#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت83
نفس عمیقی کشیدم و دستامو محکم تر به طناب گرفتم
به اهالی خونه؟
شیطون پرسید
کدوم یکی از اهالی؟
شونه ای بالا انداختم و لبامو کج کردم
تقریبا به همه
به کی از همه بیشتر؟
لبخند زدم
خودم
سرشو کج کرد و یه وری نگاهم کرد
خودت و کی؟
پشت چشم نازک کردم و جوابشو دادم
و هیچکی "بعد هم زیر لب ادامه دادم" خودشیفته
اومد رو به روم ایستاد و تاب رو نگهداشت
خب خب الان میگم به کی بیشتر از همه فکر کردی
یه اقا پسر خوشتیپ خوش هیکل
قد ۱۸۷ وزن حدودا ۸۰ صورت گرد و با پوست تقریبا برنز شاااااید هم سبزه
اوممم الان تیشرت مشکی پوشیده و با شلوار لی آبی
بعد هم عین پیرزنا زد تو صورتش و گفت
ای وای دیدی یادم رفت بگم
رنگ چشماش هم آبیه دقیقا همون رنگی که همه رو اسیر خودش کرده
داشتی به من فکر میکردی نه؟؟
با خنده جواب دادم
بله به شما هم فکر میکردم
متفکر جواب داد
جالب شد خب چه فکری میکردی بانو
دوباره برگشت پشت سرم و آروم آروم تاب رو هل داد سمت جلو
فکر میکردم به اینکه چجوری یه شبه شدم همسر موقت پسردایی که همیشه ازش متنفر بودم
جدی پرسید
چرا ازم متنفر بودی الهه؟
چون هیچوقت ازم خوشت نیومده و همیشه بهم گفتی بچه جون هیچوقت اسم منو نمیگفتی
جوابی نداد
تو هم ازم متنفری محمد مهدی؟
برای گریز از جواب دادن به سوالم؛ گفت
انتخاب رشته نمیکنی حاج خانوم؟
لبخندی زدم و ترجیح دادم اذیتش نکنم تا به زبون بیاره که ازم متنفر بوده و هست و داره آقایی میکنه و تحملم میکنه
دستم به انتخاب نمیره
تابو نگهداشت
چرا دستت نره؟؟
قضیه ی احسان و راضیه خیلی بهمم ریخته
الهه خانم اینو هیچوقت یادت نره که دو نفر اگه همدیگه رو دوست داشته باشن هیچ دلیلی هیچ اتفاقی هیچ پیشامدی نمیتونه اونارو از هم جدا مگه اینکه یکی؛ اونیکیو کمتر دوست داشته باشه تا دلیل سومی بتونه بینشون راه باز کنه و از هم دورشون کنه پس اجازه بده عشقشونو بهمدیگه ثابت کنن
نگاهش کردم تیله های آبی چشماش آرومتر از همیشه بود
خب حاج خانوم تا مارو تموم نکردی پاشو بریم خودم برات انتخاب رشته کنم
خجالت کشیده بلند شدم و کنارش قرار گرفتم فهمید سرم پایین صدای قهقهه اش بلند شد
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞