لیله القدری بنام فاطمه_1.mp3
14.92M
#بفرمایید_منبر
#لیله_القدری_بنام_فاطمه ۱
✨مقام فاطمه در عرش، بقدری عظیم است،
که عُرَفا درکِ مقام او را؛
درکِ #لیله_القدر میدانند!
#لیله_القدری_بنام_فاطمه یعنی چه؟
🆔 @elalhabibk 🌺
2d17d0a2d1-5e188c547a1ed8edba8b5484.mp3
23.92M
#رزق_آخر
روضه|مدینه تو پس از
مراسم #شهادت_حضرت_زهرا
بامداحی: حاج مهدی رسولی
🆔 @elalhabibk 🏴
📅 دوشنبه 30 دی 1398
🔽 اوقات شرعی - افق تبریز
☀ صبح ⬅ 6:07
☀ طلوع ⬅ 7:38
☀ ظهر ⬅ 12:36
☀ عصر ⬅ 15:14
🌙 غروب ⬅ 17:34
🌙 مغرب ⬅ 17:54
🌙 عشاء ⬅ 18:45
🌙 نیمه شب ⬅ 23:51
🆔 @elalhabibk 🌺
#میاندار
ملت ایران بسیار شهید سردار سلیمانی را دوست داشتند و در نزد آنها از احترام و محبت زیادی برخوردار بود چرا که او همواره متواضع و فروتن بود و دائما بین مردم حضور داشت.
بنا براین گزارش ، در خاطره ای جالب که خود شهید سلیمانی مطرح کرده بودند وی گفته بود : یک بار از ماموریتی بر می گشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از راننده های تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که می خواهم ببرد .
سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه می کرد اما ساکت بود اما انگار می خواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم ؟
راننده برای بار دوم به من نگاه کرد و از من پرسید آیا شما یکی از نزدیکان سردار سلیمانی هستی؟ آیا رابطه یا نسبتی مثلا برادر یا پسر خاله اش هستی؟ به او گفتم من سردار سلیمانی هستم.
راننده جوان خندید و گفت با من شوخی می کنی؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: نه شوخی نمی کنم من خودم سردار سلیمانی هستم .راننده گفت: به خدا قسم بخور و من قسم خوردم که ؛به خدا من سردار سلیمانی هستم.
راننده ساکت شد و چیزی به من نمی گفت پس از او سوال کردم چرا ساکتی؟ دوباره چیزی به من نگفت . از او سوال کردم با سختی و گرانی زندگی و مشکلات دیگر چطور سرمی کنی ؟ راننده جوان به من نگاه کرد طوری که در نگاهش حرف و کلامی بود و به من گفت اگر تو خود سردار سلیمانی هستی پس من هیچ مشکلی ندارم.
شهید سلیمانی این قصه را مطرح کرده بود و گفته بود؛ اگر مسوولیئن به درد و رنج مردم توجه کنند و اهتمام بورزند مردم هم با آنها همکاری می کنند...
🆔 @elalhabibk🏴