eitaa logo
التجا
17.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
848 فایل
▫️سامانه تخصصی پیرامون مهدویت و دعا برای ظهور ▪️توجه ویژه به مناسبت‌های آیینی با رویکرد مهدوی ▫️در قالب؛ سخن آوا، عکس نوشته، داستانک، تشرفات و ... 👈 آدرس ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/elteja_com 🚫بدون تبلیغ و تبادل ادمین: @thdjvd
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 به امید اینکه زائران اربعین، از مسجد سهله غافل نشوند و در اجابت‌خانه سهله، برای تعجیل فرج صاحب سهله دعا کنند. 🍀متن روایت🍀 علیه‌السلام @Elteja
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل ششم: اشتیاق ↶ https://eitaa.com/elteja/5188 علیه‌السلام @Elteja
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل ششم: اشتیاق علیه‌السلام @Elteja
‍ ▪️با رفقایش، از ایران راهی کربلا شده بود. در دلش دو حاجت بزرگ داشت: اول، دیدن امام غائب؛ بعد هم گرفتن هدیه‌ای از دستان حضرت. شب چهارشنبه رسیدند مسجد سهله. نوبت روضه و توسل شد. جمع شدند کنار مقام امام زمان علیه السلام. حال خوشی دست داد. صدای گریه تمام مسجد را پر کرد. ناگهان سیدی نورانی کنار محراب دید. بدون اینکه چیزی بگوید، سید به طرفش آمد. یک مُهر تربت در دستش گذاشت و رفت. با خودش گفت: این سید ناشناس که بود؟ ذهنش را اما مشغول نکرد. دوباره گرم روضه شد. چند روز بعد برگشت ایران. دلگیر از اینکه چرا حاجت نگرفته. خاطرات سفر را با خودش مرور می‌کرد. یک‌دفعه به خودش آمد. تازه فهمید در سهله حاجتروا شده. 📚ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا، ص۲۷۳. علیه‌السلام @Elteja
▪️آمده بود مسجد سهله برای عبادت. نزدیک اذان صبح، صدای مناجاتی شنید. دلش رفت. عجب صدای لطیفی! چه سوز و گدازی! صدا از سمت مقام امام زمان علیه السلام می‌آمد. انگار در و دیوار سهله با او دعا می‌خواندند. گوش‌هایش را تیز کرد. می‌خواست ببیند کدام دعاست. جمله‌ای شنید که زبانش بند آمد: " خدایا، شیعیان من را... " فهمید صاحب سهله دارد برای شیعیانش دعا می‌کند. خواست برود سمت مقام، اما نتوانست! پاهایش نا نداشت. صدای مناجات قطع شد. در پاهایش رمق احساس کرد. دوید سمت مقام امام زمان علیه السلام، اما کسی را ندید! 📚 العبقري الحسان، ج‏۲، ص۵۵۹. علیه‌السلام 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
▪️با هم قرار گذاشته بودند هر هفته بیایند مسجد سهله. هر هفته یک نفر بانی غذا. بانی آن شب، غذا را جا گذاشته بود. از گرسنگی خوابشان نمی‌برد. ناگهان صدای در آمد... 🎧 این حکایت جذّاب را اینجا بشنوید ↶ https://eitaa.com/elteja_tales/514 علیه‌السلام عضویّت در قصّه‌های مَهدوی(اِلتجا♡) @Elteja_tales
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل هفتم: نوای انتظار ↶ https://eitaa.com/elteja/5205 علیه‌السلام @Elteja
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل هفتم: نوای انتظار علیه‌السلام @Elteja
🔸 حرف مردم کنجکاوش کرده بود. می‌گفتند: «تازگی‌ها مردی از نجف، امام زمان علیه‌السلام را دیده». تصمیم گرفت هر طور شده پیدایش کند. می‌خواست قصّه را از زبان خودش بشنود. پُرسان پُرسان در نجف می‌گشت. بالاخره پیدایش کرد. با هم رفیق شدند. یک روز سر صحبت را وا کرد. قَسَمش داد. راضیش کرد تشرفش را بگوید. گفت: با خودم قراری گذاشته بودم: چهل شب چهارشنبه، از نجف تا سهله، پای پیاده. هفته چهلم که شد... 🎧 حکایت تماشای تبسم امام زمان علیه‌السلام در مسجد سهله ↶ 👉 https://eitaa.com/elteja_tales/516 علیه‌السلام عضویّت در قصّه‌های مَهدوی(اِلتجا♡) @Elteja_tales
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل هشتم: طعم زیارت ↶ https://eitaa.com/elteja/5216 علیه‌السلام @Elteja
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای که مرا خوانده‌ای... 📖 داستانِ زیارت اربعین سه جوان دانشجو 🎧 فصل هشتم: طعم زیارت علیه‌السلام @Elteja