eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸شب بیست و دوم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 چهار شنبه ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷 کربلایی 🔊 بخش اول | سخنرانی حجت الاسلام کریمی 🔊 بخش دوم | آمدم روی خطا خط بکشم 🔊 بخش سوم فراز های دعای ابوحمزه ثمالی 🔊 بخش چهارم | وای مادر بال تو گره به میخ در زدند 🔊 بخش پنجم | نامه ای از حیدر برای مالک اشتر 🔊 بخش ششم | نور بباره به قبر پدر مادرا که عشق تورو توی دل ما گذاشتن .👇👇👇👇👇 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 امیرالمومنین(ع)-شام غریبان-میهمان فاطمه نخل خرماست خَم و سر به گریبان علی است شب قدر است و یا شام غریبان علی است چشم ما پر شده از خون دل شیر خدا دل ما قطعه ای از تربت پنهان علی است بوی زهرا رسد از خاک بیابان نجف امشب ای اهل نجف فاطمه مهمان علی است پای هر نخل که در کوفه مناجات کنید جای خونِ جگر و دیده ی گریان علی است بعد از این شب چه شب عید بیاید چه عزا همه شبها شب اشگ و شب هجران علی است گر چه در سجده علی کشته شد از شدّت عدل عدل یک لاله ی خندان زگلستان علی است کرم و جود و جوانمردی و آقایی بین قاتل جانِ علی دست به دامان علی است یک طرف فاطمه، یک سو فقرا چشم به راه یک طرف پیرزنی منتظر نان علی است خاک، دلباخته ی سجده ی طولانی او چاه دلسوخته ی سینه ی سوزان علی است کاسه ی شیر یتیمان همه شد کاسه ی اشک سیل خون است که درب چشم یتیمان علی است به پریشانی دل های پریشان "میثم" تا ابد امّت اسلام پریشان علی است استاد سازگار .
4_5891066946664796109.mp3
20.58M
نامه‌ای از حیدر برای مالک اشتر این فرمانی‌ست از بندۀ خدا، به یار باوفا جز حق نمی‌گوید والله؛ علیِ مرتضی خدمتِ به خلق است بهترین عبادت مردم تو هستند طالب عدالت صبح و شب عبادت کنی کعبه را زیارت کنی بخدا نمی‌رسی مگر خدمتِ بی‌منت کنی مولا مولا مولا أمَرَنا بِتقوَی‌الله ............... نامه‌ای از مولا برای همۀ دنیا این دستوری‌ست بنا به امر دین، برای مسئولین از طرف شخص شخیص، امیرالمؤمنین غصۀ تو باشد غصه های مردم در عمل بیا باش خاک پای مردم بر خدای سبحان قسم خُلفِ وعده یعنی ستم در مسیر خدمت بمان استوار و ثابت‌قدم مولا مولا مولا أمَرَنا بِتقوَی‌الله ✍ .
. 🔸شب بیست و سوم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان ( سومین شب قدر ) 📆 پنجشنبه ۲۴فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷 دعای جوشن: 👈 کربلایی جواد کیساری 👈 کربلایی رسول باقری 🔷 کربلایی 🔊 بخش اول قرائت دعای 🔊 بخش دوم | سخنرانی حجت الاسلام مرتضوی 🔊 بخش سوم | ای با خبر از فراق، ای عشق 🔊 بخش چهارم 🔊 بخش پنجم | این طرف بین عبا اکبر تو افتاده 🔊 بخش ششم 🔊 بخش هفتم | لا حول ولا قوة الا بالله علی ماشاالله 🔊 بخش هشتم |  بک عرفتک وانت دللتنی 🔊 بخش نهم |  با غم دوری لا تؤدبنی .👇👇👇👇👇👇👇
4_5893469723168869838.mp3
15.22M
با غم دوری لاتؤدبنی من دوسِت دارم لاتؤذبنی عذاب اینه که اسم تو بیاد و گریم نگیره 🏷با غم دوری لا تودبنی علیه_السلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با غم دوری لا تودبنی من دوست دارم لا تودبنی عذاب اینه که اسم تو بیاد و گریم نگیره عذاب اینه که عاشق واسه معشوق آخر نمیره عذاب اینه محرم بیاد پا علم نباشم عذاب اینه شبای اریعین من حرم نباشم حسین حسین حسین تو بگذر از خطای من حسین حسین حسین عزیز لحظه های من کاش به دست تو گره هام وا شه سفر بعدی کربلا باشه دلم میخواد کسی دوست و رفیق دلم نباشه دلم میخواد غم من جز فراق حرم نباشه دلم میخواد فقط مال تو باشم نه مال دنیا دلم میخواد روی پات سر بذارم مثل شهیدا حسین حسین حسین بمون بمون برای من حسین حسین حسین عزیز لحظه های من ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5893469723168869836.mp3
18.37M
«لَاحولَ‌وَلاقُوَّةَ‌الّابِالله؛علی‌ماشاءالله» با اجرای شاعرونغمه‌پرداز‌ لا حولَ و لا قوةَ الا بالله؛ علی ماشاءالله خدا نوشته سر درِ عرش اعلی؛ علی ماشاءالله شورآفرین، اعجاب‌انگیز و خاصه دنیا ما رو با «یاحیدر» می‌شناسه حتی پاش بیفته تنهایی پای کار علی می‌ایستم من جز پیروی از این آقا کار دیگه‌ای بلد نیستم یاحیدر علی علی مولا ۴ ........................ ذکر روی انگشتر رسول‌الله؛ علی ماشاءالله دونه‌دونه تسبیح حضرت زهرا؛ علی ماشاءالله جنت ایوون‌طلای باصفاشه خوش‌بحالِ هرکس حیدر باباشه باب‌القبلۀ علی یعنی بابِ اولِ شرفیابی وقتی تُو صحن نجف هستی انگار کربلای اربابی یا حیدر علی علی مولا ۴ .
4_5893469723168869832.mp3
27.21M
ای با خبر از فراق ای عشق ، آن عاشق بی خبر منم من مأنوس شب و خدا تویی تو ، آن غافل بی سحر منم من در خانه ی تو فقیر آمد ، چون رفت یتیم اسیر آمد در باز کن ای کریم و بنگر ، آن سائل پشت در منم من من را تو ندیدی و گذشتی ، من را نخریدی و گذشتی آن برده که با هزار فریاد ، می گفت مرا بخر منم من هر روز که با تو عهد بستم ، فردا شد و بازهم شکستم آن بنده ی بی وفا که هر روز شد بهر تو دردسر منم من ای پیرزن کلاف در دست ، از مشتریان یوسفی تو قدری ز کلاف خود به من ده ، چون از تو فقیرتر منم من برخیز که کاروان مهیاست ، منشین که سفر به سمت عقباست حالا که علی طلایه دار است آماده ی این سفر منم‌ من 🎤
. بِحُــــــــــرمَةِ الْحُسَـــــــینِ عَجّـــلْ فَـــــرَجَه عرضـــــــــــــــــی در شبی که گذشــــــــــت شــــــــب قـــــــدر است و من در یاد یــارم برای غیـــــــــــــــــبتش دلْ بی قــــــــــرارم خــــــــــــــــــــدايا! از وجودم ، عرضه دارم: مُـــــقَدّر كن شـُــــــــــــــــكوه و عـــــزّتت را مُـــــقَدّر  كن ظـــــــــــــهور حجّـــــــــتت را خـــــــــــــداوندا گره از عیــــــــــــــد وا کن گره از مظــــــــــهر توحیـــــــــــــــــد وا کن گره از تابش خورشــــــــــــــــــــــــید وا کن مُـــــقَدّر كن طــــــــــــــــــــــلوع  طلعتت را مُـــــقَدّر  كن ظـــــــــــــهور حجّـــــــــتت را فَـــــــــــــــــــــــــرَج را بر رخِ امسال بنويس فَـــــــــــــــــــــــــرَج را روزیِ احوال بنویس تقاص کشـــــــــــــــــــــــته‌ی گودال بنویس مُـــــقَدّر  كن بـــــــــــــهار خلقتــــــــــــت را مُـــــقَدّر  كن ظـــــــــــــهور حجّـــــــــتت را به حقّ کُشته ی مَهموم، عَـجّـــــــــــــــــــــل به حق آن شه مظلوم، عَـجّـــــــــــــــــــــــل که شد از آب هم محروم، عَـجّــــــــــــــــــل مُـــــقَدّر کن زمـــــــــــــــــــــــــان دولتت را مُـــــقَدّر  كن ظـــــــــــــهور حجّـــــــــتت را شــــــــــــــــــبیه اُمّت ادریس زاریــــــــــــم شــــــــــــــــــبیه قوم موسی بی‌قراریــــــم شــــــــــــــــــبیه قوم یونس، درد داریـــــم مُـــــقَدّر كن نجـــــــــــــــــــــــــات امتت را مُـــــقَدّر  كن ظـــــــــــــهور حجّـــــــــتت را جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ .......... ﷽ غریبونه کجا احیا گرفتی ما رو با درد و غصهَ ت آشنا کن دعای من کجا با این گناهام... خودت واسه فرج امشب دعا کن دعام کن تا منم بیتاب باشم دعام کن روز و شب واست بسوزم یه عمریه که دس رو دس گذاشتم ببین كه نیستم آماده هنوزم همه‌َش از من بدی اومد سراغت ولى تو خوب باهام رفتار کردی خدا میدونه که امشب آقا جون چقد واسه من استغفار کردی بزن امضا توی تقدیر امسال که از عمق وجودم نوکرت شم شبیه حاج قاسم که نمیشم بذار لاقَل سیاهی لشگرت شم شب قدره حلالم كن آقاجون ندارم هيچ كارى جز گدایی کجا قرآن به سر میگیری امشب مدینه ، یا نجف ، یا کربلایی؟ شب احیا کجا روضه گرفتی کجا داری رو لبهات آه و ناله... شاید امشب ميرى کنج خرابه میخونی روضهء طفل سه ساله رقیه نيمه شب مهمونى داره سر بابارو تو آغوش میگیره رگای حنجر و اونقد میبوسه ميُفته از نفس آخر میمیره ✍ .
. به قول برادرم محمد کاروان ؛ بر این در هرکسی خود را به عنوانی ملقب کرد و من از بین آنها برگزیدم لفظ نوکر را... حیدر امام ما و حیدر امام قنبر قنبر غلام حیدر ، ما هم غلام قنبر خدمت به مرتضی را لایق نبود هرکس مرغ سعادت اما پر زد به بام قنبر او احترام دارد از احترام مولا ما احترام داریم از احترام قنبر هرکس به رتبه ی خود جایی مقام دارد او زیر پای حیدر ما زیر گام قنبر از شیعیان زهرا ، زنها به فضه معروف از شیعیان مولا ، مردان به نام قنبر وقتی سلام حیدر در شهر بی جواب است می شد دل علی شاد از یک سلام قنبر القصه ما کجا و درک مقام مولا مائیم و آرزوی درک مقام قنبر ✍ .
. صدا میاد داره از کجا میاد به گوشم این صدا آشنا میاد صدای آه میاد از تو  قتلگاه انگاری مادره میکنه نگاه سوا سوا میزدن حرومیا یکی با سنگ پیر مردا باعصا وای از تنت تو رو دوره کردنت واسه ی یه مشتی گندم زدنت شمر که رسید سمت گودال میدوید چکمه رو سینه گذاشت مو رو کشید 😭😭😭😭 با خنجرش پیش چشم مادرم سر داداشم و از قفا برید هی میزدن هی پیاپی میزدن دم آخر سر تو رو نی زدن وای از  تنت تیکه تیکه بدنت افتاده به زیر نعل مرکبا به روی خاک بدن خون پره چاک سر تو شد زینت روو نیزه ها 👇
45.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور قتلگاهی صدا میاد😭😭 کربلاییان نریمان پناهی سیب سرخی پویانفر به قلم چهارشنبه ۲۳ فروردین‌ ۱۴۰۲ روز بیست و یکم رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری 🕌امامزاده صالح (ع)
. یتیم شدن بازم یتیما غمی نشسته رو دلاشون دیگه کسی تو‌ شهر کوفه دل نمی سوزونه براشون چند شبه که بازی نکردن با قهرمانِ زندگی شون دارن از این غم جدایی دق می کنن یکی یکی شون دیگه نمیاد اون آقایی که خنده رو لبا می آوُرد مهربونی که نیمه شب ها برا همه غذا می آوُرد یکی میگه ، بهارِ خونه م این روزا به رنگ خزونه بچه ها با گریه میخونن الهی که زنده بمونه وامیکنه به سختی دیگه دیده هاشو حضرت مولا ذکر لب همه ، علیه ذکر لبِ علی، یا زهرا داره میره دیدن زهراش شب وصاله با نگاره بچه ها دیدن پای بستر شیر خدا چه بی قراره میخ درو یادش نمیره جلو چشاش روی کبوده دیده علی تو صحن خونه ش فاطمه تو آتیش و دوده
. سروده ای درباره ی ... 🔸️🔸️🔸️🔸️ روز بزرگ همدلی از راه آمد وقت خروش ملّت آگاه آمد در آخرین آدینه ی ماه مبارک لرزه به جان دشمنان افتاده بی شک قدس ابتکارِ بی نظیری از خمینی ست قدس جلوه ی ایثار یاران حسینی است خصم فرومایه به پیش ما ضعیف است وقتی هدف آزادی قدس شریف است مشت گره کرده نشانِ غیرت ماست آری دفاع از حق، شعار ملّت ماست آزاد خواهد شد ز دست هر چه کَرکَس با اتحاد مسلمین ، بیت المقدس ما کعبه ی دلهای خود را دوست داریم خلوت گهِ مولای خود را دوست داریم "هیهات من الذله" باشد باور ما حامی مظلومانِ عالم، رهبر ما صهیون بداند ، که ستم پایان بگیرد چون انتقام ظلم را قرآن بگیرد با همت ما ، هیبت شیطان شکسته دنیا شده از ظلم اسکتبار خسته باید زمان عشق و هم عهدی بیاید ما منتظر هستیم تا مهدی بیاید .
38.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوای: شعر: حسن معارف وند اجرا شده در شب بیستم ماه رمضان 1402 - حرم امام رضا علیه السلام . یه حاجتی داشتم که آخر هم رَوا شد آخر خدا به رفتن حیدر رضا شد فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونید زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد زخم زبون میزد به من دنیا همیشه زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه جوری زدن خانوممو که هی میگفتن زهرا دیگه واسه علی زهرا نمیشه گفتم چرا به رفتنت اصرار داری گفتی میخوام ثابت کنم تو یار داری یادم نمیره با سراپای وجودم گفتم نرو زهرای من! تو بارداری... این غصه‌های کهنه جا کرده تو سینه آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه این زینبم غصه زیاد داره، بذارید حداقل دیگه منو اینجور نبینه سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه از تشنگی هر آدمی از حال میره با حالت زخمی شکسته بال میره فکر حسینم دردمو از یاد برده وقتی تک و تنها ته گودال میره باید دلیل کشتنو از دست پرسید حالات وحشی بودنو از مست پرسید هیچی از اعضای تنت جای خودش نیست باید اینو از اون سنانِ پست پرسید .
. تو بی قراری و من نیز بیقرارترینم که من غریب ترین مرد در تمام زمینم کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم نشسته است از این سو فراق تو به کمینم به حال و روز تو گیرم که اشک شرم نبارم چه سازم این عرقی را که مانده روی جبینم علی به خاطر بسترنشینی تو بگرید تو هم به خاطر من گریه کن که خانه نشینم به چادرت متوسل شدم که باز بمانی منی که کهف امانم منی که حصن حصینم برای سنگ مزارم پس از فراق تو بگذار ز باغ پیرهنت لاله های سرخ بچینم مرا شکستن پهلو مرا شکستن بازو چنان شکست که من بعد با شکست عجینم تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم شاعر: .