▪️امام زمان علیه السلام به او فرمود:
برایم روضه مادرم را بخوان!
👈 این حکایت جذّاب را اینجا بشنوید 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/306
#داستان_تشرف
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
4_5843723247283080300.mp3
6M
▪️امام زمان علیه السلام به او فرمود:
برایم روضه مادرم را بخوان!
#داستان_تشرف حاج قدرت الله لطیفی نسب به محضر امام عصر علیه السلام.
📚 شیدای گمنامی، ص۵۲.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
▪️دهه اوّل محرم.
دعوتش کرده بودند روضهخوانی.
قبل منبر، بانی مجلس صدایش زد.
گفت:
امشب روضه حضرت زهرا بخوان.
پرسید:
روضه حضرت زهرا؟ آن هم شب اول محرم؟!
روضه مادر را خواند.
شبهای دوم و سوم هم.
شب آخر، روضهخوان سرّ ماجرا را پرسید.
بانی مجلس گفت:
من قبلا سنّی بودم ...
👈 حکایت شیعه شدن یک سنّی از برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/318
#حکایت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
4_5859688323622113180.mp3
5.34M
▪️حکایت شیعه شدن یک سنّی از برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها.
#حکایت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
▫️این دست رفاقت من...
با من رفیق شو
تا برایت سنگ تمام بگذارم.
(امضا: حجت بن الحسن العسکری)
#به_امید_دیدار...✨
🔘 #نمایش_صوتی "رفیق ترین". 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/320
#داستان_تشرف
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
4_5893093733141843766.mp3
9.54M
▫️این دست رفاقت من...
با من رفیق شو
تا برایت سنگ تمام بگذارم.
(امضا: حجت بن الحسن العسکری)
#به_امید_دیدار...✨
🔘 #نمایش_صوتی "رفیق ترین".
#داستان_تشرف
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
▪️سیّدی بود در نجف،
مردم میگفتند علم غیب دارد!
به خودش گفت:
«بگذار امتحانش کنم.»
رفت پیش سیّد.
گفت:
«من گمشدهای دارم، بگویید الان کجاست؟»
سیّد در فکر فرو رفت.
یکدفعه رنگ صورتش تغییر کرد.
بهتزده گفت: ...
#حکایت
#معرفت_حضرت
🔘 حکایت سیّدی که از غیب میگفت! 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/324
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
Hekayate Seyedi Ba Elme Qeib.mp3
4.77M
▪️حکایت سیّدی که از غیب میگفت!
#حکایت
#معرفت_حضرت
📚به نقل از فرزندان مرحوم آخوند خراسانی
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
🔸دعوایشان بالا گرفته بود.
هیچکدام کوتاه نمیآمدند.
بحث سر این بود:
حق با علی علیهالسلام بود یا ابوبکر؟
عالِم سنّی گفت:
" اصلا نه حرف من، نه حرف تو.
آن در را ببین.
از اولین کسی که آمد، میپرسیم.
هر چه گفت میپذیریم.
قبول؟!"
عالِم شیعه قبول کرد.
ته دلش اما نگران بود.
اهل آن شهر همه اهل سنّت بودند.
در دلش به امام زمان متوسّل شد.
چند دقیقه گذشت.
مردی وارد شد...
👈 شعری که امام زمان علیه السلام در دفاع از مولا امیرالمومنین علیهالسلام خواند 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/326
#داستان_تشرف
#امیرالمومنین_علیه_السلام
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
88-Emdad Hazrat Be A'leme shie Dar mobahese_5883986963660279264.mp3
4.5M
🔸شعری که امام زمان علیه السلام در دفاع از مولا امیرالمومنین علیهالسلام خواند.
📚 النجم الثاقب ، ج۲ ص۶۸۳.
#داستان_تشرف
#امیرالمومنین_علیه_السلام
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
▪️افتاده بود زندان.
شکنجهها امانش را بریده بود.
طاقتش به آخر رسید.
متوسّل شد.
خواب پیامبر خدا را دید.
پیامبر صلی الله علیه وآله راه چاره را نشانش داد.
فرمود:
«هر وقت کارد به استخوانت رسید...»
👈 #داستان_توسل ابوالوفاء شیرازی 👇
https://eitaa.com/elteja_tales/328
#حامی_شیعیان
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales
-630907134_1810402143.mp3
5.84M
▫️هر وقت کارد به استخوانت رسید، راه چاره این است که...
#داستان_توسل ابوالوفاء شیرازی.
📚 بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۵.
#حامی_شیعیان
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales