✨
عزالدین نازنین من
غم برای من، یعنی تصویری که از آن در ذهن من هست، وقتی که در وجود کسی خانه میکند، شبیه سینهی کبوتریست در سرما که همهی نفسش را زیر پرهاش جا داده. غمِ خانهکرده درون آدمها را مثل گُلهای باد کرده در درونشان میبینم. بزرگ و بزرگتر میشود، باد میکند، از زیر سینه مثل حبابهایی میآید بالا جایش را در ششها، در اطراف قلب و در آخر گلو باز میکند. سیب گلو را دیدهای؟ هیچ وقت فکر کردهای کبوتری همهی نفسش را جمع کرده و آنجا نشسته است؟
دریابند غمگین تو
بغداد
#حسین_دریابندی
📬 نامه به عزالدین ماهرویان
↪️ @elahesoltani ☂🍃