Fadaeian_Veladat_peyambar_14010721_03.mp3
5.79M
🌹 #عید_الزهرا
🌿 #شور #عید_بیعت #امیرالمؤمنین
باغبون اگه نباشه درخت و آفت میزنه
شیر اگه نباشه روباه دم از خلافت میزنه
رحم الله علی محبک یا علی
لعن الله علی عدوک یا علی
نرسد اگر به علی کسی
به کجا رود به کجا رسد
به خدا قسم که اگر کسی
به علی رسد به خدا رسد
لعن الله علی عدوک یا علی
Fadaeian_Veladat_peyambar_14010721_011.mp3
9.48M
📃 #اگه_این_حرفمو_گوش_کنی
🖊 #سرود_امام_علی
🖊 #میلاد_امام_علی (علیهالسلام)
اگه این حرفمو گوش کنی رفیق بردی
بی معطلی اگه یه روز زمین خوردی
بگو علی
شک نکن تجربه کردمش منه عاصی
پهلوون واقعی رو خواستی بشناسی
بگو علی
اصن گدایی اینجا یه کیفِ دیگه قراره
کاش یه نجف برامون خود مولا کنار بزاره
تجلی مردونگی و غیرت و ببین
اصن بیا بریم نجف ابهت و ببین
مولا تو عالم یکیه اونم ابوتراب
تاریخو خوب ورق بزن شجاعتو ببین
علی والله ۲
علی اومده الحمدالله علی اومده الحمدالله
.....
اگه این حرفمو گوش کنی رفیق بردی
بی معطلی یه روز اومد زمین خوردی
بگو: علی! بگو: علی!
شک نکن تجربه کردمش منه عاصی
پهلون واقعی رو خواستی بشناسی
بگو: علی! بگو: علی!
اصلاً گدایی اینجا یه کِیف دیگه داره
میخوام فدا علی شم خدا کنه بذاره
خدا ماها رو شیعه کرده قسمت و ببین
اصلا بیا بریم نجف اُبُهت و ببین
مولا تو عالم یکیه اونم ابوتراب
تاریخو زیر و رو کن و شجاعت و ببین
علی آقامِ الحمدالله...
دلت خواست حالا کامِتو شیرین کن
مثل حلواست بگو کامتو شیرین کن
بگو: علی! بگو: علی!
چند نفر حیدرین تو عالم امکان؟
خدا خیره ما رو خواسته پس همین الان
بگو: علی! بگو: علی!
روزی ما ردیفِ رکوع هم نمازش
الهی من فدایِ دستای چاره سازش
بساط ذکر علی، یاعلی فراهمِ
ما همه قربون صدقش، بریم بازم کمِ
این همه فضل و مرتبت داره علی ببین
اینجوریِ که جون میده برای فاطمه
علی آقامِ الحمدالله
.
#امیرالمؤمنین
به سمت او گشوده ام پنجرهی خیال را
که محو آسمان کند من شکسته بال را
اگر دمی نشان دهد شکوه آن جمال را
طلوع بی بدیل را، عروج بی مثال را
به عالمی نمی دهم خاطرهی وصال را
خوشا به حال آن کسی که پیر را شناخته
میان ظلمت جهان مسیر را شناخته
از آستان چشم او غدیر را شناخته
کسی که ذره ای فقط امیر را شناخته
شناخته بدون شک خدای ذوالجلال را
به من نگاه می کند و آفتاب می شوم
اگر چه در حضور او ز شرم آب می شوم
هنوز غرق ظلمتم که نور ناب می شوم
همین که مست بادهی ابوتراب می شوم
به شور درمی آورم زبان شعر لال را
همین که میخورد گره به چشم او نگاه ها
فرار می کنند از برابرش سپاه ها
ولی مجال می دهد به خیل روسیاه ها
منم منم که سال ها، منم منم ماه ها
به شوق او شمرده ام گذشت ماه و سال را
دل از زمین بریده و به عشق او هوایی ام
دو روز کاظمینی ام، سه روز کربلایی ام
اگرچه ساکن قمم، گدای سامرایی ام
در تب و تاب مشهدم، مرددم کجایی ام
چگونه بازگو کنم جواب این سوال را
من از بقیع غربتش به آسمان رسیده ام
صفا و مروه دیده ام، گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من که از همه بریده ام
مثل نجف نمی شود که بارها چشیده ام
در آستان قدسی اش بادهی لایزال را
خوشا به عشق روی او مجاور حرم شدن
در آستان نور با فرشته هم قدم شدن
دم از حسین او زدن، جناب محتشم شدن
به احترام زینبش تا دم مرگ خم شدن
و تا همیشه داشتن حب علی و آل را
مسافر نجف چرا بهشت آرزو کند؟
نادعلی بخواند و به سمت قبله رو کند
خوشا به حال آنکه با امیر گفتگو کند
به شوق او بگرید و از آب آن وضو کند
که گریه مست میکند عارف اهل حال را
مدام در حریم او چه مستدام می شود
به دیدگان اهل دل خواب حرام می شود
در این حرم که حجت خدا تمام می شود
غلام شاه می شود، شاه غلام می شود
و باد می پراکند نسیم اعتدال را
بدون اشک جاری اش چشمه روان نمی شود
بی نفحات اش عالم پیر جوان نمی شود
بهشت بی ولای او نصیبمان نمی شود
بدون نام عالی اش اذان، اذان نمی شود
کاش دوباره یک نفر صدا کند بلال را
چه کرده است اشک او که نیل کم می آورد
بت شکنی که پیش او خلیل کم می آورد
از آتش عدالتش عقیل کم می آورد
برای ادعای خود دلیل کم می آورد
مگر علی ندا دهد حی علی الحلال را
خوشا سرود «لافتی» به لحن ذوالفقاری اش
تمام رشته کوه ها محو بزرگواری اش
لباس وصله می زند به جبر اختیاری اش
آدم و نوح مفتخر به حسن همجواری اش
فدای آن پیمبری که یافت این کمال را
کعبه قیام می کند فقط به احترام او
وا شده دفتر ازل بعد خدا به نام او
بوی بهشت می وزد ز وادی السلام او
به کائنات می رسد فیض علی الدوام او
همین که وصل می کند حلقهی اتصال را
در نفس یتیم ها رایحهی تبسمی
گم است در تو کهکشان ولی تو در خدا گمی
در دل خاک هستی و در آسمان هفتمی
دمی به عرش می روی، دمی میان مردمی
ای دو دمت شکافته دایرهی محال را
نیست به جز ولای او راه نجات دیگری
شکر که بعد مرگمان هست حیات دیگری
و باز جلوه میکند با جلوات دیگری
که در بهشت محضرش با کلمات دیگری
وقف رخ علی کنم شعر خجسته فال را
از آیه های روشن و نشانه های مستتر
پس از «بحار مجلسی» و «الغدیر» معتبر
به «شیخ حرّ عاملی» و هرچه کیمیا اثر
به محضر «مفید»ها رسیده ایم تا مگر...
«شیخ صدوق» وا کند پنجرهی «خصال» را
من آن یتیم کوفی ام که بی توام یتیم تر...
از حسن و حسین تو ندیده ام کریم تر
از ازل عاشق توام نه از ازل، قدیم تر
کجاست جاده ای از این طریق مستقیم تر؟
رها کنید بعد از این حدیث خط و خال را
بی نظر تو هیچ کس اهل نظر نمی شود
دل شکسته ات از این شکسته تر نمی شود
شفاعت تو شامل آن دو نفر نمی شود
«بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود»
بی تو که می بری فقط از دلمان ملال را
اگر نبود نام تو ستاره ای نداشتم
برای طبع سوخته شراره ای نداشتم
برای شعر جرأت دوباره ای نداشتم
ببخش جز سرودن از تو چاره ای نداشتم
به آن امید آمدم که این زبان حال را...
شاعر: احمد علوی✍
.