🌿¦ #داستان_کوتاه
زنبدحجابروکردبهخانممحجبهیچادری وگفت:انقدربرایماجانمازآبنکشید..!
اگرشماحجابداریدوچادربرسرتنهادلیلش ایناستکهاندامینافرمداریدکهپوشاندنش بهتراست،خوشگلیهمنداریدکهنشان
دادنشبیتابتانکند😏
مجبوریدچادرسرکنیدتاشکلوریختو اندامتانرامسخرهنکنند😅
خانممحجبهگفت:منحجابرادوستدارم وچادربهسرمیکنمبهدودلیل⇩
✿اولاینکهمادریدارمکهدوستشدارمو چوندوستشدارماحترامواطاعتشرا واجبمیدانم
ناممادرمزهراستواوانسيهالحوراست
یعنیزیباترازحوربهشتواتفاقاچادرماز
زیباترینوبهترینبانویدوعالمبهمنبهارث رسیدهاست😌
پدریدارمکهصاحبالزمانمناستودل نازنینشباحجابمنشادمیشودوچهفرزند ناخلفیباشماگردلمولایمرابرنجانم🌱
✿دوماهمخودمهمهمسرمآنقدرزیبایی هایمراباارزشمیدانیمکهچوبحراجبهآن نزنیم!
دیدهایهرجاجنسارزانوحراجیگذاشته اندمردمارزانپسنددورشجمعشدهاند..
اینخاصیتجنسارزانوکمبهاست.
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
@emam_hasani_ha
─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
#داستان_کوتاه📚🌿
پیرزنی دو کوزهٔ آب داشت که آنها را
آویزان بر یک تیرک چوبی بر دوش
خود حمل می کرد.
یکی از کوزه ها ترك داشت و مقدارى از
آب آن به زمين مى ريخت، درصورتیکه
دیگری سالم بود و همیشه آب داخل آن
به طور کامل به مقصد می رسید.
به مدت طولانی هر روز این اتفاق تکرار
میشد و زن همیشه یک کوزه و نیم
آب به خانه می برد.
ولی کوزه شکسته از مشکلی که داشت
بسیار شرمگین بود که فقط می توانست
نیمی از وظیفه اش را انجام دهد.
پس از دوسال ، سرانجام کوزه شکسته
به ستوه آمد و با پیرزن سخن گفت.
پیرزن لبخندی زد و گفت:
"هیچ توجه کرده ای که گلهای زیبای
این جاده در سمت تو روییده اند
و نه در سمت کوزهٔ سالم؟"
اگر تو اینگونه نبودی این زیبايی ها
طروات بخش خانهٔ من نبود.
طی این دو سال این گلها را می چیدم
و با آنها خانه ام راتزیین میکردم...!!
٭٭هر یک از ما شکستگی خاص خود را
داریم ولی همین خصوصیات است که
زندگی ما را در کنار هم لذت بخش و
دلپذیر میکند.
باید در هر کسی خوبی هایش
را جستجو
کنیم و بیاموزیم.
پس به دنبال شکستگی ها نباش که همه
به گونه ای شکستگی داریم،
فقط نوع آن متفاوت است...!
#داستان_کوتاه📙🔗
شاگردی از عابدی پرسیـد:
تقـوا را برایم توصیف کـن
عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی چه میکنی⁉️
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم
عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن!
تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن❌
وهیچ گناهی را کوچک مشمارزیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.🍁
#داستان_کوتاه📙🔗
شاگردی از عابدی پرسیـد:
تقـوا را برایم توصیف کـن
عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود،
مجبور به گذر شدی چه میکنی⁉️
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و
با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم
عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن!
تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن❌
وهیچ گناهی را کوچک مشمارزیرا
کوهها با آن عظمت و بزرگی از
سنگهای کوچک درست شده اند.🍁
#داستان_کوتاه🌻📖
فرشته از خدا پرسید:
مردمانت مسجد می سازند...
نماز می خوانند...📿
چرا برایشان باران نمی فرستی؟🌧
خدا پاسخ داد:
گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای
بی سقف بازی می کند...🕊💔
تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند،
آسمان من سقف آنهاست...
پس اجازه بارش نمی دهم!
خدایا نانی ده که به ایمانی برسم ...
نه ایمانی که به نانی برسیم.☘️
اللهم عجل لولیک الفرج
#داستان_کوتاه🌻📖
فرشته از خدا پرسید:
مردمانت مسجد می سازند...
نماز می خوانند...📿
چرا برایشان باران نمی فرستی؟🌧
خدا پاسخ داد:
گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای
بی سقف بازی می کند...🕊💔
تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند،
آسمان من سقف آنهاست...
پس اجازه بارش نمی دهم!
خدایا نانی ده که به ایمانی برسم ...
نه ایمانی که به نانی برسیم.☘️
الّٰلهُمَعَجِلِوَلیڪالفَرج