فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_شهدای_مداح
#سیدداوود_شبیری_زنجانی
🔰قسمتی از وصیت نامه مداح اهلبیت(ع) شهید سیدداوود شبیری
🔶آنچه که من مى خواهم براى شما بنویسم، این است که بزرگى خودتان را نشان دهید و این فرزندتان را حلال نمایید تا در پیش مولایم حسین(ع)، روسفید باشم. شاید این حقیقت براى شما آشکار نشده بود که من براى چه به جبهه رفته ام. همچنانکه مى دانید ما سیدیم و اولاد رسول هستیم.وقتى مى بینم دینى را که رسول آورده است، در خطر است چرا به جبهه نروم. وقتى مى بینم راه حرم باصفاى مولایمان حسین(ع) را به رویمان بسته اند، چه درنگى بنمایم.
🌹وقتى مى بینم تجاوز به مملکت اسلامى ما مى کنند، چرا نروم. وقتى مى بینم امامم، مجتهدم، رهبرم ندا مى دهد که باید بروى، چرا نروم.
🔻پدرجان و مادرجان! من مقلد امامم. بگذار دیگران نروند. بگذار دیگران نق بزنند. مگر ما مقلد آنان هستیم؟ در زمان امام حسین(ع) نیز عده اى شب عاشورا از معرکه جنگ فرار نمودند. امام حسین با همان عده معدود به جنگ یزیدیان برخاست زیرا که مى دانست، حق است و آخر خون حسین(ع) بود که اسلام را تا الان زنده نگه داشته است. در راه خدا کشته شدن و کشتن هر دو پیروزى است.
♦پدر عزیز و مادر گرامى! مرگ یک بار است، ولى بهتر است باعزت باشد نه با ذلت. لااقل در آخرت به جدم بگویم که حسین جان! من نیز زیر بار ذلت نرفتم و با لشگر یزید زمان صدام، به رهبرى امام به نبرد برخاستم. وقتى به تاریخ بنگرید، عبرت است براى من و شما و دیگران. مرگ در راه خدا براى قاسم ابن الحسن(ع)، شیرین تر از عسل است.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_شهدای_مداح
🔰مداح اهلبیت(ع) شهید نادر دیرین
🔶نوحهها و مرثیههای نادر همیشه تاثیرگذار بود. وقتی در اردبیل بود در جذب جوانان به مسجد فعالیت عمدهای داشت. گذشته از اخلاق و ایمان به خاطر داشتن چهره ورزشی، جوانان زیادی دورش حلقه زده و از صحبتهای او بهرهمند میشدند. مراسم دعای کمیل و دعای توسل نادر در اردبیل و گردانهای رزم لشکر عاشورا به ویژه در گردان تخریب و گردان امام سجاد (ع) زبانزد بود.
💠روایت همسر شهید از توجه او به نماز اول وقت
یک روز وقتی همسرم به خانه آمد گفت «نماز خواندی؟» گفتم نه. گفت «به کارهای مستحب رسیدی و نماز که واجب است را نخواندی؟» از آن روز سر وقت خواندن نماز آویزه گوشم شد.
💠همسر شهید دیرین می گوید: قبل از اینکه با نادر ازدواج کنم، هر روز وقتی از مقابل مسجد محله مان می گذشتم و صدای اذان یا دعا خواندن نادر را می شنیدم، بی آنکه بدانم او کیست، می ایستادم و به صدای او گوش می دادم. دعای کمیل را آنقدر با سوز می خواند که هر کسی دلش می خواست پای کمیل او بنشیند. تا بعد از شهادتش هر پنجشنبه شب احساس می کردم صدای نادر از مسجد شهر به گوش می رسد.
🔷در بخشی از مناجات شهید دیرین آمده است «خدایا ! چنان حالی را عنایت فرما که از همه چیز بگریزیم و به تو روی آوریم. خدایا!... قلبی ده که از آن چشمه ای باز شود تا چشم دل را از زنگارها شسته و موجب دیدار تو گردد. الهی! دلی ده که در آن آهی سوزان باشد و فریادگر خالقش باشد و در آن جز محبت تو چیزی نباشد.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#معرفی_شهدای_مداح
🔰 شهیدی که در آغوش مادرش آسمانی شد
🎙مداح اهلبیت (ع) شهید #سیدجعفربشیری
💢مداح گردان عمار لشگر۲۷ محمدرسولالله(ص)
🔶 بسیاری از همکارانش به او میگفتند چرا حقوقت را نمیگیری؟ و او پاسخش این بود: من برای پول به جبهه نرفتم.
🔻در میدان جنگ هم دست از خواندن
درس و قرائت قرآن برنمیداشت، قرآن با وجود او عجین شده بود، در مراسم مداحی میکرد و زیارت عاشورا میخواند. در وصیتنامه شهید آمده است: بسیار درس بخوانید و علم فراگیرید.
🔻 قبل از شروع هر عملیات مدح اهلبیت (ع) را میکند و در آخرین عملیات خود یعنی عملیات بدر سخت مجروح میشود. به خانوادهاش خبر مفقودی او را میدهند و مادر جان به لب میشود، نمیتواند آرام باشد پس به دنبال فرزند خود میرود و در آخر او را، میان مجروحان بیمارستانی در کرمان مییابند. عید بود و هواپیما برای برگشت به تهران بسیار سخت پیدا میشد، با اصرار مادر از طرف سپاه هواپیمایی فراهم شد که سید جعفر همراه مادر و پدرش به تهران برای ادامه مراقبتها منتقل شوند ولی مثل اینکه قرار نیست پسر بار دیگر بلند شود و مادر خود را در آغوش بگیرد، در فرودگاه کنار مادرش دعوت حق را لبیک میگوید و مادر لحظه جان دادن پسرش را میبیند.
💠 نثار روح همه شهدای اسلام صلواتی عنایت بفرمایید.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_شهدای_مداح
🔰مداح اهلبیت(ع) شهید حسن حسناردستانی
🏷مادر شهید حسناردستانی:
خیلی امامحسین(ع) رو دوست داشت
اونجایی که تو فیلم می خواند «بوی کرببلا می آید» فک کنم بوی امامحسین (ع) رو شنیده بود.
می دونست که میره آقاش امام حسین(ع) رو ببینه.
➕به نقل از همرزم شهید:
🔻وقتی اواخر بهمن ۱۳۶۴ در ادامه عملیات والفجر ۸ در جاده فاو–ام القصر دیدمش؛ باهاش روبوسی کردم و بابت کتکهایی که زده بودم، حلالیت طلبیدیم.
خندید و گفت: «دمتـون گـرم. همون کتکهای شما باعث شد که حالا دیگه موقع تنهایی هم از خودم میترسم پشت سر کسی حرف بزنم. میترسم ناخواسته دستم بخوره توی سرم.»
🔸 حـسن با گـردان عمــار آمده بود.
با هم داخل سنگر نشستیم به ذکر خیر دوستان. در آن میان از دهنم پرید: «این بچههای گردان هم گندش رو درآوردن.» حسن پس گردنی محکمی بهم زد. با تعجب گفتم: «واسه چی میزنی؟» خندید و گفت: «مگه قرار نبود هر کی غیبت کرد، بقیه بهش پس گردنی بزنند؟!»
وقتی فهمیدم حسن در عملیات کربلای ۵ مفقودالاثر شده و ۱۰ سال بعداستخوانهایش بازگشت؛ هم خندیدم، هم گریستم.
🔷 حسناردستانی متولد ۱۵ خرداد ۱۳۴۷ بود و ۲۳ دی ۱۳۶۵ تو عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش ۱۴ بهمن ۱۳۷۵ به آغوش خانواده بازگشت.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
.