#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
نصر من الله -(الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله)
@emam8com
نصر من الله
الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله
الله الله ، تبارک الله مرد جهاد است و نبرد چون اسدالله
الله الله ، تبارک الله دست علمدار حسین گشته یدالله
الله الله ، ماشاءَ الله می کُشد از کوفیان آجرک الله
******
تبارک الله علم علمدار ماشاء الله دو کف سپهدار
آمده شیر علوی به پیکار لرزه فکنده به سپاه کفار
در صف میدان جنگ ، مثل پدر رفت
با دلِ آگاه خود ، سوی خطر رفت
هیبت او حیدریست ، غیرت کرّار
تیغ پدر را به کف ، سینه سپر رفت
سایه زده ابر ترس ، بر سر دشمن
لشکری از صحنه با ، واهمه در رفت
ضربت شمشیر او ، کوفه هراس است
در دل نهر فرات ، بانگ ظفر رفت
با لب خشکیده ولی با دل شیدا
عشق و شهامت به لب و سینه هویدا
تبارک الله به این رشادت ماشاالله به این شجاعت
الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله
******
تبارک الله علم علمدار ماشاء الله دو کف سپهدار
آمده شیر علوی به پیکار لرزه فکنده به سپاه کفار
بر سر زین فرَس ، آن قد و بالا
یک تنه یک لشکری ، افکند از پا
تشنه لب و بی امان ، حمله نماید
صاعقه آسا زند ، بر سر اعدا
می کُشد از کوفیان ، ضربه به ضربه
از دم شمشیر خود ، ماهرِ رعنا
کس نبوَد تا شود ، یارو عباس
حلقه چندین نفر ، ساقی تنها
با لب خشکیده ولی با دل شیدا
عشق و شهامت به لب و سینه هویدا
تبارک الله به این رشادت ماشاالله به این شجاعت
الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله
******
تبارک الله علم علمدار ماشاء الله دو کف سپهدار
آمده شیر علوی به پیکار لرزه فکنده به سپاه کفار
یک نفر و صد نفر ، تیر و کماندار
هر طرفی می زنند ، سوی علمدار
نیزه ندارد اثر ، بر تن ساقی
می زند و می رود ، در صف پیکار
مشک امید حرم ، بر سر دوشش
پنجة خیبرشکن ، تیغ شرربار
دست علمگیر او ، از بدن افتاد
هلهله شد در صفِ ، کوفه پدیدار
با لب خشکیده ولی با دل شیدا
عشق و شهامت به لب و سینه هویدا
تبارک الله به این رشادت ماشاالله به این شجاعت
الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله
******
تبارک الله علم علمدار ماشاء الله دو کف سپهدار
آمده شیر علوی به پیکار لرزه فکنده به سپاه کفار
بر سر شن ها رها ، مشک و لوا شد
بارش باران تیر ، از همه جا شد
بوسة سرنیزه بر ، ماه دو دیده
فرق سر از ضربتِ ، گرز دوتا شد
ساحل دریا از این ، واقعه خونین
کشتة به لب های خشک ، میروفا شد
شرح سرافرازیِ ، حضرت عباس
شعر غم سروری ، نوحه سرا شد
با لب خشکیده ولی با دل شیدا
عشق و شهامت به لب و سینه هویدا
تبارک الله به این رشادت ماشاالله به این شجاعت
الله الله ، نصر من الله رفته به میدان عباس ، یا ولی الله
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43059_1397619021436_5283154.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43059/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
متن و سبک نوحه حضرت عباس -(منم علمدار حسین عباس شیر کربلا)
@emam8com
منم علمدار حسین
منم علمدار حسین عباس شیر کربلا
امیر پیکار حسین عباس شیر کربلا
به دل خریدار حسین عباس شیر کربلا
امین دربار حسین عباس شیر کربلا
******
(من علمدار حسینم ، به حسین می نازم)
جان و سر در ره ایمان حسین می بازم
مرد میدان نبردم به هواخواهی او
حمزه آسا به صف خصم حسین می تازم
عَبدِودها همه در صحنة به خاک اندازم
پرچم لشکر دین با دل و جان افرازم
ذوالفقار علوی در کفِ با همتِ من
یک تنه کار دوتا لشکر دون می سازم
تو علمدار منی عباسم همه جا یار منی عباسم
مالک اشتر میدان بلا مرد پیکار منی عباسم
منم علمدار حسین عباس شیر کربلا
******
شیر میدان نبرد ، آینة کرارم
مانده در خاطرة جنگ جَمَل پیکارم
آسمان دل من ، شوق علمداری اوست
با شجاعت علم سرخ حسین بردارم
در سپاه ظفر خون خدا ، سقایم
خادم آل محمد ، پسر زهرایم
مشک یک دوش و علم دوش دگر ، مسرورم
در اطاعت ز امامم به سوی دریایم
هم حقیقت طلب و حق جویی یل نام آور این اردویی
هم برای دل طفلان حرم بهترین یارِ غم و عمویی
منم علمدار حسین عباس شیر کربلا
******
من مبارزطلبم ، کس نکند تسخیرم
لشکری را به ستوه آورم از شمشیرم
تن به تن کوفه ندارد هوس جنگیدن
لرزه بر پیکر دشمن فکند تکبیرم
من که با قلب و زبانم به حسین همرنگم
دست ردّم به امان نامه شده آهنگم
تا نم آخر خونی که به رگ های من است
با یزیدان ستم پیشه فقط می جنگم
یل میدان منی عباسم سر پیمان منی عباسم
نه برادر و نه یاری تنها قالب جان منی عباسم
منم علمدار حسین عباس شیر کربلا
******
من که در راه خدا جام بلا می نوشم
تا به دست آوری عزت دین می کوشم
ای به قربان تو بادا تن ناقابل من
جامة سرخ شهادت به رهت می پوشم
من که بر عشق حسین و ره او می مانم
با نوای دل خود شعر ولا می خوانم
غیرت و سروری و عزت من هدیه به توست
قدر این عشق خداداد حسین می دانم
تو که بر راه خدا می مانی هیبت عشق حسین می خوانی
مأمن خیل عزاداران باش اجر این سینه زنان می دانی
منم علمدار حسین عباس شیر کربلا
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/5/41673_1397510132440_8296212.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/41673/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
حسین بی ابالفضل -(چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل)
@emam8com
چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل
دوباره با کودکـان ، صحبـت عمّو کند ، حسین بیابالفضل
بهداغ بییاوری ، به اشک غم خو کند ، حسین بیابالفضل
تکیه دگر چگونه ، به آن دو بـازو کند ، حسین بیابالفضل
******
حسین که بر دو دستش ، نشسته خونِ عباس
چگـونـه تا حـرمـگـاه ، رَود بدون عباس
به دیدهاش هویداست ، سپـرده در بیابان
پیـکـر پـاک و نعـشِ ، آلالـهگون عباس
نشسته در عزایش گرفته غم برایش
زند دوباره بوسه به پنجهی جدایش
حسیـن که داده از کف ، امیـر باوفـایـی
نشانده بر دو دیده ، سرشک این جدایـی
رهِ حـرم رسیـدن ، دوبــاره گـم نمـوده
به آسـمـان رسـانـده ، نـوای بینوایـی
عزا عزای عباس جهان فدای عباس
شفاعت دوعالـم دست جدای عباس
چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل
******
چگونه با چه حالـی ، به خیمـهها کند رو ؟
بیـان کند به خیـمـه ، عـزای تلـخ عمـو
اگر کسی بپرسـد ، پـدر چهشد عمویـم ؟
چگونـه این خبـر را ، نهـان کند به ابـرو
نشسته در عزایش گرفته غم برایش
زند دوباره بوسه به پنجه جدایش
نگفته از دو چشمش ، سرود غصّه پیداست
به حالت جبینـش ، کـلام غـم هویداست
چهماتمـی چهدردی ، نشستـه در درونش
هر آنچه غصه باشد ، نصیب قلب شیداست
عزا عزای عباس جهان فدای عباس
شفاعت دوعالم دست جدای عباس
چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل
******
حسیـن که با دو دیده ، سرِ شکسته دیده
امیر لشکـرش را ، به خـون نشسته دیده
چگونه می سپـارد ، به خـاک تیـره او را ؟
او سرشـک خجلت ، به چشـم بسته دیده
نشسته در عزایش گرفته غم برایش
زند دوباره بوسه به پنجهی جدایش
حسـیـن اگـر زدایـی ، رخ پـریـدهات را
به آسِتیـن کنی پاک ، سرشک دیدهات را
اگـر تـو را ببیننـد ، عـزا شـود نمـایـان
نهان چگونـه سـازی ، قَدِ خمیـدهات را ؟
عزا عزای عباس جهان فدای عباس
شفاعت دوعالـم دست جدای عباس
چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل
******
حسیـن ، بیبـرادر ، روانه تا حـرم شد
غم علمفـرازش ، به شانـهاش علَـم شد
برون خیمـه زینـب ، به شـال ماتـم آمد
دوچشم خیس خواهر ، نمای خون و غم شد
نشسته در عزایش گرفته غم برایش
زند دوباره بوسه به پنجه جدایش
حسین که بوده عمـری ، گـل بهار زینـب
به ماتـم ابالـفـضـل ، دلـش کنار زینـب
نوای سـروری بین ، به شعر غـم که تنها
به گـود قتلگـاه شد ، غمـش نثار زینـب
عزا عزای عباس جهان فدای عباس
شفاعت دوعالم دست جدای عباس
چگونه از علقمه ، به خیمهها رو کند ، حسین بیابالفضل
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/55545/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اصغر_ع
نعره تکبیر -(علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد)
@emam8com
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه تیری بدتر از شمشیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
به دیده بدترین تصویر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه صیادی در این نخجیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد
گل قنداقه تن شمشیر خواهد
کسی با ناجوانمردان بگوید
علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟!
سه شعبه تا بنا گوشت دریده
تمام پیکرت در خون کشیده
چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟!
مگر آبی به حلقومت رسیده ؟!
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
علی تا روی دستم پر گشودی
لالایی با عطش در خون سرودی
بخواب ای کودک حنجر بریده
که آغوش مرا مقتل نمودی
دل سنگی که خونین کرده رویت
نشانده با مهارت در گلویت
خدایا بشکند دست و بسوزد
زبان دشمن تکبیر گویت
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
چه غوغایی بپا شد تیر خوردی
عطش را دست تیر غم سپردی
گمانم با صدای پره تیر !
گلویت را به سوی آب بردی
علی با نوک پیکان سیر شد سیر
جواب العطش ها تیر شد تیر
درون خیمه با گهواره دیدن
رباب از داغ اصغر پیر شد پیر
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
لبانت از عطش مانند ماهی
مثال غنچه اما در سیاهی
علی جان روز محشر این جنایت
دهم در محضر ایزد گواهی
به دنیا شد نصیبت تیر نوشی
که آب از تیر با تکبیر نوشی
علی نوباوگان را سروری تو
به جنت از ملائک شیر نوشی
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/98/5/55559_1398512134801_6153197.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/55559/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
متن شعر حضرت ابوالفضل العباس (ع) محرم 98 -(با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس)
@emam8com
با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس
سقای لشکر فرزند حیدر تن را به شمشیر و کمان ها داده عباس
آبی نخورده بر لب نبرده نازم وفای این دلاورزاده عباس
شد تیر باران از نیزه داران اندام خونین یل آزاده عباس
******
افتـاده در خـون قـدّ و بـالـای امیـری
بر خـاک ساحل تشنـه سقـای دلیـری
بـار غـم بـی یـاوری بـر دوش مـولـا
بر گوش زینـب می رسد زنگ اسیـری
با جسـم صدچاک و تنی در خون نشستـه
با فـرق خونینـی که از نیمـه شکستـه
با حنجـر خشکیـده ای در سـوز گرمـا
سـرنیـزه هـایی را که دید دیده بستـه
خونین فتاده بر زمین عباس یل ام النبین
آمـد نـوای یا اخا تا آسمـان هفتمین
با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس
******
بر جای جای پیکرش زخمی عمیق است
شمشیـر نامردان به فرق او دقیق است
این کینـه جـویـی هـا درون آدمـی زاد
هم ظلم قابیل است و از عهد عتیق است
عبـاس نام آور به خاک افتاده ، ای وای
تن را به شمشیر و کمان ها داده ، ای وای
فـریـاد واویـلا رسـد تـا آسمــان هـا
از حـال و روز ایـن یـل آزاده ، ای وای
خونین فتاده بر زمین عباس یل ام النبین
آمـد نـوای یا اخا تا آسمـان هفتمین
با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس
******
ای آسمـان بنگـر چـه آمـد بـر سـر او
هـر قطعـه از جسمـش فتـاده در بر او
سـر تا به پایـش را نظـر دوزی ببینـی
جـای تبـر ، جـای کمـان بـر پیکـر او
یک تن غریـب افتـاده در بیـن سپـاهـی
یـک بـاوفــا در بیـن انبـوه سیـاهـی
بـا مشـک آبـی کز شـرار کیـن دریده
با چشـم خـون و سینـة لبـریـز آهـی
خونین فتاده بر زمین عباس یل ام النبین
آمـد نـوای یا اخا تا آسمـان هفتمین
با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس
******
کی می تواند نعـش در خون خفته بینـد؟
نعـش بـرادر بـا غمـی نـا گفتـه بینـد
یارب به فریاد حسین رس پیش عباس
پـاشیـده پیکـر بـا دلـی آشفتـه بینـد
داغ بـرادر بـر بـرادر جـانگـداز اسـت
سوزان ترین غم بر دلِ هر غمنواز است
ای سـروری برگـو که در سـوگ بـرادر
با یاد عباس و حسینـم چاره ساز است
خونین فتاده بر زمین عباس یل ام النبین
آمـد نـوای یا اخا تا آسمـان هفتمین
با مشک خالی با اشک خونین بی دست و بازو بر زمین افتاده عباس
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/57448/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#عبدالله_بن_حسن_ع
متن شعر حضرت عبدالله بن حسن (ع)محرم 98 -(ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟)
@emam8com
ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟
تیغ فولادی که سقا را به خاک و خون کشید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سـازد ؟
******
دیده عمو را به خون خود شناور بر زمین
در میان لشکــری بی یار و یاور بر زمین
خون حیدر ، عشق عمو در درون او چه شد؟
طفل ده ساله شده مـردی دلاور بر زمین
دستش از دستم کشیده سوی عمو می دود
یا عمو گویان ، شتابان جانـب او می رود
مِن مُعین ها را شنیده در سرود بی کسی
لحظـه های آخرین ، رزم آور او می شود
ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟
******
با تمنّـا ، با تضـّرع ، نالـه ای کردم بیـا
غیرتـت باشـد قبـولم ای جوانمردم بیـا
جان عبـداله امانـت دست عمّـه بوده ای
من چگونه تا حرمگـاه بی تو برگردم بیـا
یا حسین بنگر به سوی تو کفن پوش آمده
نغمة ابن الکـریمش تازه بر گـوش آمده
نونهـالِ تـازه جـانی از تبـار هـاشـمی
در رگش مانند قاسم غیرتش جوش آمده
ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟
******
دست عبداله سپر شد مثل شیری صف شکن
کوفه را گوید ، بگیرید قبل عمو ، جان من
من چه می بینـم بـرادر یا بـرادر زاده را
روی لب گویم حسین و زیر لب گویم حسن
ضربـت دسـت ستمگـر بازوانش بشکند
تیغه شمشیر دشمن ، استخوانش بشکند
با ابوفاضل چه کردند این خدا نشناس ها ؟
شـدّت فـولاد و آهن کل جانـش بشکند
ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟
******
من که ویران دیده ام در نیمه روزی باغ گل
دیـدگـانـم را ببنـدم تا نبینـم داغ گـل
پنجه آویزان شده با پوست ، از بازوی او
آخرین یار حسیـن گردیده استحقاق گل
طفـل ده سـاله بنـازم مرحبـا بر همتت
جان عبدالله چه کردی ؟ عالمی در حیرتت
سـروری در وصف کارت ای جوانمرد حسن
پرچم شعـرت فرازد ، آفـرین بر غیرتت
ضرب شمشیری که دستان ابوفاضل برید مانـده ام با دسـت عبـداله چه سازد ؟
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/57492/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اکبر_ع
خون شد جگرم -(وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا)
@emam8com
خون شد جگرم
وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
چگونه تا سوی حرم ، به حرم ای خدا
تازه جوانم به برم ، به برم ای خدا
به دیدن نو ثمرم ، ثمرم ای خدا
شکسته شد این کمرم ، کمرم ای خدا
******
امان امان از دل لیلا علی شده کشته واویلا
امان امان از گل شیدا به رنگ خون گشته واویلا
امان امان خفته بر خاک بلا ، در برم
عزیز دل ، گل صد پاره بدن اکبرم
چه ماتمی شده در خیمة جانم به پا
شکسته سر شده مانند سر حیدرم
چگونه بر تن صدپاره بدوزم نگاه
دلم گرفت ز شرار ستم این سپاه
خدای من چه بگویم به دل زینبم
که مثل من نشود اسیر افغان و آه
ببین چه آمد به سرم ، به سرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
******
امان امان از دل لیلا علی شده کشته واویلا
امان امان از گل شیدا به رنگ خون گشته واویلا
شکسته تر شده ام در غم رعنای خود
نهاده ام سرِ اکبر به سر پای خود
بسوزم از دل خونین شده در پیش گل
نوای نی به سما می برم از نای خود
کجای دل بگذارم غم تو یا علی
سرشک خون شده در دیده چو دریا علی
به خیمه با تن بشکسته روان می شوم
فدای تو همة هستی بابا علی
ببین چه آمد به سرم ، به سرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
******
امان امان از دل لیلا علی شده کشته واویلا
امان امان از گل شیدا به رنگ خون گشته واویلا
بهار جان شده همرنگ خزان بعد تو
ندارد این لشکرم تازه جوان بعد تو
نه طاقتی که تسلّای درونم شود
سرشک من شده از دیده روان بعد تو
گلویت از لب آتش زده ، خشکیده تر
سینة من شده از داغ تو غمدیده تر
نعش تو را نتوانم که به دوشم برم
عمّه مگر بشود یار من دیده تر
ببین چه آمد به سرم ، به سرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
******
امان امان از دل لیلا علی شده کشته واویلا
امان امان از گل شیدا به رنگ خون گشته واویلا
برای تو به حرم بزم عزا شد به پا
خیمه سرا شده در سوگ تو ماتم سرا
اکبر من غم تو تاب و توان می برد
بانگ علی یا علی کرده به هر سینه جا
داغ پسر شکند قامت سَرو پدر
نمی رود غم او از دل بابا به در
بگو تو ای سروری در غم اکبر چنین
حسین شکست چو دل زینب خونین جگر
ببین چه آمد به سرم ، به سرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
وای که خون شد جگرم ، جگرم ای خدا
بر سر نعش پسرم ، پسرم ای خدا
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/42958_1397618223739_6647808.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/42958/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اکبر_ع
گل بابا علی -(گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی)
@emam8com
گل بابا علی
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
یل رعنا علی
نوگل زهرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
رخ زیبا علی
شاخة طوبا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
قد و بالا علی
ماه دلآرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
پیش چشمـان پدر لالـة پرپر شده ای
مثـل گل هـای بهـاریِ معطـر شده ای
پاره پاره بدن از نیزه و خنجـر شده ای
بس که سر نیزه تنت خورده مکسـّر شده ای
ای واویلا ، علـیِّ اکبرم ای واویلا ، شکسته کمرم
ای واویلا ، چه آمد به سرم ای واویلا ، ببیـن چشم ترم
ای واویلا ، عزیز حیدرم ای واویلا ، جـوان پرپرم
(سخت است که پیش چشم بابا
غلتیـده به خـون جـوان بمیرد)
(بهر پـدرش عصـای پیـریست
حیف است که پیش از آن بمیرد)
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
وانـمـا روی پــدر دیـدة بینـایـت را
تا ببینـی غـمُ در چـهــرة بابایـت را
کن نثـارم پـسـرم خنـدة زیبایـت را
من بنازم به خـدا این دلِ شیدایـت را
ای واویلا ، علـیِّ اکبرم ای واویلا ، شکسته کمرم
ای واویلا ، چه آمد به سرم ای واویلا ، ببیـن چشم ترم
ای واویلا ، عزیز حیدرم ای واویلا ، جـوان پرپرم
سخت است که نور دیده ات را
صدپـاره بـدن ، تشـنـه ببینی
بر پـیـکـر ایـن مــاه دلــآرا
سر نیـزه و سـر دشـنـه ببینی
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
665
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
یل رعنا علی
نوگل زهرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
رخ زیبا علی
شاخة طوبا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
قد و بالا علی
ماه دلآرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی
سخت باشدکه پدر بر سر نعش پسرش
خون بگرید بکند خاک مصیبت به سرش
آن چه را بوده به بـاور گذرد در نظرش
چون تبر ، داغ پسـر نیمه نماید کمرش
ای واویلا ، علـیِّ اکبرم ای واویلا ، شکسته کمرم
ای واویلا ، چه آمد به سرم ای واویلا ، ببیـن چشم ترم
ای واویلا ، عزیز حیدرم ای واویلا ، جـوان پرپرم
سخت است که نعش پسرت را
بر دوش به سـوی خیـمـه آری
سخت تر شود آن لحظه که او را
در پیـش حـرم زمیـن گـذاری
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
سـروری شعـر عزایت دل ما را خسته
هرکه بر نعش پسر با دل خون بنشسته
با دو دستـان خـودش دیدة او را بسته
داند احوال حسین را که چرا بشکسته
ای واویلا ، علـیِّ اکبرم ای واویلا ، شکسته کمرم
ای واویلا ، چه آمد به سرم ای واویلا ، ببیـن چشم ترم
ای واویلا ، عزیز حیدرم ای واویلا ، جـوان پرپرم
سخت است ولی چه می توان کرد
این کشته که بشکسته جبین است
ایـن نوگـل گـردیـده مشبـک
قربانـیِ مـن در ره دیـن است
گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/42993_1397618222736_5455872.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/42993/
📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اصغر_ع
گهواره ات آورده ام (محرم) -(گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی)
@emam8com
گهواره ات آورده ام (محرم)
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
خوانم دگر باره بـرای تو لالایی مادر کجایی
می سوزم ای نور دوچشمم از جدایی مادر کجایی
غیر از نوا نآید دگر ازمن صدایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
مادر کجـایی اصغرم ، تا پرگشایم سوی تو
گهـوارة خالـی شـده ، دارد هنـوزم بوی تو
ای لالـة پژمـرده ام ، آب و لبن ناخورده ام
از دوری ات افسـرده ام ، در آرزوی روی تو
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
مادر در این دشت بلا ، غم بوده در کنج دلم
ابـر عـزا را دیـده ام ، در آسمـان محفلـم
ای طفلـک سرباز من ، شش ماهة طناز من
بشـنـو دمی آواز من ، لالایـی بی حـاصلـم
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
در خیمه ها قنداقه ات ، دیدم به خـاک کربلا
بوییدم و بوسیدمش ، اشکم چکید از دیده ها
ای نور چشمان ترم ، شیـرین زبانم اصغرم
ریزم ز داغت بر سرم ، هر لحظه ای خاک عزا
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
این نوحه بازنویسی شدة نوحه اربعینی گهواره ات آورده ام می باشد
666
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
خوانم دگر باره بـرای تو لالایی مادر کجایی
می سوزم ای نور دوچشمم از جدایی مادر کجایی
غیر از نوا نآید دگر ازمن صدایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
سنگ جدایی قلب من ، را اندر این وادی شکست
دائم به یاد روی تو ، بُغضـی به نایم می نشست
مادر به افغـان و نـوا ، یا گریه های بی صـدا
می کوبم از بهر عزا ، روی سر و بر سینه دست
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
درجایِ جایِ خیمه ها ، می جویمت با سوز و آه
بر تیرک گهواره ات ، دوزم به اشک خون نگاه
مادر به یادت بوده ام ، از غصه کِی آسوده ام
آغوش خود بگشوده ام ، ای طفل ناز بی گناه
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
مادر کجایی اصغرم ای کودک بی حنجرم
ای نونهال پـرپـرم ای اصغرم ای اصغرم
در کربلا اشک رباب ، از خونِ دل رنگین ترین
در بین نسوان حرم ، از دیگران غمگین ترین
ای سروری داغ پسر ، برگو که سوزد تا جگر
مثل نهالی بی ثمر ، باشد غمش سنگین ترین
گهواره ات آورده ام مادر کجایی مادر کجایی
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/42994_1397618222659_4820992.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/42994/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#روز_عاشورا
مرکب بابا -(مرکـب بابا غرق به خون ، می آید)
@emam8com
مرکب بابا
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید
بی سر و بی سالار و ستون ، می آید
بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید
خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد
خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد
ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده
بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده
سر به زمین کوبان به حرمگاه می آید
شیهه زنان در خیمـه و خرگاه می آید
با شرم و حیـا از غم جانکـاه می آید
دیده فـرو بربستـه به اکـراه می آید
مرکـب بابا آمـده اما غـرق به خـون
از ره میدان ، شیهه زنان با زخم فزون
همره خود آورده خبر از جنگ قشـون
پاره بدن افتـاده پـدر در گـود جنون
خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد
خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد
ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده
بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده
خـون پـدر را بر تن اسبـش تا دیدم
از غـم تـنـهـا بـودن بـابـا نالـیدم
گریـه کنـان از درد یتیـمـی لـرزیدم
خاک مصیبـت بر سر و رویم پاشیدم
اسب زبان بستـه شده غمگین واویلا
یال و سرش از خون شده رنگین واویلا
خم شده از این ماتـم سنگین واویلا
آه از سـتـم کـوفـی ننـگیـن واویلا
خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
685
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید
بی سر و بی سالار و ستون ، می آید
بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید
خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد
خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد
ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده
بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده
او که تنش با نیزة اعدا مکتوم است
زینت یالش خون گلوی مظلوم است
روی جبینش ، جای دودستی معصوم است
داغ پدر از شرم نگاهش معلوم است
قلب صغیـرم در غم بـابـا بشکسته
بـغـض تأسـف راه گلـویم را بسته
من که دلـم بوده به نگاهش وابسته
شیـون من بر شیـون عمـّه پیوسته
خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد
خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد
ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده
بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده
شیهـة او تـاب از تـن بی تابـم برده
سـوز عطـش از حنجـر بی آبـم برده
خواب و خیال از دیدة بی خوابـم برده
شور و نشاط از سینـة اصحابـم برده
ای سروری از سوز درون گو ، از مولا
اسب حسیـن آمد به حرمگـاه تا تنها
جان رقیـه ، قلـب سکینـه در غم ها
ناله و شیـون از لـب آنـان شد بر پا
خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد
مرکـب بابا غرق به خون ، می آید
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43000_1397618224023_4659200.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43000/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#روز_عاشورا
نه دستی و نه مشک -(من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم)
@emam8com
نه دستی و نه مشک
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
من که نشسته نیزه بر ، چشم خونبارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
******
فتاده ام روی زمین با تنی بی دست
چه ظالمانه نیزه بر دیده ام بنشست
سرم به ضربت عمود از وسط بشکست
من که نمانده طاقتی ، بر تن زارم
امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
به آسمان دیده ام ، ابر خون بارید
به پاره های مشک من ، دست بگذارید
برای دوش خسته ام ، پرچمی آرید
من که در این دیار خون ، بی کس و یارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
بدون مشک آب خود ، تا حرم هرگز
دوباره تشنه دیدن ، خواهرم هرگز
عطش شنیدن از گل ، حیدرم هرگز
من که خجولم از همه ، اهل دربارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
به پاره های مشک آب ، دیده می دوزم
ز داغ بی علم شدن ، سینه می سوزم
مثال شام تیره ای ، گشته امروزم
مرا ز پا فکنده این ، زخم بسیارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
اگر نشد ادا کنم ، وعده آب را
ز تشنگی رها کنم ، طفل بی تاب را
به آب دجله تر کنم ، کام ارباب را
مرا شکست وعده ام ، داده آزارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
بگو به آل فاطمه ، یادتان بودم
درون آب علقمه ، یادتان بودم
میان جنگ و همهمه ، یادتان بودم
یاد صغیران حرم ، کرده افگارم
امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
اگر میان خاک و خون ، غرق دردم من
دهان تشنه را ولی ، تر نکردم من
به سوی خیمه ها دگر ، بر نگردم من
من از سکینه و علی ها شرمسارم
امان ز بی دستی ، امان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
نوای سروری شده ، یا ابوفاضل
نشانده مهر ساقی تشنه را در دل
خدا کند که لطف او ، را شود شامل
دو دیده بر شفاعتش ، نزد حق دارم
امان ز بی دستی ، فغان ز بی آبی
من که نه دستی و نه مشک ، نه علم دارم
امان ز بی دستی فغان ز بی آبی
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43006_1397618230123_4007936.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43006/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#روز_عاشورا
وای خدا رحم کند -(وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه)
@emam8com
وای خدا رحم کند
وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
یک تن لب تشنه با ، یک سپه رو سیاه
آمده خون خدا ، یک تنه در رزمگاه
روبروی لشکری ، بی کس و بی تکیه گاه
******
بعد وداع با حرم ، آمده در کار و زار
سید و سالار دین ، حجت پروردگار
شاه عطش نور حق ، حضرت سلطان عشق
از علی و فاطمه ، روی زمین یادگار
مثل پدر حمله ور ، بر صف دون می شود
لشکر دشمن از این ، حمله نگون می شود
خصم جفاپیشه را ، روی زمین می زند
یک به یک کوفیان ، غرق به خون می شود
وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
یکتنه با یک سپاه ، گشته مقابل حسین
لرزه بیفکنده بر ، خیمه باطل حسین
ضربت شمشیر او ، از همه کوبنده تر
رعد شکافنده است ، بر صف جاهل حسین
رزم نفر با نفر ، زنده نماند کسی
روبروی او رجز ، نامه نخواند کسی
عبدودان در مصاف ، کشته شوند یک به یک
جرات جنگیدنش ، را نتواند کسی
وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
گرد شه تشنه لب ، حلقه زده لشکری
حمله ور از هر طرف ، گشته جنایتگری
تیر و کمان ، سنگ و چوب ، نیزه و شمشیر و نی
می رسد از هر طرف ، بر تن بی یاوری
مانده غریبانه در ، بین هزاران نفر
گر بکشد یا شود ، کشته بیابد ظفر
آه و فغان و امان ، از دل زینب که در
راه اسارت شود ، با سر او همسفر
وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
عاقبت آن تشنه از ، شدت زخم فزون
بی رمق افتاده در ، دجله گودال خون
خنجر برا به کف ، چکمه ظالم به پا
بین همه کوفیان ، آمده شمر زبون
از غم تنهایی و ، ماتم بی یاوری
شرح عزا در عزا ، غصه بی لشکری
آه دل زینب و ، اشک رخ فاطمه
نوحه غمناله شد ، روی لب سروری
وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43016_1397619014642_10361202.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43016/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اکبر_ع
به دوشم می برم -(به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم)
@emam8com
به دوشم می برم
به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم
بریده داغ فرزندم امانم علی اکبرم آرام جانم
خزان پرپر نموده بوستانم علی اکبرم آرام جانم
به زیر نعش پاکش ناتوانم علی اکبرم آرام جانم
**
تن صد چاک فرزند رشیدم
فتاده بر زمینِ تیره دیدم
سراپای وجودم آتش افتاد
دلم را دیگر از اکبر بریدم
عزیزم دیده بر دنیا بببسته
سفر کرده مرا از غم شکسته
به سوی خیمه گاهان با تحزّن
تنش را می کشم بر دوش خسته
به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم
**
بلند است ناله های آتشینم
چگونه جسم صد چاکش ببینم
جوان مه جبینم پاره تن شد
اذان گوی نماز آخرینم
نه تابی در تن بشکسته دارم
نه نایی در درون بی قرارم
غم دیگر عزیزان برده یادم
تنِ صدپاره دیدن گشته کارم
به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم
**
جگرگوشه به اوج دلربایی
سروده شعر غمگین جدایی
پدر در سوگ فرزندش بمیرد
علی اکبرم شد کربلایی
در این پیکار خونین اکبر من
فدا شد کام عطشان در بر من
سر او همچو حیدر نیمه دیدم
خدا داند چه آمد بر سر من
به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم
**
دگر در خیمه ها اکبر ندارم
جمالی مثل پیغمبر ندارم
جوانان بنی هاشم بیایید
توانی زیر این پرپر ندارم
حسین در سوگ اکبر نیمه جان شد
دلش خون و سراپایش کمان شد
به شعر سروری در ماه ماتم
سرشک حاضرین خونِ روان شد
به دوشم می برم نعش جوانم علی اکبرم آرام جانم
**
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/42935_1397618221803_3706880.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/42935/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_علی_اکبر_ع
یل میدان بلایم اکبر -(یل میدان بلایم اکبر یاور دشت منایم اکبر)
@emam8com
یل میدان بلایم اکبر
یل میدان بلایم اکبر
یاور دشت منایم اکبر
رهرو راه خدایم اکبر
مثل عباسی برایم اکبر
**
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
پسرم مهر و وفایت ، شده گلبانگ سرودم
به امید رخ احمد ، نگهم بر تو نمودم
پسرم عاشق راه و ، هدف کرب و بلایی
پسرم مثل عمویت ، یل میدان بلایی
تو دلیری تو شجاعی ، تو رشید خیمه هایی
یل با اصل و با اصالت شده ام محو جمالت
علی ای نور دو دیده رخ احمدی مثالت
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
مظهر عشق و وفایم اکبر
یل میدان بلایم اکبر
**
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
قد و بالای تو نازم ، گل مانند رسولی
یل مرتضی نشانم ، به مصاف دل قبولی
چه دلاورانه بابا ، سرِ زین نشسته ای تو
سپر و بند حمایل ، به کمر ببسته ای تو
شده با برگ و کلاه خوُد ، چه یل خجسته ای تو
یل با اصل و با اصالت شده ام محو جمالت
علی ای نور دو دیده رخ احمدی مثالت
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
مظهر عشق و وفایم اکبر
یل میدان بلایم اکبر
**
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
پدرم به سینه شادم ، که یلی مثل تو دارم
به سپاه بی نظیرم ، دو علی مثل تو دارم
شده ای چه دلربا ای ، پسر لاله عُذارم
گلِ بی مثال باغم ، یلِ دشت کار و زارم
چه امید و آرزوها ، به دو دستان تو دارم
یل با اصل و با اصالت شده ام محو جمالت
علی ای نور دو دیده رخ احمدی مثالت
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
مظهر عشق و وفایم اکبر
یل میدان بلایم اکبر
**
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
گل آئینه پرستم ، هدفت چه با شرف بود
دلم از دیدن رویت ، همه دم غرق شعف بود
پسرم به جامة جنگ ، چه رشید و باوقاری
به لوای سرفرازی ، به حماسه رهسپاری
به ردای سروری سَر ، به ره خدا گذاری
یل با اصل و با اصالت شده ام محو جمالت
علی ای نور دو دیده رخ احمدی مثالت
علی اکبر ، علی اکبر ، یل باوفایم اکبر
مظهر عشق و وفایم اکبر
یل میدان بلایم اکبر
**
شاعر: #محمدرضا_سروری
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43023_1397618225438_2404352.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43023/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اشعار_حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
بلای جانی -(آب بلای جانی)
@emam8com
بلای جانی
آب بلای جانی
به سینه می سوزانی
سرود غم می خوانی
درد مرا می دانی
رقیه می گریانی
سراب هر عطشانی
**
آه ای آب روان دردِ تشنه لبان برده تابِ تنِ سقا
زخمه از دل و جان تا اعماق نهان خورده در گذر دریا
چه خوش خرامانی ، در این بیابان ها
تو می روی امّا ، به دور عطشان ها
خروش امواجت ، به دیده می بینم
سکوت طفلان را ، چگونه برچینم؟
آب روان را تشنه لبان را حسرت لب ها شد
سوزش گرما در دل غم ها باعث تب ها شد
آب بلای جانی
**
آه این درد گران طفل بسته زبان دیدم فتاده بود از پا
در هر پیر و جوان حسرت مانده عیان طاقت بریده بود از نا
دو دیده می دوزم ، به موج مواجت
به سینه می سوزم ، میان امواجت
کنار آب خوش ، فتاده غمگینم
نمی خورم از آب ، عوض نشد دینم
آب روان را تشنه لبان را حسرت لب ها شد
سوزش گرما در دل غم ها باعث تب ها شد
آب بلای جانی
**
آه از جور خزان دست ظلم زمان آتش زده به سر تا پا
بیداد و الامان از نای عاشقان دارد به گوش جان آوا
نه العطش کاهش ، نه خیمه آرامش
ستم در این سامان ، گرفته افزایش
دو دیده ها بر ره ، به چشم دل بینم
نشد مراد دل ، به رنگ تسکینم؟
آب روان را تشنه لبان را حسرت لب ها شد
سوزش گرما در دل غم ها باعث تب ها شد
آب بلای جانی
**
آه ای خاک بلا دشت کرب و
بلا ظالم شکسته دل ها را
در سوگ باغبان اندوه بی کران ماتم نشسته گل ها را
به غنچه ای تنها ، چه می توان گفتن؟!
شکوفة غم ها ، به سینه بشکفتن
چکاچکی خونین ، جدال شمشیرست
صدای پای آب ، سرود تبخیرست
آب روان را تشنه لبان را حسرت لب ها شد
سوزش گرما در دل غم ها باعث تب ها شد
آب بلای جانی
**
شاعر: #محمدرضا_سروری
https://emam8.com/upload/article/images/01/4/79858.jpg
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/79858/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
زخم زبان -(یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند)
@emam8com
زخم
زبان
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
بی
تو بسی طعنه چون تیر و کمانم زدند شعله
به جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین رنج و بلا دیده ام
کوفه
و شام بلا ، جور و جفا دیده ام
ثانیه
در ثانیه درد و غم و غصه بود
جمع
عزا در عزا ، بعد عزا دیده ام
هر
نفسی غصه ای بر جگرم می نشست
سایه
ی داغ عزا روی سرم می نشست
دشت
غم و بی کسی ، خار مغیلان به پا
حلقه
ی خونابه در چشم ترم می نشست
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین زیر عزا خم شدم
همدم
خون جگر در صف ماتم شدم
در
دل غربت اسیر ، بی کس و بی آشنا
سایه
نشین عزا ، آینه ی غم شدم
دیده
من خود به خود ، تا به سر نی رود
اشک
چهل روزه ام ، گرچه پیاپی رود
حنجره
ات زیر تیغ ، تلخ ترین حادثه
خاطره
ی قتلگاه ، از نظرم کِی رود ؟
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم
زدند
**
یک
اربعین یاحسین خون جگر خورده ام
دم
به دم از هر طرف سهم عزا برده ام
همره
اشک حرم ، در دل ویرانه ها
غنچه
ی پرپر شده دیدم و پژمرده ام
کرب
و بلا آمدم ، داغ دلم تازه شد
وسعت
دریای غم ، بی حد و اندازه شد
خیمه
ی ماتم به پا ، یاد جوانان کنم
آه
من و نای نی ، یار هم آوازه شد
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
یک
اربعین یاحسین ، بی تو به شیون گذشت
بعد
تو چون شام غم ، به روز روشن گذشت
غصه
ی بی یاوری ، سختی درد و بلا
لب
نکند بازگو ، آنچه که بر من گذشت
زینب
غمدیده را ، داغ برادر شکست
در
دل دریای غم ، بعد برادر نشست
سروری
هر اربعین ، از دل زینب بگو
بانوی
صبر و عزاست مُهر برادر به دست
یک
اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به
جانم زدند
**
شاعر: #محمدرضا_سروری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/78925/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl