eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 📆 زمان: 👈 پنج شنبه ١۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ 🔷 با سخنرانی: 👈 حجت الاسلام موسوی 🔷 با مداحی: 👈کربلایی محمد اسداللهی 👈  کربلایی سید رضا نریمانی 🚩مکان: 👈 اصفهان، چهارراه عسگریه، امامزاده شاه میرحمزه علیه السلام 🔊 حجت الاسلام موسوی 🔊 بخش اول و مناجات | سلام علی آل یاسین 🔊 بخش دوم | بالاخره با فریادم اومدی 🔊 بخش سوم | ازکجا بگم 🔊 بخش چهارم |رحمت الله به عشاق ابی عبدالله 🔊 بخش پنجم | سرزمین بی حسین یعنی یه ویروونه 🔊 بخش ششم | همه غمام یادم میره 🔊 بخش هفتم | قمر بنی هاشم ماه  عقیله 🔊 بخش هشتم | بسم الله 🔊 بخش نهم |موندنی ترین رفیق من ای امام حسین 🔊 بخش دهم و روضه |صلی الله و علیک یا عطشان 👇👇👇👇👇👇👇👇
‍ . سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقایِ من! مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرُهنت رو راستی آقایِ من! تنها نذار اُمُّ المَصائب رو خیمه نفرست اسبِ بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرُهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ــــــــــــــــــــــــ تنها موندیم بی کربلا موندیم تو روضه ها دسته به دعا موندیم دیدی آقا اربعین جا موندیم (دیدی آقا از حرم جا موندیم) آقای من میشه سایت روی سرم باشه روزیم امشب خواب حرم باشه عشقت سهم این نوکرم باشه آقای من من تو رو از بچگی می شناسم مهربونتر از مادری واسم زیر دین بیرق عباسم آقای من صلی الله علیک یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقای من مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرهنت رو راستی آقای من تنها نذار ام المصائب رو خیمه نفرست اسب بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ............ ای باوفا جاموندم از کربلا جاموندم مثلاً تو قبول کردی کوله بارمو هم بستم مثلاً من الان تویِ راهِ کرببلا هستم مثلاً رسیدم دارم زیارتنامه میخونم مثلاً رو به ایوونه حرمت به زیر بارونم ای باوفا، جاموندم از کربُبَلا .. چشمامو که میبندم روح سرگردونم کربلا میره اشکامو میبینی که هر لحظه دور از تو گریم میگیره میکُشه مارو فراق کرب و بلا میکِشه دل رو عراق کرب و بلا تو هر سختی باهامه دستمو میگیره وقتی میخوامش صل الله علیک یا ابا عبدالله یعنی آرامش بگن سفر میگم فقط کرب و بلا اربعین میخوام ازت کرب و بلا به دل میده اشتیاق بوی حرم بوی حسین میوزه از سمت عراق بوی حرم بوی حسین ............. من دور از کربلا زندگیم میگیره نور از کربلا پای رفتن از من شور از کربلا من دور از کربلا سامونم کربلا یه سفر واجب شه اونم کربلا اربعین من هم مهمونم کربلا سامونم کربلا سفر اولم یادم اومد و کربلا بارون میزد و کربلا بارونه کربلا مادرت میشه مهمون کربلا شب جمعه روضه خونه کربلا بارونه کربلا آه شیش گوشه حرم گریه میکنم توی آغوش حرم نذر زینب مشکی میپوشه حرم با شیش گوشه حرم سر پیراهنت پیرم کردند از زندگی سیرم کردن از زندگی سیرم کردن حسین ................. میدونی از بچگی، تو هیئتت بودم میدونی گریه کنِ، غم مادرت بودم میدونی وابستتم بهت ارادت دارم میدونی دلبستتم بهت ارادت دارم یه ذره منو ببین! مگه من چندتا امام حسین دارم پ؟ پای درد من بشین! مگه من چندتا امام حسین دارم؟ به همین نفس زدن دلم خوشه به تو و امام حسن دلم خوشه به همین برو بیا دلم خوشه به تو و امام رضا دلم خوشه «ای آقام حسین» . ....................... .👇
معرفی چند نمونه جهت مطالعه (با سپاس از آقای یوسف رحیمی که برای انتخاب این نمونه ها متقبل زحمت شدند) پیاده تا خورشید: سفرنامه اربعین یادداشت های هشت سفر کربلا (علیرضا قزوه) https://bookroom.ir/book/85774/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 سفرنامه اربعین https://www.ketabrah.ir/book-tag/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 کتاب «گلوله‌های داغ»، سفرنامه اربعین از ملایر تا کربلا در 22 اپیزود به قلم رضا کشمیری https://www.ibna.ir/fa/book/296917/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7 «به خدای درختان انجیر» ، محسن حسن‌زاده https://safarvaname.ir/category/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86/ سفرنامه اربعین نویسنده: محمود شریفی http://farhangziarat.hzrc.ac.ir/article_101829.html کتاب پای پیاده (سفرنامه اربعین حسینی محمد حسین خانی) https://torob.com/p/cee98d9c-d793-4c77-aae6-c8ab28a2847c/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C/ سفرنامه؛ آنچه که بر من در پیاده‌روی اربعین گذشت! https://virgool.io/@thantez/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%9B-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-ydt9zdteifg9 خاطراتی شیرین از زیارت اربعین https://www.fanaei.ir/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86/ اینجا، شهر خاک و خون است! https://lastsecond.ir/itineraries/s973403-karbala-ramin-97 سفرنامه اربعین| نون بهشتی/ماجرایی از دلدادگی https://www.farsnews.ir/mazandaran/news/13990715001192/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86%7C-%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C سفرنامه پیاده‌روی اربعین؛ تصویری از لحظه لحظه حضور در یک سفر معنوی http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/165660-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C .
AUD-20220901-WA0006.mp3
12.01M
🎵شور حضرت معز المؤمنین💚 بانوای🎤کربلایی‌علی‌اکبر‌حائری سبک : [ علیه‌السلام ] اجرا: روز چهارم ماه صفر ۱۴۰۰ [ هیئت ام ابیها قم ] علی شاه عـرب و حسن وزیـره ضربه هاش فتنه‌کش کل جزیـره علمـداره جمـل ؛ ای سپه‌دار جمـل پهلـوون اول حیدر و زهـرا بشنو تکبیرش و با صدای غـرّا علمـداره جمل ؛ ای سپه‌دار جمـل شده یکسـره با اخـم‌تو کار جمل تویی رهبـر راهی که‌راه علیه وجود تو قـوام سپـاه علیـه سر از تن نزنی هم‌تو فاتح جنگی عجـب برق نگاهـت نگاه علیـه "جانم حسن ای جانم حسن" ◾️ درس زندگی به من بوده همیشـه دنیا بی‌عشق امام حسن نمیشـه غـلام حسنـم ؛ مست نام حسنـم💚 باید اسمش و ابالـکرم بـزارم خاک قبـرش و روی سرم بذارم غـلام حسنـم ؛ مست نام حسنـم حسین میگه همیشه امام حسنـم کـرم سائل هـرروزه دسـت حسن ببین مستی مارو شدی مست حسن یه روز دسته می‌ریم تو مدینه هممون دم سینه زنی و دم دسته حـسن ◾️
حاج‌امیر_کرمانشاهی_رفیق_یه_روز_میاد_رفاقتو_نشون_میدی_.mp3
10.37M
🎧 قـطعه‌صــوتی"وَصـــیَّت" رفیق یه روز میاد رفاقتو نشون میدی شونه های منو تو قبر تکون میدی شاید توی پیری یا شاید جوونی باید برام بشینی تلقین بخونی اسمع افهم یا فلان بن فلان شونه ام تکون میدی که تواَمان بگو آقا رفیقم سینه زنان پشت دسته هات میرفت دوان دوان بیا دستشو بگیر همین الان هل انت علی العهد الذی فارقتنا امسال بدون من میری به کربلا یادت نره رفیق من و بین موکبا یادت نره رفیق من و بین زائرا اذا اتاک الملکان المقربان چند قدم به نیت گذشتگان توی مشایه برو گریه کنان میخوری چای عراقی نوش جان فلا تخف یادم کن توی ایون نجف ذکر علی علی برام بگیر تا که بگیره روح من شعف لا تحزن قسمت میدم به شاه بی کفن اگه رفتی حرم امام حسن یه سلامم بده از جانب من افهمت یا فلان بن فلان غصه نخور میرسه امام رضا به داد ما سینه زنا افهمت یا فلان بن فلان غصه نخور از تو قبر در اومدی خاک بریز و بگو صاحب الزمان الغوث و الامان الغوث و الامان 🎙 کربلایی
زندگی بهر بشر شور و نوائی دارد زنگ این قافله هر روز صدائی دارد غنچه از خُرَمّیِ باغ و گلستان خندان که بهار است و گل و عشق صفائی دارد بلبل از زمزمة باد خزان با فریاد در عزای گُلِ خود نغمه سرائی دارد چه توان کرد که قانون طبیعت این است هرکه چون شمع برافروخت فنائی دارد قدر دانی زجوانی بنما ای منعم که چو پیری برسد رنج و بلائی دارد با جوانان چه بسا پنجه به پنجه زده است پیر خم گشته که امروز عصایی دارد درد پیری رسد آنرا که جوان مرگ نشد نتوان گفت که این درد دوائی دارد آدمیت بخورو خواب و زرو زیور نیست این متاعیست که هر بی سرو پائی دارد لب فرو بند ز اندازه سخن بیش مگو هر سخن نکته و هر مسئله جایی دارد (کربلائی) نبود هرکه رود کرببلا کربلائیست که دل کرببلائی دارد .................... . نمیداند کسی مرگش کجا ی این جهان باشد چه حالی میرود زاینجا چه وقتی از زمان باشد دم مرگش کسی گیرد سرش را بر سر زانو ویا تنها بمیرد مردن او در نهان باشد بوقت رفتن از دنیا بود ایمان او کامل ویا بیدین بمیرد مردنش چون کافران باشد در این عالم بگیرد خو به علم معرفت آیا؟ ویا در ظلمت عقلانی اش چون جاهلان باشد به دنیا درپی شرّبود ویا عبدِ درِ خالق ؟ به فردا در صف خوبان ویا از عاصیان باشد ولی آنقدر یقین دارم اجل گیرد گریبانم رسد روزی تنم همچون درختی در خزان باشد بشر گردد سلیمان و شود انگشترش دستش اسیر مرگ میگردد به قصرش گر نهان باشد چو در قبرش بگذارند و بر رویش لحد چینند در آندم طعمهٔ مور و به دفعش ناتوان باشد نباشد همرهش مالی ویا فرشی شود بستر اگر همچو تهمتن یا سلیمان جهان باشد رسد روزی گزار او به پای میز عدل حق در آنجا شاهدان دست وسروپا وزبان باشد خوشا آنکس کند کاری زبهر روز عقبایش در آن روزی که وانفساست نجات او از آن باشد چه کردی ای (صفا) آن دم بکار آید به روز سخت در آن روزی که وانفساست بداد تو همان آید ✍ .......................... . و ای سرو بلند استقامت بابا خورشید منور هدایت بابا رفتی زمن گرفته ایی صبر وقرار ای هستی من فدای نامت بابا ________________________ اجل زارو دل افکارم تو کردی قرین رنج و آزارم تو کردی گلم را ای فلک بردی زدستم به داغ او گرفتارم تو کردی ________________________ منبع حلم و وقار کیست به غیر از پدر یار تو در روزگار کیست به غیر از پدر پینهٔ دستان او نشانی از زحمت است مثل طلا با عیار کیست به غیر از پدر ________________________ ای نام پاک تو آوازه و اعتبار من بنگر پدرجان چه شد بعد تو روزگار من بلبل صفت اگر به کنارت نغمه میزدم بنگر ز رفتنت خموش شدم ای قرار من ________________________ ای شمع پر فروغ زندگانی من ، پدر ای اسوه صبر و مهربانی من ، پدر رفتی و درغم و عزای تو کمرم شکست ای یگانه هدیهٔ آسمانی من ،پدر ✍ .
. بعد از تو چهل مرتبه طوفان دیدم من زلف تو را به نی پریشان دیدم سرسبزی کوفه را بیابان دیدم والله که سختی فراوان دیدم گفتم که فراق را نبینم دیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم هر جا که سرت بود، من آنجا بودم هر جا که نیاز بود، زهرا بودم آنقدر بگویمت که تنها بودم اما سپر چادر زنها بودم راس تو به نیزه بود چون خورشیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم یا از سر ناقه دخترت می افتاد یا وقت نماز خواهرت می افتاد انگار دوباره مادرت می افتاد وقتی ز سر نیزه سرت می افتاد چون ابر ز دیده خون دل باریدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم با بغض چقدر فتنه سازی کردند با قتل تو حسّ سرفرازی کردند با جان رباب نیز بازی کردند بر گیسوی تو دست درازی کردند از شدت گریه گاه می لرزیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم تا موی رقیه را مرتب کردم انگار هزار مرتبه تب کردم من زیبنم و گریه به زینب کردم جان کندمُ صبح خویش را شب کردم در خلوت غم به خویش می پیچیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم ما را به خدا مردم مغضوب زدند مرهم به دل زخمی ما خوب زدند در پیش محب سنگ به محبوب زدند من بودمُ و عمداً به لبت چوب زدند من در دل تشت کوچه را می دیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم هر وقت ز روی نی سلامت کردم در چشم تو احساس رضایت کردم بی واهمه خصم را ملامت کردم تنها نه قیام که قیامت کردم حتی ز روی نی به تو می بالیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم محمدی کرمانشاهی✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. یا اخا ادرک اخا، بیا تو علقمه گیر افتادم یا اخا ادرک اخا، بیا با ضربه ی تیر افتادم یا اخا ادرک اخا، زیر نیزه پیکرم پیچیده یا اخا ادرک اخا، دست جلاد سرم پیچیده حرم تو آب نداره ودیگه دلم تاب نداره و شرمنده ی اصغرت شدم،چاره ای رباب نداره و خون چشمم رو که پاک کنم، بزار دوباره نگات کنم گریه برا بچه هات کنم،بااسم کوچیک صدات کنم حسین من ای حسین من،حسین من ای حسین من یا اخا ادرک اخا، دست آب آور تو افتاده یا اخا ادرک اخا، ساقی لشکر تو افتاده یا اخا ادرک اخا، با سر افتادم زمین از مرکب یا اخا ادرک اخا، بعدمن وای به حال زینب لشکر پیاده میزدو لشکر سواره میزدن مشکم روکه پاره کردن و خنده ی دوباره میزدن هو میکشه دشمن رو ببین،ازاینکه من افتادم زمین نزار بخندن پاشو برو،توی این نفس آخرین حسین من ای حسین من،حسین من ای حسین من یا اخا ادرک اخا،سر سربریدنم دعوا شد یا اخا ادرک اخا،ابروی شکسته ی من وا شد یا اخا ادرک اخا،شده اندازه ی اصغر جسمم یا اخا ادرک اخا،افتاده روی زبونها اسمم عمود آهن سرم زدن،نیزه روی پیکرم زدن دیگه نمیبینه چشم من،تیغ هم به چشم من زدن غارت تنم تموم شد ونقشه کشیدن برن حرم بعد سر من حالا شدو نوبت سر برادرم شعروسبک کربلائی محسن داداشی ✍ .👇
. یا امام منتقم ای یوسف زهرا بیا ای شب تاریک را صبح جهان آرا بیا ای یگانه وارث خون های عاشورا بیا ای صدای انتقام زینب کبری بیا آفتاب فاطمه از آن سوی صحرا بیا ای شبان ما به بین حال دل ما را بیا گرگ آدم خوار دم از حقّ آدم می زند چنگ بر دل های مظلومان عالم می زند * یوسف زهرا ببین آنان که زهرا را زدند جای عرض تسلیت، امّ ابیها را زدند تا قیامت پیروان خطّ مولا را زدند علم و دین و دانش و ایمان و تقوا را زدند نور و قدر و کوثر و یاسین و طاها را زدند فاش گویم کلّ مظلومان دنیا را زدند شیعه می سوزد هماره ، شیعه می گرید مدام تا زفریاد تو برخیزد خروش انتقام * صبر کن یا فاطمه فریاد پشت در، نزن طایر جان امیرالمؤمنین پرپر نزن یا علی از ناله، چاه کوفه را آذر مزن یا حسین از نوک نی آتش به خشک و تر نزن زینب کبری دگر بر چوب محمل سر، نزن چاک بر پیراهن خود پای طشت زر، نزن می رسد روزی که عترت را شود روشن دو عین خیزد از مهدی صدای یا لثارات الحسین * ای گریبان چاک صبح جمعه بر دیار تو ای همه یوسف رخان گمگشته بازار تو ای گناه ما هماره باعث آزار تو ای مسیح آسمانی فردی از انصار تو ای شرار خشم حقّ در تیغ آتش بار تو ای سرشک چشم زهرا بر گل رخسار تو قلب شیعه بی قرار توست یا بن العسکری فاطمه چشم انتظار توست یا بن العسکری * یوسف گمگشته تو، کنعان همه عالم، بیا ای یگانه منجی ذرّیه آدم بیا ناخدا! بحر خدا بر این محیط غم بیا ای گرامی زاده ی بی قنبر خاتم بیا بی تو گشته آفرینش خیمه ماتم بیا ای نثار مقدمت خون دل «میثم» بیا تا تو در ما غایبی بر پاست در هر انجمن ناله ی یا بن الحسن، یا بن الحسن، یا بن الحسن شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 *سرزده به مجلس اونها رفت 🔰 امیر کرمانشاهی(مداح اهلبیت) وقتی در فضای مجازی دید که دو نوجوان دستفروش مشهدی هیأتی به راه انداخته‌اند و آرزو دارند تا او در مجلسشان حضور پیدا کند و نوحه بخواند، سرزده به مجلس اونها رفت
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بخر مقابل چشمانِ خوب‌ها بد را بزن به نام خودت این بدِ زبانزد را میان ماندن و رفتن از انتخاب نگو بگیر راه سقوطِ منِ مردّد را همیشه سنگِ دلم راهِ اشک را بسته تلنگری بزن ای روضه! بشکن این سد را ببخش، حاجتِ من کمتر است از کَرمت خودت بخواه برایم هر آنچه باید را به جمعِ گریه‌کنان، بین ابرها بردی همان‌ کسی که خودش را به گریه می‌زد را شهادتِ نفسم یا حسین و یا حسن است نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را مسافر حرمم، روی بالِ سجاده سلامِ صبح به مبدأ رسانده مقصد را کلاغ را چه به پرواز با کبوترها! کسی سیاه ندیده‌ست رنگِ گنبد را به حقّ پای سپاهِ پیاده‌ی حرمت ببر زیارت دنیای خوب‌ها بد را .