🔹دلائل عدم اعتبار خطبة البیان
1⃣ این خطبه در کتب روایی کهن ذکر نشده و دسترسترین منبع به آن، کتاب الزام الناصب، نوشته علی یزدی حائری(م۱۳۳۳ق) است.
در این کتاب، سه نسخه و به عبارتی سه متن برای خطبه البیان ذکر شده است که هر یک با دیگری تفاوتهای زیادی دارند. البته برای دو نسخه اول آن، منبعی ارائه نشده و نسخه سوم را به کتاب «الدر المنظم فی السرّ الاعظم» نوشته محمدبن طلحه شافعی، (م ۶۵۲ق) منتسب میکند که از علمای اهل سنت است.
📚 الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج2،ص232
2⃣مهمتر از سلسله سند این خطبه، راوی اصلی آن، یعنی «عبداللّهبن مسعود» است که چند نکته درباره وی قابل توجه است:
1.عبدالله بن مسعود پیش از خلافت امیرمؤمنان (ع) از دنیا رفته و با توجه به تصریح خطبه که، علی(ع) خطبه البیان را پس از خلافت خود در بصره یا کوفه ایراد کرده است، نمیتوان گفت که در زمان حیات ابنمسعود بیان شده است.
2. به اذعان علمای اهل سنت، هیچگاه عبداللهبن مسعود از حضرت علی(ع) روایت نکرده است.
📚 تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۱۶، ص ۱۲۱
3. سند این خطبه مرفوع است؛ یعنی بین ابنمسعود و شنونده خطبه، شخص یا اشخاصی وجود دارند و این مطلب، جای هیچگونه توجیهی درباره نادرستی سند خطبه باقی نمیگذارد.
3⃣ در سند این خطبه، «طوق بن مالک» که هیچ روایتی از او نقل نشده، بلکه یکی از فرماندهان هارونالرشید است و در سال ۲۱۶ق از دنیا رفت، قرار گرفته است.
📚تاریخ الطبری، ج ۸، ص ۳۲۳ و تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۲۴
4⃣ در برخی از روایات و همچنین بر اساس باور اکثر قریب به اتفاق علمای شیعه، سند خطبة البیان مخدوش بوده و آن را ساخته و پرداخته غلات شیعه دانسته اند:
علامه مجلسی(ره) آورده است: «همانا خطبة البیان و موارد مشابه آن در کتب ما نبوده و فقط در کتابهای غلات یافته میشود»
📚 سفينة البحار، ج2، ص664 به نقل از مجلسی، بحار الانوار، ج 25، ص348.
علامه قزوینی گفته است: «از جمله روايات دروغ که مخالفان امير المؤمنين(ع) آوردهاند، خطبهاى است كه غُلات افترا كردهاند و بر امير المؤمنين(ع) منسوب نموده و آن را خُطْبَةُ الْبَيَان می نامند»
📚 صافى در شرح كافى (ملا خليل قزوينى)، ج 2، ص440
مؤلف کتاب بشارة الاسلام مینویسد:
«مستند صحیحی برای این خطبه نیافتم و هیچکدام از محدثان بزرگ مانند کلینی، صدوق و شیخ طوسی آن را نقل نکردهاند و از این که علامه مجلسی با همه اطلاع و احاطه بر احادیث، این خطبه را نیاورده است، نشانگر بیاعتمادی وی به این خطبه است»
📚بشارة الاسلام، ص ۷۵، ح ۲۱۴
علامه نور الله شوشترى، از علمای به نام شیعه درباره این خطبه میگوید: «هنوز ایمان راوى خطبة البیان بر ما ظاهر نشده است، ضمن اینکه عبارات خطبة البیان بر وجهی که علماء معنی آن را فهمیده اند موافق قرآن و أصول مذهب نیست. پس بالضروره می یابد که نسبت آن عبارات بحضرت امیر باطل باشد و چون راویان خطبة البیان مجهول است می توان گفت که آن خطبه را یکی از ایشان به آن حضرت نسبت داده باشد و یا به احتمال قوی، بعضى از عامه یا معتزله آن عبارات را به نام آن حضرت مشهور ساخته باشند تا عوام شیعه بنقل آن اقبال نمایند آنگاه اقبال ایشان را به نقل و روایت آن موجب تشنیع و تجهیل طایفه شیعه سازند و بر علماء ظاهر است که جمیع این اختلافات که در دین پیدا شد از أحادیث کاذبه و اخبار موضوعه خارجیان و غلات است و در کتب رجال شیعه تنبیه بر روایات بسیار از غلات شیعه کرده اند »
📚 الصوارم ا مُهرقة فی نقد الصواعق ا مُحرقة (لابن حجر الهیثمی)،ص89
#خطبةالبیان
#مدعی_دروغین