eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.1هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود @emam8com غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود دارد غریب و خسته یارِ مهربانم میرود دار و ندارم از وطن رخت سفر را بسته و سست است زانوانم و تاب و توانم میرود ای شهر پُر اندوه، ای کابوس ِ کوچه الوداع با خاطراتِ از مدینه مرثیه خوان میرود مقصد به ظاهر کعبه اما راهیِ مقتل شده پشت سرش اشکی روان از دیدگانم میرود آورده با خود هر چه دارد را که قربانی کنَد خورشید و ماه و کهکشان و آسمانم میرود وقتِ اذان زل میزند تا بر علیِ اکبرش(ع) یک بغض دردآلود، در صوتِ اذانم میرود در هر قدم با غصه و دلشورهٔ زینب(س) مدام یک داغِ دائم شعله ور در استخوانم میرود بر خاک می نشیند و تا آب می نوشد حسین(ع) جان میدهم! آرامش از روح و روانم میرود این کاروان با آه بسته بند محمل را اگر- بند دلم شد پاره چون جانِ جهانم میرود بیتابم و دلواپسم! تندی نکن! آرامتر... «ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود»! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/79508/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند @emam8com دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند از دلِ باغ تمام ثمرت را بردند بر زمین خورد و همان لحظه زمینگیر شدی تیرها خوش قد و بالا پسرت را بردند علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند دست شش ماهه تکان خورد میان دستت تا که با تیرِ سه پر، بال و پرت را بردند پایِ گودال؛ به پیشانی تو سنگ زدند عمرسعد(لع) تشر زد! سپرت را بردند ضرب شمشیر به فرق سرت آسیب رساند تا در آن همهمه نام پدرت را بردند رو به زینب(س) به تنت پیرهنت شد پاره پایکوبان به سرِ نیزه «سرت» را بردند رفتی و حالِ حرم لطمه زنان ریخت به هم تا که با مشعلِ آتش خبرت را بردند شک ندارم دَله دزدانِ حرامی حتی خیمهٔ سوخته و شعله ورت را بردند حرمله(لع)شمر(لع)سنان(لع)بر شتری بی محمل خواهرت، جانِ دلت، همسفرت را بردند! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/79365/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
سینه زدم... -(برای غربت شاه غریب سینه زدم) @emam8com برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه ی عمر جای یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم عزیز فاطمه گفتند عجیب کشته شدی که بین روضه برایت عجیب سینه زدم شنیده ام که سر صبر کشتنت ، حالا به قتل صبر تو من بی شکیب سینه زدم به نوحه خوان تو گفتم بگو از آب فرات همین که گفت شدی بی نصیب سینه زدم شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/79280/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
نوحه خوان حضرت امام حسین(ع) -(نوحه خوان یعنی سخن گوی حسین) @emam8com نوحه خوان یعنی سخن گوی حسین کوکبِ رخشانِ شمسِ مَشرقین نوحه خوان دُردی کشِ دُردی کشان کاسه گردانِ سرای بی نشان نوحه خوان یعنی که سر دم دارِ عشق عاشقان را کهنه پرچمدارِ عشق نوحه خوان مُرآتِ نورِ ایزدیست پای بندِ حُکمِ شرعِ احمدیست نوحه خوان یعنی جمیلِ ذی جَمال واقفِ حُکمِ کتابِ ذُوالجلال نوحه خوان یعنی که انوارِ جَلی نوحه خوان یعنی که مدّاحِ علی نوحه خوان یعنی که تندیسِ وقار در شداید هم چو کوهِ اُستوار نوحه خوان مستِ لقای حیدرست قنبرِ شیرِ خدا را قَنبرست نوحه خوان عزّت مدارانِ را شَرف شیعهء یک رنگِ سلطانِ نَجف نوحه خوان حق را اِرادت می کند اهلِ مجلس را سَقایت می کند نوحه خوان اسبِ شرافت تاخته خانه ای در کوی زَهرا ساخته نوحه خوان یعنی که کنزِ عاطفه نورِ عین و بندِ قلبِ فاطمه نوحه خوان سرمستِ تاسوعائیان محرمِ اسرارِ عاشورائیان نوحه خوان یعنی که مردِ پاکِ پاک درغم و اندوهِ زینب سینه چاک نوحه خوان غوّاصِ دریای بلا حَنجرِ طوفان گرِ کربوبلا در دیارِ آشنائی تاجِ سر در سرای عشقِ زینب رُفتگر نوحه خوان مستِ شَرابِ کُوثرست لای لا گوی علیّ اصغرست نوحه خوان را وردِ دائم اَشهدست عاشقِ یک رنگِ شبهِ اَحمدست نوح خوان یعنی که مردِ با مَرام بلکه پرچمدارِ پرچمدارِ شام نوحه خوان هم پای جبرئیلِ امین هم نوای فاطمه اُمّ البنین نوحه خوان آئینهء نورِ جَلی ریزه خوارِ خوانِ عبّاسِ علی سورۀ الماس دارد نوحه خوان غیرت عبّاس دارد نوحه خوان نوحه خوان دریای جوشان پُر خروش خارِ زَهر آلودِ چشمِ خود فروش نوحه خوانان باده نوشی می کنند خود فروشان خودفروشی می کنند نوحه خوانان دلبر و دل بُرده اند خود فروشان جملگی دل مُرده اند نوحه خوانان در کنارِ حیدرند خود فروشان در دیارِ دیگرند نوحه خوانان مردمِ آزاده اند بر حسین اِبنِ علی دل داده اند قبلهء اصلی حسینِ کربلا نوحه خوانان قبله را قبله نَما اهلِ هئیت مستِ حوضِ کُوثرند لشکرِ آماده باشِ حیدرند حیدریها حیدریها می کنند همچو حیدر صَفدریها می کنند حیدری یعنی که نورِ مُنجلی پیش مرگِ حیدرِ کَرار علی اهلِ هئیت در دیارِ مطلب اند پاسدارانِ حجابِ زینب اند اهلِ هئیت مستِ نَهرِ کُوثرند لای لا گوی علیّ اصغرند اهلِ هئیت باده نوشِ حیدرند محوِ رخسارِ علیّ اکبرند اهلِ هئیت را محمّد دلبرست جمله را زَهرای حیدر مادرست اهلِ هئیت را وطن کربوبلاست کربلا میخانهء اهلِ ولاست باز پرچمدار عنایت می کند اهلِ هئیت را سقایت می کند اهلِ هئیت جمله آلِ هاشمند مستِ صهبای جمالِ قاسمند اهلِ هئیت در دیارِ باقی اند تشنگانِ علقمی را ساقی اند اهلِ هئیت را فنائی می کنند جمله را کربوبلائی می کنند اهلِ هئیت پای بندِ دلبرند تاجدارانِ صباحِ محشرند درسِ ناخوانده همه دلداده اند از حسین اِبنِ علی آزاده اند اهلِ هئیت کج کلاهانِ رهند مُعتکف در خانۀ اِلّا اللهند گرچه (شبگیرم) زِ ذوق و همّتم عربده جو، کفشداره هئیتم شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/79074/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
زخم زبان -(یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند) @emam8com زخم زبان یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند بی تو بسی طعنه چون تیر و کمانم زدند شعله به جانم زدند ** یک اربعین یاحسین رنج و بلا دیده ام کوفه و شام بلا ، جور و جفا دیده ام ثانیه در ثانیه درد و غم و غصه بود جمع عزا در عزا ، بعد عزا دیده ام هر نفسی غصه ای بر جگرم می نشست سایه ی داغ عزا روی سرم می نشست دشت غم و بی کسی ، خار مغیلان به پا حلقه ی خونابه در چشم ترم می نشست یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند ** یک اربعین یاحسین زیر عزا خم شدم همدم خون جگر در صف ماتم شدم در دل غربت اسیر ، بی کس و بی آشنا سایه نشین عزا ، آینه ی غم شدم دیده من خود به خود ، تا به سر نی رود اشک چهل روزه ام ، گرچه پیاپی رود حنجره ات زیر تیغ ، تلخ ترین حادثه خاطره ی قتلگاه ، از نظرم کِی رود ؟ یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند ** یک اربعین یاحسین خون جگر خورده ام دم به دم از هر طرف سهم عزا برده ام همره اشک حرم ، در دل ویرانه ها غنچه ی پرپر شده دیدم و پژمرده ام کرب و بلا آمدم ، داغ دلم تازه شد وسعت دریای غم ، بی حد و اندازه شد خیمه ی ماتم به پا ، یاد جوانان کنم آه من و نای نی ، یار هم آوازه شد یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند ** یک اربعین یاحسین ، بی تو به شیون گذشت بعد تو چون شام غم ، به روز روشن گذشت غصه ی بی یاوری ، سختی درد و بلا لب نکند بازگو ، آنچه که بر من گذشت زینب غمدیده را ، داغ برادر شکست در دل دریای غم ، بعد برادر نشست سروری هر اربعین ، از دل زینب بگو بانوی صبر و عزاست مُهر برادر به دست یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند ** شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78925/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شهادت امام حسین(ع) -(ناگه حجاب چهرۀ جانان کنار رفت) @emam8com ناگه حجابِ چهرهء جانان کنار رفت یارای دل زِ جذبهء دیدار یار رفت او شد بدیدهء دل و جان هر چه در وجود او ماند و هر چه بود زِ نقش و نگار رفت آهی کشید و زآتش آن پرده ها بسوخت اشگی فشاند و زآئینهء دل، غبار رفت فیضِ جمال، شوقِ لقا را به دل فزود آمد قرارِ خاطر و از دل قرار رفت پای نفس شکست زِ فرطِ شتاب و شوق جان همرهِ خیال به سوی نگار رفت تابِ شعاع مهر زِ گل ژاله را ربود ذوق و طراوت از چمن و لاله زار رفت طغیانِ بحرِ درد فزون شد زِ روی طبع تا ماه، از کنارِ اُفق در کنار رفت گل پاره کرد جامه که فصلِ خزان رسید نالید عندلیب که فصلِ بهار رفت تعطیل شد مدارسِ آیات محکمات افسرده روحِ مکتب و آموزگار رفت آشفت نظمِ اَنجمِ رَخشان و مه گرفت تا مهر سوی غرب به نصف النهار رفت آمد یکی شریر به کف تیغِ جان شکار خونی فرو چکید و به سر انتظار رفت (عابد) دگر خموش کز این غم مرا زِ سر سیلابِ اشگ دیدء گوهر نثار رفت شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78803/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
آمدن جبرئیل به یاری امام حسین(ع) -(جبرئیل آمد شتابان بر زمین) @emam8com جبرئیل آمد شتابان بر زمین از فراز عرش رَب العالمین دید صحرائی سراسر لاله زار ارغوان در وی قطار اندر قطار چهره های آتشین برگ گلش زلفهای عنبر افشان سنبل ش جویها در وی روان اما زِ خون سروهای برلب امّا سرنگون غنچه های ناشده از آب سیر اندر و خندان ولی از زخم تیر چشم نرگس رفته از مستی زِ هوش سوسنان باده زبان در وی خموش عندلیبان اندر آن بستان کده در فغان هر سو رَدَه اندر رده گفت کای فرمانده ملک وجود پیشت آوردستم از یزدان درود گفت بر گو ای برید کوی یار تا به پیغامش کنم صد جان نثار گفت فرمودت که ای سالار عشق ای زِ تو بالا گرفته کار عشق گر نبودی بود تو عالم نبود امتزاج طینت آدم نبود خود توئی مقصود از خلق عباد بیتو عالم را بسر گو خاک باد ما نکردیم این شهادت بر تو ختم ای جلال کبریائی بر تو ختم عزم تو بس در وفای عهد تو شد نیت قائم مقام عهد تو بس ترا در خون طپیدن اکبرت خون بجای شیر خوردن اصغرت خواه کش، خَه کشته باش ایشاه عشق هیچ کم ناید ترا از جاه عشق خواه جان بستان و خه جان میسپار یار آن یار است و مهر آن مهر یار گر کشی جان جهان نک زان تست گوش عزرائیل بر فرمان تست کشته گردی بر شهیدان شه توئی خون بهایت ما ذبیح الله توئی داد پاسخ شاه با روح الامین کای امین وحی رب العالمین بسته ایم عهدی من و شاه وجود من همانم عهد آن عهدی که بود عاشق جانانه را با جان چه کار درد کز یار است با درمان چکار جبرئیلا اینکه بینی نی منم اوست یکسر من همین پیراهنم زو فرودم آنچه از خود کاستم من خود این آتش بجان میخواستم گر من از هر دو جهان بیگانه ام گنج پنهانی است در ویرانه ام گفت شاها خواهرانت بی کس است گفت او خود بی کسانرا مونس است گفت چشم دخترانت در ره است گفت عشق از دیدن غیر اکمه است گفت ترسم زینبت گردد اسیر گفت سوی اوست از هر سو مصیر گفت سجادت فتاده بی طبیب گفت بیماریش خوش دارد حبیب گفت بهرت آب حیوان آورم گفت من از تشنگی آن سو ترم جبرئیلا من زِ جو بگذشته ام آب حیوانرا در آنسو هشته ام گفت خواهد شد سرت زیب سنان گفت گو باش او چه میخواهد چنان گفت جان باشد متاعی بس گران بر خسان مفروش یوسف رایگان گفت جانی را که جانان خونبهاست جبرئیلا رایگان خواندن خطاست گفت آوردستم از غیبت سپاه تا کنند این قوم کافر دل تباه گفت مهلاً خود ز من دارد مدد جبرئیلا این سپاه بی عدد هستی ایشان همه از هست ماست رشتۀ تدبیرشان در دست ماست آنکه با تدبیر او گردد فلک کی بود محتاج امداد ملک گر فشانم دست ریزم زاستین صد هزاران جبرئیل راستین جبرئیلا باب من بودت مُمَد که شدی حقّ را بپاسخ مُستعد آنزمان کت آفرید از نیستی گفت برگو من کیم تو کیستی سالها ماندی تو حیران در جواب کرد تعلیم ت در آخر بوتراب گفت بر گو تو خداوند جلیل من کمین عبد تو نامم جبرئیل جبرئیلا من خلیفه آن شهم وارث اسرار آن باب اللّهم آن ستاره کت نمود آنمه جبین دیده بگشا در جبین من ببین جبرئیلا چشم دیگر بایدت تا که حال عاشقان بنمایدت جبرئیلا من خود از کف هشته ام دست جانانست تار رشته ام هشته طوق عشق خود بر گردنم میبرد آنجا که خواهد بردنم این حدیث محنت ایّوب نیست داستان یوسف و یعقوب نیست صبر ایّوب از کجا و این بلا این حسین است و حدیث کربلا دورکش زین ورطه رخت ای محتشم تا نسوزد شهپرت را آتشم هین سپاهت دور دار از راه من که جهان سوز است برق آه من شد بسوی آسمان آن روح پاک که فرشتۀ آتش آمد سوزناک شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78506/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
حضرت امام حسین(ع) -(اِی که در پِیکر خونین شَریعت، جانی) @emam8com اِی که در پِیکر خونین شَریعت، جانی جان فدای تو که هم جانی و هم جانانی کشتۀ راه خدا، سید و شاه شهدا اِفتخار بَشر و تاج سر اِنسانی کربلا بود مِنای تو و یک روزه نمود عِید قربان تو هفتاد و دو تن قربانی سر تو بر سر نی، خواند از آن، سُورهء کهف که تو ای جان جَهان در تَن قرآن جانی سَجده بر نور تو بردند مَلائک نه به خاک روی عالم زِ جمال تو بود نُورانی با توسل به شما از خطر مُوج بِرست کشتی نوح نَبی در سَفر طولانی این حسینیه به نام تو بِنا گشت حسین یاد دوران وصالی که تو خود می‌دانی یاد فرخنده زمانی که در آن ساحَت قُدس بود ما را، سِمت بندگی و دربانی دور از سایه آن پرچم سُرخ تو بود زندگانی همه حِیرانی و سَرگردانی گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم بُعد منزل نبود در سفر روحانی تا به واجِب نرسد، فِکرت اِنسانی ما هر چه گویند تو والاتر و برتر زآنی ساحت قُدس حسین است (ریاضی) خاموش تو گدا را، چه رَسد مَدح چِنان سُلطانی شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78474/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
عاشق کربلا -(عاشق کرب وبلایم عازم کوی حسین) @emam8com عاشق کرب وبلایم عازم کوی حسین دردمندی بینوایم میروم سوی حسین گفته ام یک عمر هرجا یاعلی و یاحسین درد دل ناگفته دارم با علی و با حسین من غلام مرتضایم بندة مولا حسین آرزویم هست تنها دیدن روی حسین دردمندی بینوایم میروم سوی حسین مانده در دل آرزوی دیدنت ای کربلا کرده ام با یاد تو در هرکجا آه و نوا میروم دیگر خدایا دیدن دشت بلا جنّت و رضوان من شد کوی مینوی حسین دردمندی بینوایم میروم سوی حسین میروم در کربلا تا گریه بر دلبر کنم میروم تا یاد غمهای علی اکبر کنم میروم تا ناله ها از غصّة اصغر کنم یادم آید صورت محبوب ودلجوی حسین دردمندی بینوایم میروم سوی حسین یادم آید آنزمان که حلق اصغر تیرخورد خون حلقش را علی اصغر بجای شیر خورد نوک پیکان عدو بر دست عالمگیر خورد شد بریده از جفا آن حلق آهوی حسین دردمندی بینوایم میروم سوی حسین شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/00/4/75946_140043112547_758396.mp3 https://emam8.com/upload/sabks/00/4/75946_140043112523_485991.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/75946/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
ذبح عظیم -(وه چه زیبا در جهان وجهِ نکو دارد حسین) @emam8com وه چه زیبا در جهان وجهِ نکو دارد حسین پیشِ حق در هر دو عالم آبرو دارد حسین قبله اش کعبه ولی کعبه به دورش در طواف رو کند هرسو خدا را روبرو دارد حسین گرچه سرّ الله اعظم هست آن ذبح عظیم در میان سینه بس رازِ مگو دارد حسین حاجیان بر دور کعبه زائرانش در طواف آن به سنگ و این خدا در پشت و رو دارد حسین مست می سازد جهانی را بحق با جرعه ای لذّتِ لا یوصفی را در سبو دارد حسین اختیارِ جمله دریاها به دستش هست لیک تشنه لب خون گلو را بر وضو دارد حسین خیمه ها در دست غارت پیکرش غرقاب خون آنزمانهم ذکر یارب در گلو دارد حسین در مقامِ صبرِ او ایّوب شد کمتر غلام زیرخنجر هم رضا از لطف هو دارد حسین بر شفاعت در حضورحضرت ربّ العباد دوستان را مژده ی( لا تقنطوا ) دارد حسین بانگ هل من ناصرٍ ینصرنی اش آید بگوش هر زمان با رهروانش گفتگو دارد حسین با ولائی گو که گوید از ولایش هرزمان صد خذف چون او روان در آبِ جو دارد حسین شهریار و بزمِ خلوت گریه های بی ریا از حسین است و عنایت را از او دارد حسین شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/00/4/75944_140043111744_509544.m4a https://emam8.com/upload/sabks/00/4/75944_140043111721_485991.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/75944/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
تنها پناهِ خستگی دل فقط حسین(ع) @emam8com تنها پناهِ خستگی دل فقط حسین(ع) راهِ نجات؛ مقصد و ساحل فقط حسین(ع) نعم الأمیر، شافع محشر، أباالکرَم فرمانروای هر چه فضایل فقط حسین(ع) در عشق و معرفت به خدا رفته کاملا با ذاتِ کردگار معادل فقط حسین(ع) تنها رفیقِ روز و شبِ پابرهنه ها روزی رسانِ سفرهٔ سائل فقط حسین(ع) در کشتی نجات نشستیم و خوانده ایم حلّالِ هر شکایت و مشکل فقط حسین(ع) ای دردمندِ خسته صدایش بزن که هست ذکر شفای کامل و عاجل فقط حسین(ع) حرّ است آنکه آمده با توبه سر به زیر فریاد میزند به محافل: فقط حسین(ع) میگفت سینه-زن وسط روضه پیرِمرد از عمرِ نوکرانه چه حاصل؟! فقط حسین(ع)! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80234/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
حضرت زینب(س)کوفه -( از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای ) @emam8com از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست کافی است بزم سوختگان را شراره ای سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر در دست زینب است گریبان پاره ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره ای چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد از بحر بر کنار نگردد کناره ای با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره ای جایش به روی صورت من درد می گرفت میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره ای شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80233/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات محرمی امام حسین(ع) -( تا دید چشمِ خشکم تصویرِ کربلا را) @emam8com تا دید چشمِ خشکم تصویرِ کربلا را با زمزمش صفا داد ، این قلبِ بی صفا را در شوق وصل جانان ، جان میدهم به صد شوق (باشد که باز بینم ، دیدارِ آشنا را) هرکس به گوشه ای یافت ، یک جلوه از خداوند من‌ یافتم به روضه صد جلوه از خدا را هر بار با توسل شد وا گره ز کارم با روضه دفع کردم ، از خویشتن بلا را هرگز نمیفروشم بر منصبی و مالی یک لحظه ای نشستن در مجلس عزا را اشکی که در عزای محبوبِ من در آید میشوید از دل من آثار هر خطا را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80236/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات محرمی امام حسین(ع) و اسارت حضرت زینب(س) -( همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت) @emam8com همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت پی کار خویش بودم پی کار من دویدی ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم سفرم به گردن تو،تو نما قبول زحمت همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80237/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات محرمی امام حسین(ع) -( داغ حسینی بین دل ها سر گرفته) @emam8com داغ حسینی بین دل ها سر گرفته عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته هر کس که در کشتی امنش می نشیند اذن ورود از ساحت مادر گرفته حتی خدا نزد تمام انبیایش روضه برای سبط پیغمبر گرفته شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم ما را حسین بن علی در بر گرفته از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟! نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته تا روز محشر هر کسی شد کربلایی برگ برات از جانب خواهر گرفته آن قدر شأن زینب کبری عظیم است عمری رکابش را علی اکبر گرفته گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل زینب دو دستش را به روی سر گرفته خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80238/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
روضه بازار کوفه @emam8com ◾بازار شام ◾شهادت امام سجاد(ع) ◾بنداول شام را من شام ویران میکنم دشمنان را مات و حیران میکنم خطبه میخوانم به مثل مرتضی من حمایت از شهیدان میکنم در غل و زنجیر اما سربلند اقتدا بر شاه عطشان میکنم آبرو داری کنم با نام حق با کلامم حفظ قرآن میکنم من علی دومم در کربلا کارها را سهل و آسان میکنم خطبه خواندم دین حق آباد شد نام حیدر در اذان آزاد شد ◾بنددوم بعد عاشورا چه آمد بر سرم من پریشان دیده ام اهل حرم عمه هایم در بیابان در به در من شنیدم ناله های خواهرم آتش و غارت سنان و حرمله یاد گوش پاره، یاد معجرم با تن تبدار بین خیمه ایی در میان آتشی شعله ورم تا شنیدم ناله و آه رباب یاد طفل شیرخواره اصغرم موقع دفن شهیدان خدا میزدم بوسه به رگهای جدا ◾بندسوم وای از زخم زبان و ناسزا وای از بازار از سنگ جفا وای از خاکستر و آتش زکین وای از زنهای روی بامها در رسن دست تمام کودکان بسته شد از ظلم و جور اشقیا کاش میمردم نمیدیدم چنین راس پر خون پدر برنیزه ها راس ششماهه به نیزه دیده ام وای از این نیزه دار بیحیا سوخت از آتش سر و عمامه ام نی سر و عمامه بلکه جامه ام ◾بندچهارم زاده ی رکن و منا و زمزمم من سراپا درد و رنج و ماتمم گر سلیمان است جد اطهرم من به انگشت سلیمان خاتمم خطبه خواندم خصم دین منکوب شد لیک از داغ شهیدان درهمم عمه هایم دست بسته در رسن راز دار و سر به مهر این غمم زخمهای بر تنم از کعب نی چون کمان تا حشر من قامت خمم جد من پیغمبر و بابم علی ست در دو عالم دُّر نایاب علیست ◾بندپنجم کنج ویرانه مرا ماوا شده راس ششماهه به نیزه جاشد بهرحمل هر شهیدی روی نی باز بین کوفیان دعوا شد راس خونین تا که آمد بین ما در میان کودکان غوغا شده کنج ویران خواهر کوچکترم ذکر لبهایش فقط بابا شده بعد بابا و علمدار رشید عمه ام زینب دگر تنها شده دارم از شام بلا تنها پیام بارها جانم به لب آمد به شام haajmorteza@ شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80235/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
کاروان اسرا -(دست و پا زخمی از تب زنجیر) @emam8com دست و پا زخمی از تب زنجیر همگی زخم خورده از شمشیر کینه ای های شام می رقصند جلوی کاروان زهی تقدیر حرمت یاس های قرآنی می‌شود زیر پایشان تفسیر در پی معجرند و نامحرم می کند هُو به نیت تحقیر دختر مرتضی علی تنها می‌شود پای بچه ها درگیر بچه هایی که زخمی از عشقند هی لگد می خورند بی تقصیر اسرا می رسند تا شام و متهم می شوند بر تکفیر دل شکستند سنگ شامی ها چه نکردند این حرامی ها... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78687/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
یک منبر روضه بازار کوفه و شام @emam8com ◾یک منبر روضه ◾در بازارکوفه و شام سر بازار به ما خندیدند دست بسته همه ما را دیدند کوفه در هلهله و شادی بود کوفیان طبل ظفر کوبیدند صورتی که شبه پیغمبر بود بر سر نیزه سر اکبر بود ماه در روز به نیزه عجب است سر عباس که آب آور بود قمر هاشمیان بدر تمام داده بر عمه ی سادات سلام خون تازه ز جبینش جاری سربلند است از این سر اسلام سر ششماهه به نی دیده کسی؟ نیست در شهر مرا همنفسی! تازیانه به سکینه زده اند رنج بردم در این راه بسی غصه ی درد یتیمان خوردم مجلس ابن زیاد....آزردم تاجسارت به سرت گشت عیان همچنان لاله و گل پژمردم قد علم کردم و خطبه خواندم پای عشق تو حسین جان ماندم همه گفتند علی زنده شده... عطر حیدر همه جا افشاندم دادی از عشق چنان بر بادم غصه‌های پدر آمد یادم به سر نیزه سرت را دیدم پیش چشمان تو جان میدادم آخر روضه چقدر سنگین است کنج ویرانه رخت رنگین است خیزران خوردی و قرآن خواندی خاک ویرانه مرا بالین است شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78243/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
بازار کوفه در رثای حضرت زینب(س)(زینب ای دختر کبری علی) @emam8com ◾در منقبت حضرت ◾عقیله ی بنی هاشم(س) زینب ای دختر کبری علی ای تو نوری ز تجلای علی تالی و ثانی زهرای علی پای رفتار تو امضای علی تویی اسطوره ی هر رنج و بلا تویی آن شیر زن کرببلا قدگردون به مقامت خم شد دستبوست بخدا خاتم شد مات و مبهوت تو صدآدم شد روشن از نور رخت عالم شد ای بقربان تو صدها مریم اشک چشم تو به مثل زمزم شجر از نور ثمر میآید صدفی هست گوهر میاید سوز دلها ز سحر میآید ما رَاَیتُ ز تو بر میآید توشدی اسوه ی عالم زینب توشدی ریشه ی هرغم زینب تو به ساقی شده ساغر زینب فاطمه هستی و حیدر زینب به اسیران شده رهبر زینب تو امامی و پیمبر زینب تو تجلای همه آل کسا دین ز توحید توگشته برپا صبر و ایثار اسیر تو شدند واژگان نیزه و تیر تو شدند حیدریون همه پیر تو شدند عاشقان جمله اجیر تو شدند سرشکستی سرشکسته نشدی در ره عشق تو خسته نشدی شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78071/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
متن شعر تنور خولی -(شد تنور آن شب ، جَنّتُ الْاَعلیٰ) @emam8com آه و واویلا صد آه و واویلا شد تنور آن شب ، جَنّتُ الْاَعلیٰ شد زِ ظلم آن خصم ستم گُستَر رأس اربابم ، پر ز خاکستر عالَمی گشته محزون و غمخوارش مادرش آمد ، چون به دیدارش لعنت حق بر آن خصم بی دینت من به قربان ، روی خونین اَت زینت دوش و آغوش پیغمبر که جدا کرده ، سرت اِی مادر ؟ شد تنور امشب دارُالعزای تو قامتم خم شد ، از برای تو شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/98/5/56520_1398531104928_1881014.mp3 https://emam8.com/upload/sabks/98/5/56520_1398531104428_2290416.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/56520/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
دیر راهب -(دید راهب روی نیزه نیر اعظم می آید) @emam8com اثر سید رضا حسینی ترجمه از کربلایی محمدرضا صادقی « شیدا » دید راهب روی نیزه نیّر اعظم می آید وارث اعجاز عیسی یک مسیحا دم می آید آمد از دیرش برون آن پیر مرد خوش مرام لشکری را دید کرده جانب دیرش مقام گفت بر لشکر که باشد سرور قوم ظُلام بر دلم از دیدن این و قوم و این سر غم می آید چون نشان دادند ابن سعد را در گفتگو آمد از منظور خود کردا سوال آن نیکخو گفت ما قوم مسلمانیم اَیا پاکیزه خو فاتح جنگیم و لشکر این چنین خرّم می آید بر جلال و جاه و منصب بوده این سر طالبش بر علیه ما قیامی کرد راس و صاحبش لیک ما کشتیم با امرِ امیر و نائبش دید راهب این قضایا در نظر مبهم می آید گفت راهب آن لعین را لطف کن احسانِ من راس خونین را بده امشب بود مهمان من بر امیر و آل او باشد فدا این جان من صبحدم می آورم بر گفته ام ملزم می آید راس خونین را گرفت آن پیر مرد پاک ذات رفت بر دیرش ولی در حال خود مبهوت و مات دارد این سر فکر میکرد چه مقام عالیات روی نیزه صوت قرآنش به من هر دم می آید دید در حال وَلَه راهب سراپا دیر خود گشته از انوار حق وادیّ سینا دیر خود بر نظر می آیدش چون خُلد اعلا دیر خود گشته ظاهر عالمی زآن سر به این عالم می آید یک جوان ماهرو با چشم گریان با نوا انبیا و مرسلین را می کند یک یک صدا نوح و ابراهیم و موسی را و ختم الانبیا سر زنان عیسی به حال ناله و ماتم می آید گشت نازل از سماء چون آن خواتین بهشت رشک جنت شد به یُمن مقدم آنها کنشت بانویی با قامت خم لیک چون حورا سرشت موج کرده اشکها ، از چشم او چون یم می آید گوئیا مادر بُوَد دارد به قلبش التهاب تکیه بنموده به مریم لیک آن علیا جناب آمد و سر را گرفت و کرد اینگونه خطاب خیز زهرا آمد و پیغمبر خاتم می آید این چنین بر من نکن ناز ای پیمبر را عزیز چشم خود بر من گشا ای خسرو ملک حجیز مادرت بنگر شده پژمرده حال و اشک ریز بر عذارش چشمه ای چون چشمۀ زمزم می آید رفت آنهایی که در مجلس نمود اوّل ولوج اشک در چشمان خود بر عالم اعلا عروج قصد با زهرا نمود و گشت مریم هم خروج میرود باهم زِ هر جا هرکسی باهم می آید چون ندید آن بانوان را راهب نیکو سیَر گشت خالی آن کلیسا و نماند از کس اثر لُمعه لُمعه نور گشت اما زآن سر جلوه گر در نظر هر ذرّه اش چون نیّر اعظم می آید راس را بگرفت و اوّل کرد کامل شستشو روی سجّاده نهاد آن راس را آن نیکخو زخمها را کرد او با سوزن مژگان روفو کیستی گفتا به تو زایر شه خاتم می آید در بشر هرگز نباشد این مقام و ارتقا نام خود بر من بگو ای کل عالم را رجا گویم ار عیسی ، همی دانم بود عرضم خطا من عیان دیدم که عیسی میرود مریم می آید از لبِ زخمی و زآن سر گشت ظاهر این صدا کرد فرمایش منم مظلوم و مقتول العِدا گفت راهب این چنینی که بگفتی بر ملا مَحرمِ سرّ خدا بر سرّ تو مَحرم می آید لب گشود آنگه دوباره راس سلطان وجود گفت نام جدّ خود را فارقیلیط و مود مود می شناسد جدّ من را قوم عیسی و یهود هم به انجلیل هم به تورات اسم وی توام می آید اسم بابم را نوشته ایلیا و شنطیا عالم علم الغیوب و جانشین مصطفی بی وجود ما نباشد هرگز این عالم به پا ارتقا قرب حق بر حُبّ ما سلَّم می آید از کرم داده به من تاج ربوبیّت « مجید » من ابا عبداللهم عیسی و لی عبد عبید مادرم زهراست بر جنّت بود اسمش کلید من همان هوشینم ای راهب ز زخمم دم می آید گفت راهب من فدای چشم خونینت شها در قیامت چون مسلمانان به من رحمی نما کرد فرمایش خودت را کن ز ترسایی رها این چنین در حشر بر تو روز چون مُظلم می آید گر نخشکانی درخت و ریشه تثلیثیان من نباشم در قیامت دستگیرت ای فلان تا نگویی کلمه توحید را ، این را بدان کفّه میزان اعمالت در آنجا کم می آید گفت راهب لطف کن تعلیم اسلامم نما من چه گویم تا شوم از این مسیحیت رها شاه تعلمیش نمود و کرد از باطل جدا اشک راهب بر عذارش چون نم شبنم می آید حاج ابوالفضل رضائی نوحه خوان با وفا ای « حسینی » کرده بر تو التماس و التجا نوحه راهب نوشتی شکر آن آور به جا کرد مولایت توجه چون سخن مُلهم می آید شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/76930/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مصائب راه شام -( چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه) @emam8com چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه هربلایی را به جان خود خریدم بین راه می رود منزل به منزل کاروان با اضطراب هیچ می دانی گل زهرا چه دیدم بین راه داخل هر شهر از بهر تماشا آمدند مثل یک شمعی خدایی که چکیدم بین راه از من بی خانمان چیزی نمانده غیر پوست بس که الفاظ رکیکی را شنیدم بین راه این اسارت هم بلای خانمان سوزی شده گاه گاهی جامه ی صبری دریدم بین راه دخترت افتاد از ناقه به صحرای مخوف در نبود او زجان خود بریدم بین راه زجر خیلی زد گلت را با قساوت یا حسین گرچه که من ناز او خیلی کشیدم بین راه دل شکسته بود این زهرای کوچک از همه از غم این دخترت آخر خمیدم بین راه راه شامات است دارد ماجراهایی عجیب غیر زیبایی در این وادی ندیدم بین راه شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/80348/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
نوحه سینه زنی شهادت امام سجاد(ع)با سبک و ملودی جدید @emam8com ◾️نوحه سینه زنی شهادت امام سجاد(ع) ◾️سبک و ملودی جدید ◾️بنداول ناله های شب و روزم شده چون شبگیر دست‌و‌پایم بسته شد درغل و در زنجیر واویلا واویلا سربابام و به روی نیزه دیدن کوفه و شام بلا منو کشیدن رنج میبردم.... کاش میمردم..... لاله بودم..... لیک پژمردم..... من مظهر یقینم من زین العابدینم واویلا واویلا واویلا(۲) ◾️بنددوم زهر کین شرر زده بر تن و برجانم دیگر امشب به شهیدان همه من مهمانم واویلا واویلا دیگه راحت شدم از دست زمونه پسرم داره برام روضه میخوانه تشنه کامم.... جاوید نامم.... جدم آمد.... در دست جامم.... من مظهر یقینم من زین العابدینم واویلا واویلا واویلا(۲) شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/00/6/78401_1400611082619_2517171.m4a این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78401/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
آتش گرفته خیمه میسوخت پا به پایش @emam8com آتش گرفته خیمه میسوخت پا به پایش خورشید شعله ور شد در آسمان برایش زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند ‌زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا از دست پیرمردی افتاد تا عصایش یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک آرام گریه میکرد با ذکر سجده هایش یادِ محاسنی که خون می چکید از آن یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78448/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
روضه امام سجاد(ع) -(طعنه شنیدن بی امان یادم نرفته) @emam8com طعنه شنیدن بی امان یادم نرفته یا ناسزا از این و آن یادم نرفته خون از سرم جاری شد و بر صورتم ریخت با سنگ دست کودکان یادم نرفته وقتی که میخوردم زمین همراه عمه هو کردن شمر و سنان یادم نرفته با پای پاره راهی ویرانه بودیم آن تپه بی سایبان یادم نرفته روی تن ما پر شد از جای کبودی زنجیر دست ساربان یادم نرفته تیر سه شعبه یادم آم گریه کردم صیاد و آن تیر و کمان یادم نرفته من و بودم و یک کاروان زخمی از عشق بزم شراب و عمه جان یادم نرفته وقتی سرت آورده شد در بزم کفار آن خولی نامهربان یادم نرفته از چوب خشک و چوب تر بیزار هستم طشت طلا و خیزران یادم نرفته... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/78686/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl