بسم الله
#معرفی_کتاب
📘 کتابِ #پرواز_تا_بی_نهایت
💠خاطرات شهید امیر سرلشکر خلبان عباس بابایی
✍ گردآورندگان: علی اکبر | سید حکمت قاضی میرسعید | محمد طاهری آذر | رحمت الله سلمان ماهینی
📑تعداد صفحات: ۲۸۰
📜ناشر: #نشر_آجا
🏃♂عباس از همان کودکی #شوق_پرواز داشت، پروازی به سوی #آسمان ،
سرانجام در بزرگسالی به آرزویش رسید و #خلبان جنگنده نظامی شد، اما این انتهای آرزوی پرواز او نبود...
🌹 او با شهادت خود بسوی #بی_نهایت پرواز کرد...
✅ کتابی روان، خوشخوان و بسیار زیبا که #نوجوانان و جوانان از خواندن آن پشیمان نخواهند شد، چرا که خواننده با خاطرات #کودکی و نوجوانی تا جوانی شهید همراه می شود و از لابه لای زندگی او، نکات خلاصه و مفید و آموزنده ای خواهد آموخت.
📝 این کتاب در سه فصل «کودکی تا انقلاب»، «انقلاب تا رشادت» و «رشادت تا شهادت» به زندگانی، رشادت ها و ویژگی های اخلاقی سرلشکر #شهید_عباس_بابایی ، مانند تواضع، دینداری، بی ریایی و ... از زبان همسر، مادر، نزدیکان و همکاران نظامی و غیرنظامی می پردازد.
♨️سرلشکر شهید عباس بابایی، در مردادماه سال 1366 - مصادف با عید قربان و در 37 سالگی، در حین انجام یک عملیات هوایی، هواپیمایش توسط پدافند خودی! به اشتباه هدف گرفته شد و به شهادت رسید.
#شهدا #دفاع_مقدس #خاطرات
🔷@elmi_shiraz
بسم الله
#معرفی_کتاب
📘 کتابِ #پیک_سحر
💠 روایت زندگی سید جبار موسوی
📝 محققان: #هادی_سلامات | #علی_هاجری
✍ تدوین گر: #مهرزاد_قوی_فکر
📜 ناشر: #راه_یار
📑 ۱۴۴ ص
🔰 #سید_جبار_موسوی ،از مبارزان انقلاب اسلامی اهواز و استان #خوزستان است که از سال ۱۳۵۶ به همراه جمعی از همفکرانش در تشکیلات مردمی به نام «پیک سحر» که هدفش رساندن اعلامیه های امام خمینی(ره) به مردم محل و آگاهی بخشی به جوانان و نوجوانان خوزستانی بود، آغاز کرد.
❇️ او پس از انقلاب به آزادی #قدس باور داشت و به این نتیجه رسید که همین #کودکان و #نوجوانان که خیلی جدی گرفته نمی شوند در آینده خواهند توانست قدس را آزاد کنند، بنابراین به #تربیت و پرورش این بچه ها در ابعاد مختلف فکری و عملی در قالب تاسیس و سازماندهی #لشکر_قدس در مساجد #اهواز به همراه #شهید_موسی_اسکندری روی آورد. و حتی در سال ۱۳۶۲ برای ماموریت به #لبنان رفت و همین کار تربیتی را روی نوجوانان آنجا هم خیلی خوب انجام می داد و بچه ها را جذب میکرد.
⏰📚 #دقایقی_با_کتاب :
سید خودش بچه کف خیابان بود. توی همین محلهها بزرگ شد. توی همین کوچههای خاکی کشتی گرفت و فوتبال بازی کرد. بچههای خیابان را میفهمید؛ برای همین اغلب دنبال بچههای نمازخوان انقلابی نمیرفت. دلش میخواست بچههای خیابان را متحول کند. میگفت: «گلچین نکنین. همۀ بچهها رو دوست داشته باشین. بینشون فرق نذارین. همونهایی رو بیارین مسجد که فکر میکنین اصلاً توی فضا نیستن. من دنبال همین بچههام. با اینها دوست و رفیقم.»
🔷@elmi_shiraz