eitaa logo
الی الحبیب
3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
31 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
📝ویراست حاج مهدی در خصوص : ❌ عمروعاص به ابوموسی اشعری گفت: نه تو رأی بده، نه من... ابوموسی فریب خورد و رأی نداد و عمروعاص حکمیت را با رأی خود به نفع معاویه تمام کرد! مراقب عمروعاص‌ها باشیم! 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
|#دیداریار| #حاشیه‌نگاری حاج‌رحیم #آبفروش از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲
|| حاج‌رحیم از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸(قسمت نهم/دو) «کربلا شهری کنار رود نیست...» نفسی تازه می‌کند و‌ ادامه می‌دهد: «کیستی ای ماه! ای بدر علی؟ کیستی ای علی؟ دست‌هایت تکیه‌گاه حیدر است لاله‌زار بوسه پیغمبر است از بهشت آمد جهاز ساده‌ات قبله مایل بود بر سجاده‌ات ما فقیریم و اسیریم و یتیم خانه‌ای داری، صراط‌المستقیم! خانه‌ای که شد خدا معمار آن گرم تسبیحش در و دیوار آن خانه‌ای که هم شهادت‌پرور است هم در آن هر روز، روز مادر است» در ضمن ابیات تشویق‌ها مداوم شده، اما این‌جا باز هم «به‌به»ها اوج می‌گیرد... «خانه‌‌ای کوچک هزاران راز داشت وصله‌های چادرت اعجاز داشت در دل تاریخ نورت جاری است انقلابت است تو ولایت را دژ عصمت شدی یک نفر بودی و یک امت شدی» ترکیب واژگان آشناست... آری! نوحه : «ای ! یافاطمةالزهراء! در بطن زمان جاری! یافاطمةالزهراء! هرچند ... یافاطمةالزهراء! تو مولایی! یافاطمةالزهراء!» کاملاً مشخص است که جهان اندیشه شاعر با این مضمون و مفاهیم مرتبطش درگیر بوده که تأثیرش را می‌شود در اتخاذ کلمات و‌ گزینش واژگان دنبال کرد... بیت بعدی که ظاهراً آن هم جزو بیت‌های نوساز این شهر شعر است، اوج می‌گیرد و با استقبال مخاطبان مواجه می‌شود: «ذوالفقار عشق را صاحب تویی پس علی‌بن‌ابی‌طالب تویی» فضای کلی شعر از این‌جا تغییر می‌کند: «ای مزارت قاصد پیغام تو آخرین ذکر شهیدان نام تو ای شروع خوش‌ترین فرجام‌ها فاطمه ای مادر گمنام‌ها» این‌بار صدای گریه جمعیت است که در فضا می‌پیچد... «با تو همراه رهایی می‌شوم خواب دیدم کربلایی می‌شوم» صدای گریه بلندتر می‌شود... «چاوشی پرسوز می‌خواند مرا کربلا هر روز می‌خواند مرا کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست خاک او تلفیق عشق و رنج بود کربلا در کربلای پنج بود» اثر لهجه در شعر مشهود است و چه‌قدر به انس با این صدا نیاز داریم، آن‌جا که می‌خواند: «بسیجی عاشق کربلاست، و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها؛ نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست. کربلا! ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر؛ ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن‌گاه روانه دیار قدس شویم.» هم‌چنان به هنرنمایی‌اش ادامه می‌دهد و مرثیه را به حماسه می‌کشاند: «از یمن پیچیده بوی کربلا تا گرفت آیینه سوی کربلا محور حق با یمن هم‌سو شده‌است کربلا دریای سرخ او شده‌است صبح را تا مرز شب آورده‌ایم کربلا را تا حلب آورده‌ایم می‌کشاند تا فراتش نیل را غرق خواهد کرد اسرائیل را» با یک جرقه، جمعیت یک‌پارچه فریاد می‌زنند: «مرگ بر اسرائیل مرگ بر اسرائیل مرگ بر اسرائیل...» ادامه می‌دهد: «کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست کربلا گاهی میان غزه است سرگذشت کودکان غزه است کربلا در قلب‌های مردم است غزه آه! این کربلای چندم است» یادم هست که در جلسه قبل از دیدار، این مصرع این‌گونه بود: «! این کربلای چندم است»، همان‌جا تذکر داد که تعبیر مأنوس نیست و اصلاح شود... هم درجا اصلاح کرد: «غزه، آه! این کربلای چندم است» ادامه دارد... 🆔 @elalhabib_ir
🌷 فرارسیدن ۱۲بهمن، سالروز ورود تاریخی قدس‌سره به میهن و آغاز دهه‌فجر، "عید انقلاب، عیدتاریخ ایران "مبارک باد. 🆔 @elalhabib_ir
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰مجلس امام‌ حسین رو سیاسی نکنید!!❌ ‼️ بعضیا انتظار دارن توی روضه بگی: امام حسین رفته بود اسب سواری، از اسب افتاد فوت کرد!!😐 برشی از سخنرانی 🆔 @elalhabib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 خاطره عجیب ولی بامزه سیدمجید بنی‌فاطمه از میثم مطیعی 😂 🆔 @elalhabib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖رسالتِ روضه‌خوانی 💠 روضه خوانی بزمی حجت‌الاسلام به زبان آذری در محضر آیت الله سیدعلی میلانی : 🚩یارالی جان یارالی ، من سنه قوربان یارالی ️بو نه عالمدی حسین ، من یارالی سن یارالی.. 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
|#دیداریار| #حاشیه‌نگاری حاج‌رحیم #آبفروش از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲
|| حاج‌رحیم از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸(قسمت نهم/سه) «دست نزن باشعور!» با غزه ادامه می‌دهد و به می‌رسد: «سیلی طوفان بر این کابوس باش در میان شعله‌ها باش» این مصرع را هم شاید برای تبلیغ کانال آورده! «سنگ این آوار را سجیل کن نقطه پایان اسرائیل کن زخم تو آغاز فتحی دیگر است خون غزه از همه رنگین‌تر است صبح آزادی هوایت عالی است حیف، جای حاج قاسم خالی است» این‌جا صدای گریه جمعیت بلند می‌شود و شانه‌ها به لرزش درمی‌آید... دستان من هم به لرزه افتاده‌اند... این ابیات را با اشک می‌نویسم... «بعد او ما هم در آتش زنده‌ایم هم‌چنان با خاطراتش زنده‌ایم» و از این بیت منتقل می‌شود به خاطره اجرای حاج در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رهبر انقلاب در بیست‌وپنجم شهریور سال ۱۳۹۴؛ با حضور : «! یاد کن آن روز را خواندی از دل نغمه‌ای جانسوز را او همین‌جا، او همین‌جا گریه کرد «با نوای کاروان...» را گریه کرد یادتان می‌آید او این‌جا نشست؟ ساحلی در محضر دریا نشست؟ هرکه دید او را به حالش رشک برد تا شهادت محملش را اشک برد آشنا با گریه و درد است او با شهادت زندگی کرده‌است او» بعد از این تصویرسازی زیبا، آن هم با تکرار خاطره در همان صحنه خلق خاطره، خطاب را از به آقا برمی‌گرداند: «السلام ای محور هنگامه‌اش! ای همه حرف وصیت‌نامه‌اش دید آرامی، نشد آشفته او ای ستون خیمه‌ای که گفته او» با بغض می‌خواند: «یارت ای یار خراسانی چه شد؟ ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟» صدای گریه جمعیت بلند و در هم آمیخته می‌شود... خطاب را به می‌کند: «ای نگین حلقه یک‌رنگ‌ها رفتی ای فرمانده دل‌تنگ‌ها در شکوه چشم تو دریای ما ای فراتر از دوقطبی‌های ما چشم‌هایت، مردم بیداری‌ات ای فدای رسم مردم‌داری‌ات ظلم را تشویش ناکامی تویی روح جمهوی اسلامی تویی! نام تو از قبل پر آوازه‌تر داغ تو این روزها شد تازه‌تر آه از دی‌ماه! از این آه سرد آه از دی‌ماه! از این ماه درد آه از بغضی که دارد مثنوی آه از ! باز پروانه فدای شمع شد بار دیگر جمع یاران جمع شد» این دو بیت اخیر، نشانه تکمیل و تکامل دائمی بنای این شعر است، واقعه‌ای که دوشب گذشته اتفاق افتاده، اثرش را در شعر امروز می‌بینیم... شعر خطاب به حاج قاسم ادامه می‌یابد: «جان‌فدا! با عشق جان دادی به ما راهِ رفتن را نشان دادی به ما ضرب در اخلاق بی‌پایان شدی تو فدای پرچم ایران شدی این حرم گفتی بهشت مردم است دست مردم، سرنوشت مردم است» شاید پشت پرده این بیت اخیر، اشاره‌ای نرم هم به انتخابات پیش‌رو داشته باشد...، امری که ضرورتش، این روزها بسیار بیش‌تر از گذشته احساس می‌شود... «فهم ما این است از فردای نور قله باشد استعاره از ظهور سرنوشت حق و باطل روشن است قله‌ انسان کامل روشن است اوج مقصود رسالت دیدنی‌است قله حق و عدالت دیدنی‌است قله را دیدیم، آن‌جا می‌رویم ما ز بالاییم و بالا می‌روم» عده‌ای دوباره خواستند دست بزنند، اما این‌بار فراگیر نشد و جمعیت همراهی نکرد، در این انتها بلند می‌گه: «دست نزن باشعور!» حاج را امشب در مشهد می‌بینم، به مزاح می‌گوید از ما چیزی ننوشتی! من هم به شوخی پاسخ می‌دهم، تقصیر بود، آن‌قدر شیطنت کرد که نوبت به شما نرسید! بدون تعارف، اجرای اوج جلسه بود، همه‌کاری کرد، اشک و لبخند و تحسین و تشویق و فریاد مرگ بر اسرائیل مخاطب، همه و همه را با خود همراه کرد... با این عوض‌کردن خطاب‌ها، مانند شمشیرزنِ دودستی که در هر چهارسو می‌رزمد، می‌چرخید و با شمشیر شعرش بر سینه احساس مخاطبان زخم می‌زد... اگر جلسه امروز هیچ اجرای دیگری نداشت، همین یک اجرا کفایت می‌کرد... ادامه دارد... 🆔 @elalhabib_ir
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰یک و بیست... من ندارم حاجتی از هیچ کس با یکی کار من افتاده‌است و بس🤍 بـــه وقت شـــهادت سردار حاج قـــاســم سلـــیمـانی 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
|| حاج‌رحیم از دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبرمعظم‌انقلاب؛ ۱۴۰۲ 🔸(قسمت دهم/یک) «نوحه‌خوانی ز اردبیلم من...» با شعر زیبایی از در مدح حضرت صدیقه(س)، به استقبال اجرای بعدی می‌رود: «تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم، کسی هم‌رتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد فقیران و یتیمان و اسیران یک‌صدا گفتند: رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد...» مداح آذری بخش ثابت و نانوشته دیدار مداحان با آقا است، امسال هم قرعه به نام افتاد، باز هم از ... دعوت می‌کند و شاعر اشعار را معرفی می‌نماید: در جایگاه قرار می‌گیرد و همان «بسم‌الله الرحمن الرحیم» را آهنگین و با پرده بالا شروع می‌کند... حاج می‌گوید: «شروع در ته‌ِتهِ صدا...» ابتدا با یک شعر فارسی شروع می‌کند: «فاطمه نوری از تبار خدا بوده پیوسته پای کار خدا فاطمه سرنوشت حیدر بود روی زهراء بهشت حیدر بود» «سرنوشت» را جای «رونوشت» می‌خواند... چند بیت را نمی‌خواند: «مرتضی را تمام سرمایه قبرش ایهام، قدرش آرایه خلق شد تا کتاب، خلق شود احمد و بوتراب، خلق شود کل هفت آسمان اسیرش شد چون صراط علی مسیرش شد هم قرار است حیدری بکند بر پدر نیز مادری بکند جان اسلام و روح دین مادر مادر مصطفاست این مادر» و با این ابیات ادامه می‌دهد: «من چه گویم خدا چنین گفته او به زهرایش آفرین گفته من به قربان جان جانانم از دیار غیورمردانم بر در فاطمه دخیلم من نوحه‌خوانی ز اردبیلم من» واژه ، همه حاضران، به‌ویژه آذری‌های جلسه را به وجد می‌آورد و صدای «به‌به» آمیخته با همهمه‌ای فضا را پر می‌کند... ادامه می‌دهد: «حُبّ زهرا تلاطم دل ماست فاطمه مادر قبایل ماست مدح مادر به مادری خوانم چندبیتی هم آذری خوانم» به زیبایی از ابیات فارسی به آذری منتقل می‌شود: «خلقتین شاهکاری زهرادی...» مصرع تمام نشده، «به‌به» جمعیت بالا می‌رود... «حیدرین افتخاری زهرادی...» باز هم تشویق جمعیت... دو بیت را رد می‌کند: «ظلمین اهلین ییخاندا زهرادی مرحبی سیندیراندا زهرادی سرترین آسماندا زهرادی برترین قهرماندا زهرادی» و با دو بیت آذری دیگر ادامه می‌دهد: «سنگریندن دوروب قیام ایلدی حجتین امته تمام ایلدی قوزیوب عرشه عفتین علمین تک نه عفت، ولایتین علمین» با یک بیت فارسی در این میانه ادامه می‌دهد: «ماحصل جان‌فدای حیدر شد یک‌تنه ایستاد و لشگر شد» باز هم تشویق جمعیت بالا می‌رود، صدای «احسنت» و همهمه‌ای به پا می‌شود... آذری ادامه می‌دهد: «حیدری مدح ائدنده زهرادی خیبری فتح ائدنده زهرادی حنجری خنجرین ایشین گوردی فاطمه حیدرین ایشین گوردی» و باز هم یک مفصل فارسی می‌زند: «الحق‌الحق که شاهکار است او مرتضی را چو ذوالفقار است او» این چیدمان ابیات فارسی لابه‌لای اشعار آذری، از هوش و‌ مخاطب‌شناسی شاعر حکایت دارد... «بیزده سنگرده همت ایلیروخ بیزده تجدید بیعت ایلیروخ سسلروخ مستدام یازهراء ای سراپا قیام یا زهراء» آخرین بیت این بخش را به فارسی می‌خواند و حال و هوای شعر را تغییر می‌دهد: «تو شدی ذوالمقام یازهراء تویی ختم کلام...» و از جمعیت: «یازهراء» را می‌گیرد... ادامه دارد... 🆔 @elalhabib_ir
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰حلما دختر خردسال پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟😭 🆔 @elalhabib_ir