#پیشواز_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شور
#زمینه
#فوق_زیبا
#مقتل
#احساسی
#لطمه_زنی
توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…
توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…
دلاروُ بی بی، به اینجا خونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…
رو دلها، داغ و غمی بنشونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…
{توو راهِ درمونِ هر درمونده، یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…
داره صدایِ مادری میاد… بی یار وُ حبیبه… بی یار وُ شکیبه… بی یار وُ حبیبه… آخ! حسین غریبه…
آی! اهلِ عالم! داره یواش یواش، خودِ بی بی؛ سینه زناشوُ، گریه کناشوُ، جمع می کنه برا محرم…
داره صدایِ مادری میاد… بی یار وُ حبیبه… بی یار وُ شکیبه… بی یار وُ حبیبه… آخ! حسین غریبه…
آی! اهلِ عالم! داره یواش یواش، خودِ بی بی؛ سینه زناشوُ، گریه کناشوُ، جمع می کنه برا محرم…
مادرش؛ با دلی پرپر، یک نگاه کرده به نوکر…
جون میدم! وقتی می خونه: یا حسین؛ غریبِ مادر… یا حسین؛ غریبِ مادر
یا حسین؛ غریبِ مادر… یا حسین؛ غریبِ مادر… یا حسین؛ غریبِ مادر…
می شم آماده، می شم دلداده؛ خدا رو شکر؛ خدا حسینوُ به ما داده…
خدا رو شکر!
می شم دلداده، می شم آماده؛ خدا رو شکر؛ خدا حسینوُ به ما داده…
جوونیم، نذرِ یه آقازاده… دلم یادِ شبِ هشتِ دهه، مونده
یادِ شبِ هشتم… پیش امامِ هشتم… واویلا!
تمومِ لشکر، جلوش ایستاده… پدر بر روی نعشِ پسرش، اُفتاده…
همه می خندن؛ به اشکِ آقا… آقا گریونه؛ یه لشکر، شاده!
غیرتیا! غیرتیــــا!
یه خواهری زِ خیمه ها میاد؛ میگه: برادر! قربونِ تو، خواهر…
پاشو جونِ مادر، تا بریم به خیمه.. دارن همه، هل هله می کنن!
پاشو عزیزم! این پیکرو الان؛ با همه جوونا، می بَریم به خیمه…
بالایِ سرِ جوونی؛ بابایی شده، زمین گیر…
بعد تو؛ خاکِ دو عالم، بر این دنیای نفس گیر!
علی اکبر، گلِ لیلا…
🌺✨🌺✨🌺✨🌺
الســلام_علیــک_یا_اباعبــدالله_ع
خوشا راهی که پایانش حسین_ع است
خوشا پایی که در راه حسین_ع است
خوشا فردی که زوار حسین_ع است
خوشا مرگی که آغازش حسین_ع است
خوشا قلبی که آرامش حسین_ع است
خوشا چشمی که گریان_حسین_ع است
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
حاج احمد دلجو.mp3
3.85M
#حاج_احمد_دلجو
همهجا کربلاست ، همهجا نینواست
تو حسین منی، نور عین منی
تو خرامان برو، من تماشا کنم
کرده مستم علی، قد و بالای تو
به خدا بعد تو ، زندگی بیبهاست
همهجا کربلاست ، همهجا نینواست
تو حسین منی ، نور عین منی
وایِ من اکبرم ، اِرباً اِرباً شده
برده تاب و تبم ، پشت من تا شده
فاطمه؛ مادرم ، بهر او در عزاست
همهجا کربلاست ، همهجا نینواست
تو حسین منی ، نور عین منی
از لب نهر آب ، همه در پیچ و تاب
خون به لب تشنگی، کرده دلها کباب
ساقی تشنهلب غرق بحر تعب
شده نقش زمین کوه عشق و ادب
همهجا کربلاست، همهجا نینواست
توحسین منی ، نور عین منی
شده قحطی آب، کن عموجان شتاب
شد خزان گلشن پسر بوتراب
زینب بیپناه ، درغم و اشک و آه
میکند در خیال ، به برادر نگاه
همهجا کربلاست ، همهجا نینواست
تو حسین منی ، نور عین منی
شد بپا همهمه آید، این زمزمه
دشت کربُ بلا ، آمده فاطمه
حاج حسین محمودی.mp3
1.14M
از کیفیت پائین فایل
عذر خواهی میکنم
#حاج_حسین_محمودی
ای بخون غوطه ور،
تو حسین منی
پسر فاطمه ، نور عین منی (2)
یا حسین یا حسین ،
حسین حسین یا حسین
کی بُریده سرت ،
یا اَخا از بدن (2)
مانده بر روی خاک ،
پیکرت بی کفن (2)
یا حسین یا حسین ،
حسین حسین یا حسین
من فدای تو و ،
جسم عریان تو (2)
چه کُند خواهرِ ،
زارُ گریانِ تو (2)
یا حسین یا حسین ،
حسین حسین یا حسین
اشکِ خونین من از ، (حرف نون ساکن)
دیده جاری کنم (2)
بر تو ای تشنه لب ،
سوگِواری کُنم (2)
یا حسین یا حسین ،
حسین حسین یا حسین
بدنت کربلا ،
سر پاکت کجاست(2)
بر سرِ نیزه یا ،
در تنور از جفاست (2)
یا حسین یا حسین ،
حسین حسین یا حسین
« سبک مرحوم حاج احمد دلجو»
.
۱۰
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
#شب_اول_محرم
#سینه_زنی
#زنجیر_زنی #زنجیرزنی
#حاج_رضا_یعقوبیان
من مسلمم و عبد(درگاه توام مولی)۲
بنما نظری بر من(ای نور دل زهرا)۲
من سفیر توام در شهر کوفه
بی تو بر لب گل غم زد شکوفه
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
با امر تو یا مولی(در کوفه منم مهمان)۲
از این همه نامردی(مولی شده ام حیران)۲
روز بیعت کرده با یوسف زهرا
شب که شد مسلم تو گشته تنها
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم دنیایی(بیعت ز تو بگسستند)۲
از راه ستم مولی(دستان مرا بستند)۲
زین مصیبت حسین خون شد دل من
زد شرر ظلم شان بر حاصل من
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم بی ایمان(دارند همگی نیرنگ)۲
این رسم پذیرایی است(مهمان بزنند با سنگ)۲
زین همه ظلم و کینه جان بر لبم
وقت جان دادنم یاد زینبم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
تا لحظه ی آخر شد(من یاد تو افتادم)۲
نامت به لبم بود و(در راه تو جان دادم)۲
مهر و حب تو گردیده گنهم
بام دارالعماره قتلگهم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
.
۱۱
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
#زمزمه #زنجیر_زنی
#شب_اول_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
من مسلمم سفیر،توام به شهر کوفه
زده به روی لب هام،غنچه ی غم شکوفه
کوفه میا حسین جان۴
مهمان نوازی از من،از بهر کوفه ننگ است
مهمان که از ره آید،پذیرایی به سنگ است
کوفه میا حسین جان۴
از تو همه گسستند،دست مرا ببستند
موقع خوردن آب،دندان من شکستند
کوفه میا حسین جان۴
مهر و محبت تو،شد گنهم حسین جان
دارالعماره گشته،قتلگهم حسین جان
کوفه میا حسین جان۴
بس کوفیان پلیدند،غربت من بدیدند
بر روی بام قصرش،سر مرا بریدند
کوفه میا حسین جان۴
در راه تو حسین جان،من اولین شهیدم
با دادن سر خود،عشقت به جان خریدم
کوفه میا حسین جان۴
میا که می رسد جان،بر لب تو حسین جان
قامت خمیده گردد،زینب تو حسین جان
کوفه میا حسین جان۴
.
در این بخش قریب به صد اصطلاح که در جمع مداحان اهل بیت(علیهم السلام) زبانزد است و می توان از آن به عنوان «فرهنگ مداحی» یاد کرد، نقل می شود. ذکر این نکات نیز ضروری است که:
1. برخی از این اصطلاحات مربوط به فنّ مداحی است:
2. برخی از اصطلاحات، تکیه کلام بسیاری از مداحان است و به فن مداحی ارتباط ندارد.
3. تعدادی از این اصطلاحات ممکن است در برخی جوامع مداحی به کار نرود بنابراین جمع آوری تمامی اصطلاحات مداحی در یک مجموعه، جهت انتقال فرهنگ مداحی به همه ی جوامع مداحی، ضروری به نظر می رسید.
(از همه ی عزیزانی که با اصطلاحات، دیگری به جز آنچه در این بخش آمده آشنا هستند، انتظار می رود جهت تکمیل این مجموعه، نویسنده را یاری فرمایند(
* * *
اداره کردن: کنایه از کنترل مجلس و ارائه ی برنامه ی مطلوب است.
ادبیات: اصطلاحی کلّی ست که شامل تمام مباحث شعری می شود که به کار مداحی می آید.
اهل بیتی: کنایه از شخصی است که عاشق و دوستدار اهل بیت است.
اهل گریه: کنایه از افرادی ست که با محافل مذهبی آشنایند، مرثیه خوانی مداح را تحویل می گیرند و چشم گریانی در عزای اهل بیت(علیهم السلام) دارند.
اهل منبر: کنایه از اشخاصی است که پای منبر وعظ می نشینند و اهل بصارت و آگاهی اند.
بانی: به شخصی گفته می شود که خرج برنامه عزاداری یا جشن را به عهده ی گرفته یا مجلس را برپا کرده است.
بند: اصطلاحی ست که هم در «نوحه» و هم در قالب های «ترجیع بند» و «ترکیب بند» به کار می رود.
بیت: هر دو مصراع شعری را یک بیت می نامند.
پاکت: کنایه از مبلغی است که به عنوان «تبرّک» به مداح داده می شود.
پامنبری: به کسانی گفته می شود که در پای منبر وعظ و برنامه ی مداحی به عنوان مستمع، می نشینند.
پامنبری خوانی: به برنامه ای گفته می شود که میان دو منبر وعظ، توسط مداح، اجرا می شود.
پل سازی: پل زدن به مرثیه ی مداح قبلی با شگردهای خاص. آن گاه که مداحی بفرض از حضرت زهرا خوانده است، مداح دیگری پس از او به نوعی مرثیه او را ادامه دهد و ذهن مستمع را به فضای دیگری ببرد؛ مثلاً بگوید: «من خانم دیگری می شناسم که کتک خورد او هم مثل زهرا(س) پدرش را صدا زد، اما او سه سال بیشتر نداشت.
پیاده کردن: این اصطلاح - به کنایه - به مفهوم اجرا کردن برنامه، خواندن یک شعر یا مرثیه، به کار می رود.
پیر غلام: کنایه از شخصی که در بارگاه اهل بیت، سالها افتخار نوکری داشته و در این راه به پیری رسیده است.
پیش کسوت: شخصی که در کار مداحی، از دیگران پیشتر است و در این کار، تجربه فراوانی اندوخته است.
تاریخ: مجموعه ای از حوادث و ماجراهایی که، توسط مداح به شیوه های مختلف در کار مداحی روایت می شود. این شیوه را؛ مداح، با تکیه بر مطالعه ی کتابهای تاریخی، مقاتل و... اجرا می کند.
تکیه: اصطلاحاً به محلی - غیر از مسجد - گفته می شود که در آن برنامه های جشن یا عزای اهل بیت(علیهم السلام) برگزار می شود.
تک زدن: اصطلاحی ست در سینه زنی، که در آن حرکات دست ها به هنگام سینه زدن، آرام و با فاصله است.
تند زدن: اصطلاحی ست در سینه زنی، که در آن در پایان مجلس، آهنگ سینه زنی، تند شده، حرکات دست ها سریع می شود.
ثلاث: اصطلاحی است در سینه زنی که در آن، میان هر سه بار سینه زدن به صورت ممتد، یک مکث کوتاه وجود دارد.
چاووش خوان: کسی است که شعری را به لحن و آواز مناسب در جمعی می خواند و خبر از آمدن زائر می دهد.
حسینیه: به محلی - غیر از مسجد - گفته می شود که در آن برنامه های جشن یا عزای اهل بیت(علیهم السلام) برگزار می شود.
خط: اصطلاح غلطی ست که برخی مداحان به جای اصطلاح ادبی «بیت» به کار می برند. مثلاً می گویند: «چند خط، شعر خواندم!»
خون گریه کردن: کنایه از حُزن شدید و گریه فراوان.
دستگاه خوان: مقصود، مداحی است که دستگاههای موسیقی و ردیف های آوازی را می شناسد و آن را در مداحی به کار می برد.
دسته: گروهی از عزاداران که با هم، شعر یا نوحه ی خاصی را زمزمه می کنند.
دعای مجلس: دعا کردن در پایان برنامه ی و ختم عزاداری، که معمولاً توسط مداح پیش کسوت، انجام می شود.
دعوت داشتن: مقصود، دعوت شدن مداح به جلسه، جهت اجرای برنامه است.
دم: مقصود همان نوحه یا سرود است و قسمتی از آن، که توسط مستمعان، به تکرار گفته می شود. این کار بعد از برنامه مرثیه خوانی مداح، اجرا می شود.
دهه: منظور، ده روز برنامه عزاداری که یک مداح جهت انجام وظیفه، دعوت می شود.
ذاکر: کسی که به ذکر مناقب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد.
ذکر: نام دیگر «نوحه» است که معمولاً در پایان برنامه مرثیه خوانی، ارائه می شود.
ذکر آخر: مقصود بند آخر «نوحه» است؛ معمولاً این اصطلاح را مداحان در اواخر نوحه خوانی به کار می برند.
رثا: اصطلاحی است ادبی و به معنی «سوگ» و «عزا» است مثلاً گفته می شود: «در رثای امام علی(علیه السلام) شعری بخوان!»
رَجَز: شعارهای حماسی که در جنگ، توسط مبارزان خوان
ده می شده است. گاه این رجزها در شعرها و برنامه های مداحی هم خوانده می شود؛ مثلاً این رجز معروف حضرت ابالفضل علیه السلام:
واللَّهِ ان قطعتموا یمینی </P>
انّی اُحامی ابداً عن دینی...
ردیف خوانی: مقصود، اجرای برنامه مداحی با استفاده از دستگاه های موسیقی و ردیف های آوازی است.
رو به قبله کردن: کنایه از سلام دادن و تمام کردن مجلس است.
روضه: غلط مصطلحی ست که به جای واژه «مرثیه» به کار می رود.
روضه خوان: کنایه از مرثیه خوان است. از گذشته، که واعظان از روی کتاب «روضَه الشهدا» مرثیه می خوانده اند تا امروز، این اصطلاح مرسوم شده است.
زبان حال: سخنانی که مداح یا واعظ، با تکیه بر تاریخ و سیره ی اهل بیت(علیهم السلام) به ایشان نسبت می دهد.
زبان قال: سخنانی که از قول اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده و در تاریخ - به صورت مستند - آمده است.
زمزمه: نوحه و ناله مستمع به همراه مداح است این حرکت، باعث ایجاد شور و هیجان در محفل عزاداری و پررونق شدن برنامه مداح می شود.
زمزمه خوانی: تکرار یک بیت یا یک بند نوحه، توسط مستمعان یا مداح به صورت آرام.
زمینه خوانی: خواندن اشعاری در سینه زنی، به طوری که آهنگ سینه زنی به صورت سنگین و با فاصله باشد.
زنجیر زنی: زنجیر زدن عزاداران در هنگام مداحی. معمولاً این حرکت در دسته های عزاداری اجرا می شود.
زیارت خوانی: مقصود، خواندن یکی از زیارت ها مثل «وارث»، «عاشورا» و... می باشد که مداح، لازم است در خواندن آنها تسلّط و با مضامین آن آشنایی داشته باشد.
سبْک: در فن مداحی، مقصود «آهنگ» و «شیوه» خواندن مرثیه یا نوحه است.
سرود: به شعرهایی گفته می شود که قالب آن مانند نوحه اما مضمون آن شاد است و مداح، آن را در مجالس شادی می خواند.
سفره: تعبیری است که مداحان جهت تفاخر به کار می برند. مثلاً: «ما مهمان سفره ی اهل بیت هستیم» و گاه نیز مقصود، سفره ی اطعامی است که پس از پایان عزاداری، گسترده می شود و به سفره ی اهل بیت(علیهم السلام) تعبیر می شود.
سنگین: آن گاه که مداح، شعر را با آهنگ کشدار، بخواند به نحوی که حالت سینه زنی، ممتد و با فاصله باشد، اصطلاحاً «سنگین» گفته می شود.
سه ضرب: سینه زدن عزاداران، به حالتی که میان هر سه بار سینه زدن به صورت ممتد، یک مکث کوتاه باشد.
سینه زنی: شیوه مرسومی در عزاداری ست. اهل مجلس پس از شنیدن مرثیه، به حالت ایستاده یا نشسته، متناسب و همراه با نوحه یا شعرخوانی مداح، با دست بر سینه می کوبند.
شاه بیت: زیباترین و برجسته ترین بیت در یک قالب شعری، شاه بیت نامیده می شود.
شعر: یکی از ابزارهای فن مداحی است. البته این اصطلاح، توسط برخی مداحان، به صورت کلی به جای نام هر قالب شعری به کار می رود. مثلاً به غلط گفته می شود: «چند تا شعر خواندم».
شور زدن: حالت عزاداری با زمزمه و بر سر و سینه زدن، به صورت ممتد و بی فاصله است. معمولاً این شیوه، در اواخر برنامه مداحی و با هدایت مداح، صورت می گیرد.
عاشقان: اصطلاحی است که معمولاً از طرف مداح و منبری به عزاداران و اهل مجلس اطلاق می شود. این اصطلاح معمولاً زینت بخش نام هیئات عزاداری یا جلسات آموزشی مداحی نیز می باشد. واژه هایی دیگر مثل «محبّان»، «عشاق» و... نیز به همین منظور به کار می رود.
عبای مداحی: رسم است که مداحان در جلسات آموزشی، هنگام اجرای برنامه، عبایی بر دوش می افکنند و مداحی می کنند، هم چنین مداحان، هنگام اجرا در هیئات و مجالس مذهبی آن را بر دوش می اندازند تا متانت و وزانت ایشان دوچندان شود.
عزاخانه: کنایه از مجلس و محفل عزاداری است.
عزادار: به افرادی که به مجلس عزاداری آمده و سوگوارند، اطلاق می شود.
عشق: اظهار محبت و علاقه به اهل بیت(علیهم السلام) است. این واژه در برنامه های مداحی، پرکاربرد است.
فرد: تک بیت از یک قالب شعری، که انتخاب و خوانده می شود، «فرد» نام دارد.
قصیده: یکی از قالب های شعری که مهم ترین ویژگی آن طولانی بودن ابیات است. معمولاً برخی مداحان، به غلط، هر شعری را که ابیاتی طولانی داشته باشد، قصیده می نامند!
قفل زدن: کنایه از بی شور و حال بودن مجلس است. آن گاه مجلس، برنامه مداحی را تحویل نگیرد و - به اصطلاح - گریه یا شوری نداشته باشد، مداح، می گوید: «انگار به مجلس، قفل زده اند!».
کسوت مداحی: مقصود، لباس مداحی است و کنایه از افتخار نوکری اهل بیت(علیهم السلام) است.
کمکی گرفتن: آن گاه که گروهی از یک هیأت عزاداری به هیأت دیگری برای عزاداری - به صورت گروهی - می روند، اصطلاحاً گفته می شود «کمکی» رفته اند.
کوچه واکردن: هنگامی که برنامه ی سینه زنی آغاز می شود، توسط میاندار مجلس و با اشاره ی مداح، عزاداران، صف هایی رو به روی هم تشکیل می دهند که اصطلاحاً «کوچه وا کردن» گفته می شود.
گریز زدن: نقطه ی اوج مرثیه خوانی مداح است که به صورت تطبیق و پیوند حادثه ای با حادثه کربلا، انجام می شود.
گریه گرفتن: امروزه، یکی از هدف های مداحی
هم چنین یکی از شیوه های محک زدن میزان موفقیت یک مداح در مداحی، گریاندن مستمع است. در میان بسیاری از مداحان، توان «گریه گرفتن» از اهل مجلس، نشان موفقیت مداح به حساب می آید!
گوشواره: در پایان هر بند نوحه، مصراعهای کوتاه یا بلندی است که بندها را به هم پیوند می دهد و زمینه ی ذهنی را در مستمع برای پاسخ دادن به ذکرِ نوحه آماده می کند. به آن مصراع ها، اصطلاحاً «گوشواره» گفته می شود.
لباس مداحی: از گذشته، رسم بوده است که مداحان، جهت تمایز از دیگر مردم، کت های بلندی می پوشیده اند و عبایی بر دوش می افکندند. پوشیدن این لباس، به مداح، وقار و متانت خاصی می بخشیده است. متأسفانه به این رسم، امروزه کمتر توجه می شود.
لق زدن: اصطلاحی ست در سینه زنی، آن هنگام که در سینه زنی میان عزاداران، هماهنگی وجود نداشته باشد، گفته می شود: «سینه زنی، لق می زند»
مجلس: همان محفل عزاداری است. مقصود مداحان از این اصطلاح، معمولاً «برنامه ی مداحی» است. مثلاً جمله «چند مجلس پیاده کردم» یعنی چند برنامه ی مداحی، اجرا کردم».
مجلس گردانی: کنایه از اداره مجلس عزاداری توسط مداح یا میانْ دار است.
مجلس گرفتن: این اصطلاح (یا: گرفتن مجلس) زمانی به کار می رود که برنامه مداحی بر روی مستمعان تأثیر بگذارد و شور و حال خاصی به مجلس بدهد.
مدّاح: صیغه مبالغه از واژه «مدح» است. اصطلاحاً به کسی گفته می شود که به کار مدح و منقبت اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد.
مرثیه خوانی: خواندن مراثی اهل بیت(علیهم السلام) با تکیه بر لحن و آهنگ مناسب، جهت تحریک عواطف مستمعان و آگاه کردن آنان با مصائب اهل بیت(علیهم السلام)
مصیبت خوانی: مقصود، همان مرثیه خوانی است. معمولاً مداحان با نقل تاریخ اهل بیت(علیهم السلام) مستمعان خود را با مصائب اهل بیت(علیهم السلام) آشنا می سازند.
مطلع: اصطلاحاً به بیت اول - که آغاز شعر است - گفته می شود.
مقتل: کنایه از کتابی است که مصائب اهل بیت(علیهم السلام) در آن بیان شده است.
مقطع: اصطلاحاً به بیت آخر شعر گفته می شود.
مناقب خوان: اصطلاحی قدیمی، که بر گروهی از مداحان اطلاق می شده است که به نقل مناقب و فضایل اهل بیت(علیهم السلام) می پرداخته اند.
منبری: مقصود سخنران یا واعظ مجلس است که بر منبر می نشیند و سخن می گوید.
میان دار: به شخصی اطلاق می شود که در اداره ی مجلس، مداح را یاری می کند.
میلادیه: شعری که مضمون شاد داشته باشد و مداح، آن را متناسب مجلس جشن میلاد یکی از ائمّه اطهار یا بزرگان دین، انتخاب کرده، می خواند.
نسخه: نوشته ای که مداح، هنگام خواندن، به دست می گیرد، نسخه نام دارد.
نمک مجلس: اصطلاحاً به معنای چاشنی یا جاذبه ی مجلس به کار می رود مثلاً گفته می شود: «نام امام حسین(علیه السلام) نمک مجلس است.
نَوّاح: کسی که در خواندن «نوحه» تجربه ی خاصی دارد و کارش نوحه خوانی یا نوحه سرایی است.
نوحه: یکی از قالب های پر کاربرد در مداحی است. نوحه معمولاً در اواخر برنامه ی مداحی و پس از مرثیه خوانی، عرضه می شود و در پر شور کردن مجلس و همراه نمودن مستمع با مداح، نقش فعالی دارد.
نوکر اهل بیت: کنایه از افرادی که از سرِ ارادت، در محافل مذهبی به شیوه های مختلف خدمت می کند.
واحد خوانی: رسم بوده که وقتی دسته عزاداری حرکت می کرده، مکان های بخصوصی متوقف می شده است و مداح در آن حال، شعری را با آهنگ خاصی می خوانده است مردم بدون آن که جواب دهند، سینه می زدند. به این برنامه در مداحی، واحد خوانی گفته می شده است.
واحد نُث: در واحد خوانی، گاه که سینه زن به شور می آید در آن حال، یک دست و دو دست بر سینه می زند، این حالت «نث» نام دارد.
واعظ: کسی که در مجلس اهل بیت به وعظ و ارشاد مردم می پردازد. اصطلاحات «سخنران»، «روضه خوان» نیز به همین مفهوم گاه به کار می رود.
واگردان: به بیت «ترجیع» در قالب «ترجیع بند»، واگردان نیز گفته می شود.
هیأتی: اصطلاحاً به افرادی گفته می شود که اهل شرکت در مجالس اهل بیت اند و پای منبر وعظ و عزاداری می نشینند.
یا الله کردن: کنایه از رو به قبله کردن و تمام نمودن مجلس عزاداری است.
یا حسین کِش: کنایه از میانْ دار است، که لابه لای خواندن مداح، جمله هایی که معمولاً به صورت «ندا» است، با آهنگی کِشدار می خواند و سینه زنان نیز آن را تکرار می کنند و یا در پاسخ می گویند: «ای تشنه لب! حسین وای!»
شهید علیرضا حمامیان.mp3
1.53M
استقبال_از_محرم
زمزمه ای بسیار جالب
برای ابتدای مجلس
با صدای شهید
علیرضا حمامیان ...
ای اهل عزا ماه محرم شده نزدیک
ایام غم و محنت و ماتم شده نزدیک
ای اهل عزا حزن دل از دیده ببارید
چون ماتم سالار شهیدان شده نزدیک
چاووش عزای شه دین می رسد از راه
گوید به نوا غافله غم شده نزدیک
در صورت تمایل تمرین این شعر را
در گروه قرار دهید
گوشه دشتی