبت بخیری خودمان!
برای اینکه نکند شیعه باشیم و موجب آزار اماممان!
دعاکنیم که مصداق این حدیث امامِ حاضرِ ناظرِ خود، نباشیم:
قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَحُمَقاؤُهُمْ
نادانان و کمخردان شیعه ما را آزار میدهند
۱۴۰۳/۱۰/۱۸
@elaa_habib
بله عزیزان!
دلتنگی این شکلیه... نصف شبی یهو غرق میشی تو خاطرات کربلا، پناه میبری به عکس و فیلمای هایلایت سفرهای اربعین...
بعد چشم که باز میکنی میبینی ساعت از ۲بامداد هم گذشته و چشمای تو خیسِ خیسن!
.
به قول آسیدرضا شرافت:
دلم تنگ است میدانی پناهم شانههای توست
کمی اشک است درمانش، دلِ انسان که میگیرد!
۱۴۰۳/۱۰/۱۹
@elaa_habib
هرکس یکبار گذرش به خیابان ادوارد براون افتاده، احتمالا تابلوی واحد شهید مسعود علیمحمدی را هم دیده است.
ساختمانی که عنوان اداریاش دفتر مرکزی یکی/دو تا تشکل دانشجویی است اما برای ما مفهوم خانه را داشت.
جایی که همهی نیازهایمان را برای یافتنِ آرامش در میان به همریختگیهای دنیا، برطرف میکرد.
نمیشد پا توی واحد علیمحمدی بگذاریم و
با دیدن یکی دوتا رفیق خوب، حالمان جا نیاید.
شکم گرسنهمان سیر نشود.
تن خستهمان جان دوباره نگیرد.
دغدغههایمان جامهی عمل نپوشد.
و خلاصه دنیا به کاممان نشده از آن خانهی دوطبقهی خیابان ادوارد براون، بیرون بیاییم.
ما در واحد علیمحمدی، علاوهبر همهی کاربریهای یک دفترتشکل دانشجویی، فیلم اکران کردیم، افطاری دادیم، تولد گرفتیم، هیئت برگزار کردیم، اردوهای جهادی را کلید زدیم و در یک کلام ما در واحد شهید علیمحمدی، زندگی کردیم!
.
حالا و ۱۵ سال پس از شهادت ایشان، اولین کتاب روایت زندگیشان به این سبک، متولد شده. هرچند دیر اما باز خدا را شکر، یکی از بچههای واحد شهید مسعود علیمحمدی، دست به قلم شد و غبار فراموشی از این نام، گرفت!
حالا نه تنها ما بچههای واحد شهید مسعودعلیمحمدی و نه فقط ما بچههای دانشگاه تهران که جای خالی استاد دانشکده فیزیک را به چشم دیدهایم، بلکه همهی ما بچههای ایران، خوب است بخوانیم قصهی زندگی مفاخر وطن را تا یادمان نرود:
ما برای، آنکه ایران، خانهی خوبان شود
خون دلها خوردهایم!
پ.ن:
لینک خرید کتاب "از اتم تا بینهایت" با تخفیف خیلی خوب به مناسبت رونمایی کتاب:
https://nashremaaref.ir/product/416276/
۱۴۰۳/۱۰/۲۲
@elaa_habib
داشتم فکر میکردم، من قبل از رسیدن به سِنی که بتونم فهم دینی از مسائل پیدا کنم، امام جواد(ع) رو با اسم بابام که جواد بود شناختم.
اسم، مهمه...
اسم، رسمسازه...
اسم، هویت سازه...
ما هم فراموشکار بشیم، اسمها نمیگذارن عقبه و اندیشه و اعتقادات نسل اندر نسلمون فراموش بشن!
فلذا حواسمون باشه نامگذاری بچههامون رو امری صرفاً سلیقهای نبینیم...
میلاد جوادالائمه مبارک همهمون 💫
@elaa_habib
روزها بار معنایی دارند
این را وقتی فهمیدم که داشت "روزپدر" میرسید و من اولین سالی بود که دیگر پدری نداشتم که تمام فکرم درگیر این باشد که چه بخرم خوشش بیاید؟ نیاز داشته باشد؟ ذوق کند و من احساس کنم خوشبختترین دختر روی زمینم که توانستم لبخند روی لبهای بابا بیاورم.
به قول اخوان ثالث "از تهی سرشار" شده بودم...
زمستان ۱۳۹۹ بود.
توی فضای مجازی غوغایی بود.
هرکس خلاقیت جدیدی داشت رو میکرد تا بگوید من بیشتر حواسم به پدرم است.
خودم سنگینی بغض آن روز را میدانستم که از چند روز مانده برای خودم حرام کردم
دیدن استوریها و برنامههای تلوزیونی
خواندن گروههای دوستانه
و چشم گرداندن روی بیلبوردهای شهری را...
اما مگر زندگی متوقف میشد؟!
اما مگر قلبم یادش میرفت حفرهای را که رویش نشسته و گاهی تمام من را در خودش میبلعید؟!
من آدم تسلیم شدن نبودم... من حتی آدم زار زدن و شِکوه و شکایت کردن هم نبودم... من باید درستش میکردم؛
من دوباره باید "روزپدر" را "روزپدر" میکردم تا دلم آرام بگیرد...
باید معنای جدیدی برای این روز دست و پا میکردم تا از فرهنگ لغات ذهنم، این کلمه را حذف نکنم... فرار کردن کار آدمهای ضعیف بود و من دوست نداشتم در امتحانات خدا، شاگرد ضعیفی باشم.
یاد خوابی افتادم که در آن بابا داشت مَرد ویلچری را وارد حرم سیدالشهدا میکرد، انگار که خادم شده بود. دستم به او نمیرسید از پشت صدایش کردم: بابا آن طرف چه چیزی به کارم میآید؟
گفت: قرآن بخوان، زیارت برو و زیارت ببر!
انگار یکهو نفتِ توی دلم ته کشید و آتش توی سرم سرد شد. بهترین چیزی که بدرد بابا میخورد و میتوانستم او را با آن خوشحال کنم، قرآن خواندن بود.
اما این هم به تنهایی آرامم نمیکرد. من باید به این کار رسمیت میبخشیدم. شروع کردم به پیامک دادن به دوستان پدر از دست دادهی خودم... گفتم دنبال کادوی روز پدر هستی؟ بیا و یک جزء قرآن بخوان، ببین چه دسته گلی پیک میکنند در خانهی بهشتی پدرت !
تصورش هم شیرین بود که همچنان بتوانیم کاری کنیم که باباهایمان ذوق کنند از داشتن فرزندانی مثل ما!
.
همه چیز از همین پیامک شروع شد و حالا ۵سال است ما فرزندانِ پدرآسمانی، جور دیگری روزپدر را جشن میگیریم. برای پدران هم دعا میکنیم که شام دستپخت مادرمان زهرا(س) را تناول کنند و پای منبر پیغمبر(ص) بنشینند و رضی الله عنهم ورضوا عنه، باشند.
آن روز که این طرح به ذهنم رسید، تعداد رفقای پدرآسمانیم به اندازهی انگشتان دو دست هم نبودند اما افسوس که در این چندسال آنقدر سفرکردهها زیاد شدند که کمکم داریم جزء کم میآوریم!...
#روز_پدر
@elaa_habib
هدایت شده از بدون مرز
🟢 خط مرز
مروری بر کتاب های حوزه ی مقاومت
متن بالا برش هاییست از کتاب یازده زندگی ، روایتهایی از بود و باش آوارگان فلسطینی در لبنان
📚کتاب: یازده زندگی
✍نویسنده: محمدعلی خالدی
✍ مترجم: حبیب یوسف زاده
🔘ناشر: سوره مهر
#فلسطین 🇵🇸
#بدون_مرز
#معرفی_کتاب
#ادبیات_بیداری
🌍با بدون مرز همراه باشید!
@bedun_e_marz
مِن الغَریب... اِلی الحبیب...
🟢 خط مرز مروری بر کتاب های حوزه ی مقاومت متن بالا برش هاییست از کتاب یازده زندگی ، روایتهایی از ب
به مناسبت روز غزه توصیه میکنم این کتاب خواندنی را بخوانید!