eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.3هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب اسلامی، بصیرت -(گر تیغ به گردن مذلت زده ایم..) @emam8com گر تیغ به گردن مذلت زده‌ایم تاجی به سرخویش ز عزت زده‌ایم با رهبری امام خود خامنه‌ای ما در همه جا دم از بصیرت زده‌ایم *** با عشق و امید گر که الفت داریم در عرصه‌ی عشق شور و غیرت داریم از سایه‌ی تردید برون می‌آییم هرجا که چراغی از بصیرت داریم شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70050/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی -(زخمی امواج طوفان شد ولی قد خم نکرد...) @emam8com زخمیِ امواجِ طوفان شد، ولی قد خم نکرد سوخت در آتش، پریشان شد، ولی قد خم نکرد کشورم؛ این یادگارِ فتنه‌های بی‌شمار بارها درگیرِ شیطان شد، ولی قد خم نکرد هم‌چنان آهن مقاوم، هم چنان کوه استوار بی قرارِ داغِ یاران شد، ولی قد خم نکرد مکرِ بدخواهانِ دوران بر سرش آوار شد جسمِ پاکش تیرباران شد، ولی قد خم نکرد در عزای جان‌گدازِ سروهای سرفراز بغضِ او ترکید، گریان شد، ولی قد خم نکرد زیرِ بارِ حادثه، گل‌های سرخش سوختند غرق در خونِ شهیدان شد، ولی قد خم نکرد شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70049/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مدح مولا علی(علیه السلام) -(پدرش حضرت ابوطالب...) @emam8com پدرش حضرت ابوطالب شعرهايش شنيدني ، جالب در شجاعت ز کُلُهم غالب پسرش خوش قلم ترين كاتب به علی ، دل علاقه ای دارد بَه چه نهج البلاغه ای دارد مادرش فاطمه است بنت اسد وصف او رد شده ز حدو عدد پسرش بر تمام سر آمد در بلاغت مقام صد در صد جز علي نقطه اي به قرآن نيست خطبه اي گفته نقطه در آن نيست كوثري را به شور مي بينم در نمازش حضور مي بينم آسمان را چه جور مي بينم در سه نوبت سه نور مي بينم بَه ، به نوري زچا درزهرا كه مسلمان كند يهودي را يك يهودي نشسته بر سر راه دلخوش از لحظه لحظه هاي نگاه تا ببيند جمال شاهنشاه روي ماه علي ولي الله این يهودي كه عاشق مولاست دفن در وادي مسلمانهاست نطفة ما و انعقاد علي مادر و زايمان و ناد علي لحظة بي كسي و ياد علي من غلامي كه خانزادعلي ‍ژِِن اين بچه شيعه ها ،شيعه و دي اِن ايِ خون ما شيعه شيعه آن هم ز نوع زهرايي كوثري ، مادري و بابايي غيرتي ، حيدري و مولايي شيعة معتقد به آقايي كه صراحي دل به كف دارد نسبتي با شه نجف دارد و نجف شُربخانة مستان این گذرگاه دنج بي پايان يك ضريح هزار تاكستان صدو ده ني نمك ، شكر ريزان و نجف لابی خداوند است نرخ این شعرهای من چند است گفتمت مرد آسمان مانده حضرت صاحب الزمان مانده عقل من، عقل اين و آن مانده كه چگونه چنين جوان مانده آمده آن جوان خوش بَر و رو سرخ لب ، سبز گونه ،مشکین مو او که بر عشق آبرو داده به دعا حال گفتگو داده وبه دستان می سبو داده خیر محض است آنچه او داده خیر ، خیر الامور اوسطها من که مابِین ساقی ومولا ساقی انگور میدهد به به جامی از نور می دهد به به به دلم شور می دهد به به از همان دور می دهد به به فاصله بین ما، دو تا دست است شصت و یک سال علقمه مست است سامرا کربلای آینده است کربلا با مدینه پاینده است قم که از کاظمین آکنده است مشهد آری بهشت هر بنده است کربلایی شدم خدا را شکر من رضایی شدم خدا را شکر دلم اینجا شکار می گردد صید زلفان یار می گردد دور چشم نگارمی گردد یک در اینجا هزار می گرد یک کیلو صوت یک تُنَم حالا گوش ، شیعه اریکسُونم حالا دوست داری که ابن سینا ...یا اکبر دهخدا ی دانا ...یا طبق قانون ، شفا، مداوا ...یا از لغت نامه ای که معنا ...یا شاعری ، دکتری ، شوی خوش نام بشوی تو حکیم علی خیام خالد آمد امير را بكشد مرد شمشير و تير را بكشد و عليِ دلير را بكشد موش آمد كه شير را بكشد .!؟ با دو انگشت و ناي ابن وليد زرد شد خالد و به خود لرزيد اين دو انگشت قصه ها دارد ذوالفقار است و شكل لا دارد و حكايت ز لافتي دارد قدرت بعد مرگ را دارد اين دو آمد ز لابلاي ضريح منغذ افتاد كشته پاي ضريح گر كه بر مركبش سوار شود وارد بزم كار و زار شود كار دشمن تمام زار شود دست اگر او به ذوالفقار شود شير شرزه عجيب مي غرد ذوالفقار از دو سمت مي برد در يمين و يسار مي چرخد شش جهت را سه بار مي چرخد نصف را شه سوار مي چرخد نصف را ذوالفقار مي چرخد نصفه اي را كه تيغ مي پيمود هنر دستهاي حيدر بود نصفه اي را كه شاه مي جنگيد اين دو ديده چه چيزها را ديد تيغ چون رقص نور مي رقصيد در فرود آمدن نمي لرزيد كله اي با كلاه مي پرد ذوالفقار است سينه مي درد ذوالفقاری که بی غلاف آمد تیغ کج را ببین که صاف آمد تیز و بران و موشکاف آمد یا علی گفت و در مصاف آمد ذوافقارش بدون واهمه است خواهر ذوالفقار فاطمه است نَه كه در سال سي عام الفيل نه كه در كعبه بارگاه جليل نه كه بعد از پيمبري خليل نور او قبل خلق جبرائيل عدد سي هزار ضرب خودش يك نُهُ و هشت صفر در جلويش تازه اين سن جبرئيل امين كه خودش گفته با پيمبر دين و علي بوده پيشتر ازاين شاعری ميزند چنين تخمين آخرین حد فکری اعداد سن حیدر حدود یک ملیارد من علی را خدا نمی دانم از خدا هم جدا نمی دانم بی شریک و یگانه می دانم ! من از این بیش را نمی دانم علی از ذات حق شده مشتق آخرش می شود به حق ملحق شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70058/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
روضه وفات حضرت ام کلثوم(س) وروضه سیدالشهدا(ع)حاج منصور ارضی -(قسمت این بود از همان اول...) @emam8com قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ در بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/18/99/11/روضه_ام_کلثوم(س)_1612982681.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70156/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
سینه زنی سنگین ویژه شهادت حضرت ام کلثوم(س)، جوادمقدم -(ام کلثومی و شرح غم تو یک دریاست...) @emam8com ام کلثومی و شرح غم تو یک دریاست واژه های لغوی لب تو پُر معناست زندگی کردن پُر مغز شما از دیروز الگو و اسوهء زنهای جهان تا فرداست قلم شعر مرا گیر به دستان خودت کار من نیست نوشتن زشما کار خداست خواهر زینب کبرایی و اخت الحَسنِین دخترِ حیدری و مادرتان هم زهراست همۀ عمرِ تو در حادثه طی شد اما ... بد ترین واقعۀ زندگی ات عاشوراست بین آثار و تواریخ و کُتُب مکتومی اُم کلثومی و مانند علی مظلومی 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/12/99/11/ام_کلثومی_و_شرح_غم_تو_1612985076.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70162/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شور وفات حضرت ام کلثوم(س)، حاج حسین سیب سرخی -(عمه صاحب الزمان بانو...) @emam8com عمه‌ی صاحب الزمان، بانو من فداي شما گداي شما مددي كن كه خاك بوس توأم ام‌كلثوم، دختر زهرا بي بي ِ چاره ساز ادركني اي شفاعت كننده‌ی فردا ما همه مستحق لطف توئيم دستمان را بگير، روز جزا من و ايل و تبار من مجنون تو و ايل و تبار تو ليلا پدر و مادرم به قربانت خواهر بي نظيرِ خون خدا جان زهرا بيا همين امشب كربلاي مرا نما امضا نوه‌ی پاك حضرت احمد جايگاهت بود بسي بالا در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي خواهر خوبِ زينب كبري در صبوري حسن، به شكل دگر در شجاعت شبيه شير خدا زنده‌ی ربناي تو حيدر کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي فرش راه تو بال جبرائيل خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي اي نجابت دخيل چادرتان وي سخا و شرف دخيل شما اُسوه‌ی پايداري و عفت اي وقار هميشه پا بر جا دائماً بر زبانتان جاري سورهی قدر و كوثر و شورا چشم تو ساحلِ نجات همه دل طوفانيِ شما دريا ساكن كوي تو همه عالم ريزه خوار دو دست تو موسي شب آخر چه روضه‌اي داري در دلت باز هم شده غوغا تا كه يك جرعه آب مي‌بيني خود به خود روضه مي‌شود بر پا بوده‌اي در كنار اهل حرم در زمين غريب كرببلا نينوايي شدي بلا ديدي اي ركابِ امام عاشورا موقع رفتنت فقط بودي ياد لبهاي تشنه‌ی سقا غمِ زينب غمِ شما بانو غمتان داغ سيدالشهدا ياد آن روزها كه مي‌ديدي آتش از خيمه‌ها كه زد بالا... معجرش سوخت بينِ آتش و دود دختري از نوادگانِ شما ياد آن روز كه ميان حرم تشنگي بود و آه بود و نوا ياد آن روز كه به نِي زده شد سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد سرِ پاك عليِ اصغرها دست و پا زد مقابل چشمت قاسم و اصغر و گل ليلا مادري كودكش لبش تشنه در پيِ آب بود واويلا روي تل بوده‌اي؟ نمي دانم همره خواهرت گل طاها ياد آن روز كه جدا مي‌شد رأس پاك برادرت ز قفا بين گودال دست و پا مي‌زد شاه، در زير دست و پا تنها كربلا داشت زير و رو مي‌شد با صداي شكسته‌ی زهرا كربلا بود و نغمه وَلَدي كربلا بود و ذكر وا اُمّا شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/4/99/11/عمه_صاحب_الزمان_بانو_1613037401.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70167/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( خدا اگر به علی همچنان جوان می داد» ) @emam8com صدای گریه ی او شهر را تکان می داد و پای روضه ی او هر که بود جان می داد میان قوم عرب یک نسب شناس کجاست که لحن خطبه علی را فقط نشان می داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می داد کلام دختر نهج البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می داد خطاب کرد: شما تا ابد دو رو بودید اگر خدا به شما عمر جاودان می داد به پاس این همه مدت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان قدر استخوان می داد در این معامله کوفه سفیه بود سفیه که دین خویش نفهمیده رایگان می داد نشسته اید سر سفره ی حرام آن قدر که نامه های شما نیز بوی نان می داد و رود های روان را بر آن کسی بستید که اذن ریزش باران به آسمان می داد به بی پناهی اهل خیام در صحرا فقط حرارت خورشید سایبان می داد شما به نام محمد چقدر می کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می داد و کاش خطبه او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می داد نوشته اند که شورش به راه می افتاد اگر زمانه کمی بیشتر زمان می داد محمد مهدی خانمحمدی این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/34340/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند از خورشیدها کم مینویسم...) @emam8com هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق دات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبراییل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسارا هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت معجرش را بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم براه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد درشام اصلا قامتش مثل کمان بود آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70175/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) -(نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن...) @emam8com نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن دختر دومی ِحضرت حیدر بودن صدق الله العلی نام پدر بود و چنین آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن جزو آموختگان وصیت نامه ی او جزو تشییع کنان تن مادر بودن پشت تابوت به همراه حسین و زینب جزو آن چندنفر در شب آخر بودن درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن می کند خم کمرش را به خدا درآنی روی تل گریه کنان محو برادر بودن چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب در هیاهوی حرم دست به معجر بودن شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/70174/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl