eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.4هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه یا زبانحال شهادت حضرت علی (ع) -(امیر عالم رودز دنیا ) امیر عالم رودز دنیا می گردد امشب راحت زغم‌ها مظلوم علی جان مظلوم علی جان لبریز ماتم جهان شد امشب راهی به سوی. جنان شدامشب مظلوم علی جان مظلوم علی جان درد تمام. عمرش دواشد ز تیغ دشمن. فرقش دوتا شد مظلوم علی جان مظلوم علی جان حسین زهرا گشته سیه پوش حسن نموده. او را کفن پوش مظلوم علی جان مظلوم علی جان آهنگ غم از. کوفه به گوش است مسجد کوفه. امشب خاموش است مظلوم علی جان مظلوم حسین جان حسین و زینب. با دیده تر نالند و سوزند. از داغ حیدر مظلوم علی جان مظلوم علی جان شیعه از این داغ سوزددمادم جهان از این غم. گرفته ماتم مظلوم علی جان مظلوم علی جان سوز حسن با گریه زینب حسین مظلوم در تاب و در تب مظلوم علی جان مظلوم علی جان مسجد کوفه. ر نوادارد بدون حیدر. صفا ندارد مظلوم علی جان مظلوم علی جان آید ز قبرش. عطر گل یاس سوزد به یادش. با گریه عباس مظلوم علی جان مظلوم علی جان شاعر: دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/3/40829_1397314123249_571391.mp3 شناسه مطلب :40829 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40829/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
توسل در شب قدر -(در شب قدر دلم با غزلی همدم شد) در شب قدر دلم با غزلی همدم شد بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد چارده مرتبه قرآن که گرفتم بر سر در حرم یک به یک ابیات غزل، محرم شد ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم بوسه می خواست لبم، گنبد خضرا خم شد خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت گفت: ایوان نجف بوسه گه عالم شد بعد هم پشت همان پنجره ی رویایی چشم من، محو ضریحی که نمی دیدم شد خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم: به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد روی سجاده ی خود یاد لبت افتادم تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد از محمد(ص)به محمد(ص) که میسر هم شد من مسلمان شده ی مذهب چشمی هستم که در آن عاطفه با عشق و جنون توام شد سال ها پیر شدم در قفس آغوشت شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد کاروان دل من، بس که خراسان رفته است تار و پود غزلم جاده ی ابریشم شد سال ها شعر غریبانه در ابیات خودش خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده به او کار جهان مبهم شد بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت آی برخیز! که این قافیه یا «قائم» شد شاعر: شناسه مطلب :40828 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40828/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
متن شعر شب شهادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) -(تمام عالم هستی غمین است) تمام عالم هستی غمین است شب قتل امیرالمومنین است دل اهل ولا را غم گرفته ز داغ مرتضی ماتم گرفته درخت غم زده امشب شکوفه زنند بر سینه و سر اهل کوفه تمام شهر کوفه در عزا شد به هر جا بنگری ماتم به پا شد تمام شهر کوفه در خروش است چرا پس مسجدکوفه خموش است به بیت مرتضی غوغاست امشب به لب ها آه و واویلاست امشب کنار بسترش غمدیده زینب بریزد اشک غم از دیده زینب یتیمانی که گردیده نمک گیر تمامی آمده با کاسه شیر ولی زخم سر او برده تابش طبیب او دگر کرده جوابش سرشک دیده زینب روان است که بابارهسپرسوی جنان است دیگر فارغ ز هر درد و محن بود سرش بر روی دامان حسن بود کنارش زینب و عباس بنشست که ناگه دیدگانش را علی بست حسین بر سر زنان سوزد از این غم کناراو حسن گرید دمادم حسین و مجتبی هردو سیه پوش نموده جسم پاکش را کفن پوش در آن دم روح با احساس آمد به دلداریشان عباس آمد به دست خاندانش آن یگانه چنان زهرا شده دفنش شبانه غریبانه شده تشییع حیدر حسین بود و حسن سبط پیمبر دگرازرنج وغم حیدر رها شد تمام دردهای او دوا شد دگر راحت ز غم ها گشته امشب علی مهمان زهرا گشته امشب کنار همسر پهلو شکسته رسیده مرتضی فرق شکسته بسوز ای دل که شد شام غریبان برفته از جهان یار یتیمان زلطف حق محب مرتضایم گدای درگه پاکش (رضایم) چوسائل بر درش بنشسته ام من امیدم را بر این در بسته ام من بوددر هر دو عالم اوامیرم شود در روز محشر دست گیرم شاعر: شناسه مطلب :40827 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40827/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
رباعیات شهادت حضرت علی علیه السلام -(مرتضی راحت ز غمها می شود ) مرتضی راحت ز غمها می شود دردهای او مداوا میشود با رخ گلگون و فرق غرق خون در جنان مهمان زهرا می‌شود جهانی بی سر و سامان شدامشب روان حیدر سوی جانان شدامشب بریزد اشک غم از دیده زینب حسن نالان حسین گریان شدامشب تمام عالم هستی غمین است علی راهی سوی خلدبرین است محبانش همه در سوز و ماتم شب قتل امیرالمومنین است چراغ مسجد کوفه خموش است تمام شهر کوفه در خروش است کنار خانه بی حیدر امشب صدای ناله طفلان به گوش است قسم بر چهره گلگون حیدر به فرق و صورت در خون حیدر به روی نیلی زهرای اطهر تمام دین بود مرهون حیدر شاعر: شناسه مطلب :40826 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40826/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
مناجات با خدا شب قدر -(منو مشغول خودت کن بزار درگیر تو باشم ) منو مشغول خودت کن بزار درگیر تو باشم واسه منهم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم تا زیر چشمات بمونم زیر تدبیر تو باشم دیونم کن دیونم کن که به زنجیر تو باشم ای خدایا شب قدره من پیشت قدری ندارم اومدم تا سر به روی دامن عفوت بزارم منو درگیر خودت کن که فقط مال تو باشم منو راهی سفر کن که به دنبال تو باشم من بی چیز و بخر تا جزو اموال تو باشم حال خوبی نصیبم کن پی احوال تو باشم من می خوام مال تو باشم سندم رو بزن امضا حلقه ای توی گوشم کن من بشم نوکر زهرا تو قفس در به درم من زخمیه بال و پر من گناهام رو می بینی که چی آورده به سر من چونکه یک عالمه غفلت پر شده دور و بر من توی تاریکی و ظلمت کوخدایا سحر من سحر من یه نگاهت یه نگاه آسمونی تا منم سفره نشین شم کنارت تو میهمونی روسیاهم مثل شب ها مثل شب های جدایی مثل تاریکی شب ها که نداره روشنایی آسمون تا منو دید گفت: چقده دور از خدایی بعیده که روسفید شی بعیده به چشم بیایی تنها یک راه جلو پاته اونم از لطف خداته اون راهم راه حسینه سفر کرببلاته سفر کرببلایی دو تا بال گریه می خواد پا توی روضه گذاشتن شور و حال گریه می خواد پا توی مقتل نزاری که مجال گریه می خواد سر روی نیزه یار قیل و قال گریه می خواد مشک خالی ابالفضل چشم به راه گریه هاته دو تا دستای ابالفضل نگاه کن که جلو پاته شاید آقا واسطه شه شاید آقا بپذیره به دو تادست ابالفضل دستتو امشب بگیره آخه دستای این آقا تو کرامت بی نظیره حرم چشماش قشنگه صحن چشماش دلپذیره خوش به حال من بی کس که یک کس مثل تو دارم جای مشک تو می خوام من همیشه گریه بیارم شاعر: شناسه مطلب :40825 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40825/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت) یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت دیگر گلی روی لبش هرگز نرویید برگونه اما لاله های واژگون داشت دلتنگ زهرا بود و میزد دست بر هم روی لبش انا الیه راجعون داشت بر دوش او هفت آسمان آوار غم بود تا بود زهرا خانۀ حیدر ستون داشت پشت سرش زینب به گریه آب می ریخت پشت مسافر آب پاشیدن شگون داشت خاکی که می بوسید رد پای او را گریه ز نون والقلم ، مایسطرون داشت از فرق سر باید برون ریزد غمش را از غصه ها آتفشانی در درون داشت خود ره نشان تیغ قاتل داد انگار سر گشته ای را سوی مقصد رهنمون داشت رنگش عوض می شد ناگه صیحه میزد گویا فلک از رفتن حیدر جنون داشت در راه مسجد تا به خانه گریه می کرد از خاطراتش چشمهایی لالگون داشت یاد زمانی که زنی پهلو شکسته در جای جای خاک کوچه رد خون داشت شاعر: شناسه مطلب :40843 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40843/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(هزار سال اگر اعتکاف بردارد) هزار سال اگر اعتکاف بردارد نیامده است دل از اختلاف بردارد به مسجد آمد و شمشیر در عبا پنهان نداشت وقت که حتی غلاف بردارد برای یوسف شبهای قدر تیغ آورد نیامده است که با خود کلاف بردارد مگر بگیرد از او انتقام در محراب که حیدر است و نمی شد مصاف بردارد علی شناس نبودند با وجود علی بنا نبود که دین انحراف بردارد علی است اینکه به محراب ایستاده به عشق سزاست قبله بیاید طواف بردارد علی است اینکه حریفش نمی شود هرگز تمام کفر اگر ائتلاف بردارد شکافت کعبه برای علی همین کافی است ز کینه فرق علی هم شکاف بردارد شاعر: شناسه مطلب :40842 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40842/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(ندارد قلبش آرام و شکيبی) ندارد قلبش آرام و شکيبی به لب دارد عجب أمن يجيبی چه کردی با دل پر درد مولا غريبی، ای غريبی، ای غريبی *** غمش هر ديده را خونبار می‌کرد اگر ياد از در و ديوار می‌کرد براى خاطر زخم دلش بود که با نان و نمک افطار می‌کرد *** اسير رنج و غربت بود يک عمر دلش لبريز حسرت بود يک عمر على حاجت‌روا شد امشب ای تيغ که بی‌تاب شهادت بود يک عمر *** دل عالم از اندوهت لبالب نگاهی کن به بی‌تابی زينب تمام شهر دلتنگ است مولا! بخوان مولای يا مولای امشب شاعر: شناسه مطلب :40841 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40841/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(مهمان من! حال خوشی امشب نداری) مهمان من! حال خوشی امشب نداری بابای زینب! از چه دائم اشکباری عمری کنار سفره ات آرام بودم حالا کنار سفرۀ من بیقراری؟ بابا بجان مادرم آرامتر باش هِی لقمه بر میداری و هِی میگذاری پیش منی، اما حواست جای دیگر انگار چشم از چشم زهرا بر نداری بر آسمان، خیره شوی با چشم گریان گویا که هردم مرگ را در انتظاری کاش این نمازِ صبح را با هم بخوانیم مسجد مرو با این هوای اضطراری عمّامه را محکم اگر بر سر نَبندی بر معجرم دیگر نمانَد اعتباری امشب سرت یک ضربه خواهد خورد، اما هجده سرِ بر نیزه در راه است، آری محراب اگر در خون شود امشب شناور گودال را دریای خون سازند، جاری زخمت هزار و نهصد و پنجاه، زخم است آیا پس از تو با حسینَت، نیست کاری؟ کوفه ز یک تیغَش هزاران نیزه بارد تا نیزه بارانش نمانده، روزگاری ما بار میبندیم از این شهر، اما بر ناقۀ عریان رسد روزِ سواری ما را چهل منزل اسیری می کشانند بی آنکه بگذارند جای سوگواری شاعر: شناسه مطلب :40840 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40840/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(کشتی عالم ایجاد به موج خطر است) کشتی عالم ایجاد به موج خطر است چرخ را توطئه ای باز مگر زیر سر است کوفه از نقشه شوم دگری باخبر است دل شب جانب مسجد شبحی رهسپر است تیغ در جامه نهان جانب مسجد پوید گام گاهش سخن از فاجعه ای می گوید شرر از فاجعه برق نگاهش ریزد تیره گی از دل تاریک و سیاهش ریزد خشم دادار ز تصمیم گناهش ریزد آسمان خون بنگر بر سر راهش ریزد با شتاب از همه جا روی به مسجد آرد نقشه ریختن خون علی را دارد کاش گردد ز سماء صاعقه نازل امشب کاش از پنجه غم پاره شود دل امشب یا سر راه بگیرید به قاتل امشب یا علی را بنشانید به منزل امشب چه به تعجیل زره مهر جفا نتاب آید نگذارید که مولا سوی محراب اید آسمان ناله خدارا ز دل تنک بزن شیشه عمر قدر را ز قضا سنگ بزن کوف اتش بخود از بردن این ننگ بزن حلقه در به کمربند علی چنگ بزن مرغکان سخت بمنقار عبایش گیرید ورنه فردا همگی نوحه برایش گیرید مظهر صبر خدا داده ز کف تاب امشب چه به تعجیل رود جانب محراب امشب چشم خود پور مرادی زده بر خواب امشب تا به تیغش دهد از خون علی آب امشب امشب از اشک رود هستی عالم بر اب مسجد کوفه بخود ای و علی را دریاب شده نزدیک که طوفان همه جا را گیرد زلزله قامت ارکان هدی را گیرد موج خون دامن محراب دعا را گیرد یک نفر نیست ره شیر خدا را گیرد منبر و مسجد و محراب بر آرید خروش آخر ای مسجدیان از چه نشستید خموش آه مولا بسوی بیت خدا گام نهاد پای در قتلگه خویش سر انجام نهاد داغ هجران بدل امت اسلام نهاد دست بر گوش قدم بر زبر بام نهاد گویی آخر سخنش را بجهان می گوید نه چه جانسوز و دل انگیز اذان می گوید عاشق این است که از شوق وصال یارش خصم را خواند و از خواب کند بیدارش خبر از سر ضمیرش دهد و از کارش تا به تاخیر نیفتد شرف دیدارش زودتر از همه بشتابد و قامت بندد نشود قامت او دست قیامت بندد اوست آرام ولی ارض و سماء می لرزد جز دل او عالم همه جا می لرزد مسجد و منبر ومحراب و دعا می لرزد دست و تیغی است که در موج فضا می لرزد جان حق د رخطر افتاده خدا می داند یک نفر نیست که تیغ از کف او بستاند آسمان شعله ، فضا دود ، زیمن زلزله شد عالم نا متناهی همه جا ولوله شد کوفه تنها نه که در عرش بپا غلغله شد حامل وحی بفریاد در ان مرحله شد شاهد حسن خدای ازلی را کشتاد آه ای مسجدیان آه علی را کشتند این نظام است که یکباره بهم افتاد یا وجود است که در بیم عدم افتاده لوح آغشته به خون گشته قلم افتاده علی از پای به شمشیر ستم افتاده رفته از هوش و همه دیده بسویش دارند شاید از اشک حسن باز بهوشش آرند شاعر: شناسه مطلب :40839 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40839/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com