eitaa logo
برای‌ امام‌ زمانم‌ چه‌ کنم‌ ؟
5.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
86 فایل
🕊برای‌امام‌زمانم‌چه‌کنم؟🕊 کپےباذکړپنج‌صلوات‌بہ‌نیت‌فرج بہ‌شرطِ‌کپے‌آزادبودنِ‌کانالتون لفت‌نده‌رفیق،اینجا‌مهمونه‌آقایی💞 لینک‌ناشناسمون https://harfeto.timefriend.net/16764343715196 @emamamm مدیر @boshra_1 http://eitaa.com/joinchat/2734358548Caf1aa11a1d
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Karimi-Shab1Moharram1392[01].mp3
10.3M
🎧 🎙حاج محمود کریمی ♨️مناجات با امام زمان عجل الله؛ 💢قربون چشم خیس بارونت آقا! @shia_khone
برای امام زمانم چه کنم؟ قربون چشم خیس بارونت آقا میمیرم با دیدن پلک محزونت آقا شال سیاه پرچم ماه غم سینه ی پر درد من خیمه ی محرم میدونم که ماتم داری میدونم که گرفتاری منو تنها مگذاری آقام آقام آقام....😭😭 بی تو میمیرم ای لیلای صحرا گرد سخته بی تو زندگی ای جان زهرا برگرد رشته عشق مستانه میبرم آخر یه روزی آقا من به دردت میخورم کی به درد امام زمان میخوری همین روزا که گریونی برات میشم یه قربونی با چشمای بارونی آقام آقام ای آقام 😭 شد ماه گریه مولا گریونه امشب روضه ی عالم شده امون از دل زینب ناله ی زهرا، غریب مادر شده ماه سینه زنهای ارباب بی سر شده فدای لبهای تارت فدای طفل گهوارت دخترهای آوارت کوفه نامرده کوفی بی آه و درده کوفه بدقولی کرده ایکاش آقام برگرده میترسم آقام از پای پرآبله تیرهای سه شعبه رو دیدم دست حرمله دلم خون دلم خون پریشون پریشون مسلم روضه میخونه کوفه نیا حسین جان کوفه وفا نداره کوفی بی مروت شرم وحیا نداره روضه امام حسین در شبهای قدر و شبهای از دست ندید @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کدام بی‌وفاتریم؟ علی ۲۵ سال خانه‌نشین شد، مهدی ۱۱۸۲ سال! واقعا کوفیان بی‌وفاتر بودند؟!! 💚 🖤 @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 🎬 ـ دعای جوشن کبیر ، ـ صد رکعت نماز ، ـ ناله‌ و عبادت تا خودِ صبح ... 💥 تو را از جهنم رها نخواهد کرد؛ تا وقتی که .... 📥 لینک پخش و دانلود با کیفیت‌های مختلف👇 🔸 aparat.com/v/y4KQR 🔹 youtu.be/_m-VnkZFp18 @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210505-WA0052.mp3
1.82M
برای امام زمانم چه کنم؟ دستورالعملی مخصوص امشب از استاد فاطمی‌نیا. این دستورالعمل را نه در مفاتیح، پیدا می‌کنید و نه احتمالا در هیچ کتاب دیگری. ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ همیشه بخوانید یک سری توش هست یک واقعه، یک قل هوالله، هفت مرتبه یا الله هرچی از خدا میخواهید بخواهید @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ این کلیپ تولید محتوای خود کانال هست لطفا تا میتونید نشر بدید. امشب برای آقا خیلی دعا کنید یا علی @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ از اینکه بی وفایم خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم خیلی دلم گرفته 😭😭😭😭😭😭😭 بنی فاطمه @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ رو شونه هام بار گناه آوردم یه کوله بار اشتباه آوردم کسی به دادم نرسید خدایا بازم به لطف تو پناه آوردم برس به داد من 😭😭😭😭😭😭😭 @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ امام صادق علیه السلام فرمودند: ✨آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می شود. 📚وسائل الشیعه، ج ٧ص ٢٥٨ ح ٨ 👈حالا كه صفر شد حسابمان، 👈حالا كه همه چيز از اول حساب مى شود مى خواهم سالنامه ام پر شود از خدمت به شما و روشنى نام زيبايتان 🌺مهدی جان🌺 @emamamm
[•🕊✨•] . یك‌عمردنبال‌رفیق‌گشتم اماهیچ...🥀 تااینکھ‌در«جوشن‌کبیر» پیداش‌کردم! "یارفیقَ‌مَن‌لارفیقَ‌لَھ" واینجابودکھ‌تازھ‌فھمیدم یھ‌رفیق‌دارم!...💛 کھ‌اسمش‌"خداست" {❀} @modafe_heejab
⛔ *خانم هایی که از ظاهر زیبا برخوردارند یا با ظاهری زیبا (و آرایش و کم حجاب⛔)به خیابان می آیند,این داستان عجیب را حتماً بخوانند و برای دیگران بفرستند* 👇👇👇 ⭕ *هنوز جای تاوَل ها روی مچ دستم باقیست*❗ 🛑خاطره ای عجیب از راویِ کتاب سه دقیقه در قیامت ✔️(این خاطره، در ویرایشِ جدید به کتاب اضافه شده است) 📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته . بارها در جلسات و يا در برخورد با برخي دوستان، اين كتاب به من هديه داده ميشد! آنها من را كه راوي كتاب بودم نمي شناختند و من از اينكه اين كتاب در زندگي معنوي مردم موثر بوده بسيار خوشحال بودم. ✍️ *اصل داستان* يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم . يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد. ✴️بي مقدمه سلام كرد و گفت:ميخواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟ گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود. اين خانم يكي از كتاب ها را برداشت و مشغول خواندن شد. بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟ گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد. تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم . خيلي تشكر كرد و پياده شد . ✴️من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ... چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم . ✳️همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد! توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهراً او خوب مرا ميشناخت! شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير. گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه اي با شما كار دارم. گفتم: بله، حال شما خوبه؟ رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبود كه يك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود . ✴️ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم. گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟ ميخواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد . گفتم: بله بفرماييد، در خدمتم. ✳️گفت: خدا رو شكر، خيلي جستجو كردم. از مطالب كتاب و از مسيري كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار ميكنيد. از همکارانتان پيگيري کردم، الآن هم يكي دو ساعته توي خيابان ايستاده و منتظر شما هستم. گفتم: با من چه كار داريد؟ گفت: اين كتاب، روال زندگي ام را به هم ريخت. خيلي مرا در موضوع معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزي اين دوران جواني من هم تمام خواهد شد و من هم پير ميشوم و خواهم رفت. جواب خداوند را چه بدهم؟! درسته که مسائل ديني رو رعايت نمي كردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شده‌ام . يك هفته بعد از خواندن اين كتاب، خيلي در تنهايي خودم فكر كردم. تصميم جدي گرفتم كه توبه كامل كنم . ❇️من نميتوانم گناهانم را بگويم، اما واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهاي گذشته‌ام را ترك كنم. درست همان روز كه تصميم گرفتم ،تصادف وحشتناكي صورت گرفت و من مرگ را به چشم خود ديدم! من كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، اما مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيبايي ها را نديدم! ✴️دو ملك مرا گرفتند تا به سوي عذاب ببرند، هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتي دستبندي به من زدند كه شعله ور بود. اما يكباره داد زدم: من كه امروز توبه كردم. من واقعاً نيت كردم كه كارهاي گذشته را تكرار نكنم. ✴️يكي از دو مأموري كه در كنارم بود گفت: بله، از شما قبول ميكنيم، شما واقعاً توبه كردي و خدا توبه پذير است. تمام كارهاي زشت شما پاك شده، اما حق الناس را چه ميكني؟ گفتم: من با تمام بدي ها خيلي مراقب بودم كه حق كسي را در زندگي ام وارد نكنم . حتي در محل كار، بيشتر مي ماندم تا مشكلي نباشد. تمام بيماران از من راضي هستند و... ❇️آن فرشته گفت: بله، درست ميگويي، اما هزار و صد نفر از مردان هستند كه به آنها در زمينه حق الناس بدهكار هستي! 🩸وقتي تعجب مرا ديد، ادامه داد: ... @modafe_heejab