.
#مناجات
#شب_قدر
.
ای خدا آن عبد سرکش آمده
با معاصی در کشاکش آمده
ای خدا آن عبد جان بر لب منم
آنکه دارد بر لبش یا رب منم
دست خالی پای خسته آمدم
از خجالت چشم بسته آمدم
جود از سوی تو جرم از سوی من
تو خجالت میکشی از روی من
اشک استغفار من از یک طرف
اشک شرم از کار من از یک طرف
از کفم دادم زمام خویش را
دل غمین کردم امام خویش را
بس که مولا را ز غم آزرده ام
آبروی بندگی را برده ام
تو به قلبم آسمان را داده ای
حضرت صاحب زمان را داده ای
بین نعمت ها ز هر چه هست و بود
نعمتی بالاتر از مهدی نبود
لیک من قدر نعم نشناختم
قدر یار و همدمم نشناختم
او دمادم با من و من بی خبر
او دعاگو من ز مردن بی خبر
او به استمداد من اصرار کرد
شب به شب بهر من استغفار کرد
در بساطم هر چه دارم خواهش است
جنس بازارم همه بی ارزش است
بین این بازار نوری منجلیست
نور نور عشق مولایم علیست
السلام ای شافع روز جزا
السلام ای واصل من با خدا
السلام ای رکن عرش حق علی
السلام ای والی مطلق علی
فاش میگویم به آوای جلی
یا علی و یا علی و یا علی
از تمنای غمت آکنده ام
از ولای مرتضایی زنده ام
ای که عالم خاک زیر پای توست
دهر مجنون رخ لیلای توست
ای تو شیرین من نه فرهاد تو ام
بی قرار دست امداد تو ام
وصف جاهت را دوات بحر کم
مانده ام مولایی و این قدر غم
غصه امت میان سینه ات
کوفه تکه تکه کرد آیینه ات
تشنه یک جرعه احسان تو ام
کوچه گردم از یتیمان تو ام
جای ظرف شیر یا خیرالامیر
شیر یزدان شیره جانم بگیر
تا ابد هرکس به شیطان عهد بست
پهلوی زهرا و فرقت را شکست
ای نماز عرش یزدان را امام
ای سجود آخرت اصل قیام
پیش از آنکه تیغ بر فرقت نشست
قلبت از نادانی امت شکست
خطبه هایت مملو از نور حِکَم
لا به لای خطبه هایت داشت غم
بعد لفظ استخوان در گلو
شرح دادی داغ دل را مو به مو
عقده از کار تو امشب باز شد
روضه های آخرت آغاز شد
مصطفی در گوش زهرا هر چه گفت
تو به عالم گفتی و زینب شنفت
امشب اسرار تو در گوش من است
کار زینب دیدن جان دادن است
باز گفتی با صدای بی صدا
ای یل بابا ابالفضلم بیا
دست خود را ده به دستان حسین
بعد من جان تو و جان حسین
ساقی کوثر منم سقا تویی
ساقی لب تشنه در دریا تویی
دست دادی تیر خوردی یاد آر
تیر را در بین زانویت گذار
تا تو باشی در حرم لبخند هست
معجر و خلخال و گردنبند هست
تو نخواهی دید قیل و قال را
محشر کبرای در گودال را
ماه نی در آسمان زینب است
این مصیبت در توان زینب است
#شب_نوزدهم_رمضان
#امام_علی
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
.
.
#امام_زمان
یا صاحب الزّمان!
دم افطار، که لبتشنهترم، زارِ تو اَم
تا نَفَس هست مرا در پی دیدارِ تو اَم
عاشقِ محشرِ زیباییِ رُخسارِ تو اَم
حضرت عشق! زمینگیر و هوادار تو ام
پایْ بگذار به این دیدهی پُر تشویشم
حُجّةِ بْنِ الْحَسَن! آقا! به تو میاندیشم
از سرِ عهد به میدانِ وفا می گردم
از سرِ درد به دنبال دوا می گردم
در مطافِ خَم ِ اَبروی خدا مى گردم
اَصلِ رزق است كه دنبال شما می گردم
صبح و شب، در طلبِ كار امام خويشم
حُجّةِ بْنِ الْحَسَن! آقا! به تو میاندیشم
عادتت جود و گداییّ درت عادت من
حسّ بودن به كنارِ تو بُوَد جنّت من
کی شود بر نظر انداختنت نوبت من؟
با سر اُفتادنِ روى قَدَمت حاجت من
میشود لحظهای از لطف، بیایی پیشم؟
حُجّةِ بْنِ الْحَسَن! آقا! به تو میاندیشم
ای که با تابش خود، مدح تو گوید خورشید
ابر از غصهی هجران تو دیشب گریید
بی تمنّای تو آنی دلِ زارم نتپید
کامم از شهدِ وصال کف پایت نچشید
میزند دردِ فراق تو دمادم نیشم
حُجّةِ بْنِ الْحَسَن! آقا! به تو میاندیشم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محمد_على_نوري ✍
شنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۱
.
.
#امام_زمان
يا اُذُنَ اللّهِ الْواعِيَه
وَ يا عَينَ اللّهِ النّاظِره...
بِحَقّ الْمُجْتَبی...
امام ِ ما چه در غیبت،چه غیرِ آن تویی مهدی
به این مذهب به این اسلام، كشتيبان تویی مهدی
نشستی صدرِ مجلس در ضیافتخانهی دادار
که اَلْحَق اوّلین و آخرین مهمان تویی مهدی
به خاطرخواهیِ مهمان اصلى كه تویی ما را...
خدا روزی دهد، دُردانهی رحمان تویی مهدی
کسی که میکند غیر تو را با تو قیاس، از دین...
چه دارد بهره؟ هیچ، آئینهی قرآن تویی مهدی
اگر یک لحظه پایت قطع گردد از جهان یک آن...
زمین و اهل آن گردد سقط، جانان تویی مهدی
غلط کرده کسی که جز تو را معصوم دانسته
امام حَیّ ما تنها در این دوران تویی مهدی
تمام مشكلات شيعه با دست تو حل گشته
به درد و غصّههای ما فقط درمان تویی مهدی
علمدارِ خدا هستی، خودت دینِ خدا هستی
در این عالَم، عدوی اصلیِ شیطان تویی مهدی
دلیلِ چرخش خاک و دلیل تابش خورشید
دلیلِ بارش بی منّت باران تویی مهدی
چه خاکی بر سر ما شد! چه از این داغ بالاتر؟
که ما در راحتی هستیم و در زندان تویی مهدی
بِحَقّ الْمُجْتَبی، بِنْویس ما را از غلامانت
مُنای ما فقط از ایزدِ منّان تویی مهدی
به " اَللّهُمّ عَجّلْ... "ها به " اَللّهُمّ اَصْلِح... "ها
که ما را مسئلت از حضرتِ یزدان تویی مهدی
شب قدر و امام عصر و تقدیرات یک ساله
کسی که میکند امضا به پای آن تویی مهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محمد_على_نوري ✍
یک شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱
.
.
#امام_زمان
اباصالح...
روز ها که روزه میگیرم به تو تشنه ترم
بر سرِ یک سفره ام با تو! نباشد باورم!
داخلِ خانه رَهَم دادى! نه در پشتِ درم!
با تو در یک میهمانیّ اَم! امامم در برم!
من، فقیرِ بنِ فقیرِ بنِ فقیرِ بنِ تو اَم
من، اسیرِ بنِ اسیرِ بنِ اسیرِ بنِ تو ام
اَلسّلام آرامش و آسایش بی حدّ و حصر
شعر در مدح تو در جنّت بدل گردد به قصر
مظهر کامل تویی بر آیه های فتح و نصر
اَلْعَجَل ای نور جاویدان و ای مولای عصر
امتداد تابش چشم تو غوغا میکند
کور را خاک قدمهای تو بینا میکند
ای به جان خلق، جانان! حُجّة بن الْعَسْکَري!
حجّت رحمان و منّان! حُجّة بن الْعَسْکَري!
شهریار مُلک دوران! حُجّة بن الْعَسْکَري!
زنده گردد با تو قرآن، حُجّة بن الْعَسْکَري!
انعکاس آيةُ الْكبرى - امیرالمومنین - !
اَلْعَجَل مهدیّ زهرا! سَرورِ روح الامين!
با زبانِ روزه، میخوانی تو: " واویلا حسین "
روزه داری میکنی با نغمههای یا حسین
داد در راه خدا اَحباب پاکش را حسین
" لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا... " حسین
میشود با اشك روضه، روزهاَم نزدت قبول
بر سرِ این سفره ام اَز پیشگاه تو خَجول
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محمد_على_نوري ✍
دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱
.
4_5906567500815929170.mp3
8.12M
#ترکی
#شور_روضه
#امام_علی
دیزلریم گورنه لرزان اولوب
توی حناسی سنه قان اولوب
ای سوسوز قومنار اوسته توشن
گور حرم نر نوا خان اولوب
اولدی پیکرین اربأاربا اوغلوم
گلدی باشاجا زهرا زهرا اوغلوم
خیمه ده بو قارداشیوه
حیف اولا حیدری قاشیوه
منقذی کاش توشیدی الین
اندیریب تیغینی باشیوه
اوخلار،نیزه وشمشیر یاره اوغلوم
اتدی جسمی وی پاره پاره اوغلوم
دشمن، ال چالر اوغلوم اوغلوم اوغلوم
قلبیم اوتلانر اوغلوم اوغلوم اوغلوم
شعروسبک کربلائی محسن داداشی
.
.
#شب_قدر
#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
شب قدر علی و اولادش
گریه کردن برای زهرا بود
گریه کن چشم های بارانی
روضه خوانش صدای زهرا بود
و دوای دل شکسته یشان
خواندن روضه های زهرا بود
چادر پاره ی لگد خورده
آخرین مانده های زهرا بود
رد نامردیِ در و دیوار
اثرش هر کجای زهرا بود
وقت قرآن به سر فقط گریه
کارشان در هوای زهرا بود
اشکشان یا برای فرق پدر
یا برای شفای زهرا بود
ذکر یافاطمه دوای علی
یاعلی هم دوای زهرا بود
همگی پلکشان شده زخمی
علتش زخمهای زهرا بود
حسنش بیشتر زند ناله
بین کوچه عصای زهرا بود
آتش سینه ها یشان بهر
آخرین ماجرای زهرا بود
#محمد_حبیب_زاده
.
.
#امام_زمان عج
#ماه_رمضان
مینویسم برای محبوبم
تا بیایی اسیر آشوبم
سنگ عشقت به سینه میکوبم
از همیشه عزیز تر برگرد
مینویسم به گریه سر کردم
همه شب با غمت سحر کردم
خون به این قلب در به در کردم
به دعایم تویی اثر برگرد
مینویسم که دائم الآهم
دست من را بگیر گمراهم
پس کجایی عزیز دلخواهم
از جدایی بکن حَزَر برگرد
مینویسم بیا بهارم باش
بی قرارم بیا قرارم باش
چشم امید روزگارم باش
شام غم را بکن سحر برگرد
مینویسم که چاره ای بکنی
حال من را نظاره ای بکنی
سوی قلبم اشاره ای بکنی
زد به قلبم غمت شرر برگرد
مینویسم منم بدهکارت
تو بزرگی بکن به سربارت
هرکجایی خدا نگهدارت
من یتیمم تویی پدر برگرد...
#محمد_حبیب_زاده
.
.
#امام_علی
#دودمه #شب_بیست_و_یکم
مرتضی با فرق خونی زائر زهرا شده
دیده ها دریا شده
روی زینب دخترش باب مصیبت وا شده
دیده ها دریا شده
#محمد_حبیب_زاده
.
.
#امام_علی
#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_شهادت
سی سال پیش جان مرا کوچه ها گرفت
سی سال پیش دست یدالله عصا گرفت
سی سال پیش زخم علی را نمک زدند
سی سال پیش چادر زهرا به پا گرفت
سی سال پیش فاطمه ام بین شعله سوخت
سی سال پیش جان مرا شعله ها گرفت
سی سال پیش آینه ی غیرتم شکست
سی سال پیش چشم مرا اشک ها گرفت
سی سال پیش ضربه ی قنفذ به پر نشست
سی سال پیش خانه من را عزا گرفت
سی سال پیش حضرت پروانه خاک شد
سی سال پیش پهلوی زخمی شفا گرفت
سی سال پیش از نفس افتاد ذوالفقار
سی سال پیش داغ دلم تازه پا گرفت
سی سال پیش خانه من سوخت شعله اش
سی سال بعد کرببلا خیمه ها گرفت
سی سال پیش قلب من از غصه ها شکست
سی سال بعد دامن زینب بلا گرفت
سی سال پیش زینب من بر سرم گریست
سی سال بعد روضه تشت طلا گرفت...
#محمد_حبیب_زاده
.
[ گریهم میگیره لحظهی افطار ]_۲۰۲۲_۰۴_۱۸_۱۹_۳۶_۳۰_۹۳۱.mp3
5.92M
#زمینه | گریه ام می گیره لحظه افطار
گریهام میگیره لحظه افطار
یادم میاد خشکی لبهای علمدار
یادمون دادن این و پدر و مادر حسین
روزه رو وا میکنیم با سلام بر حسین
منو فراموش نکن مهربون ارباب
به محرم دستمو برسون ارباب
ماه رمضون و روضه ی گودال
سفره به نام حضرت زینب امسال
من و ذکر ربنا به لبم دارم دعا
که برم شبهای قدر نجف و کربلا
تموم هستیم و به تو بدهکارم
بدم ولی یا حسین تو رو دوست دارم
منو فراموش نکن مهربون ارباب
به محرم دستمو برسون ارباب
گریهام میگیره لحظه افطار
یادم میاد خشکی لبهای علمدار
یادمون دادن این و پدر و مادر حسین
روزه رو وا میکنیم با سلام بر حسین
منو فراموش نکن مهربون ارباب
به محرم دستمو برسون ارباب
.
🔖شب هفدهم #ماه_مبارک_رمضان 🔖
#امام_علی
📌اين شب، شب بسيار مباركى است. در اين شب، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با لشكر كفّار قريش در سرزمين بدر برخورد كرد، و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشكريان اسلام را بر مشركين پيروز گردانيد، با آن كه مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندك جنگى برخوردار بودند. اين پيروزى از بزرگترين فتوحات اسلام است; از اين رو علما گفته اند كه در اين روز، غسل و صدقه و شكر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضيلت فراوانى دارد.(1)
✍فضيلتى از امير مؤمنان(عليه السلام) در شب جنگ بدر:
▪️در روايات فراوانى آمده است كه در شب هفدهم كه فرداى آن جنگ بدر واقع شد، رسول خدا(صلى الله عليه وآله)به اصحابش فرمود: چه كسى حاضر است برود از چاه آب بكشد و بياورد؟ اصحاب سكوت كردند و هيچ كدام اعلام آمادگى نكردند (چون كار خطرناكى بود) على(عليه السلام)برخاست، و براى آوردن آب بيرون رفت، آن شب، شبى سرد و ظلمانى بود و باد سردى می وزيد. حضرت به چاه آب رسيد، چاه بسيار عميق بود. حضرت دلوى نيافت كه بتواند از آن آب بكشد، لذا از چاه پايين رفت و مشكى را كه با خود داشت پر از آب كرد و بيرون آمد. به هنگام مراجعت ناگاه باد شديدى وزيد، امام(عليه السلام) نشست تا باد فرو نشيند آنگاه برخاست و حركت كرد كه تندباد ديگرى وزيدن گرفت، ناچار امام(عليه السلام) نشست، پس از آرام شدن، مجدّداً به راه افتاد كه در مرتبه سوم نيز تندبادى همانند قبل وزيد، آن حضرت نشست، تا هوا آرام شد; آنگاه به راه خود ادامه داد و خدمت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) رسيد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) پرسيد: اى ابوالحسن! چرا دير آمدى؟ امام جريان را توضيح داد.
🔻رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پرسيد: متوجّه شدى آن بادهاى شديد چه بود؟ عرض كرد: نه، فرمود: اوّلى جبرئيل بود همراه با هزار فرشته كه بر تو سلام كردند و دوّمى ميكائيل بود كه با هزار فرشته بر تو سلام كردند و سوّمى نيز اسرافيل بود با هزار فرشته بر تو سلام كردند و آنها براى كمك و يارى ما در جنگ آمدند.(2)
👈و آن كس كه گفته است براى امير مؤمنان(عليه السلام) در يك شب سه هزار و سه فضيلت است، اشاره به همين جريان دارد كه سه هزار فرشته، همراه با سه فرشته مقرّب الهى بر آن حضرت سلام كردند!
✍سيّد حميرى نيز در شعر خود در مدح آن حضرت به همين داستان اشاره كرده:
اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ آلائِهِ
وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ
سوگند خورم به خدا و نعمتهايش
و انسان از هر چه گويد بازخواست شود
اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب
عَلَى التُّقى وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ
براستى على بن ابى طالب
فطرتش به پرهيزكارى و نيكى سرشته شده
كانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا
وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَهاليلُ
چنان بود كه هنگامى كه نيزه ها تنور جنگ را مى افروخت
و دليران از آن گريزان بودند
يَمْشى اِلَى الْقِرْنِ وَفى كَفِّهِ
اَبْيَضُ ماضِى الْحَدِّ مَصْقُولٌ
بسوى هماورد خويش مى رفت و در دستش
شمشير بَراق و بُران و صيقلى شده بود
مَشْىَ الْعَفَرْنى بَيْنَ اَشْبالِهِ
اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغيلُ
چنانچه شير در ميان بچه هاى خود راه مى رود
در آن حال كه بيشه براى شكار او را بيرون فرستد
ذاكَ الَّذى سَلَّمَ فى لَيْلَة
عَلَيْهِ ميكالٌ وَجِبْريلُ
على همان كسى است كه در يك شب بر او
سلام كرد ميكائيل و جبرئيل
ميكالُ فى اَلْف وَجِبْريلُ فى
اَلْف وَيَتْلُوهُمْ سَرافيلُ
ميكائيل با هزار فرشته و جبرئيل نيز با
هزار فرشته و پشت سر آنها نيز اسرافيل آمد
لَيْلَةَ بَدْر مَدَداً اُنْزِلُوا
كَاَنَّهُمْ طَيْرٌ اَبابيلُ(3)
در شب بدر كه براى كمك فرود آمدند
همانند مرغهاى ابابيل (كه به مكه آمدند)
✍
1. زاد المعاد، صفحه 179.
2. بحارالانوار، جلد 19، صفحه 286، 293 و 316 و جلد 39، صفحه 95.
3. بحارالانوار، جلد 47، صفحه 315 (با مقدارى تلخيص).
4.پایگاه الشیعه
#فضیلت_مولا_امیرالمومنین
#امیرالمومنین علیه السلام
.👇