#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#عید_سعید_فطر
شعر عید سعید فطر -( گذشت ماه صیام و رسید عید صیام )
گذشت ماه صیام و رسید عید صیام
کنیـد یکسـره بهـر نمـاز عید، قیام
اگرچـه رفت مـه روزه و مـه تسبیح
مبارک است به اهل صیام، عید قیام
شراب کوثـر و باغ بهشت و جلوۀ یار
به روزهدار حلال و به روزهخوار حرام
بـرات عفـو بگیریـد از خـدای کریم
که گشته عفو عمومی به دوستان اعلام
هزار حیف! دریغا! چه زود پایان یافت
مهی که دست الهی به ما خوراند طعام
سلام بـاد بـه ماهی که بود ماه درود
درود باد به ماهـی که بود ماه سلام
سلام بـاد بـه ماهـی که بـود لیلۀ قدر
سلام بـاد بـه ماهـی که بـود ماه تمام
سلام باد به ماهی که از نسیم خوشش
رسید بوی خداوند، دمبـهدم بـه مشام
بـه وسعت همـه عالـم برای مهمانان
گشـوده بـود خداونـد، سفــرۀ اطعـام
ثواب روزه خودش بود؛ بهتر از این چیست؟
ز هـر کرامت و لطف و عنایت و اکرام
اگرچه مـاه خـدا بـود ایـن مه پر فیض
بدان جلالت و قدر از علی گرفت طعام
سلام باد به ماهی که هر شبش دل ما
به افتتاح و ابوحمزه میگرفت آرام
مهـی کـه بود لیالیش بهترین شبهـا
مهـی کـه بـود در ایـام، بهترین ایـام
مهی که هر شب و هر روز در بهشت وصال
خدای، ریخت شراب طهورتان در جام
مه ولایت سبط نبی، امام حسن
مه شهـادت مـولا علی، امـام همام
علی که ذات خـداوند بـود مـداحش
علی کـه بعـد پیمبـر امـام بـود امام
علی حقیقت قرآن، علی حقیقت دین
علی ولـی خـدا و وصـی خیـرالانام
علی معلـم آدم، علـی سفینـۀ نـوح
علی روان مسیح و علـی کلیم کلام
علی که مدح و ثنایش حقیقت توحید
علی که مهر و ولایش تمامی اسلام
علی فـروغ بـه جـان بشر دهد دائم
علی که رحمت موصولۀ خداست مدام
علی که ماه، سـلامش کند ز اوج سپهر
علی که مهر، به انگشت او سپرده زمام
نماز و روزه و حـج و زکات بـی او هیچ
کتـاب و دین و نبـوت از او گرفت قوام
نهاده بوسه شجاعت به دست و بازویش
عبــادت همــۀ اولیــاش در هـر گـام
چه حاجتی چه نیازش بر این خلافت بود
کسی که بود به کویش امین وحی، غلام
فقط نه این که به دام جهـان اسیر نشد
ببین بـه گـردن دنیـا نهـاد، مـولا دام
چقـدر دور حـرم راه میروی میثم!
به طوف خانـۀ مـولا علـی ببند احرام
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
شناسه مطلب :15924
اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/15924/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
لینک در ایتا 👇👇👇
eitaa.ir/emam8com
لینک در سروش 👇👇👇
sapp.ir/emam8com
مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇
www.emam8.com
#اشعار_مناسبت_های_ویژه
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع_در_هشت_شوال
متن اشعار تخریب قبور ائمه (ع) بقیع -( غبار صحن تو بر درد جان دواست بقيع )
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقيع
خرابههاي تو، باغِ بهشتِ ماست، بقيع
تو هم چو فاطمه در شهر خويش تنهايي
غريبي و، همه كس با تو آشناست، بقيع
اگر چه روي به كعبه نماز ميخوانيم
تو قبله دلِ مايي، خدا گواست، بقيع
به آن چهار امامي كه در بغل داري
براي ما حَرَمت مثل كربلاست بقيع
به ياد چهار پسر، در كنار چار مزار
هنوز ناله اُمُّ البنين به پاست، بقيع
علي نگفت، به جان علي قسم، تو بگو
كه قبرِ گمشده فاطمه كجاست بقيع؟
هنوز ناله زهراست از مدينه بلند
هنوز لرزه بر اندامِ مجتبيست بقيع
قويترين سندِ غربت علي در تو
عِذار نيليِ ناموسِ كبرياست، بقيع
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
شناسه مطلب :25964
اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/25964/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
لینک در ایتا 👇👇👇
eitaa.ir/emam8com
لینک در سروش 👇👇👇
sapp.ir/emam8com
مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇
www.emam8.com
#اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_ع
#امام_حسین_ع
مناجات با امام حسین(ع) -(جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست)
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشۀ دو جهان دست شسته ام
شش گوشۀ امام شهیدانم آرزوست
با یاد کام خشک علمدار کربلا
در موج بحر، سینۀ سوزانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
⏹
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
شناسه مطلب :41215
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/41215/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
www.emam8.com
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_امام_رضا_ع
شعر مدح و ولادت امام رضا(ع) -( دوباره مادر احمد پیامبر زاده )
@emam8com
دوباره مادر احمد پیامبر زاده
و یا که بنت اسد حیدری دگر زاده
و یا که فاطمه شبّیر یا شبر زاده
یم وسیع ولایت مگر گهر زاده
ستاره ی فلک موسوی قمر زاده
که نجمه بر پسر فاطمه پسر زاده
نگاهدار زهر چشم بد، خدایش باد
رضاست این! پدر و مادرم فدایش باد
دوباره زلف عروس سخن شکن شکن است
شب ولادت روح خرد به ملک تن است
وجود، غرق یم نور وجه نور وجه ذوالمن است
مه مبارک نجمه چراغ انجمن است
دهان چو درج وثنای رضا دُرِ سخن است
رضا که نام، علی کنیه اش ابوالحسن است
زهی جمال خدا لااله الاّ هو
سلام بر گُل رخسار ضامن آهو
سلام باد به نجمه درود بر قمرش
درود باد بر این مادر و بر این پسرش
فدای این پسر و جدّ و مادرش و پدرش
ستاره ای که بود آفتاب، خاک درش
زهی به عارض از آفتاب خوب ترش
گرفته همچو کتاب خدا پدر به برش
زبان گشوده و اوصاف او شماره کند
وضو گرفته که بر عارضش نظاره کند
الا که آینه ی کبریاست این مولود
برید سجده که روی خداست این مولود
تمام آینه ی مصطفاست این مولود
حقیقت علی مرتضاست این مولود
امام سلسله ی انبیاست ایم مولود
گل بهشت محمّد، رضاست این مولود
به نجمه و به گل سرخ دامنش صلوات
به سیّد رسل و پاره ی تنش صلوات
وجود بسته به یک گوشه ی نظاره ی او
فراتر از عدد، اوصاف بی شماره ی او
وجود، غرق یم رحمت هماره ی او
کشند شمس و قمر و منّت از ستاره ی او
صعود نور بر افلاک از مناره ی او
هزار معجزه پیدا به یک اشاره ی او
کسی به کشور بی مرز دل امیر شود
که با اشاره او شیرِ پرده شیر شود
موّحد است و کسی نیست مثل و مانندش
خدا یگان همگان دست بوس و پابندش
به چهره عارض نادیده ی خداوندش
هماره نور خدا می دمد ز لبخندش
جواد و جود، کنار همند فرزندش
گدا و شاه به هنگام جود خرسندش
پناه شیعه سه جا در صف معاد است این
رؤف آل محمّد ابوالجواد است این
سپهر مجد و کرامت! قمر مبارک باد
کلیم طور ولایت! شجر مبارک باد
شب امید! نسیم سحر مبارک باد
بهشت آل محمّد! ثمر مبارک باد
عروس فاطمه نور بصر مبارک باد
امام موسی کاظم پسر مبارک باد
میان سینه و دست تو یک جهان جان است
ببوس صورت او را که کلّ قرآن است
الا که قلب خراسان ما امام رضاست
بهار و باغ و گلستان ما امام رضاست
کمال مکتب ایمان ما امام رضاست
چراغ چشم و دل و جان ما امام رضاست
رئوف کل امامان ما امام رضاست
پناه کشور ایران ما امام رضاست
به زائر حرمش وعده داده و باید
سه جا به دیدنش از لطف و مرحمت آید
مزار بضعه ی پاک پیمبر است اینجا
فروغ دیده ی زهرای اطهر است اینجا
بهشت قرب خداوند اکبر است اینجا
چه ازدهام عجیبی است محشر است اینجا
قسم به کعبه که از کعبه بهتر است اینجا
حریم زاده ی موسی ابن جعفر است اینجا
به چشم زائر خود تا که محترم گردد
روا بود که حرم دور این حرم گردد
نوای دل، غزل ناب عاشقانه ی او
فرشته مرغ گرفتار دام و دانه ی او
دعای محفل قدّوسیان ترانه ی او
ستاده موسی عمران در آستانه ی او
مسیح محو صدای نقاره خوانه ی او
کرم ترشحی از بحر بی کرانه ی او
اگر چه شهر خراسان دیار غربت اوست
شفای چشم وطن از غبار تربت اوست
الا رئوف تر از ما به ما امام رضا
غریب با همه کس آشنا امام رضا
ابوالحسن خلف مرتضا امام رضا
گدا و شاه ز جودت رضا امام رضا
رفیق زائر بی دست و پا امام رضا
نگاه ماست به دست تو یا امام رضا
تو کیستی به چنین عزّت و جلال بگو
که همنشین گداییّ و ضامن آهو
کبوتر تو به مرغ بهشت ناز کند
به چار صحن تو هفت آسمان نماز کند
بهشت با حرمت روز و شب نیاز کند
به شوق زائرت آغوش خویش باز کند
کرم به دامن تو دست خود دراز کند
مرا گدایی کوی تو سرفراز کند
مگر به لطف تو ای شهریار تا هستم
رسد به پای سگ آستانه ات دستم
اگر چه در حرمت دست خالی آمده ام
ولی به درگه مولی الموالی آمده ام
ستاره ریخته قامت هلالی آمده ام
به کوی وصل تو از خردسالی آمده ام
در آستان تو با خسته حالی آمده ام
ولی به بارگاه ذوالجلالی آمده ام
تو که پناه به کویت دهی دو عالم را
قبول کن به غلامی خویش میثم را
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/18119/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#مدایح_و_مراثی_امام_حسین
شعر رجز خوانی امام حسین(ع) -( روبه صفتان من پسر شیر خدایم )
@emam8com
روبه صفتان من پسر شیر خدایم
ریحانه ی دامان رسول دو سرایم
هم، دُرّ یم طوفان زده، کشتیّ نجاتم
هم، در دل ظلمت کده، مصباح هدایم
هم سیّد و آقای جوانان بهشتم
هم رهبر و مولا و امام شهدایم
با شیره ی جان، پرورشم داده محمّد
بوده ز سر انگشت نبی، آب و غذایم
گر اهل نمازید شما، جان نمازم
ور اهل دعایید، همان روح دعایم
هم حجرم و هم زمزم و هم رکن و مقامم
هم کعبه و هم مروه و هم سعی و صفایم
داننده ی اسرار سماوات و زمینم
فرمانده جیش قدر و ملک قضایم
هم ذبح عظیم آمده در وصف مقامم
هم معنی والفجرم و هم شمس ضحایم
اسلام شود، یکسره سیراب ز خونم
هر چند که خود، تشنهلبِ کربوبلایم
در ماه حرام از چه حلال آمده خونم
من خون خدا و پسر خون خدایم
صدبار مرا، داغ روی داغ نهادید
یکبار نگفتید که مهمان شمایم
والله! که یک لحظه، به ذلّت ندهم تن
صد بار ببرّند اگر، سر ز قفایم
والله! که هرگز ندهم دست به ظالم
حتّی به سوی تیر، اگر سینهگشایم
دانش گه من، دامن زهراست بدانید
عزّت، زده از روز ازل بوسه به پایم
سر دادن و بر اهل ستم دستندادن
تا حشر همین است، همین است، ندایم
هر چند که در کربوبلا یار ندارم
باشد همه ی ملک خدا، کربوبلایم
فریاد خدا هست، به رگهای گلویم
تا حشر رسد، از سر ببْریده ندایم
امروز نه، دیروز نه، از روز ولادت
جان بر کف و سینه سپر تیر بلایم
خواندم ز پی یاری دین، خلق خدا را
تا خود، که دهد گوش، به فریادِ رسایم
غسل بدنم: خون، کفنم: خاک بیابان
با خاکِ رهِ خویش، به هر درد دوایم
من خود شجر نورم و بارم همه توحید
ای مردم کوفه نبوَد سنگ، سزایم
بر زخم دلم، هر چه توانید بخندید
شیعه است که تا حشر کند گریه برایم
از چار طرف راه به سویم ز چه بستید
والله قسم من به شما راهنمایم
حاشا که نگیرد کرمم دست ز میثم
کو مرثیه خوانم بوَد و مدح سرایم
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/22407/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_حر_ع
شعر زیبای استاد سازگار برای حضرت حر -( منکه گرفتار توأم یا حسین)
@emam8com
منکه گرفتار توأم یا حسین
حرِّ گنهکار توأم یا حسین
آمده ام باز که حُرّم کنی
سنگ شدم گوهر و دُرّم کنی
ای نگهت برده دل از دست من
گوشه ی چشم تو همه هست من
حُرّ اسیر آمده اعجاز کن
گوشه ی چشمی به رویم باز کن
تشنه لبم آب حیاتم بده
سیّدی العفو نجاتم بده
عالم غم در دل تنگ تو بود
لشگر من در پی جنگ تو بود
دست عطایت همه را آب داد
بر تن بیتاب همه تاب داد
جز تو که بر تیر بلا تن دهد
وز کرمش آب به دشمن دهد
باب تو بر قاتل خود شیر داد
از کرمش به خصم، شمشیر داد
تو ثمر آن شجری یا حسین
تو پسر آن پدری یا حسین
از تو سزد ای پسر بوتراب
تا که به دشمن بدهی جام آب
ای به فدای تو و آقائی ات
خصم تو شرمنده ی سقائی ات
کاش فلک خانه خرابم کند
هُرم لب خشک تو آبم کند
گر چه خود از شطّ فرات آمدم
در طلب آب حیات آمدم
کاش می آرودم یک جرعه آب
بر لب خشکیده ی طفل رباب
العطش طفل تو کشته مرا
دیشب از این غصّه نمردم چرا
آه که هم گام به دشمن شدم
باعث این سوزِ عطش من شدم
یوسف زهرا! زگنه خسته ام
بر کرم و لطف تو دل بسته ام
تو پسر فاطمه ای یا حسین
فُلک نجات همه ای یا حسین
حال اگر من به تو بد کرده ام
فاطمه را واسطه آورده ام
مرا به صدّیقه ی کبری ببخش
به محسن شهید زهرا ببخش
خواست چو اسب خود آید فرود
شاه به سویش درِ رحمت گشود
کای شده از خود تهی از دوست پُر
مادرت از روز ازل خوانده حُر
حُرِّ ریاحی نسب اهل بیت
گشته پر از تاب و تب اهل بیت
گم شده ی فاطمه پیدا شدی
وصل به ریحانه ی زهرا شدی
ای به بلی گفته بلی مرحبا
حرِّ حسین ابن علی مرحبا
قبله ی عشّاق صلایت زده
فاطمه امروز صدایت زده
شیفته ی پُر زدنت بوده ام
منتظر آمدنت بوده ام
روح شو ای دوست به تن ناز کن
با پسر فاطمه پرواز کن
باغ گل یاس شدی، مرحبا
وصل به عبّاس شدی، مرحبا
در پی دیدار حبیب آمدی
یا که به یاریّ غریب آمدی
از ادب تو، به من و مادرم
بود حسینی شدنت باورم
بودی از آغاز طرفدار من
پیش تر از بودن خود یار من
این که دلت پُر زتجلاّی ماست
عهد الست تو تولاّی ماست
زندگی روح تو در روح ماست
زخم تو زخم تنِ مجروح ماست
گر چه مرا زخم فزون بر تن است
بستن زخم سرِ تو با من است
زخم تو و دست من و دستمال
هر سه برای تو بود سه مدال
تا نشود از تو مدال تو باز
سر نَبُرد از تو کس ای سرفراز
فرق تو را اهل ستم بشکنند
رأس مرا بر سر نی می زنند
چون تن مجروح تو افتد به خاک
در برِ من جان دهی ای جانِ پاک
قتلگهت را شرف علقمه است
زائر تو مادر من فاطمه است
تو نه حسینی که حسینی دگر
فاطمه را نور دو عینی دگر
هر که زما گردد، ما می شود
بر سر این قاف، هما می شود
حرّ، تو دگر کرب و بلایی شدی
کرب و بلای نه، خدایی شدی
ذات خداوند خریدار توست
«میثم» ما شاعر دربار توست
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/38845/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
شهادت حضرت عباس (ع) -( من عبد و برادر حسینم )
@emam8com
من عبد و برادر حسینم
فرمانده لشکر حسینم
رزمندة سنگر حسینم
لب تشنة ساغر حسینم
در یـاری دوسـت بـود و هستـم
مشک و علم است و چشم و دستم
****
گـه سـاقی و گـاه پاسدارم
گـه میـرم و گـاه عبد یارم
گه بر در دوست خاکسارم
میراث علی است ذوالفقارم
شیر استم و عابـد شبم من
شمشیر حسین و زینبم من
****
دو فـاطمهاند مـادر مـن
دو حجت حق برادر من
دو شیر زنند خواهـر من
دو دست جدا زپیکر من
همراه دو چشم اشکبارم
هر چار شدند وقف یارم
****
مـن قـرص مه دو آفتابم
مــن آینـــة ابـــوترابم
کـرده است حسین، انتخابم
کز خون جبین کند خضابم
با آنکـه فتاده هـر دو دستم
من دست امام خویش هستم
****
لطف و کرم است عادت من
بـیدستی مـن عبـادت مـن
خـون شیفتـة شهـادت مـن
هـر روز بـوَد ولادت مـن
مـا راست حیات جاودانی
سـرچشمة آب زنـدگانی
****
سوگند به کام خشک اصغر
سـوگند بـه خون فرق اکبر
سـوگند بـه عتـرت پیمـبر
سوگند به دست و تیغ حیدر
مشتــاق عمــود آهنینــم
ای خصم بیا، بزن، من اینم
****
ای بحر چه قدر بیحیــایی!
ای آب چقــدر بیوفــایی!
ای موج بس است خودنمایی!
رو از چه به سوی من گشایی؟
مـن آتشی از تب حسینم
من تشنة لب، لب حسینم
****
خـون جگـر و سبوی عباس
سوز عطش و گلـوی عباس
ســوگند بــه آبروی عباس
ای آب میا بـه سوی عباس
بگـذار ز تشنگی بجـوشم
والله قسم تــو را ننـوشم
****
با آنکه چو بحر در خروشم
بــر آب کــی آبرو فروشم
این مشک که هست بار دوشم
با اشک نهـاده سـر به گوشم
گوید که سکینه گشته بیتاب
مگذار بـه خاک ریزد این آب
****
افسوس که خورد تیر بر مشک
یک قطره دگر نمانْد در مشک
فریـاد کشید از جگـر مشک
شرمنده شد از پیامبر مشـک
هر جرعة آن که ریخت بر خاک
میگشت دلم چو موج، صد چاک
****
میثم همـه جـا زبان ما باش
فریــادِ بــه دلْنهـان ما باش
از دیــده گهـرفشان ما باش
سـوز دل دوستـان مـا باش
نظمت به جگر شراره ماست
حرف دل پاره پاره مـاست
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32346/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#شب_یازدهم_محرم_شام_غریبان
اشعار شام غریبان امام حسین(ع) به همراه سبک سنتی -( دل شعلـه عـاشورا جان تاب و تبی دارد )
@emam8com
دل شعلـه عـاشورا جان تاب و تبی دارد
در کرب و بلا زینب امشب چه شبی دارد
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
****
عکس شهدا امشب در قرص مه افتاده
جسـم پسـر زهـرا در قتلگـه افتاده
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
****
زهرا از جنان کرده در کوفه عبور امشب
یا عطر حسین آید از خاک و تنور امشب
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
****
پنهـان شده زیـر گل قرآن رباب امشب
خون گریه کند دریا از گریۀ آب امشب
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
گردیـده جـدا از هم شمع و گل و پروانه
از گلبن وحی امشب گم گشته دو ریحانه
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
****
امشب خبـر ای یاران از فاطمه میآید
گاهي به سوي گـودال، گه علقمه میآید
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟
********
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/4312.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/4312/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#کاروان_اسرا
اسرا در شام- مجلس یزید -( بر تخت غرور اگر نشستی )
@emam8com
بر تخت غرور اگر نشستی
بالله قسم! ای یزید پستی
چوبی که به دست توست گوید
دندان حسین را شکستی؟
زهرا نگهش بود به دستت
دستت شکند بدار دستی
چوب تو و بوسه گاه احمد
باید بزنی بزن! که مستی
هم نخل امید ما بُریدی
هم رشتۀ جان ما گسستی
با این همه شعر کفر آمیز
معلوم شده که مِی پرستی
تو قاتل کل انبیایی
بشنو که بگویمت که هستی
ای سر، نگهت به زینب افتاد
چون شد که دو چشم خویش بستی؟
هر چند سرت میان تشت است
در تشت نه! در دلم نشستی
با سوز درون بسوز میثم
مرثیه سرای این سر استی
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/28360/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل )
@emam8com
پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل
دو ماهپاره شد از او به شهر کوفه قتیل
دو آفتاب فضیلت دو آسمان جلال
دو سرو باغ رسالت دو شمع بزم کمال
دو باغ لالۀ قرآن دو نخل سبز ولا
دو باز ماندۀ عترت دو نسل کرب وبلا
دو نو نهال ولایت دو مرغ بی پر و بال
درون حبس شب و روز و ماه تا یک سال
ز بس گرسنه شب و روز را به سر بردند
به جای آب و غذا اشک و خون دل خوردند
نهاده بر روی دیوار در غریبی سر
نه مادر و نه پدر نه برادر و خواهر
خدای را به دعا ونیاز می خواندند
به روز، روزه و شبها نماز می خواندند
شبی محمّد گفتا چنین به ابراهیم
که ای به گوشۀ زندان چو من غریب و یتیم
من و تو کز غم داغ پدر کباب شدیم
ببین چگونه به زندان چو شمع آب شدیم
روا بود که خود امشب برای زندانیان
دهیم شرح نسب نام خود کنیم عیان
چو شب رسید ز راه و دوباره زندانیان
برای دیدنشان گشت وارد زندان
سرشک بی کسی از دیدگان خود سفتند
کشیده آه و به او شرح حال خود گفتند
که ما دو شاخۀ ریحان ز باغ قرآنیم
اسیر دست تو یک سال کنج زندانیم
ز نسل پاک خلیلیم ما دو اسماعیل
دو بیگناه دو فرزند مسلم ابن عقیل
از این کلام کشید آه از جگر مشکور
که ای دو مصحف توحید ای دو آیه نور
هزار بار شود جان من فدای شما
درون کاسۀ چشم من است جای شما
به خون پاک حسین و به گریۀ زینب
که من ز حبس، شما را رها کنم امشب
ز کار خویش سر افکنده ام به نزد بتول
مرا حلال کنید ای دو نونهال رسول
شبانه آن دو یتیم صغیر با دل زار
روان شدند به سوی حجاز در شب تار
نبود راهنمایی شبانه جز مهشان
دوباره گشت به صحرای کوفه گم،رهشان
به سرنوشت دچار آن دو نازنین گشتند
که میهمان زن حارث لعین گشتند
درون خانه از او مهر مادری دیدند
کنار حجره غریبانه هر دو خوابیدند
ز خواب ناز در آن شامگاه غربتشان
پدر نمود به باغ بهشت دعوتشان
که ای دو پارۀ تن ای که همچو جان منید
به شامگاه دگر هر دو میهمان منید
خدا گواست که آن شب چگونه سر کردند
هماره گریه بر احوال یکدیگر کردند
شنید حارث بیدادگر در آن شب تار
صدای گریه از آن دو یتیم و شد بیدار
به سوی حجره دوید و سؤال کرد که هان
شما که اید؟ بگویید ای دو سرو روان
صدا زدند که ما دو یتیم محرومیم
دو کودکیم ز مسلم غریب و مظلومیم
شناخت حارث ملعون چو آن دو کودک را
به زیر ضربت سیلی گرفت یک یک را
دو طفل بی کس و تنها در آن سیاهی شب
صدای نالۀ وا مسلمایشان بر لب
نیامدی دل سنگین آن شریر به درد
دو دست بسته به سوی فراتشان آورد
نهاد خنجر بیداد را به حنجرشان
به قصد آنکه کند از بدن جدا سرشان
از این ستم بدن آن پلید می لرزید
وجود آن دو برادر چو بید می لرزید
زدند ناله که حرمت بگیر زهرا را
قسم به جان رسول خدا مکش ما را
بیا و ما را همچون غلام حلقه به گوش
ببر به جانب بازار و هر دو را بفروش
هزار حیف که او شرم از رسول نکرد
شنید خواهش آنان ولی قبول نکرد
به هر کلام کشیدند از جگر شرری
نکرد در دل آن دشمن خدا اثری
به قبله هر دو، دو دست نیاز بگرفتند
اجازه بهر دو رکعت نماز بگرفتند
پس از نماز خداوندگار را خواندند
سرشک بیکسی از هر دو دیده افشاندند
که ای بزرگ خداوندگار عادل ما
تو شاهدی بستان داد ما ز قاتل ما
از این دعا به غضب آمد آن پلید شریر
تو گویی آنکه به قلبش ز غیب آمد تیر
کشید تیغ که از تن جدا کند سرشان
سرشگ هر دو روان شد ز دیدۀ ترشان
کلام هر دو همین بود کای ستمگستر
بگیر خنجر و اوّل ز من جدا کن سر
گرفته تیغ ستم را به کف به خشم تمام
فتاد سخت به حیرت که سر بُرّد ز کدام
به گریه گفت محمّد که ای ستمگر دون
چو خواستیم بیاییم از مدینه برون
نمود بدرقه ما را به گریه مادرمان
کشید دست نوازش به صورت و سرمان
به گریه گفت چنین با من غریب و یتیم
که ای محمّد، جان تو جان ابراهیم
به جان مسلم کز غصّه خون شده است دلم
خدا گواست که از روی مادرم خجلم
اگر چه هر دوی ما را به سر رسیده اجل
برای خاطر مامم مرا بکش اوّل
سرشک حارث برادر به جسم بی سر او
خضاب کرد رخ خود ز خون حنجر او
هنوز بود روان اشک از دو چشم ترش
که روی نعش برادر بریده گشت سرش
روا بود که بمیرد جهانی از این غم
چگونه زنده ای و شرح می دهی میثم
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32048/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان )
@emam8com
این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان
می برد دل ز همه حسن خدا منظرشان
سرشان گشته جدا از تن و پیداست هنوز
جای گلبوسۀ مسلم به رخ انورشان
داغ بابا به جگر، گوشۀ زندان، یکسال
خون دل ریخته پیوسته ز چشم ترشان
باور شمع هم این قصّۀ جانسوز نبود
کاین دو پروانه غریبانه بسوزد پرشان
غصّه هایی که پس از کشتن مسلم خوردند
چشمۀ خون شد و فوّاره زد از حنجرشان
بوده بر صورتشان گرد و غبار زندان
شسته گردیده ز خوناب جگر پیکرشان
خبر کشتنشان را به مدینه نبرید
به خدا منتظر هر دو بود مادرشان
با سجودی که به هنگام شهادت کردند
زنده گردید نماز از دم جان پرورشان
زلف پیچیده و چشم ترشان می گوید
که غریبانه جدا گشته ز پیکر سرشان
گنه این دو چه بوده است که هر شب چون شمع
آب گردیده به زندان بدن لاغرشان
چون نگرید ز غم این دو برادر میثم
که عدو یکسره خون ریخته در ساغرشان
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32047/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما )
@emam8com
ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما
آسمان چهرۀ خود سوده به خاک در ما
باده روز ازل از جام شهادت زده ایم
بوده در بزم بلا خون جگر ساغر ما
دو فروزنده سپهریم که در دامن خاک
آفتاب آمده خون، اشک شده اختر ما
حرم ماست دو کعبه که مطاف ملک است
ای بسا دل که کند طوف به دور و بر ما
نقش گلبوسۀ ثارالله اکبر دارد
گلوی نازک و رخسار ز گل بهتر ما
بودهیک کربلا غصّه و درد و غم و داغ
در دل سوخته و سینۀ غمپرور ما
دل ما بود پر از آتش و یک سال تمام
آب گردیده به زندان بدن لاغر ما
در صف حشر به چشم همه باشد پیدا
اثر سیلی قاتل به رخ انور ما
شعیان کاش همه بوده نظر می کردید
چه غریبانه جدا گشت ز پیکر سر ما
زیر شمشیر عدو بیکس و تنها و غریب
اشک ها بود که می ربخت ز چشم تر ما
در دم مرگ به بالای سر ما دو یتیم
حضرت فاطمه آمد عوض مادر ما
بدن بیسر ما را به فرات افکندند
آب هم سوخت به آغشته به خون پیکر ما
گلوی نازک ما کز دم شمشیر شکافت
خون دل بود که فوّاره زد از حنجر ما
در غم غربت ما اشک بیفشان میثم
که نشد هیچکس از راه وفا یاور ما
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32045/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com