eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔹کربلا تا قدس🔹 حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است 📝 https://eitaa.com/emame3vom/55114 .
🔹صبح نزدیک است🔹 «صبح نزدیک است» پیغامی چنین آورده بود قاصدی که آسمان را بر زمین آورده بود آیت‌اللهی که بر ما آیه‌های فتح را - از شب تردید تا صبح یقین- آورده بود «جایگاهش اوج آغوش حسین‌بن‌علی‌ست» این خبر را با خودش «روح‌الامین» آورده بود... از سفر برگشت اما از تعلق‌ها رها دست‌هایش را بدون آستین آورده بود... گریه‌هایش را شباهنگام در تنهایی‌اش... خنده‌هایش را برای دوربین آورده بود رقّه، دیرالزور، موصل، اَلرَّمادی، بوکمال کربلا در کربلا فتح‌المبین آورده بود کربلایی راه افتاده‌ست پشت پیکرش هرچه او آورده بود از اربعین آورده بود 📝 https://eitaa.com/emame3vom/55115 متن شعر حماسی و بینظیر احمد بابائی در رثای حاج قاسم سلیمانی: در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست شعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است خون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ست کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست شعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کرد تشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کرد وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد مالک انگار که در برکه خون می‌رقصد شعله‌ور بود درِ خانه، لگد بر در خورد داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد شعله‌ور بود خبر، دل به صدا آمده است خبر ار مصحف امّ الشهدا آمده است سنگ باران شده قاسم، شده دل، خونین‌تر این چه زخمی ‌ست که باشد ز عسل شیرین‌تر وسط معرکه غوغاست… شکسته بالش آمده مادر سادات به استقبالش جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند قبله باقی ست فقط قبله نما را کشتند قبله باقی ست، خدا هست، بگو با صهیون صد چنین قبله نما هست بگو با صهیون عاقبت مسح جنون، خون به پر و بال کشید روضه قاسم ما نیز به گودال کشید بت بگو، بی سروپا باش، سراپا تبریم چند سالی ست که ما منتظر این خبریم کدخدا را برسانید! زمان، مستِ علی ست مالک افتاد زمین، تیغ، ولی دست علی ست کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست کدخدا را برسانید که حق تابنده ست مالک افتاد ولی خشم مقدس زنده ست زخم شمشیر اگر خورد به شیران… باشد حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد چله‌ای هست که سردار… نه بی سر شده‌اند همه مردم ما مالک اشتر شده‌اند دل ما سوخت در این روضه خبر سنگین است باکی از کشته شدن نیست، سعادت این است مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است خوش به حالش که علی از دل او خرسند است نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند روضه خوان‌ها خبر از سم ستوران دادند یا علی، اهل حرم دست به دامان تو اند مالک و قاسم هر عهد، شهیدان تو اند قنفذ از یک طرف و حرمله از سوی دگر بازهم در وسط معرکه، آهوی دگر خبر تازه، سر قافله آوار شده فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده اشک آغاز جنون است! تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است سر صبحی دم از آن زلف پریشان زده‌ایم اول روضه گریزی به شهیدان زده‌ایم مرگ بر بی کسی و واهمه! بر عشق درود تشنه جان داد حسین ابن علی بین دو رود تشنه جان داد نسوزد سر گیسوی حرم نگران بود حرامی نرود سوی حرم وای اگر آبروی قوم غدیری می‌رفت وای اگر دختر ارباب اسیری می‌رفت روضه خوان گفت شبی خیمه به غارت رفته است روضه خوان گفت که زینب به اسارت رفته است خطبه خوان زینب کبراست بگو با صهیون کربلا آخر دنیاست بگو با صهیون در عطش چاره همین بود که دریا باشیم ارباً اربا شده اکبر لیلا باشیم سامرا تا به حلب جمع پریشانی بود تیغ خیبر شکنی، ارث سلیمانی بود سر طوفان شب بی حادثه بر شانه ماست ابرها مرز ندارند سفر خانه ماست غرش ماست که از شط مصاف آمده است صاعقه دور سر ما به طواف آمده است کدخدا را برسان! جلوه به زخم آکنده ست خون ما بت‌شکنان، گور بتان را کنده است زخم و خون آرزوی ماست، بگو با صهیون زخم ارثیه زهراست بگو با صهیون صبح صادق زده و ضربت آخر مانده ست راه باز است اگر سیدعلی فرمانده ست اشک من حسرت محض است پر از فریادم کشته شد یار ولی یاد بتول افتادم گریه کردیم ولی عقده ز دل باز نشد مگر از پشت در خانه غم آغاز نشد خواست آن فرصت عهد ازلی را نبرند فاطمه پشت در آمد که علی را نبرند کدخدایان نجس سرّ مگو را کشتند یک نفر یار علی بود که او را کشتند شعله بر بال و پر روح الامین افتاده سوره کوثر قرآن به زمین افتاده آن طرف نعره یک بی سروپا می‌شنوم این طرف از پس در فضه بیا می‌شنوم شعله‌ور شد حرم و معجر زهرا هم سوخت روضه خوان گفت که موی سر زهرا هم سوخت
. بند1⃣ ام ابیها صدیقهٔ کبرایی خیراالنساو انسیة الحورایی حضرت زهرا نور بی همتایی حال خوبم از دعای توئه توی مجلس عزای توئه سرپناه من تو دنیا فقط روضه های توئه نیمه نگاه تو خیر کثیره نوکر ازین خونه جایی نمیره مث همیشه دستمرو میگیره مهرت مادر حبیبه ی خدا یازهرا بند2⃣ کسی رو غیر از تو ندارم وللهه سر به راهم کن تا نرم از بیراهه زیر این پرچم حالم رو به راهه چی میشه منو صدا بزنی تو حسینیه‌ت بشم حسنی چی میشه که جون بدم واسه تو بین سینی زنی سنگتو میزنم عمری به سینه چی واسه پسرت بهتر از اینه سرمایه ی دین ودنیام همینه مهرت مادر حبیبهٔ خدا یازهرا بند3⃣ بی تو این نوکر رسوای عالم میشه روزگار من مثل جهنم میشه روز قیامت حسرت سهمم میشه توی محشر از غم بی کسی گریه میکنم با دلواپسی اما میدونم هوامو داری به دادم میرسی خدایی ندیدم جز خوبی ازت منتظر توام وقت شفاعت دستمو میگیره روز قیامت مهرت مادر حبیبهٔ خدا یازهرا شعر: حسین نوری سبک: احسان نوری https://eitaa.com/emame3vom/55116 👇
. بند1⃣ ای منشا نور دو عالم علت خلقت آدم طبق حدیث لولاک لما خلقت الافلاک ای مصداق آیات محکم حق الیقین مسلم زهرا زیباترین اسم اعظم ای شرف الشمس خاتم زهرا انبیا همه در حیرتن از مقام فاطمه ملائک به سجده افتادن از قیام فاطمه حتی به پیغمبر واجب شد احترام فاطمه یازهرا بند2⃣ ای تفسیرسوره ی انسان وعادتکم الاحسان طبق ایه ی انفاق توئی جلوه ی رزاق ای صاحب علم بی پایان عاجز از وصفت المیزان زهرا جلوه ی نور الرحمن صاحب لولو مرجان زهرا خدا میدونه حرف من نیست این خود روایته فرموده ی صاحب الزمان عین این عبارته مادرم زهرای مرضیه اسوه ی امامته یازهرا بند3⃣ ای اعطا انا اعطینا خیر کثیر بی همتا طبق سوره ی کوثر هدیه ای به پیغمبر ای بهترین مادر دنیا دستت رو میبوسه بابا زهرا شأنت اعلی تر از اعلی قاب قوسین او ادنی زهرا هرکی به هرجایی رسیده از دعای مادر راه حل همه مشکلات ربنای مادر توهمه اتفاقات خوب رد پای مادر یازهرا شعر و سبک: امیر آهمند✍🎼 https://eitaa.com/emame3vom/55119 👇
.. *آثارمحبت‌ سلام‌الله‌علیها* 🔹 *پیامبراکرم* صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: يَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِي فَهُوَ فِي الْجَنَّةِ مَعِي وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِي النَّارِ يَا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ يَنْفَعُ فِي مِائَةِ مَوْطِنٍ أَيْسَرُ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِيزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْمُحَاسَبَةُ فَمَنْ رَضِيَتْ عَنْهُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ رَضِيتُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيتُ عَنْهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَيْهِ فَاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَيْهِ وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَيْهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَا سَلْمَانُ وَيْلٌ لِمَنْ يَظْلِمُهَا وَ يَظْلِمُ‏ ذُرِّيَّتَهَا وَ شِيعَتَهَا. 🟢 ای سلمان! هر که *دخترم فاطمه* را *دوست* بدارد در *بهشت* در کنار من خواهد بود 🟡 و هرکه او را *دشمن* بدارد در *آتش جهنم* خواهد بود. 🔴 ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت‌‌ترین آنها عبارتند از: 1️⃣ *مرگ* 2️⃣ و *قبر* 3️⃣ و *میزان* 4️⃣ و *محشر* 5️⃣ و *پل‌صراط* 6️⃣ و *محاسبه* 🔵 پس *دخترم فاطمه* از هر کس *راضی* باشد، *من* از او *خشنود* می‌شوم. ❗ و هر کس من از او راضی شوم *خداوند* از او خرسند خواهد بود. 🟤 و هر کس *فاطمه* از او *خشمگین* باشد، *من* بر او *خشم* می‌کنم. ⭕ و هر کس من بر او خشم کنم، *خداوند* بر او غضب می‌کند. ✅ ای سلمان *وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند*! 📚 بحارالانوار، ج٢٧، ص١١۶ .
405.mp3
11.29M
| ... اول مظلوم امشب تا صبح گریونه آروم آروم داره قرآن میخونه اسما آب میریزه حیدر اشک می ریزه تابوت بین خونه دختر اشک می ریزه غسل فاطمه به خون پهلو رسید ای وای دست مرتضی به زخم بازو رسید ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا انا لله رو لبهای اصحابه بعد از چند ماه زهرا راحت میخوابه اسما آب میریزه روی پهلو هربار جاری میشه خون از جای زخم مسمار تاریکترین شب مدینه رسید دست مرتضی به زخم سینه رسید ای وای غسل فاطمه به خون پهلو رسید ای وای دست مرتضی به زخم بازو رسید ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا آهِ حیدر تا عرش اعلا میره رویِ شونه تابوت زهرا میره ماه حیدر ۲ مولا خاک می ریزه روی یاسِ پرپر زینب رفته از حال روی قبر مادر گریه می کنیم حضرت بی مادر شده ای وای بعد فاطمه علی غریب تر شده ای وای لا اله الا الله واویلا واویلا فاطمه رفت از دنیا واویلا https://eitaa.com/emame3vom/55123
. ‍ 🎤 لا اله الا الله ... لا اله الا الله ... محمد است رسول الله . علیا ولی الله... (تشییع جنازه حضرت زهراست همه بگن...) (فکر کن الان مدینه ای) لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله          به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...                محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله           به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر... ای یار علی خدا نگهدار           غمخوار علی خدا نگهدار من ماندم این بستر خالی          بیمار علی خدا نگهدار (2) باور نکنم من / ای شمع خموشم          تابوت تو باشد/ امشب سر دوشم (2) من بی تو غروب آفتابم         من بی تو دگر چاره ندارم دگر نکند کسی ز من یاد        من بی تو سلام بی جوابم (2) لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...                محمد الرسول الله ... علیا ولی الله... لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله          به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر... هم پیکر خسته را بشویم          هم دیدۀ بسته را بشویم با اشک دو دیدۀ خود امشب         من دست شکسته را بشویم(2) دستی به سوی خدا گرفتی     بیمار علی شفا گرفتی با رفتنت ای رفته ز دستم     حآجت خود از خدا گرفتی اما بخدا فاطمه جانم       تو دلخوشی مرا گرفتی وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر... https://eitaa.com/emame3vom/55124 .👇
. ‍ به غیرِ تو زهرا ندارم کَسی مرا کشته این آهِ دلواپسی منو این همه حسرتِ بی شمار چه کرده گلم با تو این روزگار بگریَم برایت من از سوزِ دل چگونه سپارم گلم را به گِل اگر امشب سخن داری تو با این قلبِ سوزانم برایم گو در آن وقتی نباشند این یتیمانم از آن زخمِ کبودِ تو غم و رنجِ نبودِ تو به زیرِ معجرِ خونی در این ساعاتِ پایانی شدم مبتلا من ز هجرانِ تو گرفت ابرِ خون چشمِ گریانِ تو دریغا که فصلِ گلم شد خزان شده روزگارم چه محنت کز آن مپوشان تو امشب ز من روی خود دلم را مکن زخمِ بازوی خود چه گویم جوابِ یتیمانِ تو همه سر نهادند و دامانِ تو ز خون شد حنا هر دو گیسوی تو دلم مانده در حسرتِ روی تو فشارِ در و زخمِ پهلوی تو ز نیزه سیه گشته بازوی تو چه سازم که وقتِ جدایی شده رُخِ ماهِ تو کهربایی شده مرو سروِ زمین خورده تو از آغوشِ این باغم مبادا آخر ای یاسم شوی از دستم آزرده نگاه از تو نمی گیرم من از داغِ تو می میرم ببین اشکِ فراقِ من مزن آتش به باغِ من دهَم غسلِ خون زیرِ پیراهنت هزاران کبودی به روی تنت حنوطت دهم تا ببندم کفن صدا می زنم بر حسین و حسن به گوشم رسد ناله ی آسمان چه زهرا غریبی امان الامان! https://eitaa.com/emame3vom/55126 .👇
. 🔸شب ششم عزاداری سلام الله علیها هیأت فدائیان حسین (ع) 📆 زمان: 👈 یک شنبه۱۲دی ماه ۱۴۰۰ 🔷 با سخنرانی: 👈 سخنرانی آیت الله مهدوی 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 🔊 آیت الله مهدوی 🔊 ببخش اول | دل غم دار کم بوده مگر که 🔊 بخش دوم | زندگیمون رو به راه بود اما دست روزگار زود 🔊بخش سوم | قرار بی قراری ها تو هستی 🔊 بخش چهارم | بمیرم که تو بستر افتادی 🔊 بخش پنجم | سیده ی نساءالعالمین 🔊 بخش ششم | مهر مادری بارونه قلب من بهت مدیونه 🔊 بخش هفتم | از کرمت دوره که تو ببینی اشکامو 👇👇👇👇👇
امام حسین ع
. 🏷 از کرمت دوره که تو ببینی اشکامو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از کرمت دوره که تو ببینی اشکامو نگیری دستامو از بچگیم داشتی تو‌ حکم بابامو دستم و از دوری تو به سینه میکوبم نباشی آشوبم هر چی باشه آقا من به تو منصوبم شبا با خیال تو مهمونم دو قطره اشکمه برا سالی که گذشت صد دفعه هم بیایم حرم کمه خودت دعا کردی که من شدم یه هیئتی دوباره روزیم کن حرم شب زیارتی اللهم ارزقنا حرم حرم حرم هر شب جمعه تو حرم برو بیا داریم سعی و صفا داریم یک شب رویایی با زائرا داریم باشه نبر عیب نداره منم خدا دارم امام رضا دارم تو قلب کوچیکم یه کربلا دارم از تو ایها العزیز صدقه یه کربلا میخوام من با دوری از حرم چطوری اخه کنار بیام مثل قدیم آقا بازم اجابتم بکن حرم ازت میخوام دوباره دعوتم بکن اللهم ارزقنا حرم حرم حرم تو روضه ها یاد میکنی شخص علمدارو کل رفیقارو مد نظر داری همه شهیدارو پر میزنیم به جبه ها شلمچه و کارون طلائیه مجنون بریم به شرهانی کنار آقامون فقط آرزوم اینه سر من برای دلبرم به رو نیزه ها بره شبیه مدافعای حرم برا تو جون دادم برام ته سعادته امید هر روزو شبم فقط شهادته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
. خورشید عشق باغ هستی بی صفا می شد اگر زهرا نبود عطر گل از گل جدا می شد اگر زهرا نبود تیره گی در اولین برخورد با خورشید عشق چیره بر آئينه ها می شد اگر زهرا نبود التهاب آفتاب از روی عالمتاب اوست این‌ جهان ظلمت سرا می شد اگر زهرا نبود ابرهای کفر آلود از نسيم فتنه ها در هوای دل‌ رها می اگر زهرا نبود در دل امواج طوفانزای اقیانوس دهر فُلک دین بی ناخدا می شود اگر زهرا نبود قامت یکتا پرستان همانند علی زیر بار غم دو تا می شد اگر زهرا نبود دست حَبل الله بستند رهپویان کفر فتنه بیش از این به پا می شد اگر زهرا نبود پهلویش بشکست تا بتخانه را در هم شکست سامری صاحب لوا می شد اگر زهرا نبود گرچه خود شد پرپر اما داد بر قرآن حیات محو دین مصطفی می ‌شد اگر زهرا نبود عشق اگر دارد حیات از اوست «یاسر» بی گمان عشق در عالم فنا می شد اگر زهرا نبود ** محمود تاری «یاسر»✍ ....... . آتشِ دَر بی مهابا عُمر زهرا را گرفت دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها، جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت برنخواست از شهر فریادی به یاری علی باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت شاعر: ...................... گل در آتش (س) خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت شاعر: «یاسر» ...... نام گل بردی و بلبل گشت خاموش ای بلال https://eitaa.com/emame3vom/55141 👇👇