eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.4هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح و ولادت حضرت زینب(س) -(تابیدی و تلألو نورخدا شدی) @emam8com تابیدی و تلألو نور خدا شدی یعنی تجسم همه ی ماورا شدی تو آفتاب خانه ی حیدر شدی و بعد کم کم خودت برای خودت مرتضی شدی دلهای عاشقان شما زینبیه است از آن زمان که ساکن دلهای ما شدی پیدا نشد ز آیه ی صبرت فصیح تر محبوب هرچه گفت؛به امرش رضا شدی نازل نموده است تو را برعلی؛خدا همتای سوره های کتاب خدا شدی از تو سرودن از قلم من بنا نبود تو آمدی؛بهانه ی این بیت ها شدی... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/67915/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعر فاطمیه-ایام بستری -( ای اذان اشهد انّ علی مولای من ) @emam8com ای اذان اشهد انّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین با ای نقطه ی در فا ی من یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟ بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/24333/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
مدح کریم اهل بیت(ع) -(من سائل عشقم که عشقی جزحسن نیست) @emam8com من سائل عشقم که عشقی جز حسن نیست لطف امام مجتبی را دوست دارم با دست خالی آمدم لبریز رفتم خیلی مرام مجتبی را دوست دارم تنها کریمی بوده که بخشیده هستی لطف مدام مجتبی را دوست دارم با سائلش مثل برادر بوده جانم این احترام مجتبی را دوست دارم عالم نمک گیرش شده حتی جذامی طعم طعام مجتبی را دوست دارم آغاز حرفش مثل پیغمبر سلام است لحن سلام مجتبی را دوست دارم ختم الکلام حضرتش ذکر علی بود ختم الکلام مجتبی را دوست دارم او کعبه و بیت الحرام اهل بیت است بیت الحرام مجتبی را دوست دارم صحن و سرا کم داری ای فاروق ثانی گنبد طلا کم داری ای فاروق ثانی... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/67936/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
یا صاحب الزمان(عج) -(هر تکیه ای که با قدمت پا گرفته است) @emam8com هرتكيه اي كه باقَدَمَت پا گرفته است بي شك اجازه ازخودِ زهرا گرفته است ميسوزد از غمت همهٔ تاروپودِ من باهَر زبانه مِهرِ تو بالا گرفته است عمريست مانده درعطشِ ديدنت دلم اما گناه، راهِ تماشا گرفته است دوراز مَسيرِعشقِ توميگرددعاقبت هركَس كه راهِ عشرت دنياگرفته است هستي كه هست تشنهٔ عدل وعدالتت ازظلمِ ظالمان دل دنيا گرفته است بَرانتقامِ محسنِ شش ماهه،دربهشت دستِ قنوت، اُم ابيها گرفته است بايدخودت براي ظهورت دعاكني عِصيانِ ماكه روحِ دعاراگرفته است خوشبخت آن كَسي ست كه هنگام امتحان ازصاحب الزّمانِ خودامضاگرفته است شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/67945/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شعرحضرت زهرا(س)، هجوم به بیت وحی -(خیر با اولاد شر درگیرشد) @emam8com خیر با اولاد شر درگیر شد آه با سیل شرر درگیر شد کم کم آوردند هیزم پشت در خانه با موج خطر درگیر شد ساقه ی گل زیر پا افتاد، آه یاس حیدر با تبر درگیر شد آتش بیداد بالا رفت و بعد شعله ها با موی سر درگیر شد بازویش با ضربه ی های پشتِ هم سینه اش با میخ در درگیر شد ناگهان مادر زمین افتاد و بعد ناله هایش با جگر درگیر شد راه بند آمد، نمی دانم چه شد صد نفر با یک نفر درگیر شد کوچه من را تا دل گودال برد لشکری با یک نفر درگیر شد شمر آمد در میان قتلگاه دست او با موی سر درگیر شد خنجری با حنجری درگیر شد خواهری بالای مقتل پیر شد شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/67935/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
-_شب_عاشورا اشعار شب دهم محرم،(چگونه صبر کنم رفتن تو را بینم) @emam8com زبانحال حضرت زینب(س) چگونه صبر کنم رفتن تو را بینم نوای واعطشا گفتن تو را بینم در این طرف تو صدا می زنی «انا المظلوم» جواب...هلهلهٔ دشمن تو را بینم بپوش زیر زره دست دوز مادر را مباد لحظه ای عریان تن تو را بینم چگونه معجر خود را به سر نگه دارم چگونه لحظه جان دادن تو را بینم کویر و این همه لاله حسین خیز و ببین میان دشت فقط گلشن تو را بینم شود به سمّ ستوران تن تو حلاجی میان گرد و غبار، خرمن تو را بینم چگونه حفظ کنم چادرم که در مقتل به دست چند نفر جوشن تو را بینم خدا کند که نیفتی به زیر پای کسی به چشم خویش لگد خوردن تو را بینم شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/4194/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
💍 انگشتر شرف شمس مردانه 📍 خط فاخر 🔹 عیار : 925 ⚖️ وزن:17 گرم 🔹 کد کالا :sil8-1007 🔴جهت مشاوره برای خریدانگشتر می توانید به آیدی پشتیبانی زیر پیام بدهید: ✅ @emam8_Support ✅ کسب اطلاعات بیشتر و خرید مستقیم از سایت :👇👇👇 https://emam8.com/s/2706 🆔 @emam8_silvers ☎️ 09366868706 ☎️ 05137539666 🌐 http://emam8.ir/silver
زبانحال حضرت زینب(س) با امام حسن(ع) -(ای برادر چه میکنی با خود..) @emam8com ای برادر چه می‌کنی با خود چند روزیست سرد و خاموشی سر به زانو گرفته ای چندی لب خود می‌گزی نمی‌جوشی یک طرف حال و روز غمگینت یک طرف ناله‌های مادرمان مانده‌ام با حسین در این بین که چه خاکی کنيم بر سرمان درد و دل کن دوباره و دریاب خواهری را که جان به لب کردی بسکه در بین خواب لرزیدی بسکه در بین خواب تب کردی مشت خود می‌فشاری و در اشک چهره‌ای نا امید می‌بینم چه شده در میان گیسویت چند تاری سپید می‌بینم دست بردار از دلم خواهر که پُر از شعله و شراره شده بعد داغی که آتشم زده است دل نمانده که پاره پاره شده روضه‌ام روضه‌های یک کوچه است کوچه‌ای سرد و کوچه‌ای تاریک کوچه‌ای سنگی و غبار آلود کوچه‌ای تنگ و کوچه‌ای باریک بارها گفته‌ام خدا نکند راه یاسی به لاله چین بخورد بارها گفته ام خدا نکند که در آنجا کسی زمین بخورد ولی ای وای بر سرم آمد کوچه خالی ز رفت و آمد شد چادر مادرم به دستم بود که در آن کوچه راه ما سد شد بین دیوارهای بی‌احساس ازدحام حرامیان دیدم پنجه‌ها مشت و دست‌ها سنگین پنجه‌ای را در آسمان دیدم قد کشیدم به روی پا اما حیف دستش گذشت و از سر من آسمان تار شد که می‌نالید بین گرد و غبار مادر من چادرش را به سر کشید و به درد تکیه بر شانه‌ام به سختی داد خواست مادر که خیزد از جایش ولی اینبار هم زمین افتاد دست بر خاک می‌کشید آرام با دو چشمان تار چاره نداشت چادرش را تکاندم و دیدم گوش خونین و گوشواره نداشت ناله‌ام بین خنده‌ها گم شد جگرم در عزای چشمش بود رد خونی به روی دیوار و جای دستی به جای چشمش بود شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/67973/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه زهرا(س) بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(شکرخدایی که مرا شیعه حیدر نوشت..) @emam8com أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا حضرت رحمن سریع الرضا آن که مرا آفرید آنکه به آب و گِلم روح خودش را دمید شکر بر این سرنوشت شکر خدایی که مرا شیعه حیدر نوشت بندۀ اولاد پیمبر نوشت معتکف خانهۀ احمد شدیم سائلِ این لطف زبانزد شدیم شکر خدا خاک قدم های محمد شدیم صل علی سیدنا المصطفی خاتمۀ سلسلۀ انبیا رحمت محضِ خدا بخشش بی انتها آنکه خودش مایۀ آرامش جان همه ست سایۀ لطفش به سر عالم ست مرهم زخم دلش، یک نظر فاطمه ست غصۀ این خانه غم مصطفی ست خانۀ زهرا حرم مصطفی ست او که در این راه دین جان خودش را گذاشت بار سفر بست و رفت عطرت و قرآنِ خودش را گذاشت بر دل آل عبا غصه و غم ها رسید آه که بعد از نبی نوبت زهرا رسید سلام و ناله بضعه المصطفی حضرت خیرالنساء ، هم نفس مرتضی دارُ و ندار حسن ، مادر ارباب ما .. عالم و آدم همه بر سفرۀ احسان او جن و ملک جمله فقیران او عرش خدا پر شده از عِطر خوش نان او بعد پدر صبح و مَساء گریه کرد بر تن او رَخت عزا گریه کرد بر غم او عرض و سما گریه کرد ناله زد و باد صبا گریه کرد بس که به هنگام دعا گریه کرد خانه و مسجد همه جا گریه کرد آه در این روضه خدا گریه کرد گرچه توانی به تن آخر نداشت جزغم حیدر به دلش غصۀ دیگر نداشت تانفس آخرش دست ز یاریِ علی بر نداشت رفتُ دلیرانه رفت؛ در دل آتش گل ریحانه رفت جای علی عاقبت؛ مادر ما پشت در خانه رفت .. گفت که من دختر پیغمبرم از همه زن های دو عالم سرم فخر جهان حیدر کرار علی همسرم سید و سالار جوانان بهشتن دو تا دلبرم حال که پشت درم وای اگر لحظه ای از حق علی بگذرم ناگهان کوچه پر از نعره‌ی مردم شدُ نالۀ زهرا وسط همهمه ها گم شدُ صحبت آوردن هیزم شدُ منزل وحی خدا شعله ور از آتش آن کینه شد در شکست .. حرمت ناموس پیمبر شکست زیر لگد بالِ کبوتر شکست هم سر و هم سینه و هم پهلوی مادر شکست آه در آن گیر و دار " آینه‌ی کوچک حیدر شکست باز درآن ازدحام مادر سادات علیها سلام با دم یا حیدر کرار به پا ایستاد تا برساند به دو عالم پیام با نفس خسته گفت یک کلام حیدر من را به کجا میبرید؟! با پر خونین شده اش پر زدُ ناله ز تنهایی حیدر زدُ یک نفره مثل علی در دل لشگر زدُ آه به دست کبود؛ چشمه ی نور ازلی را گرفت رفتُ و کمربندِ علی را گرفت .. بانگ زد ای قوم منم فاطمه گفته پیمبر که عزیز دوسرا فاطمه ست هم قدم شیر خدا فاطمه ست هان؛ که چهل تن نه، چهل شهر هم جمع شود فاتح این معرکه ها فاطمه است .. سخت شد این واقعه بر پست ها رفت هوا عربده‌ی مست ها رفت به سمتِ قلاف آخر سر دست ها دور علی فاطمه گرمِ طواف وای که در آن مصاف گشت جدا دست کبود از کمر مرتضی .. آه به ضرب غلاف فاطمه آهی کشید رو به مزار پدرش کرد و گفت: آه کجایی پدر .. آه کجایی که جسارت شده کشتن من مزد رسالت شده .. رفتی و با دختر تو بد شدن پشت نگاه علی از چادر من رد شدن دخترکی دید به چشم ترش مادرِ در معرکه و خون رویِ معجرش زخم علی دوستی افتاده به روی پرش دخترک آن روزگار رسم دفاع از حرم آموخته از مادرش دفتر تاریخ ورق خورد و بعد قصه به گودال رسید آخرش .. از دل خیمه سوی میدان دوید تا به برادر رسید دید که آن قاتل پرکینه اش وای نشسته به روی سینه اش .. ناله زد از عمق جان آه کجایی پدر؟.. من جگرم سوخته چشم ترم سوخته اشک روان از نظرم سوخته آخ بال و پرم سوخته این نفس مختصرم سوخته موی سرم سوخته در دل گودال امیدُ ثمرم سوخته روسریِ اهل حرم سوخته بر سر نیزه قمرم را ببین دور و برم را ببین این جگر شعله ورم را ببین بی کسیِ اهل حرم را ببین آه که با شمر شدم همسفر همسفرم را ببین ، آه کجایی پدر .. 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/1/99/10/seyedMajid_Banifateme_1608627187.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/68052/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
اشعار شهادت حضرت محسن(ع) -( در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند ) @emam8com در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند این روضۀ ناموسی و این قصۀ کوچه تکرار مکرر شده سادات ببخشند دیوار که تقصیر ندارد به گمانم هر چه شده از در شده سادات ببخشند مادر که زمین خورده و بابا که شکسته ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند مظلومۀ دنیاست ولی قاتل زهرا مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند دل سوخت ازین غصه که بین همه تقسیم ارثیّۀ مادر شده سادات ببخشند ارثیّۀ پهلوی لگد خوردهء مادر سهم علی اکبر شده سادات ببخشند گهوارهء ششماهۀ زهرا به گمانم وقف علی اصغر شده سادات ببخشند سهمیّۀ رخسار کبودش به خرابه تقدیم به دختر شده سادات ببخشند البتّه رسیده است به او ارث ، اضافه چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند ظلمی که به زهرا شده ، تکرار به نوعی با زینب مضطر شده سادات ببخشند در شام خدا داند و زینب که به نیزه با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/33261/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl