eitaa logo
الی الحبیب
2.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 لحظه‌های آخر؛ حجت‌الاسلام اقبالیان 🔹️در یکی از روزهای تیرماه سال ۱۳۹۶ در خانه نشسته بودم. ناگهان حس کردم از زمین جدا می‏شوم. هرلحظه منتظر بودم تا از زمین خاکی شوم. پسرم آن روز مهمان ما بود. وقتی دید حالم دارد خراب می‏شود، از گوشی موبایلم شمارۀ کاظم و رضا ، از رفقای دوران جنگ را پیدا کرد و با آن‏ها تماس گرفت. 🔸️حالم آرام ‏آرام داشت خراب‏تر می‏شد. کاظم فوراً خبر کرده بود تا مرا به تهران ببرند. من که از همان دقایق اول از هوش رفته بودم و چیزی به خاطر نداشتم، نزدیک امام(ره) حس کردم روبروی گنبد (ع) هستم و دستی از دل حرم به سمتم دراز شد. 🔹️آن دست چیزی مثل خاک را در کف دستم گذاشت و صدایی آمد: «این هم !» ناگهان، از پشت سر آمبولانس صداهایی به گوشم ‏می‏رسید. در همان حالت بی‏هوشی بلند شدم تا ببینم صدای کیست؛ همه آن‏هایی که در سال‏های زندگی به آن‏ها کرده بودم پشت سر ماشین می‏دویدند. 🔸️آن دختر ذهنی که هر کاری از دستم برمی‏آمد برایش انجام می‏دادم گریه می‏کرد و می‏گفت: «بابای من رو می‏برید؟» آن جانبازی که چندین سال پیش سیلی محکمی به گوشم زده بود، آن که گه‏گاه برایش پول و غذا می‏بردم، دخترهایی که برایشان از این و آن پول جهیزیه فراهم کرده بودم، همه دنبال آمبولانس می‏دویدند. 🔹️بعد از چندلحظه دوباره از هوش رفتم و دیگر چیزی درخاطرم نماند. تا اینکه پس از یک هفته که گفته بودند به احتمال ۹۹درصد از اتاق عمل زنده بیرون نمی‏‌آیم، به هوش آمدم. 📚 کتاب حجره شماره دو- به قلم رضایزدانی 🆔 @elalhabib_ir