👆👆👆
💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت2⃣
در داخل شهر قدم مى زنيم، تو از #زيبايى اين #شهر تعجّب كرده اى!
اينجا #عروس شهرهاى #دنياست و مى دانم دوست دارى از #تاريخ اين شهر باخبر شوى.
الآن #عبّاسيان بر جهان #اسلام حكومت مى كنند.
آنها در ابتدا به اسم انتقام گرفتن از قاتلان #امام_حسين(ع) قيام كردند و حكومت #اُمويان را سرنگون ساختند; امّا وقتى #شيرينى حكومت را چشيدند، بزرگ ترين ستم ها را به #امامان نمودند.
حتماً شنيده اى كه "هارون"، خليفه عبّاسى، #امام_كاظم(ع) را سال ها در #بغداد زندانى كرد و سرانجام آن حضرت را #شهيد كرد.
وقتى "مأمون" به خلافت رسيد پايتخت خود را به #خراسان انتقال داد و #امام_رضا(ع) را مجبور كرد تا
#ولايت_عهدى را قبول كند و آن حضرت را مظلومانه به #شهادت رسانيد.
#امام_جواد(ع) هم به دست يكى ديگر از خلفاى عباسى به #شهادت رسيد.
وقتى حكومت به دست "متوكّل" رسيد پايتخت خود را به #سامرّا منتقل كرد و #امام_هادى(ع) را از مدينه به اين شهر آورد.
الآن #امام_هادى(ع) همراه با تنها فرزندش، #حسن_عسكرى(ع) در اين #شهر زندگى مى كنند...
#ادامه_دارد...
@emamamm
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت3⃣
البته فكر نكنى كه #امام_هادى(ع) اين #شهر را براى زندگى انتخاب كرده است، بلكه حكومت #عبّاسيان او را مجبور به اين كار ساخته است.
وقتى به #مردم نگاه مى كنى مى بينى كه بيشتر آنها #تُرك هستند.
تعجّب مى كنى، اينجا كشورى #عربى است، پس اين همه #تُرك اينجا
چه مى كنند❓
خوب است از آن #پيرمرد كه آنجا ايستاده است اين #سؤال را بپرسيم:
ــ پدر جان! چرا در اين شهر اين همه #تُرك زندگى مى كنند❓
ــ مگر نمى دانى اصلاً اين #شهر براى آنها ساخته شده است❗️
ــ نه، ما خبر نداريم.
ــ مأمون در #حكومت خود به #ايرانى ها خيلى بها مى داد; امّا آنها به
#اهل_بيت(ع) علاقه زيادى نشان مى دادند و همين باعث مشكلات زيادى در نهادهاى #حكومتى مى شد;
براى همين بعد از #مأمون، عبّاسيان تصميم گرفتند از #ترك هاى كشور #تركيه ـ كه بيشتر آنها #سُنى_مذهب بودند - استفاده كنند.
آنها سربازان #تُرك را استخدام كردند و به #بغداد آوردند.
ــ اگر اين #تُرك ها به #بغداد آورده شدند پس چرا حالا در #سامّرا هستند❓
ــ شهر #بغداد گنجايش اين همه #جمعيّت را نداشت.
در ضمن #ترك ها در اين شهر به #مال و #ناموس مردم رحم نمى كردند😰
#عبّاسيان ديدند كه اگر اين وضع ادامه پيدا كند مردم #شورش خواهند كرد.
براى همين آنها شهر #سامرّا را ساختند و نيروى #نظامى خود را ـ كه همان #ترك ها بودند - به #سامرّا منتقل كردند و سپس خودِ #عبّاسيان هم به اينجا آمدند.
#ادامه_دارد...
@emamamm
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت5⃣
ــ آقاى #نويسنده! چقدر مرا در اين #شهر راه مى برى؟
ــ حوصله كن، #عزيزم!
ــ من مى خواهم به خانه #امام_هادى(ع) بروم، ساعتى است كه مرا در اين #شهر مى چرخانى.
ــ اينجا يك شهر #نظامى است، ما به راحتى نمى توانيم به خانه #امام برويم. #خطر دارد، مى فهمى!
#خطر كشته شدن!
تو از شنيدن اين #سخن من
تعجّب مى كنى.
#عبّاسيان هر گونه رفت و آمد به خانه #امام را بازرسى مى كنند، آنها #امام_هادى_ع و #امام_حسن_عسكرى(ع) را در شرايط بسيار #سختى قرار داده اند.
@emamamm
✨💟الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج💟✨
👆👆👆
#آخرین_عروس 🎀
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت7⃣3⃣
#امام نامه اى را با كيسه اى به من داد و گفت در اين كيسه 220 سكّه #طلاست و به من دستور داد تا به #بغداد بروم.
او نشانه هاى #كنيزى را به من داد و من بايد آن كنيز را خريدارى كنم.
با شنيدن اين سخن مقدارى به فكر فرو مى روم.
امام و خريدن كنيز!
آخر من چگونه براى #جوانان بنويسم كه #امام مى خواهد كنيزى براى خود بخرد.
در اين كار چه افتخارى وجود دارد؟
چرا امام به #بِشر گفت كه اين مأموريّت براى تو افتخارى هميشگى خواهد داشت؟
در همين فكرها هستم كه صداى #بِشر مرا به خود مى آورد:
به چه فكر مى كنى؟ مگر نمى دانى #امام_هادى(ع) مى خواهد براى پسرش همسر مناسبى انتخاب كند؟
ـيعنى #امام_حسن_عسكرى(ع) تا به حال ازدواج نكرده است؟
نه، مگر هر #دخترى لياقت دارد همسر آن حضرت بشود؟
يعنى اين كنيزى كه شما براى خريدنش مى رويد قرار است همسر #امام_عسكرى(ع) بشود؟
ــ آرى، درست است او امروز كنيز است; امّا در واقع #ملكه هستى خواهد شد.
من ديگر جواب #سؤال خود را يافته ام. به راستى كه اين مأموريّت، مايه افتخار است.
#ادامه_دارد...
@emamamm
👆👆👆
💞#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت8⃣3⃣
اكنون نگاهى به تو مى كنم. تو ديگر خسته نيستى. مى دانم مى خواهى تا همراه بِشر بروى.
ما به سوى #بغداد مى رويم...
فاصله سامرّا تا #بغداد حدود 120 كيلومتر است و ما مى توانيم اين مسافت را با اسب، دو روزه طى كنيم.
شب را در ميان راه اتراق كرده و صبح زود حركت مى كنيم. در مسيرِ راه #بِشر به ما مى گويد:
فكر مىكنم اين #كنيزى كه ما به دنبال او هستيم اهل #روم باشد.
چطور مگر؟
آخر #امام_هادى(ع) نامه اى را به من داد تا به آن #كنيز بدهم اين نامه به خط رومى نوشته شده است.
عجب!
تو نگاهى به من مى كنى. ديگر يقين دارى اين #كنيزى كه ما در جستجوى او هستيم همان #مليكا است. همان بانويى كه دختر قيصر #روم است و...
ما بايد قبل از #غروب آفتاب به بغداد برسيم و گرنه دروازه هاى شهر بسته خواهد شد. پس به سرعت پيش مى تازيم.
موقع غروب آفتاب مى رسيم. چه شهر بزرگى!
#بغداد پايتخت فرهنگى جهان #اسلام است. در اين شهر، #شيعيان زيادى زندگى مى كنند.
#بِشر دوستان زيادى در اين شهر دارد. به خانه يكى از آنها میرويم.
صبح زود از خواب بيدار مى شوم.
#بِشر هنوز خواب است:
چقدر مى خوابى، بلند شو! مگر يادت رفته است كه بايد #مأموريّت خود را انجام بدهى❓
#ادامه_دارد...
@emamamm
👆👆👆
#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت9⃣3⃣
هنوز وقتش نشده است. امروز سه شنبه است; ما بايد تا روز #جمعه صبر كنيم.
چرا روز #جمعه؟
#امام_هادى(ع) همه جزئيّات را به من گفته است.
روز #جمعه كشتى كنيزان از رود دجله به بغداد مى رسد. عجله نكن!
دجله رود پر آبى است كه از مركز شهر مى گذرد، از شمال #بغداد وارد مى شود و از جنوب اين #شهر خارج مى شود. كشتى هاى كوچك در آن رفت و آمد دارند
اكنون مليكا در راه #بغداد است. خوشا به حال او! همه زنان دنيا بايد به او حسرت بخورند.
درست است كه الآن اسير است; امّا به زودى همه #فرشتگان اسير نگاه او خواهند شد.
بايد صبر كنيم تا روز #جمعه فرا رسد
چند روز مى گذرد، همراه با بِشر به كنار رود #دجله مى رويم.
چند كشتى از راه مى رسند، كنيزهاى رومى را از #كشتى پياده مىكنند آنها در آخرين جنگ روم اسير شده اند
كنيزان را در كنار رود #دجله مى نشانند. چند نفر مأمور فروش آنها هستند.
ما چگونه مى توانيم در ميان اين همه كنيز، #مليكا را پيدا كنيم؟
#بِشر رو به من مى كند و مى گويد: اين قدر عجله نكن! همه چيز درست مىشود
بِشر به سوى يكى از #مأموران مى رود. از او سؤال مى كند
آيا شما آقاى #نَحّاس را مى شناسى؟
آرى، آنجا را نگاه كن!
آن مرد قد بلند كه آنجا ايستاده است، نَحّاس است
ما به سوى او مى رويم. او مسئول فروش گروهى از #كنيزان است
بِشر از ما مى خواهد تا گوشه اى زير سايه بنشينيم. ساعتى مى گذرد، كنيزان يكى پس از ديگرى فروخته مى شوند. فقط چند كنيز ديگر مانده اند. يكى از آنها صورتش را با پارچه اى پوشانده است.
يك نفر به اين سو مى آيد، مثل اينكه يكى از تاجران #بغداد است كه هوس خريدن كنيز كرده است
مرد تاجر رو به نحّاس مى كند و مى گويد:
من آن كنيز را مى خواهم بخرم!
براى خريدن آن چقدر پول مى دهى؟
سيصد سكّه #طلا!
باشد، قبول است، سكّه هاى طلايت را بده تا بشمارم
بيا اين هم سه كيسه طلا! در هر كيسه، صد سكّه طلاست.
صدايى به گوش مى رسد: آهاى مردِ #عرب! اگر سليمانِ زمان هم باشى به كنيزى تو در نمى آيم.
پول خود را بيهوده خرج نكن! به سراغ #كنيز ديگر برو
نحّاس تعجّب مى كند، اين كنيز رومى به #عربى هم سخن مى گويد.
#ادامه_دارد
@emamamm
👆👆👆
#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت2⃣4⃣
بِشر نامه اى را كه #امام_هادى(ع) به او داده بود در دست دارد، با احترام جلو مى رود و نامه را به #بانو مى دهد و مى گويد: بانوى من! اين نامه براى شماست.
#نرجس نامه را مى گيرد و شروع به خواندن مى كند. نامه به زبان رومى نوشته شده است. هيچ كس از مضمون آن خبر ندارد. #نرجس نامه را مى خواند و اشك مى ريزد.
چه شورى در دل بانو به پا شده است؟ خدا مى داند.
اكنون او پيامى از دوست ديده است، آن هم نه در خواب، بلكه در #بيدارى!
#نحّاس رو به #بانو مى كند و مى گويد: تو را به اين پيرمرد بفروشم؟ نرجس رضايت مى دهد، #پيرمرد سكّه هاى طلا را به نحّاس مى دهد.
#نرجس برمى خيزد و همراه بِشر حركت مى كند.
او نامه #امام را بارها بر چشم مى كشد و گريه مى كند. گويى كه عاشقى پس از سال ها، نشانى از #محبوب خود يافته است.
نرجس آرام و قرار ندارد، عطر #بهشت را از آن نامه استشمام مى كند.
ما بايد هر چه زودتر به سوى #سامرّا حركت كنيم...
به شهر #سامرّا مى رسيم، نزديك غروب است. وارد شهر مى شويم.
حتماً يادت هست كه رفتن به خانه #امام_هادى(ع) جرم است!
ما بايد به خانه #بِشر رفته و در فرصت مناسبى خود را به خانه #امام برسانيم.
#امشب هوا خيلى تاريك است و ما مى توانيم از تاريكى شب استفاده كنيم. نيمه شب كه شد، آماده حركت مى شويم.
#بِشر از ما مى خواهد كه خيلى مواظب باشيم و بدون هيچ سر و صدايى حركت كنيم.
وارد محلّه #عسكر مى شويم و نزديك خانه امام مى ايستيم.
تو باور نمى كنى لحظاتى ديگر به ديدار #امام خواهى رسيد. اشكت جارى مى شود.
صدايى به گوش مى رسد: خوش آمديد!
بِشر وارد خانه مى شود، زانوهاى نرجس مى لرزد، بوى گل #محمّدى به مشامش مى رسد. اينجا بهشت #نرجس است. اشك در چشمان او حلقه زده است .
#امام_هادی (ع) به استقبال او می آید.
#نرجس سلام می کند و جواب می شنود.
#ادامه_دارد...
@emamamm
🌹صلوات خاصه امام هادی علیهالسلام
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُوراً يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلَالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَمَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.»
📚زادالمعاد، ص٣١٢
#امام_هادی #صلوات الله علیه
🍃🌹
#ولادت_امام_هادی
@emamamm