دیدار و گفتگو با آیت الله غیاثی آملی از جمله مطالب آموزنده ای که گفتند تجلیل از اخلاق والای استادشان مرحوم آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی ره بود... اخلاق امامان ع گفتند مرحوم آقای سلطانی در یک سفری به مشهد وقتی می روند در اتوبوس بنشینند یک سرهنگی میاد جلو و میگه اینجا جای من است! آقای سلطانی بهش نشان می‌دهد که شماره صندلی پشت راننده روی بلیط ایشان است ولی سرهنگ قبول نمی کند و داد و بیداد و اهانت می کند. ایشان چیزی نمی گویند و می‌روند عقب ماشین جایی پیدا می کنند و می نشینند. در راه اتوبوس در اطراف شاهرود توقفی داشته و مسافران پیاده می شوند تا استراحتی کنند. هوا هم خیلی سرد بوده است. آقای سلطانی می بینند این سرهنگ گرفته خوابیده و رویش چیزی نیست! عبای کرک شتری داشتند ایشان که خیلی هم گرانبها بود(چون وضع مالی خوبی هم داشتند‌) می‌روند و عبا را روی سرهنگ می کشند که سردش نباشد! این کار عادی نیست. هرکس اینطور نمی تواند بکند. این از اخلاق امامان است و انسان ساز است و آدم تربیت می کند. سرهنگ بیدار می شود و متوجه ماجرا می شود. اینقدر از ایشان عذرخواهی می کند و شرمنده می شود که تا آخر عمر مرید آقا بود. خودش و خانواده اش هروقت بنای مسافرت داشتند می آمدند تا آقای سلطانی در گوششان دعا بخواند.. علمیت بالا من اکثر دروس سطح عالی را خدمت آقای سلطانی بودم. از اکثر مراجع بالاتر نبود کمتر نبود ولی تمایل نداشت وارد عرصه مرجعیت شود و به تدریس اکتفا می فرمود. (رضوان‌الله تعالی علیه) تهران 31 خرداد 1402 #اخلاق_اسلامی #عالم_ربانی #سلطانی_طباطبایی #تربیت #دیدارعلما https://eitaa.com/Menhajalsalehin