✨✨ همراهان گرامی توجه داشته باشند افرادی که درس چهارم را مطالعه و تمارین ارسال کرده اند درس پنجم را مطالعه کنند.
@elmikowsar
#سلام_امام_زمانم✨
❣#السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ...
سلام بر تو هنگامي كه سپاس و استغفار مي نمايي....
و سلام بر تو و گریه های تو در کُنج غربت، که هر روز برای گناهان امّتی که فراموشت کردهاند استغفار میکنی!💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@elmikowsar
اگه نتونی اکثریت جامعه رو با خودت همراه کنی شکست می خوری
حتی اگه حق با تو باشه و یا عالم باشی و....
✨#حق_علم_عالم_جامعه
💐 @elmikowsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع حرکت، از لحظه ای است که
تو می فهمی از همه چیزهایی که با آنها مانوس هستی بزرگتری...
✨ #شروع_کن_کسب_علم
💐 @elmikowsar
هدایت شده از کوثر فرهنگی اجتماعی
#طلبگی_انتخاب_من_است!
فصل اول[قسمت ششم]
صبح، در ایستگاه میدان آزادی طاهره از اتوبوس پیاده شد و مهسا هنوز تا مقصد راه زیادی داشت.
تقریبا پس از یک ساعت به ورودی دانشکده هنر در خیابان سوهانک رسید و مثل هر روز بهرام را دید که با موهای فرفری بلند، خطِ ریشی تا بناگوش، سبیل های دسته موتوری با نیم دایره ای دقیق و پیپ فرانسوی گوشه لب، ایستاده بود.
با بی محلی از کنارش رد شد، اما بهرام با چند قدم فاصله، دنبالش به راه افتاد و با پشت کاری که داشت طبق معمول «خانم کمیلی، خانم کمیلی» از دهانش نمی افتاد، تا این که باهم وارد کلاس شدند. مهسا روی صندلی کنار پنجره و بهرام پشت سرش نشست.
مهسا تصمیم گرفته بود امروز تکلیفش را روشن کند، همه ی کلاس از داستان او و بهرام خبر داشتند، هرکسی چیزی می گفت و دیگر تحمل این وضعیت و حرف های دانشجوها را نداشت. با این که جرات و روی زیادی داشت اما نمی توانست دل کسی را بشکند.
پشت کار بهرام را دوست داشت آن هم بعد از حرف هایی که به او زده بود. از داخل کیف خودکار و برگه یادداشت برداشت و نوشت: «بعد از دانشکده، ساعت۳ پارک ابتدای بلوار، کنار حوض بزرگ» برگشت و کاغذ را به بهرام داد.
بهرام پیپ به لب وارد پارک شد از درخت های سرو و کاجِ یکی در میان گذشت تا به درخت بیدِ مجنونی که نزدیک حوض بزرگ سر به آسمان داشت، رسید...
برای گرم شدن یکی دو پا می کرد که مهسا با قدم های کوتاه اما سریع به او نزدیک شد که...
🙏 ادامه دارد
✍عشق آبادی
@farhangikowsar
🌷 پيامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) :
✍️ لا يَزالُ البَلاءُ في المؤمنِ والمؤمنةِ في جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّى يَلقَى اللّه وما علَيهِ مِن خطيئةٍ
🖌 زن و مرد مؤمن پیوسته در جان و مال و فرزندش گرفتار بلا مىشود تا آن که بدون گناه خدا را دیدار کند.
📓 بحار الأنوار ۶۷/۲۳۶/۵۴
💕 سلام، صبح بخیر
💐 @elmikowsar
بهترین مشوق برای گسترش علم، تکریم دارنده علم است.
( مقام معظم رهبری)
💐 @elmikowsar
یک روز
در پیراهنی که پوشیدهای خواهی مرد
و بوی تنت را
صابون خواهد برد
و دندانها
سالها بعد از ریختن گوشت تنت
لبخند خواهند زد...
✍️ بیژن نجدی
🏷 #گفت
💠 #یاد_مرگ
💐 @elmikowsar💀
✍امیرالمؤمنین عليه السلام: چه دور است آسايش و تن پرورى و رسيدن به خوشبختى
📚غررالحكم حدیث 10028
💐 @elmikowsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 #پژوهش
🎥 کلیپ مراسم تشیع جنازه «مولوی مسعود الرحمان عثمانی» یکی از رهبران سپاه صحابه پاکستان در اسلام آباد را مشاهده میکنید...
🔊 شعار «شیعه کافر؛ شیعه کافر» در تِم این کلیپ به سهولت شنیده میشود.
✍️ پانوشت:
🔹سپاه صحابه ۳۹ سال پیش (۱۹۸۵) از انشعابات مکتب دیوبند توسط «حق نوازجهنگوی» در پنجاب پاکستان تأسیس شد.
🔸افراطگری در خونریزی باعث شد که دولت پاکستان در سال ۲۰۰۲ آنها را گروهک تروریستی بداند.
🔹پاسداشت حرمت صحابه، شیعه ستیزی، مقابله با نفوذ ایران در پاکستان از راهبردهای آنهاست. از منظر سپاه صحابه «نکاح با شیعه، خوردن ذبائح شیعه، اقامه نماز میت، غذا خوردن با شیعه، شاهد عقد شیعه بودن و نماز در مساجد شیعه» از اسباب کفر معرفی شده است.
🔸 مهمترین ابزار تبلیغی آنها، پخش مکرر فیلم و صوت قدیمی و چندین سال قبل برخی از مجالس سب و لعن افراطیون شیعه برای تهییج احساسات سربازان لشکر صحابه نسبت به کشتار سایر شیعیان است.
💐 @elmikowsar