#شب_هشتم_محرم
امام اومد بالای پیکره خونینِ علی اکبرش:
عاقبت گردید آن گل، نقش خاک
پیش چشم باغبان شد چاکچاک
ریخت خون از برگبرگ لالهاش
کُشت بابا را صدای نالهاش
آمد و چون جان در آغوشش گرفت
بوسه از لبهای خاموشش گرفت
ناله زد کای جان رفته از تنم!
ای فراقت، اشک دامندامنم!
ای فدای پارهپارهپیکرت!
ای پدر را کشته با زخم سرت!
ای غمت، پیش از شهادت، قاتلم!
تازه شد داغ پیمبر در دلم
با که گویم؟ کثرت زخم تنت
گشته بیش از حلقههای جوشنت
خصم خندد لیک هر زخمت به تن
لب گشوده، تسلیت گوید به من
گل کجا و صدْمهی آهن کجا؟
من کجا و خندهی دشمن کجا؟
دیده بستی یا ز من دل کندهای؟
دست و پا زن تا ببینم زندهای
گر چه بینم مرگ، همآغوش توست
باز گوشم بر لب خاموش توست
خوش بُوَد، ای گوهر غلتان به خاک!
خون کنم از لعل لبهای تو، پاک
بلکه حرفی از زبانت بشنوم
باز، بابا از دهانت بشنوم
ای اذان صبح تو در گوش من!
وی نمازت برده از سر، هوش من!
رو به حق با روی گلگون کردهای
سجده بر سجّادهی خون کردهای
از وضوی عشق، رویت لالهگون
چشمهچشمه از تنت جوشیده خون
تو، محمّد؛ موج خون، غار حرا
از حرا، ای احمد ثانی! برآ
تا لبت چون مصطفی اعجاز کرد
دشمن از فرق تو، قرآن باز کرد
جان بابا! عمّه آمد از حرم
زخم فرقت را بپوشان، اکبرم!
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶
#واحد #حماسی امام حسین وحضرت #عباس
➖➖➖➖➖
ارباب ای روح تنم
ارباب اینه سخنم
از تو دل نمی کنم ؛ یا ثارالله
عشقت بی نهایته
این نصّ روایته
برکت توی روضته ؛ یا ثارالله
با تو خوبه زندگی
لحظات بندگی
داره واسم تازگی ؛ هر دم روضت
تقدیرم تو دستته
می دونی وابستته
نوکری که مستته ؛ بین هیئت
لبیک یا سیدی ابی عبدالله حسین
➖➖➖➖➖
ارباب ای نوای عشق
ای صاحب لوای عشق
هستی خونبهای عشق ؛ یا ثارالله
خورشید هدایتی
میشم با تو قیمتی
ذکر بچه هیاتی ؛ یا ثارالله
عشق رویایی من
همه دارایی من
یار تنهایی من ؛ دنیای من
ای ارباب نازنین
بارمو بستم ببین
واسه یوم الاربعین ؛ آقای من
➖➖➖➖➖
عباس کانون ادب
عباس مرد حق طلب
شیر بیشه ی عرب ؛ یااباالفضل
عباس ممدوح علی
عباس مشروح علی
ای در تو روح علی ؛ یااباالفضل
وفاداری به حسین
کاشف الکرب حسین
مالک قلب حسین ؛ سرلشکر عشق
به شامِ قلبم بتاب
وزیر عالی جناب
همه امّید رباب ؛ آب آور عشق
➖➖➖➖➖
✍️به قلم:
#حسین_خدادی
#کربلایی_علی_قاسمی
#ارباب_ای_روح
◾شب تاسوعای حسینی۱۳۹۸
#شب_نهم_محرم
#زنجیر_زنی #سینه_زنی
◾بنداول
در علقمه ببین شور عزا شد
دست علمدارم از تن جدا شد
در خون نشسته
پشتم شکسته
بعد از تو من شدم یکه و تنها
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)
◾بنددوم
یاس امالبنین بود و نبودم
از جنت آمده یاس کبودم
گوید به افغان
سقای عطشان
افتاده دست تو در بین صحرا
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)
◾بندسوم
راضی مشو حسین تنها بماند
کنار علقمه روضه بخواند
ای میر لشکر
عباس آب آور
بشنو سوز دعای اصغرم را
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)
#مرتضی_محمودپور
.
05029033d1-5bc5f806c2fbb891008b8112.mp3
1.42M
تا مشکتو تو آب زدی
موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی
بغضی نشست توی گلوم
همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم
رو لب گل کرد ناله های امن یجیبم
بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن
آخه می دونن بدون تو من غریبم
ابا الفضل اباالفضل
@emame3vom
دشمن با داغ اکبرم
آتیش زده بر جیگرم
حالا شکسته با غمت
مثل سر تو کمرم
روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه
کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه
می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو
تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه
پاشو ببین توی حرم
عزاخونه به پاشده
تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده
بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن
رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن
دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره
پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن
ابا الفضل ابا الفضل
#نوحه واحد سینه زنی
حاج مهدی سلحشور
در آهنگ أبوعطای دوم از دستگاه شور
.
4_366871429204935196.mp3
5.05M
🏴 به مناسبت فرارسیدن تاسوعای حیسنی 🏴
☑️ #مداحی_ماندگار " تا مشکتو تو آب زدی موجهای دریا شد آروم "
🎤 با نوای #حاج_مهدی_سلحشور
@emame3vom
Shabanpoor:
قتلگاه سیداشهدا،
جعفر فتح اللهی ( شاکر )
#سبک : تا مشکتو تو آب زدی...
حسین دوشوبدی مقتله گلن ورور گئدن ورور
آلوبدی نیزه سین اله گلن ورور گئدن ورور
اولوب پرپر توپراق اوسته بیر گل سیاغی
گولی پامال ایلیوبدی آتلار ایاقی
آخور قانی لخته لخته هر یارسینن
دولوب آغزی ذکره تولانمور دیل دوداقی
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️
گون ایستیسی قوم ایستیسی اثر قویوبدی داغ داشا
اوخون داشین یارالاری چاتوب بدنده باش باشا
گلن یوخدی دادینه یتمیش یاورینن
اولوب نومید اکبرینن سرلشکرینن
بدن میزانّان چیخیب طاقت قالمیوبدی
الی قالخمور اوخلاری چکسون پیکرونن
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️
اورک باشنداکی اوخی آلوب قوجاقه جان کیمی
آچوبدی اصغرین یرین رباب مهربان کیمی
نفس چکدوقجه یاراسینّان قان گلوردی
دوداقه قان جاری اولدوقجا جان گلوردی
اوخون داشین یاره سی اوستن لحظه لحظه
دوباره گویدن یاغیش تک پیکان گلوردی
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️
نه وار کفن نه پیرهن نه باری سایبانی وار
گلن ورور گئدن ورور نه امن بیر مکانی وار
گورولّر کی یارو انصاری یوخ ورولار
یاراسی چوخ چوخ گئدوب قانی چوخ ورولار
دوشوب دیلدن بیر چوخور یرده قان ایچینده
داش اوستونن داش اوخ اوستونن اوخ ورولار
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️
دوتوبلا قتلگاهده عزا ملکلر اآغلیور
او قورخولی خیامیده قرا لچکلر آغلیور
حریم عصمت مُلبَّس رخته عزایه
حسینم وای صوتی قوزانموش نه سمایه
خانیم زینب سسلنور جدا یا محمد
خبر وئر زهرا آنام گلسون کربلایه
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
▪️▪️▪️▪️▪️
حسین گئدنده خیمه دن خبرده وار اوروج گئدیب
جمالی قانلی قله یه شرافته عروج ائدیب
دییب مین یول پیکریمدن ذبح اولسا باشیم
گئنه احقاقِ حقیقتده وار تلاشیم
اگر دنیا دشمنه سر سخت اولسا منله
بونی بولسون ظلمه باش ایمز آل هاشم
یارالی لب عطشان
حسین جان حسین جان
#ترکی
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
مه کاسه بگیرِ حُسن رویت
خورشید خجل ز ماهِ رویت
روزی که گِل مرا سرشتند
نامت به کتاب دل نوشتند
ای عطر گل یاس، یا حضرت عباس
ای معدن احساس، یا حضرت عباس
خورشید مدینه یا اباالفضل
امید سکینه یا اباالفضل
*شب تاسوعا هم رسید... امشب هر کی کاری داره، یه جور دیگه نوکری می کنه. اصلاً امشب شبِ نوکراست... همه عالم نوکر اباالفضل اند،اباالفضل نوکر حسینِ. نه جلوتر از آقاش راه رفته، نه جلوتر از آقاش حرف زده،نه جلوتر از امامش دیده.. نَفَسِ ابالفضل با نَفَسِ حسین تنظیم شده...
امشب بگو: آقا! به حق مادرت اُم البنین، اول اینکه اومدم خودتو می خوام.... یا ابالفضل همه ما رو امشب برای خودت سوا کن. تو کی هستی که فردای محشر وقتی صدیقه کبری وارد محشر میشه، پیغمبر صدا می زنه: فاطمه جان! برای شفاعت این گریه کنا، این حسینیا ،محبین علی، چی آوردی؟ یه وقت می بینند بی بی دست های بریده عباس رو آورد... می فرمایند: دست بریده عباس بسنده می کنه...
امشب می خوام یه روضه ای از یه زاویه ی دیگه برات بخونم... تا حالا خجالت کشیدی؟ هر کسی، با ابالفضل باشه خجالت زده نمیشه، چون آقا طعم خجالت رو می دونه. من الان این چند خط شعر رو می خونم،خودت دیگه روضه برات باز میشه...*
چو دید تشنه ی لبهای خشک او دریاست
به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست
که آب از چه نگردیدی از خجالت آب
تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست
ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر
ز یک طرف به حرم بانگ العطش برپاست
قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم
که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست
ز خون دیده ی من، روی موج خود بنویس
که از تمامی اطفال تشنه تر سقاست
*آب رو آورد بالا یه نگاه کرد...بعضیا گفتن یاد لب علی اصغر افتاد، آب رو ریخت، نه ولله. دریای احساس و محبتِ،... آب رو آورد بالا که این حیوان فکر کنه صاحبش آب خورده...حیوانم آب بخوره... اسب تربیت شده است. *
خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم
سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست
درون بحر همه ماهیان به هم گویند
حسین تشنه و سیرابْ وحشیِ صحراست
نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل
که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست
ز شیرخواره برایت پیام آوردم
پیام داده که ای آب غیرتِ تو کجاست؟
صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو
که موج آب هم این طرفه بیتِ را گویاست
سلامِ خالقِ منان،سلامِ خیرالناس
سلام خیل شهیدان، به حضرت عباس
#شاعر_غلامرضاسازگار
*بسم الله،میخوام برات روضه بخونم. تا حالا از بلندی افتادی یا نه؟ فرمود: هر کی بخواد رو زمین بیفته، پیر و جوان نداره، کوچیک و بزرگ نداره، زن و مرد نداره، همچین که می اُفته، اول زود ناخودآگاه دستشو جلو میاره. کسی که تیر به چشمش زدن، دستشو بریدن، با صورت رو زمین افتاد. دست نداره، چشمش تیر خورده...
گفت: مگه عباس مُرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها. علی اصغر داره بال بال می زنه. به سکینه قول دادم، رقیه منتظره.. آی غیرتیا! میگه یه وقت دیدن خودش رو میکِشه.. اومد با دندوناش مشکو بگیره. ایشالا هیچ وقت نا امید نشی. میگه یه وقت دیدن نشونه گرفتن مشک عباس رو...
خدا نکنه یه فرمانده لشکر، رو زمین بیُفته. همه ریختن سر عباس. یه وقت دیدن یه نامردی اومد جلو کسی مگه جرأت این کارو داشته؟ پاهاش رو گذاشت رو پای عباس گفت تو بودی که لشکر جرأت نمی کرد به سمت خیمه های حسین بره؟ تو بودی که وقتی به لشکر نگاه می کردی همه فرار می کردند؟ حالا بلند شو... "من از امام زمان معذرت می خوام" یه وقت صدا زد: نامرد وقتی اومدی که دست ندارم. گفت: تو دست نداری من دارم. عمود رو بالا بُرد. یه جور به صورت زد... وقتی خواستن سرهارو بالای نیزه بذارن تنها سری که روی نیزه بند نمی شد سر عباس بود... وای از خیمه های بی عباس... هی جلو خیمه می گفت: الان بابام میاد. الان عموم میاد. رباب! علی رو ساکتش کن الان عموم میاد. یه وقت از دور نگاه کرد دید بابا داره میاد. اما هر چی نگاه می کنه خبری از عمو نیست. خدا بابام اینطوری نرفت دنبال عمو... پس چرا خمیده خمیده...
____
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.
#زمینه_لطمه_زنی_عباس_ع
#سبک_نوشته_مقتل
#بلندشوعباس
🔘🔘809🔘🔘
☑️بنداول
بلند شو عباس ای امیر لشگرم
بلند شو عباس ای پناهه خواهرم
بلند شو عباس دلخوشیه دخترم
بلند شو عباس«ع»
زمین میریزه همه ی بال و پرت
زمین میریزه بازوی اب اورت
زمین میریزه خونه چشمای ترت
زمین میریزه
خجل شداز تشنگی یات فرات
که نرسوندی آبی به لبات
همه دیدن که کمر حسین
شکست برادر من از عزات
ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
بمیرم عباس ای یله ام بنین
بمیرم عباس خوردی گرز اهنین
بمیرم عباس که شدی نقش زمین
بمیرم عباس
بمیرم عباس توی اون شیون و شین
بمیرم عباس ای علمدار حسین
بمیرم عباس شدی مقطوع الیدین
بمیرم عباس
وقتی تو ازدحام وهمهمه
افتادی روی خاک علقمه
میگفتی که شنیدی که میاد
صدای مادر ما فاطمه«س»
ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
تو رفتی و رفت همه ی لشگرمن
تو رفتی و رفت توون از پیکر من
تو رفتی و رفت معجر دختر من
تورفتی و رفت
تو رفتی و رفت دلخوشی ازاین حرم
تورفتی و رفت روی نیزه ها سرم
تو رفتی و رفت توو بازارا خواهرم
تورفتی و رفت
بعد تومن چی کار کنم بگو
می شه با زینب خولی روبرو
بعد تو سیلی میخوره می گه
رقیه با گریه عمو عمو
ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع»
💠💠💠9⃣0⃣9⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐
.نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
.
کانال کربلایی مجید مرادزاده
.
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
میاد سکینه، می بینه علمدارو
رسیده به خیمه، آورده یه دریارو
همه سجده می کردن، خدارو
حالا از تو خیمه، می بینه شده غوغا
دیده باباش اومد، دَمِ خیمه ی سقا
عمودِ حرم خوابید، واویلا
دیده روی باباش، نشست گرده پیری
دیده عمه پوشید، لباس اسیری
با قد خمیده، روی خاکا چی دیده
نشسته می بوسه، یه دست بریده
* من میگم امشب زنها داد بزنن برای اباالفضل آخه اباالفضل دختر نداره...*
تو رو بعدِ خیمه، تو چشم بابا دیدم
حالا با چه حالی، رو این نیزه ها دیدم
سرت رو که دیدم من، بریدم
سرت مثل جسمِ، علی ارباً اربا
که هر تیکه تیکه اش، توی راه زهرا
نبودی ببینی، منی که عزیزم
آهای غیرت الله، یکی گفت کنیزم...
*عمو! کجایی ببینی مارو دارن اسیری می برن؟ حسین.... هر کی اباالفضل حق به گردنش داره، بسم الله، بلند بگو: حسین...
.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄