eitaa logo
امام حسین ع
21هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش بمونیم تاظهور، ما زائرای اربعین قدم قدم با فرشته ها با پیمبرا تا حسین ما تنها نیستیم که توو مسیرن، همه‌ی دنیا حسین تو حسینی جهان جز تو ابرقدرت نداره هر جا از عشق تو خالی شِه امنیت نداره کسی که دل به غیر از تو بده عزت نداره کاش بمونیم تا ظهور، با عشق و شور و یقین ما زائرای اربعین فااللهُ خیرٌ حافظا و هو أرحَمُ الرّاحمین *   *   ***    * پیاده ها اومدن توو جاده شبیه رزمنده ها که راه آزادی فلسطین میگذره از کربلا روی پرچم هنوز این نام زیبا رو می بینیم با همین یاحسینا فتح دنیا رو میبنیم ما انالمهدی فرزند زهرا رو می بینم کاش بمونیم تا ظهور، با عشق و شور و یقین ما زائرای اربعین فااللهُ خیرٌ حافظا و هو أرحَمُ الرّاحمین *   ***   ***    * ستون‌ستون داره زائر تو به آسمون می‌رسه یه روزی این پاهای پیاده، به دادمون می رسه ما ابالفضلیا تا پای جون با تو می مونیم به امید خدا تا پای جون با تو می مونیم تا بریم کربلا تا پای جون با تو می مونیم کاش بمونیم تا ظهور، با عشق و شور و یقین ما زائرای اربعین فااللهُ خیرٌ حافظا و هو أرحَمُ الرّاحمین  *   ***   ***    *** لكَ الحشودُ أتتْ تُلبِّي نداءَ «هل من مُعين؟!» خیل مردم آمدند تا به ندای «هل من معین» تو لبیک گویند في الأربعينِ لبيك لبيك قائِدَنَا يا حسين در اربعین، ندا سر می دهیم: لبیک لبیک یا حسین هنا من كل أرضٍ قد تَعَلَّتْ لكَ راياتْ در اینجا، از هر سرزمینی برایت پرچم ها برافراشته اند   لِکُلِّ العاشقینَ كربلاءُ اليومَ ميقاتْ امروز، کربلا میقات همه عاشقان است   و بين السِّلَّةِ و الذِّلَّةِ هيهاتَ هيهاتْ مابين شمشیر و ذلت، هیهات که ذلت را بپذیریم   ننتظرُ المَهدي، يا سيِّد الشهداءْ در انتظار مهدی هستیم... یا سیدالشهداء   نحنُ قرابينُ الفِداء ما جانبازان فدایی راه شمائیم   نَثُورُ للمستضعفين... «نجعلَهُمُ الوارثين» برای مستضعفان به پا میخیزیم... «و آنها را وارث زمین می گردانیم» @emame3vom
Shab18Safar1398[01].mp3
23.21M
🎙ابالفضل سقای تشنه‌ی حسین (زمزمه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی بالفضل سقای تشنه ی حسین علمدارم، برادرت شرمنده شد حسین با دیدن تو مُرد و زنده شد  خونِ چشاتو پس زدم با گریه هام هنوز اسیر اون نگاه باحیام حرفی بزن، این دم آخری بگو چی شد، دستای حیدری؟ خوب می دونم الی الابد نیاد شبیه تو برادری (ابالفضل سقای تشنه ی حسین) مولا حسین، دیر اومدم منو ببخش رفیق نیمه راه شدم منو ببخش شرمنده ی لبای خشک اصغرم تو رو خدا به سوی خیمه نبرم از خواهرم، نگو که مضطره چشام هنوز، غم تو رو داره  داداش ببین نگاه حرمله در انتظار اصغره (یا اخا ادرک اخاک یا حسین) داداش حسین، عباس به آرزوش رسید نمرد و آخر حضرت مادر و دید گفت بگو: به حسین من با اشک و آه منتظرم باشه تو خاک قتلگاه راستی چرا، قامت خمیده بود؟ رو صورتش، جای کشیده بود؟ خوب فهمیدم، چرا داداش حسن جون به لبش رسیده بود (یا اخا ادرک اخاک یا حسین) @emame3vom شاعر: میلاد عرفان پور #الحسین_یجمعنا #اربعین #حب_الحسین_یجمعنا
. ✅آثار خدمت به پدر و مادر ✍برتر از جهاد: پیامبر اکرم (ص)فرمودند: قسم به خدایی که جانم دردست اوست هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است. نیکی به والدین کفاره گناهان است: شخصی نزد حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد: کار زشتی نبوده مگر این‌که من انجام داده‌ام آیا برای من توبه‌ای هست؟ حضرت فرمود: برو به پدر و مادرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد. نگاه شفقت به پدرو مادر: پیامبر(ص)وفرمود: نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر این‌که هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد. خشنودی والدین خشنودی خداست: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است. 💥دعای ملائکه به نیکی کننده به والدین: رسول خدا(ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آن‌ها میگوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار، و دیگری میگوید: خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب فرمودند به آن‌ها و البته دعای ملک هم مستجاب است. 📚 بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۵۲ 📚 بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۸۲ 📚 بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۷۳ 📚 کنز العمال، ج ۱۶ ، ص ۴۷۰ @emame3vom
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شاعر جناب سازگار كي‌ام كه با تو كنم گفتگو، عزيز دلم! عنايت تو به من داده رو، عزيز دلم سياه رو تر و بي آبروتر از من نيست مگر دهي تو به من آبرو عزيز دلم بسوز و آب كن و شعله زن كه بر تو كنم چو شمع، گريه بي‌هاي هو عزيز دلم اگر عزيز دل خود نگويمت، چه كنم؟ كجا روم؟ به كه گويم؟ بگو، عزيز دلم اگر كه با تو نگويم سخن، ببخش مرا كه گريه عقده شده در گلو، عزيز دلم كنار قبر علي، يا كنار قبر حسين بگو كجات كنم جستجو عزيز دلم؟ ز خجلت تو و شرم گناه، آب شوم اگر كه با تو شوم رو به رو عزيز دلم هنوز ياد لب تشنگان كرب و بلا نگاه توست به دست عمو عزيز دلم به ياد حنجر خشكي كه نهر خون گرديد دو ديده‌ام شده از اشك، جو عزيز دلم به جستجوي تو «ميثم» روا بود كه چو باد تمام عمر رود كو به كو عزيز دلم @emame3vom
290.9K
كي‌ام كه با تو كنم گفتگو، عزيز دلم! #مناجات_امام_زمان
. نجوای رو لبم تویی ، مقصد و مطلبم تویی رؤیایی که هنوز میاد تو خواب هر شبم تویی بیا فدای تو بشم ، منم برای تو بشم مثل حبیب و حُر منم قربونی پای تو شَم این جمعه های بدون تو که تموم میشه عزیزم بگو که تا کِی از دوری تو بیام و اشک بریزم ... مولا اباصالح بیا ، مولا اباصالح بیا ... ماه شب تارم تویی ، عشق دل زارم تویی من از خدای مهربون حاجتی که دارم تویی بیا نگار من بیا ، دار و ندار من بیا بیا زمستونو ببَر ، بیا بهار من بیا نشستم آقا بر سر راهت تا که یه روزی برسی میخوام ببینم ماه جمالت میگن تو ماه مجلسی ... مولا اباصالح بیا ، مولا اباصالح بیا ... هستم گدای کوی تو ، پر میزنه دل سوی تو خوندم نماز عاشقی محراب من ابروی تو یوسف زیبارو بیا ، به دردمون دارو بیا سر راهت رو با مژه من میزنم جارو بیا تا که نمردم میخوام ببینم که میرسی با ذوالفقار نگو نمیشه میخوام که باشم تو سیصد و سیزده تا یار ... مولا اباصالح بیا ، مولا اباصالح بیا ... @emame3vom
با عجل الله تعالی فرجه الشریف عرفه 94_ حجت الاسلام میرزامحمدی *↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمۀ کوثر برسد اگر از شانۀ من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصت یک توبۀ دیگر برسد ... همۀ ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بندۀ آلوده به آخر برسد *ان شاالله اینجوری نمیشه،ان شاالله ما همونجوری میمیریم که اربابمون دوست داره* بس که آلوده ام،اَبکی لِخروجِ نَفسی ... وای از آن لحظۀ سختی که اجل سربرسد همۀ خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده رویِ دامنِ حیدر برسد ... مطمئنم که در آن لحظۀ سخت و حساس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد ... *از کجا مطمئنی؟ ... روایت داره تو کامل الزیارات از حضرت صادق پرسید: أن تزور قَبْرِ الْحُسَیْنِ " عرض کرد آقاجان من نمی تونم به راحتی برم به زیارت جد غریبتون،شناخته میشم ، حضرت فرمودن حالا که زیارت نمیری ، آیا بر جد ما جزع و فزع می کنی؟آیا گریه می کنی به یاد مصائبش؟ گفت بله یابن رسول الله وقتی یادش می کنم، آگه غذا جلوم بزارن دیگه غذا از گلوم پایین نمیره ..." میدونی چرا؟ آخه ارباب ما رو اول گرسنه کشتن ..." آگه کربلایی باشی هر غذایی ببینی میگی حسین ..."بعد حضرت فرمود : رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ ، رحمت خدا بر اشک چشمت" یه بشارت بهش داد فرمود اَما اِنَّكَ مِنَ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ. ، حالا که جزع و فزع می کنی حالا که به یاد جد غریب ما گریه می کنی ،بهت بشارت بدم دم جون دادنت همه ی ما میایم بالاسرت ... " مطمئنم که در آن لحظه ی سخت و حساس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد ... *این برا جون دادنمون ، قیامت چی؟!!* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد ... امام صادق علیه السلام فرمود یه سر چادر به دست مادرم زهرا تو بهشته،یه سر چادر رو پل صراط پهن میشه ..." ندا میدن * یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ * ای زهرا دوستا بیاید ... به ریشه های چادر زهرا چنگ بزنید .... چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد مثل هر دفعه به ارباب توسل کردم حتما ارباب به داد دل نوکر برسد .... ____ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۴
. روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام _حاج محمد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ حسن جان ... چهل ساله که ساکتی دیگه بس نیست،حسن جان چقدر زجر کشیدی تو جات این قفس نیست،حسن جان لبت غرق خون تو سینت نفس نیست،حسن جان ... بگو از .. همه حرفایی که شنیدی بگو از .. همه صحنه هایی که دیدی بگو از .. غم و غربتی که کشیدی حسن جان .. حسن جان .. حسن جان .. حسن جان ... یکم حرف بزن تا سبک شی برادر،حسن جان چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر،حسن جان میری کوچه میشه غمت چند برابر،حسن جان *ابی عبدالله التماسش میکرد داداش ...* چی دیدی .. مگه کی باهاتون درافتاد چی دیدی .. نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی .. مگه مادرم با سر افتاد حسن جان .. حسن جان .. حسن جان .. حسن از کوچه چهل سال به خود میگوید حرف ها را به برادر بزند یا نزند دست بالا برود چون که به رویِ مادر روضه برپا شده دیگر بزند یا نزند *یعنی حرمت مادر رو جلوش شکستن .. همین بس که جلو چشم یه بچه ای یه نفر بخواد دست رو مادرش بلند کنه ..* دست بالا برود چون که به رویِ مادر روضه برپا شده دیگر بزند یا نزند زهر تلخ است ولی با دلُ جان می نوشی جعده در ظرف تو شکر بزند یا نزند مانده تقدیر که آیا بشود یا نشود از سر تشت حسن پا بشود یا نشود *گفت داداش تو رو بارها زهر دادن، هربار زهر و پس دادی حالت بهتر شده .. گفت حسین این زهر با اون زهرها فرق میکنه، جگرم داخل تشت .. * آنکه باید همۀ فاجعه را میداند سر این زخم اگر وا بشود یا نشود جا نشد در دلشو در وسط تشت چه سود پاره های جگرش جا بشود یا نشود *به عبدالزهرا فرمود،گفت روضۀ من اینه :* کوچه ها علت پیریِ تو را میداند بر سر تشت قدت تا بشود یا نشود مادری هستی و در نزد تو هم زهرا هست مدفن گمشده پیدا بشود یا نشود ... *فرمود عبدالزهرا، روضۀ مارو اونطوری که هست نمیخونی برامون؟.. گفت آقاجان من روضۀ شمارو اون چیزی که شنیدم خوندم، شنیدم شمارو مسموم کردن، شنیدم پاره های جگرتون داخل تشت، شنیدم به بدن نازنینتون تیر زدن .. شنیدم نزاشتن بدنتون رو کنار قبر پیغمبر ببرن .. فرمود عبدالزهرا اینا همه روضه های من هست . اما روضۀ اصلی اینه برا گریه کنام اینطوری بگو ... من دستم تو دست مادرم بود .. داشتیم از مسجد به سمت خونه میومدیم ، خوشحال بودم گفتم الان میرم برا بابا میگم مادر چه کرد .. میگم حقشُ چطور از اینا گرفت .. اما این خوشحالی چند دقیقه بیشتر طول نکشید .. یه وقت دیدم وسط کوچه نانجیب اومد .. دست به دیوار گذاشت ، مادرم هی عقب عقب سمت دیوار رفت .. چندتا نامحرم اومدن ، باورم نمیشد اینطور حرمت مادرم رو بشکنن .. عبدالزهرا چنان بی هوا سیلی ...* ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۲
. روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ (من غریب این دیارم که همه ازم بریدن این جماعت جانمازُ از زیر پاهام کشیدن ..)2 با کی بگم که ، دل پریشونم شد هم زبونم ، تشنۀ خونَم .. چشمام ابر آسمونِ لبهام غرقِ لخته خون .. یادِ خنده هایِ قنفذ قلبِ من رو میسوزونه .. عمریِ طعنه شنیدم شبها غرق اضطرابم عمریِ که خاطرات کوچه ها میده عزابم *یه عمر امام حسن جلو چشمش میرفتن بالا منبرها به بابایِ مظلومش سب میگفتن .. یه عمر ، جلو چشمای امام حسن، سبّ و لعن میکردن امیرالمومنینُ ، نوشتن همه جا صبر کرد به جز اون لحظه ای که اون نانجیب مغیرۀ ملعون رفت بالا منبر ، تا اومد سبّ کنه حضرت از جا بلند شد فرمود ، بشین نانجیب تو دیگه بشین ، من یادم نرفته جلو چشمای من ، انقدر با غلاف شمشیر به بازویِ مادرم زدی ...* دستش بلند شد ، ای داد بی داد انقدر با پا زد ، از نفس افتاد ... دست مادرم میلرزید چشماش جایی رو نمیدید مادر ، از رو خاک بلند شد راهِ خونه رو می پرسید .. زینبم گریه نکن که تو روزایِ سختی داری یه روزی لباتُ رویِ رگایِ پاره میزاری ... اونجا میفهمی ، که کی غریبه تو قابِ چشمات ، شیبُ الخَضیبِ .. شمر و میبینی که خواهر رویِ عرشِ حق نشسته مثله سینۀ حسینت قلبِ فاطمه شکسته .. *بعضیا نوشتن ، امروز تشت و پاره هایِ جگر امان حسن ، داخل تشت جلو امام مجتبی بود، اما تا شنید خواهرش زینب داره از در میاد، اشاره کرد فرمود تشت رو ببرید .. زینب نبینه .. زینبم طاقت نداره .. همه مراعاتِ حالِ زینب و کردن .. باباش امیرالمومنینم وقتی با سر خون آلود داشتن میاوردنش جلو در خونه، فرمود حسنم حسینم زیر بغلمُ رها کنید با پای خودم وارد شم .. زینب طاقت نداره منو با این حال ببینه .. مادرش زهرا هم مراعاتش رو میکرد .. همه مراعات کردن،بزا اینکه میدونستن چه صحنه هایی رو زینب میبینه ، برا اون لحظه ای که اومد بالا تل زینبیه ایستاد .. چه صحنه ای دید که رو کرد به حرم جدش رسول الله .. صدا زد : صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ هذا حُسَینٌ ... اگه زینب این لحظه رو ندیده بود نمیتونست برا پیغمبر تشریح کنه هذا حُسینٌ مجزوزُ الَّرأسِ مِنَ القَفا ...* حسین ... * ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۲
babolharam Taheri.mp3
5.01M
روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله #امام_حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمد #طاهری ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۱۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام _حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ تاکنون لا جرعه از غم خورده ای!؟ تاکنون سیلی محکم خورده ای!؟ مادرت را سمتِ خانه برده ای؟ گوشواره دانه دانه برده ای؟ ای وای .... آقام ..... حسن جان ... ای حسن جان ... حسن *رفقا دَم مظلوم ، خون مظلوم فقط خونی نیست که از ابی عبدالله ریخته شد ... دَم مظلوم قطرات خونی که از گوشۀ لب امام مجتبی ریخت .... از کفن ریخت ... از فرق امیرالمومنین ریخت .... دَم مظلوم نشسته رویِ مسمار .... حسن جان ... حسن جان ... _______ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۰