eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
9.9هزار دنبال‌کننده
268 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات شبهای ماه مبارک رمضان‌الکریم @emam8com زمزمه‌ی مناجات مخصوص شبهای ماه‌صیام بنداول خدا به حق فاطمه به حق شاه کربلا مرا مکن ز لطف خود در این شب سیه جدا تو مهربان خدای من تو مروه و صفای من مرا مران ز درگهت شنو تو سوز نای من خدای من خدای من(۳) بنددوم من آمدم به درگهت ببین شکسته بالیم ز فرط عصیان و گنه ببین دودست خالیم ز دیده خونفشانم و من این ترانه خوانم‌و اغفر لنا یاذالاولی تا خود به تو رسانم و خدای من خدای من(۳) بندسوم به طفل شیرخواره‌ای که از عطش شده خموش صدای مادرش رباب رسد ز خیمه ها بگوش مرا ببخش و کن نگاه به ناله‌های آه آه ز پا فتادم از گنه بده به بنده‌ات پناه خدای من خدای من(۳) شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/98/2/51512_1398213163645_133021.ogg این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51512/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات شبهای ماه مبارک رمضان‌الکریم @emam8com زمزمه‌ی مناجات مخصوص شبهای ماه‌صیام بنداول خدا به حق فاطمه به حق شاه کربلا مرا مکن ز لطف خود در این شب سیه جدا تو مهربان خدای من تو مروه و صفای من مرا مران ز درگهت شنو تو سوز نای من خدای من خدای من(۳) بنددوم من آمدم به درگهت ببین شکسته بالیم ز فرط عصیان و گنه ببین دودست خالیم ز دیده خونفشانم و من این ترانه خوانم‌و اغفر لنا یاذالاولی تا خود به تو رسانم و خدای من خدای من(۳) بندسوم به طفل شیرخواره‌ای که از عطش شده خموش صدای مادرش رباب رسد ز خیمه ها بگوش مرا ببخش و کن نگاه به ناله‌های آه آه ز پا فتادم از گنه بده به بنده‌ات پناه خدای من خدای من(۳) شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/99/2/51512_139923164740_692735.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51512/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
بنده ی فراری -(من عبد روسیاهم ، شرمنده غرق آهم) @emam8com بنده ی فراری من عبد روسیاهم ، شرمنده غرق آهم آتش گرفته جانم، از آتش گناهم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو کردم جفا خدایا، رفتم خطا خدایا من بوده ام فراری، گفتی بیا ،خدایا یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو من بنده ای حقیرم، درنفس خود اسیرم مدد کن ای خدایا، بی توبه من نمیرم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو گرعبدبی بهایم، گرتحبس الدعایم گم کرده ام رهم را، دیگرمکن رهایم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو غرق عنایتم کن، رها زخجلتم کن حق نماز علی، اهل اطاعتم کن یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/42836/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
دعوت خداوند -(خیز ای بنده ی محروم و گنهکار بیا) @emam8com خیز ای بنده ی محروم و گنهکار بیا یک شب ای خفته ی غفلت زده هشیاربیا بس شب و روزکه در زیر لحد خواهی خفت هم غنیمت بشمار این شب و بیدار بیا شب فیض است در توبه و رحمت باز است خیز ای عبد پشیمان و گنهکار بیا پرده ی شب که بود آیت ستاری من دور از دیده ی مردم به شب تار بیا بگشا دست نیازت به عطای دگران دل به من بسته و بگسسته ز اغیار بیا فرصت از دست مده میگذرد این لحظات منشین غافل و بی حاصل و بی کار بیا سیل رحمت شود این اشک پشیمانی تو با دل بی غش و با چشم گهربار بیا کوله بار گنهت ای که بسی سنگین است تا که بردارمش از دوش تو، بردار بیا این تویی بنده ی شرمنده و آلوده ی من این منم خالق بخشنده ی ستار بیا بار عام از تو بود رحمت من منتظرت قدمی نیز تو بردار و در این بار بیا ای که دلدار و پناه تو امام عصر است پاک دل از پی خشنودی دلدار بیا شب فیض است «» اشک بیفشان و بگو دیگر ای پرده نشین حجت دادار بیا شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/52725/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعر مناجات باخدا -(من شدم بی کس شدم تنها بفریادم برس) @emam8com من شدم بی کس شدم تنها بفریادم برس خسته ام از بازی دنیا بفریادم برس آمده شیطان زمین گیرم کند با لشکرش تا نیفتادم هنوز از پا بفریادم برس با گناهانم خودم قبر خودم را می کنم در سرازیری قبر اینجا بفریادم برس هیچ چیزی بدتر از شرمندگی پیش تو نیست یا بسوزانم همین جا یا بفریادم برس حق همیشه با تو بوده ؛ آنکه بد کرده منم خب بکش از من حساب اما بفریادم برس عاقبت یک روز یک جایی به دردت میخورم پس نکن دیگر مرا رسوا بفریادم برس پیش زهرا آبرویم میرود کاری بکن روز محشر نه، همین حالا بفریادم برس هرشب جمعه بده کار مرا دست حسین جان من قربان این آقا بفریادم برس یا جوانی کردن من را همین امشب ببخش یا بحق اکبر لیلا بفریادم برس گفت: بابا من که گفتم ارباً اربا می‌شوی بر سر نعشت شده دعوا بفریادم برس می‌کشم زانو و می‌خندد به اشکم یک سپاه ای عصای پیری بابا بفریادم برس شاعر: ؟؟؟ این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/58893/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
بسم رب النور -(مخلوق خدا قيمت اگر ميگيرد) @emam8com مخلوق خدا قيمت اگر ميگيرد از آه شب و اشک سحر ميگيرد در آتش عشق , ما گلستان ديديم از بين شرر خدا شجر ميگيرد در مسلک ما سوختگان هجران پروانه چو سوخت تازه پر ميگيرد شيرينى عشق آن چنان است که نخل از ميثم تمار اثر مي گيرد در وقت شهادت بغلش ميگيرند آنکه غم يار را به بر ميگيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربت دوست فردا که شود , خاک به سر ميگيرد در اصل به معشوق خيانت کرده دستى که ز دست غير زر ميگيرد مرغ ملکوت خاکدان شانش نيست از خاک فقط زاد سفر ميگيرد دنيا بخدا مزرعه آخرت است زين مزرعه هر کسى ثمر ميگيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را ز بشر ميگيرد آن آخرتى که آنچنان ملتهب است - - فرزند تقاص از پدر ميگيرد روزى که به فاطمه همه محتاجند - حتما همه را مد نظر ميگيرد - همسايه من ! حال مرا نيز بپرس همسايه ز همسايه خبر ميگيرد بگذار در اطراف حرم پارس کنم پيش تو دعام زودتر ميگيرد ما زنده از آنيم که فرزند خليل ميايد و بر دست تبر ميگيرد ميايد و انتقام مظلومان را با سيصدو سيزده نفر ميگيرد شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/46744/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات با خدا -(با اشک و آه و ، آشفته حالی) @emam8com با اشک و آه و ، آشفته حالی مهمونتم باز ، تو این لیالی بَدَم ولیکن ، باهام می سازی ممنونم از تو ، مثل همیشه ، بنده نوازی پارسال بهت گفته بودم بنده ی خوبی میشم شرمنده ام شرمنده ام بازم مث همیشه م خودم با دستای خودم تیشه زدم به ریشه م یاربّنا ۲ العفو ۲ جز دست خالی ، چیزی ندارم چطور سرم رو ، بالا بیارم فقط نه اینکه ، خالیه دستم... همراه توبه م ، قلب امامم ، رو هم شکستم امام مهربونی که بوده یه عُمر پناهم نذاشته دربدر بشم... همیشه داده راهم سیلی به صورتش زدم من ولی با گناهم! یاربّنا ۲ العفو ۲ خدای زهرا ، خدای حیدر بیا و از من ، دوباره بِگْذَر خدای ارباب ، خدای زینب یه نیم نگا کن ، به بنده ی رو ، سیاهت امشب تویی خدای اون کسی که حتّی حُرُّ و بخشید اون که میون قتلگاه تو خاک و خون می غلطید می خواست هدایت بکنه قاتلش و بی تردید یاربّنا ۲ العفو ۲ سبک عبدالله باقری شعر بهمن عظیمی شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/98/2/51599_1398217114239_915256.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51599/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعر مناجات با خدا گریز به روضه حضرت عباس علیه السلام -(آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی) @emam8com آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قسمت می دهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی وحید محمدی ۹۸/۲/۲۰ شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51764/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
یا امام رضا علیه السلام @emam8com ببینم کاشکی بال و پرم را زیارتنامۂ دور و برم را دوباره حس کنم ایکاش با اشک... به زیر پایِ خود فرش حرم را! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63755/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی @emam8com هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63782/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
💍 گردنبند فیروزه اصل نیشابور 📍 توضیح مختصر:دستساز همراه زنجیر 🔹 عیار : 925 ⚖️ وزن:12 گرم 🔹 کد کالا :kr-0195 💰پرداخت درب منزل🏠 🔴جهت مشاوره برای خریدانگشتر می توانید به آیدی پشتیبانی زیر پیام بدهید: ✅ @emam8_Support ✅ کسب اطلاعات بیشتر و خرید مستقیم از سایت :👇👇👇 https://emam8.com/s/1525 🆔 @emam8_silver ☎️ 09056711293 ☎️ 05137539666 🌐 http://em8.ir/silver
زمزمه مناجات مخصوص شبهای ماه رمضان @emam8com مناجات با قاضی الحاجات مخصوص‌درشبهای‌ماه‌رمضان بنداول یارب‌نظرکن‌امشب برعبد روزسیاهت بنشسته‌ام به زاری در حسرت نگاهت یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) بنددوم آمد ز ره صیام و من در فراق یارم غیر از تو یا کریما پشت و پناه ندارم یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) بندسوم بگذر تو از گناهم یارب که بی پناهم بر درگه تو مولا من عبد روسیاهم یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) بندچهارم آورده‌ام شفیعی بر درگه تو امشب یارب مرا ببخشا دیگر به حق زینب یارب الهی العفو یارب الهی العفو(۲) شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63701/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی میرداماد -(سایۀ سوختنِ خیمه به دیوار افتاد ...) @emam8com سایۀ سوختنِ خیمه به دیوار افتاد ... گذرِ زینب از این کوچه به بازار افتاد ... پای آتش به دَرِ خانۀ گُل ها وا شد غنچه ای سوخت،به پهلوی گُلی،خار افتاد *گریه برا حضرت زهراسلام الله علیها با ناله خوبه .. امام صادق علیه السلام فرمود : خدا رحمت کنه شیعه ای که برا مادر ما بلند گریه کنه ..* کینه و بغض و حَسد دست که دادند به هم دستِ مادر وسطِ معرکه از کار افتاد ... تا که یک بار نیفتد پدری روی زمین مادری پیشِ نگاه همه صد بار افتاد *نمیخوام علی زمین بخوره .. من هزار بار زمین بخورم عیبی نداره .. علی خیبر شکنِ و یدالله ... علی زمین نخوره ... روضه بگم صدا ناله ت بلند شه .. خانم جان ، ندیدی علی زمین بخوره .. نمیخواستی علی زمین بخوره .. اما چه کنم بزارید بگم فاطمیه ست .. سه جا سراغ دارم علی خورد زمین .. یکبار وقتی خبر دار شد ، زهرا شو از دست داده ... نوشتن جلو دَرِ مسجد دید بچه ها دارن میلرزن ،حسنم ،حسینم .. چی شده بابا ..؟ تا گفت بابا .. مادر از دنیا رفت .. سلمان میگه دیدم « فسقط علی وجهه » علی جلو چشم همه با صورت افتاد .. هیچکی تا حالا این صحنه رو ندیده بود بدر و اُحُد و خیبر و احزاب .. تو سخترین نبردهای تن به تن ، کسی زمین خوردن علی را ندیده بود .. خورد زمین .. یه جا دیگه هم خورد زمین .. {( خدا هر کی عزیز داره براش نگه داره.. بعضی ها داغ میبینن ، اما یه جور داغِ که میتونه آدم باهاش کنار بیاد ، خانواده های شهدا را ببینید .. ندیدن بدن عزیزشون چه بلایی سرش اومده . چقدر سخته آدم نباشه مسافرت باشه ، بره مثلا یهو صبح بهت خبر بدن پاشو بیا بری ببینی عزیزت جنازه ش تو سرد خونه اس ، به لحظۀ آخرش نرسی .. چقدر سخته ، داغ ، داغِ سخته ، اما یه وقتی آدم با اون عزیزش حرف میزنه لحظۀ آخر اینقدر باهش حرف میزنی خودت چشماشو میبندی خودت پارچه روی صورتش میکشی با هاش کنار می آیی.. اما نباشی ، مریض باشی یه جای دیگه باشی یک دفعه بهت خبر بدن یک دفعه بفهمی ..)} وای از دلِ علی که اومد تو حجره دید پارچه رو صورت فاطمه اس ... اسماء میگه دیدم زانوهاش لرزید .. خورد زمین .. هی میخواست بلند شه این چند قدم رو تا بدن راه بره .. نتونست .. میگه دیدم علی با زانو اومد کنارِ بدن .. یه جای دیگه ام زمین خورد .. اونم کنارِ قبر .. وقتی بدنِ زهرا رو بغل کرد ... علی جان سه مرتبه زمین خوردی ... اما هیچکدومش با نیزه نبود .. با سنگ نبود .. با شمشیر نبود .. حُسِینت بالایِ ذوالجناح ... حسین .... «فَوقفَ یَستریحَ ساعه» ایستاد رویِ اسب یه مقدار استراحت کنه .. به نیزه تکیه داده بود .. نانجیب گفت هر کی سنگ داره بیاره .. حسینتُ سنگ باران کردن .. پیشونیش رو شِکوندن .. پیراهنش رو بالا زد .. حرمله روی کُندۀ زانو نشست .. قلبشُ هدف گرفت ... حسین .... اینجا مرحوم مفید میگه : هر کاری کرد تیرُ از روبرو در بیاره نشد .. کمر رو خم کرد .. تیرُ از کمر بیرون کشید .. خون مثل ناودان میریزه .. هر کاری کرد خودشو رویِ اسب نگه داره نشد .... آخ ... با صورت از بالایِ ذوالجناح ... بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد .. حسین ..... 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/11/48106_13971117102516_2186776.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/48106/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
اشعار از زبان ماه مهمانی خدا،(روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم) @emam8com روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد - من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم - دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمه روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم - لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت و ز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که درمن میکند قرآن تلاوت - ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک ومعرفت درمن-فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم - وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد - خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را - ای خوش آن کودرمعاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفره مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم - «میثم» از هر لحظه من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر،درمان، ذات حق-گرددطبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت داردخدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه وشب‌-زنده‌داری غلامرضا سازگار شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/4013/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
ماه خدا_شاد باشید مه خوب خدا آمده است @emam8com ماه خدا شاد باشید مه خوب خدا آمده است رمضان شهر مناجات و صفا آمده است آسمان در بگشودست وخدا منتظر است موسم بخشش هر جرم وخطا آمده است بر سر خوان الهی شده دعوت بنده تو شه برگیر که هنگام عطا آمده است رمضان آمده مایوس کند شیطان را بهر بیماری دل وقت شفا آمده است روزه در ماه خدا تصفیه جان باشد شوق افطار و سحر جلوه نما آمده است ربنا بر لب هر بنده فراوان آید رونق خواندن قرآن ودعا آمده است مست از میکده عشق الهی گردیم عاشقان مژده که مصباح هدا آمده است شعر:اسماعیل تقوایی شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63786/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
اللهم عجل لولیک الفرج @emam8com یک نیم نگاهِ مهربان میخواهم دلتنگم و صاحب الزمان(عج) میخواهم تا با غم ِ انتظار مأنوس شوم هر هفته سه شنبه جمکران میخواهم! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63785/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مناجات با خدا - هیچ کس پیش من نمیماند، مطمئنم شما که میمانی ... @emam8com پشت در آمدم به مهمانی حال زار مرا که می دانی در غبار گناه خود هستم همچو مرغی که گشته زندانی نفس من با گناه خو کرده شده یکسر هوای حیوانی نیست در چشم من نشانی از خاطرات قدیم بارانی ای کریم و رحیم و بخشنده حمد بی حد تو را که سبحانی حال خوبی ندارم ای مولا روزگارم شده پریشانی کوله بار ندامت آوردم کوله باری پر از پشیمانی کاش با اشک نیمه شب میشد دل تاریک من چراغانی خوش بحال کسی که واصل شد خوش بحال شهید سلیمانی* - من گدا و فقیر و مسکینم بنگر این گریه های پنهانی به جز از کربلا نمیخواهم حرف این سینه را که می خوانی هر چه من بد شدم، ولی آقا تو برایم همان (حسین جانی) هیچ کس پیش من نمی ماند مطمئنم شما که می مانی ... خاک بر سر کنم که آقاجان از گناه بدم ، تو گریانی دل من سوخت پای روضه ی تو به فدایت هنوز عطشانی ------------------ * انتهای کلمه شهید ساکن است شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63784/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعر امام زمان (عج) -(جمعه هم رفت،ولی از تو خبر نیست چرا؟) @emam8com جمعه هم رفت،ولی از تو خبر نیست چرا؟ ردّ پایت به خیابان وگذر نیست چرا؟ نه که یک جمعه،که عمرم به تمنای تو رفت چهارده قرن،به این باغ ،ثمرنیست چرا؟ شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63788/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعر مناجات ماه رمضان -(مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟) @emam8com مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟! جا مانده ام از قافله! حالا چه کنم؟! شیطان غل و زنجیر شد و ماندم که- طغیانِ هوای نفْس ِ خود را چه کنم؟! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63791/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
امشب بر آن سرم كه جنون را ادب كنم بر چهره ي تو صبح و به موی تو شب كنم لب لب كنان به یاد لبت باز تب كنم شیرانه سر تَصَرُفِ ریْ تا حَلَب كنم وز آه خود كشم به بخارا بخار را افتد اگر انااللَهَ ات اي دوست بر درخت ذوق لَبَت كليم تراشد ز هر درخت چون ميشود ز نار تو زير و زِبَر درخت هر چيز هست ، نيست ز من خوبتر درخت در من بدم دوباره برقصان شرار را خونین دلان به سلطنتش بی شمار شد این سلطه در مكاشفه تاج انار شد راضی نشد به عرش و به دل ها سوار شد این گونه شد كه حضرت پروردگار شد سجده كنید حضرت پروردگار را تا ظلم شعله گشت نهان بين ضعف خس افتاد ذَنبِ جذبه ي تو گردن قفس با اين همه ز مدح تو كو راهه پيش و پس مداح ِ مست ، يك تنه يك لشگر است و بس بي خود نيافت بلبل نام حلار را آن كه به خرج خویش مرا دار می زند تكیه به نخل میثم تمّار می زند تنها نه این كه جار تو عمّار می زند از بس كه مستجار تو را جار می زند خواندیم مَستِ جار همین مُستجار را از من دلیل عشق نپرسید كز سرم شمشیر می تراود و نِشتر ز پیكرم پیر این چنین خوش است كه من هست در برم فرمود: من دو سال ز ایزد جوان ترم از صيد او مپرس زمان شكار را با خود شدي ميان نمازت چو روبه رو بر خويش سجده كردي و با خويش گفت و گو تاج تو اِنَّماست ، نگين تو تُنْفِقوا چل حلقه نيز اگر به ركوعش دهد عدو نازل نميشود ملكي اين نثار را دل تاب آن نداشت كه بر هم زني قرار با من چنان مباش كه با خلق روزگار اصلا كه گفته بود در آري ز من دمار صدپاره شد دلم ز حسادت چنان انار دادي چو بر گداي مدينه انار را وقتي كه خضر ميچكد از آن دهان تر هر كس كه بيش ز تو برد بوسه سبز تر زلفت سماع داد به چشم و دل و جگر مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر قرآن به كف به زلف تو بندد سه تار را از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی ست مُردن برای عشق ِتو حكم حكومتی ست آتش در آب می نگرم این چه حكمتی ست رخسار آتشین تو از بس كه غیرتی ست آیینه آب می كند آیینه دار را يا رب كجاست حيدر كرار من كجاست؟ ويران شدم به عشق ِتو معمار من كجاست؟ با من ندار باش بگو دار من كجاست؟ آن نخل آرزوي ثمر دار من كجاست؟ در كربلا بكار برايم تو دار را احمد تو را ز خلق الي ربنا شمرد وقتي نبي شمرد يقيناً خدا شمرد خود را علي شمرد و گهي مرتضي شمرد جبريل يك شبه به چهل جا تورا شمرد اي نازم اين فرشته ي حيدر شمار را زلفت سياه گشت و شد ختم روزگار خرما ز لب بگیر و غبار از جبین یار تا صبح، سینه چاك زند مست و بی قرار خورشید را بگو كه شود زرد و داغ دار پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را یك دست آفتاب و دو جین ماه می خرم یك خرقه از حراجی الله می خرم صدها قدم غبار از این راه می خرم از روی عمد خرقه ي كوتاه می خرم با پلك جای خرقه بروبم غبار را یك دست آفتاب و هزاران دو جین بهار یك دست ماه و بهاران هزار بار یك دست خرقه انجم پولك بر آن مزار یك دست جام باده و یك دست زلف یار وقت است تر كنم به سبو زلف یار را بي پرده گوشه اي بدنم را به خون بكش كم كم مرا به شعله ي عشقي فزون بكش تيغي به رويم از غم بي چند و چون بكش بنشين و دفعتاً جگرم را برون بكش چون ذوالفقار خويش مرقصان شكار را ذكر علي علي به دو عالم شراب بست راه نگاه بر همه بيدار و خواب بست در كربلا علي دگر ره به باب بست بيچاره مادرش چه اميدي به آب بست يا رب مريز تو دل امّيدوار را اصغر ، به آب رفت و به تيري شكار شد پس تارهاي صوتي او تار تار شد زلفش بنفشه زار بُد و لاله زار شد تن پيش شاه ماند و سرش ني سوار شد پر كرد نيزه حجم سر شيرخوار را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/16493/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
شعر مدح امام علی(ع) -( آموخت تا كه عطر ز شیشه فرار را ) @emam8com آموخت تا كه عطر ز شیشه فرار را آموختم فرار ز یاران به یار را دل می كشید ناز من و درد و بار را كاموختم كشیدنِ نازِ نگار را پس می كشم به وزن و قوافی خمار را گیرم كه كرد خواب رفیقان مرا كِسِلْ گیرم كه گشت باده ز خشكي ما خِجِل گیرم كه رفت پای طرب تا كمر به گِلْ ناخُن به زلف یار رسانم به فتح دل مُطرب اگر كلافه نَوازَد سه تار را باید كه تر شود ز لب من شراب خشك باید رسد به شبنم من آفتاب خشك دل رنجه شد ز زُهدِ دوات و كتاب خشك از عاشقان سلام تر از تو جواب خشك از ما مكن دریغ لب آب دار را شد پایمال خال و خَطَت آبروی چشم از باده شد تُهی و پر از خون سبوی چشم شد صَرف نحوه ي نِگَهَت گفت و گوی چشم گفتی بسوز در غم من ، ای به روی چشم تا می دَرَم لباس بپا كن شرار را با خود مگو كه گيسوي مستانه ريخته بختِ سياه ماست بر آن شانه ريخته خون دل است آنچه به پيمانه ريخته از بس كه در طواف تو پروانه ريخته ياران گذاشتند ، همه كسب و كار را خاكي كه تاك از آن نَتَراويد خاك نيست تاكي كه سر نرفت زديوار تاك نيست آن سر كه پاك گشت ز عشق تو پاك نيست در سِلْك ما ملائكه گشتن ملاك نيست آدم فقط كشيد ز عشق تو بار را ما سائل توايم، اگر مست كرده ايم انگشتر عقيق تورا دست كرده ايم ما عيش خود چنانچه شد و هست كرده ايم بيت تورا اجاره ي دربست كرده ايم ساكن شديم اين دِلَكِ بي قرار را بازار حُسن داغ نمودی برای كه؟ چون جُز تو نیست پس تو شُدَسْتی خدای كه؟ آخر نویسم این همه عِشْوه به پاي كه؟ ما بهتریم جان علی یا ملائكه؟ ما را بِچَسب نه ملك بال دار را این دست پاچگی ز سر اتفاق نیست هول وصال كم ز نهیب فراق نیست شرح بَسیط وصل به بَسط و رواق نیست اصلاً مزار انور تو در عراق نیست ايزد كجا به كار ببندد مزار را؟ دلچسب شد فراق تو با دام چشم تو خال تو مُهر كرده به احكام چشم تو زين تيغ كج كه هست به بادام چشم تو ختم به خير باد سرانجام چشم تو بادا ز خلق تا كه در آري دَمار را با قُلْ هُوَلَه است برابر علی مدد یا مرتضاست شانه به شانه به یا صمد هستند مرتضی و خدا هر دو معتمد جوشانده ای ز نسخه ي عیساست این سند گر دم كنند خون دم ذوالفقار را اي آفتاب روز غديرت شراب ساز اي ذرّه هاي خاك درت آفتاب ساز اي دستهاي عبد تو عاليجناب ساز شد خارهاي خشك بيابان گلاب ساز كردي ز بس جَليس گلِ روت خار را ظهر است بر جهاز شتر آفتاب كن خود را ببین به صفحه ي آب و ثواب كن این بركه را به عكسی از آن رخ شراب كن از بین جمع یك دو ذبیح انتخاب كن پر لاله كن به خون شهیدان بهار را غم شد بَدَلْ به يُمْنِ جمال تو بر نشاط پرداخت قبض برق تو يك دوره انبساط افتاد تشت ما ز سر بام بر حياط من غير دل نمانده برايم در اين بساط تاسي بكش كه باز ببازم قمار را مَن كانَ لی حَسِبْ ، یَكونُ لِدَهرِ حَسْب با این حِساب هر چه كه دل خواست كرد كسب چسبیده است تیغِ تو بر مُنْكر نَچَسب از انتهای معركه بی زین گُُریزد اسب دنبال اگر كنی سر میدان سوار را در معركه چو تيغ كجت گشت سر فروش تيغ تو خورد خون و خداوند گفت نوش مرد قتال هستي و در زهد سخت كوش تير از نماز نافله ات ميرود ز هوش ناز طبيب ميكشد اين تير زار را تيغت به آبروي خودش آب ديده شد زلفت به پيچ و تاب خودش تاب ديده شد رويت هزار مرتبه در خواب ديده شد هر دفعه ليك چهره ي اصحاب ديده شد كو ديده اي كه حمل كند آن وقار را كس نیست این چنین اسد بی بدل كه تو كس نیست این چنین همه علم و عمل كه تو كس نیست این چنین همه زهر و عسل كه تو احمد نرفت بر سر دوش تو بلكه تو رفتی به شانه احمد مَكّی تبار را بيدار و خواب كيست بجز مرتضي علي شرّ و صواب كيست بجز مرتضي علي آب و شراب كيست بجز مرتضي علي عاليجناب كيست بجز مرتضي علي اين هفت تخت و نُه فلك بي قرار را از خاك كشتگان تو باید سَبو دَمَد مست است از نیام تو عَمْرِ بْنِ عَبْدِوَد در عهد تو رطوبت مِیْ، زد به هر بَلَد خورشید مست كرد و دو دورِ اضافه زد دادی ز بس به دست پیاله مدار را مردان طواف جز سر حیدر نمی كنند سجده به غیر خادم قنبر نمی كنند قومی چو ما مُراوده زین در نمی كنند خورشید و مه ملاحظه ات گر نمی كنند بر من ببخش گردش لَیْل و نَهار را دل همچو صيد از نفس افتاده ميتپد از شوق منزل تو دل جاده ميتپد تسبيح ميتپد گِل سجاده ميتپد او رفته است و باز دل ِساده ميتپد از سادگان مگير قرار و مدار را .دانی كه من نفس به چه مِنْوال می زنم چون مرغ نیم كشته پر و بال می زنم هر شب به طَرْز وصل تو صد فال می زنم بیمَم مَده ز هجر كه تب خال می زنم با زخم لب چِسان بِمَكَم خال یار را قومي به زَنْگ خُفت و دل از يَنْجَلي نَخفت فولاد آبديده چو شد صِيْقلي نَخُفت مَهْ خُفت، مهر خُفت، وليكن علي نخفت طغيانم از الست به صدها بلي نخفت با لاي لاي خويش بخوابان غبار را
مناجات ویژه ماه مبارک رمضان امام رضا علیه السلام -(میگن که ماهِ رمضون) @emam8com میگن که ماهِ رمضون ماه مناجات و دعاست میگن که بهترینْ زمان برای صحبت با خداست تا با تو خلوت نکنم این دلم آروم نمیشه میخوام باهات حرف بزنم یه جورایی روم نمیشه روم نمیشه ... آخه خودت بگو که از کجا بگم چه جوری با کوهِ گناه خدا خدا خدا بگم لنگون و لنگون اومدم میبینی خسته اومدم حق داری رام ندی، بازم توبه شکسته اومدم حق داری رو بگردونی آلوده دامن اومدم مشکلی نیست، فقط بدون گفتی بیا، من اومدم میخوای بزن، میخوای نزن فقط نگو تنهام بذار من خودمم خسته شدم یه راهی پیش پام بذار میگن میخوای آدم بشی باید بری کرببلا بی اختیار داد میزنم امام رضا، امام رضا "پنجره فولاد رضا برات کربلا میده هر کی میره کرببلا از حرم رضا میره" شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51916/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
امشب بر آن سرم كه جنون را ادب كنم بر چهره ي تو صبح و به موی تو شب كنم لب لب كنان به یاد لبت باز تب كنم شیرانه سر تَصَرُفِ ریْ تا حَلَب كنم وز آه خود كشم به بخارا بخار را افتد اگر انااللَهَ ات اي دوست بر درخت ذوق لَبَت كليم تراشد ز هر درخت چون ميشود ز نار تو زير و زِبَر درخت هر چيز هست ، نيست ز من خوبتر درخت در من بدم دوباره برقصان شرار را خونین دلان به سلطنتش بی شمار شد این سلطه در مكاشفه تاج انار شد راضی نشد به عرش و به دل ها سوار شد این گونه شد كه حضرت پروردگار شد سجده كنید حضرت پروردگار را تا ظلم شعله گشت نهان بين ضعف خس افتاد ذَنبِ جذبه ي تو گردن قفس با اين همه ز مدح تو كو راهه پيش و پس مداح ِ مست ، يك تنه يك لشگر است و بس بي خود نيافت بلبل نام حلار را آن كه به خرج خویش مرا دار می زند تكیه به نخل میثم تمّار می زند تنها نه این كه جار تو عمّار می زند از بس كه مستجار تو را جار می زند خواندیم مَستِ جار همین مُستجار را از من دلیل عشق نپرسید كز سرم شمشیر می تراود و نِشتر ز پیكرم پیر این چنین خوش است كه من هست در برم فرمود: من دو سال ز ایزد جوان ترم از صيد او مپرس زمان شكار را با خود شدي ميان نمازت چو روبه رو بر خويش سجده كردي و با خويش گفت و گو تاج تو اِنَّماست ، نگين تو تُنْفِقوا چل حلقه نيز اگر به ركوعش دهد عدو نازل نميشود ملكي اين نثار را دل تاب آن نداشت كه بر هم زني قرار با من چنان مباش كه با خلق روزگار اصلا كه گفته بود در آري ز من دمار صدپاره شد دلم ز حسادت چنان انار دادي چو بر گداي مدينه انار را وقتي كه خضر ميچكد از آن دهان تر هر كس كه بيش ز تو برد بوسه سبز تر زلفت سماع داد به چشم و دل و جگر مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر قرآن به كف به زلف تو بندد سه تار را از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی ست مُردن برای عشق ِتو حكم حكومتی ست آتش در آب می نگرم این چه حكمتی ست رخسار آتشین تو از بس كه غیرتی ست آیینه آب می كند آیینه دار را يا رب كجاست حيدر كرار من كجاست؟ ويران شدم به عشق ِتو معمار من كجاست؟ با من ندار باش بگو دار من كجاست؟ آن نخل آرزوي ثمر دار من كجاست؟ در كربلا بكار برايم تو دار را احمد تو را ز خلق الي ربنا شمرد وقتي نبي شمرد يقيناً خدا شمرد خود را علي شمرد و گهي مرتضي شمرد جبريل يك شبه به چهل جا تورا شمرد اي نازم اين فرشته ي حيدر شمار را زلفت سياه گشت و شد ختم روزگار خرما ز لب بگیر و غبار از جبین یار تا صبح، سینه چاك زند مست و بی قرار خورشید را بگو كه شود زرد و داغ دار پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را یك دست آفتاب و دو جین ماه می خرم یك خرقه از حراجی الله می خرم صدها قدم غبار از این راه می خرم از روی عمد خرقه ي كوتاه می خرم با پلك جای خرقه بروبم غبار را یك دست آفتاب و هزاران دو جین بهار یك دست ماه و بهاران هزار بار یك دست خرقه انجم پولك بر آن مزار یك دست جام باده و یك دست زلف یار وقت است تر كنم به سبو زلف یار را بي پرده گوشه اي بدنم را به خون بكش كم كم مرا به شعله ي عشقي فزون بكش تيغي به رويم از غم بي چند و چون بكش بنشين و دفعتاً جگرم را برون بكش چون ذوالفقار خويش مرقصان شكار را ذكر علي علي به دو عالم شراب بست راه نگاه بر همه بيدار و خواب بست در كربلا علي دگر ره به باب بست بيچاره مادرش چه اميدي به آب بست يا رب مريز تو دل امّيدوار را اصغر ، به آب رفت و به تيري شكار شد پس تارهاي صوتي او تار تار شد زلفش بنفشه زار بُد و لاله زار شد تن پيش شاه ماند و سرش ني سوار شد پر كرد نيزه حجم سر شيرخوار را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/16493/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
تقدیم به حضرت رقیه سلام الله علیها -( یه گوشه خواب بودم خیلی آروم ) @emam8com یه گوشه خواب بودم خیلی آروم ولی پیچید تو گوشم صداشون نمیبردن اگه گوشوارههامو خودم میبخشیدم به دختراشون گذشت و گم شدم توی بیابون آخه از قافله جا مونده بودم یکی اومد برمگردوند بابا ولی کاشکی همونجا مونده بودم بد اخلاقن چقد مردای شامی به جای قلب سنگه تووو دلاشون با این دستای سنگینی که دارن دلم میسوزه واسه بچه هاشون یه جوری زد چشام تاره هنوزم یه جوری زد قدم از درد خم موند جای دستش یه کم بهتر شد اما جای انگشترش رووو صورتم موند تو روی نیزه و من روی ناقه تو چشمات باز و من دستام بسته چقد شکل همیم بابا نگا کن منم مثل تو دندونام شکسته النگوهامو تووو بازار فروختن دیگه فرقی به حال من نداره ولی ای کاش اینجوری نمونن آخه مال یتیم خوردن نداره.... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/38284/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl