eitaa logo
الی الحبیب
3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
31 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز کن در که گدای سحرت برگشته عبد عصیان زده و در به درت برگشته 🌙حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد. 🌺 🆔 @elalhabib_ir
🎤میکروفونی که از جلوی سید علی میرهادی برداشته شد! قسمت اول 👤 روایت از تشکیل جلسات در 🔸 پایین‌تر از چهارراه قدیمی سیروس، کوچه کم‌عرضی وجود دارد که مسجد امین‌الدوله، یکی از دیرپاترین مساجد جنوب پایتخت را در خود جای داده است؛ مسجدی که هرچند امروز نام و نشانی از آن اصوات حزن‌انگیز دعاخوانان و نیایشگران ندارد، حضور مناجات‌خوانانی چون و در حافظه تاریخی عده زیادی از مردم تهران باقی مانده و نام این مسجد، آوازه آن دعاخوانان پرسوز و گداز را در ذهن‌ها زنده می‌کند. 🔹 این مسجد، هنوز هم روزهایی را به یاد می‌آورد که بر منبر بلندش تکیه می‌زد و به واسطه صفای دل و خلوص بیانش ۳۲ سال جماعتی را پای این منبر با خودش همراه می‌کرد. میرهادی اصولاً در شب‌های ماه مبارک رمضان دعای ابوحمزه ثمالی، جوشن کبیر و دعای افتتاح را زمزمه می کرد. او علاوه بر خواندن دعا در شب‌های قدر، دعای ابوحمزه ثمالی را با معنی می‌خواند؛ به طوری که خواندن این دعا یک هفته طول می‌کشید. ▪️ یک هفته قبل از درگذشت به زیارت امام هشتم رفت و در آنجا خواب دید که در حال مناجات‌خوانی است، اما فردی بلندگو را از مقابل او برمی‌دارد. او که معبّری خبره‌ بود، اینگونه تعبیر می‌کند که بیش از یک هفته در این دنیا زندگی نخواهد کرد. همین طور هم می‌شود. او روز عید قربان سال 1367 بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت. ✔️ بعد از او کدام یک از شاگردانش این مسیر را ادامه داد؟ 🆔 @elalhabib_ir
🎤میکروفونی که از جلوی سید علی میرهادی برداشته شد! قسمت دوم 👤 روایت از تشکیل جلسات در 🔸«یکی دو سال زمان موشک­باران در مسجد پاچنار بودیم. شبی موشک زدند. آمدیم و برنامه را در مسجد ارک برگزار کردیم. مردم هم آمدند. خیلی از هیأت­‌ها هم تعطیل کردند و نظرشان این بود که نباید زیر موشک‌باران و حملات دشمن، مردم را در معرض خطر قرار دهیم. غیر از یکی ـ دو جا که من خدمت آقاسیدعلی میرهادی عرض کردم لازم است برای بقای روضه‌ها و مناجات‌ها، مجالسی در تهران برقرار بماند. 🔹سال ۶۷ تمام شد و آخرین موشک را نزدیک خانه ما در نازی­‌آباد زدند... من به آقای میرهادی خیلی ارادت داشتم. گفتم: آقا شما امسال برنامه­‌تان را تعطیل کردید؟ گفت: حقیقت و اصلش این بود که من خواب دیدم بلندگو جلوی من است، اما آن را از مقابل من برداشتند و گفتند: برنامه شما تمام شده است، فهمیدم آخرین سال است و من دیگر نمی­‌توانم برنامه داشته باشم. گفتم: إن‌شاءالله زنده باشید و عمر شما طولانی باشد، یک چیزی به من بگویید، می­‌خواهم راه شما را ادامه دهم. از آنجا یکی آقا ماشاءالله عابدی و یکی هم برنامه ما شروع شد. در حالی که ما قبلا در هیچ برنامه و هیئتی برگزار نمی­‌کردیم. ایشان گفت: «و دوامَ فی الاتصالِ بخدمتک»، بلند شد و رفت. گفتم: آقا صبر کنید. این را برای من بگویید. گفت: اگر خدمتگزارید، متصل باشید و دوام داشته باشید. از خدا بخواهید و خودتان هم همت کنید. آن قشنگ است، وگرنه یک سال برنامه داشته باشید، یک سال برنامه نداشته باشید، به درد نمی‌خورد.» 💥 و بدین سان از سال 1368 مجلس احیای شب های با مناجات خوانی در آغاز شد. 🌙 به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان، هر شب یکی از مجالس در را که در سال 1368 اجرا شده است، تقدیمتان می کنیم. امید که قبولتان افتد. 🆔 @elalhabib_ir