eitaa logo
🍂 الهه 🍂
6.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت134 #نویسنده_سیین_باقری جرات به خرج دادم و از صند
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 خواست حرفاشو ادامه بده که بغض مانع شد و رضا هم شبیه مهدی با شونه هایی افتاده دور شد و رفت بین درختهای حیاط گم شد نوبت احسان بود که تا دلسوزانه برادرانه هاشو خرجم کنه اما اون ناراحت نبود _نبینم عزا بگیری با تعجب نگاهش کردم _مگه برادرت مرده اخمی کردم و بازهم بی پاسخ گذاشتم روی دوزانو کنارم نشست _احسان نمرده که تنها بمونی تو بری بالا بیای پایین بری اون سر دنیا بمونی اینجا زن مهدی بشی زن ایلزاد بشی تا اخر عمر مجرد بمونی مجرد نمونی ته ته ته همه ی این ماجرا ها پشتتم من پشت خواهرمم همه ی ادمای اون عمارت برای من بی ارزشن در برابر خواهرم تو مخالفت نکردن نشون دادی صیغه ی ایلزاد موندی بقیه شو هم بسپار بخدا وقتی صیغه این پسره بمونی نمیتونی محرم مهدی باشی پس از فکرت بکنش بیرون البته فعلا بابابزرگم زیاد تهدید کرده فعلا اقدام نداشته جز این خبر نحس پس دلتو بسپار به حکمت خدا و بعد هم دلگرمیتو بساز روی شونه های برادرت که جز تو و مامان ملیحه ش هیچکیو نداره بعد هم لبخند دلگرم کننده ای زد و دستشو به طرفم دراز کرد _بخند و بلند شو یکی یدونه لبخند نزدم ولی دستشو گرفتم و بلند شدم و در دل یا علی گفتم توی سالن عمارت بجز مامان و مامان مهری کسی نبود _رفتن؟ مامان مهری جواب احسان رو داد _اره مادر رفتن احسان زودتر از من رفت جلوی پای مامان ملیحه زانو زد _قشنگ من حالش چطوره؟ مامان چونه اش لرزید _نبینم گریه کنی که همینجا رگمو میزنم مامان زد تو صورت خودش مامان مهری لب به دندون کشید _دیگه از من گفتن بود مامان مهری گله مند گفت _احسان تو روی داییت ... احسان دستشو اوورد بالا و بی حوصله گفت مامانی شما از هیچی خبر نداری من میدونم دایی داره چی میگه و به نفع خودش حرف میزنه وگرن اون ۳۰ سال گذشته یه نگاه به مهدی ننداخته _بی انصافی نکن محسن جونش به مهدی بسته است احسان بلند شد _تو چرا اونجا وایسادی بعد هم رو به مامان گفت _شما عجالتا به فکر دختر خودت باش که روز به روز تو اوج جوونی داره پیر میشه و سالن رو ترک کرد 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️⛔️⛔️ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت135 #نویسنده_سیین_باقری خواست حرفاشو ادامه بده که
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 _حالا با اینهمه ناهاری که درست کردم چیکار کنم؟ _هیچی غضه نخور براشون میفرستم با پیک _وا مامان اونا رفتن نموندن بعد براشون بفرستیم؟ مامان مهری دستی به زانوش گرفت و بلند شد _برم ببینم خان رفت کجا بعد هم رو به من گفت _مادر برو یه چیزی بخور رنگت شده عینهو گچ دیوار دستی به صورتم کشیدم و با شروم از نگاه مامان بلند شدم رفتم اشپزخونه بی هدف دور خودم دور زدم در اخر لیوان ابی برداشتم و چند مرحله تمومش کردم پشتم به ورودی بود ندیدم مامان بیاد داخل وقتی صدام زد از جا پریدم و لیوان خورد کف اشپزخونه و هزار تیکه شد _چخبرته دختر؟؟ با عجله رفتم سمت جارو خاک انداز با ببخشیدی مشغول جمع کردنشون شدم _الهه بیا بشین کارت دارم خرده شیشه هارو ریختم توی سطل و صندلی روبه روی مامانو کشیدم بیرون روش نشستم _درحال حاضر صحت عقد تو و پسر عموت پا برجاست الهه اما اگه تو دلت با مهدی باشه و میترسی از رو به رو شدن با اون قوم دلیلی نداره خودتو نادیده بگیری و بخوای از خود گذشتگی کنی مادر من اون زمان که بخت ازم برگشت و شدم زن نادر پی همه چیو به خودم مالیدم و شدم زنش نترس من با اون ادما گشتم زندگی کردن باهاشونو بلدم الهه تا دیر نشده و سر کله اشون پیدا نشده باید کاری کنیم انگشتامو توی همدیگه فشاری دادم زیر لب گفتم مامان من تصمیم خودم رو گرفتم لطفا بهش فکر نکنید صدای گوشی مامان از تو هال بلند شد _فکر کنم دوستت مریم باشه از اون روز که مریض شدی هرچی زنگ زده نتونستم جوابی بدم بلند شدم رفت گوشیو بردارم اما قبل از اینکه بهش برسم قطع شد و برخلاف انتظارم اصلا مریم نبود و زن دایی پروانه بود شماره مریم رو پیدا کردم و دکمه اتصال رو زدم بعد از چنتا بوق جواب داد _سلام خاله جون خوبین مردم که از استرس چرا شما جواب ندادین _سلام مری انگار باورش نشده بود منم چند ثانیه نفسشو حبس کرد و بعد که از شوک در اومد شروع کرد به جیغ زدن _الهی بمیری الهه تو کجایی بیشعور چرا گوشیت خاموشه چرا دیگه به من خبر ندادی چه مرگت شد رفتی کجا ذلیل بمیری داری چیکار میکنی که جواب منو نمیدی _اگه اجازه بدی جوابتو میدم _زهر مار گوسفند بگو ببینم اوضاعت چطوره چرا نمیای یه هفته گذشته کلاس ایلی هم برگزار نشده تعجب نکردم _اوضاعم خوب نیست و مشخص نیست من کی میتونم برگردم خوابگاه _چرا چیشده؟ _فعلا نمیتونم چیزی بگم در همین حین احسان از پله ها اومد پایین و با دست پرسید کیه پشت کردم بهش و جوابی ندادم مریم نگران گفت _پس هرموقع خواستی بیای بهم اطلاع میدی؟ _اره عزیزم حتما ممنون که پیگیر حالم بودی با خداحافظی اجمالی قطع کردم و رفتم سمت اشپزخونه صدای احسان رو شنیدم که به مامان میگفت _به من اعتماد کنید راه الهه درسته فقط به من اعتماد کنید _مامان زن دایی زنگ زده بود احسان دستپاچه گفت _مامان کار منو خراب نکنیا _باشه احسان باشه جیگرمو خون نکن 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️⛔️⛔️ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
علۍجان! بعضےوقتا دل کندن از یک سری چیزها باعث می‌شه یک سرۍچیزهای بهتر به دست بیاری، من از تو ومامانت دل کندم...:) تا بتونم نوکری حضرت زینب(س) رابدست بیارم❤️ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
✨ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
1_507273059.attheme
78.2K
🎨 تم مذهبی کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
🖼✨ ♡   (\(\    („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━━~~~~~~~~┓ -- 🇵 🇷 🇴 🇫 🇮 🇱 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
⊰•🕊°🥀•⊱ . سلام عزیز برادرم... 💔 بھ یاد هشت شھید تازه تفحص شده از ... خوشا بھ سعادتتان بعد از زیارت عمه جان امروز مشھدید براۍ طواف ؏ـشق♥️... .━━━⪻✿⪼━━ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
ومَا‌أَطْیَبَ طَعْمَ‌حُبِّڪ...🌸 /طعم‌عشقت‌چه‌خوش‌است\ . 💛 ✨ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
یڪےگفت‌حاج‌آقاازڪجابدونم‌ آقاۍخامنہ‌اۍبرحق‌هست؟! این‌همہ‌علیہش‌توکانالآمطݪـبہ ❗️ - گفتم‌نمیخام‌برات‌چن‌صفحہ استدݪاݪ‌بیارم ؛فقط‌یہ‌جملہ ↯ 🌱همہ‌خوبای‌عالم‌‌؛پاک‌ترینای‌روزگار همه‌باتموم‌وجود‌عاشق‌رهبرانقلابن(: 🌱وهمہ‌جنایتکارا‌ودزداوقاتلا ومنافقا‌واونوریا‌باتمام‌وجود‌مخالف رهبرجان‌ِ‌مان ! ! کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌