eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_net/حاج مهدی رسولی14010117eheyat-rasouli-monajat-1.mp3
زمان: حجم: 2.71M
|⇦•دردِ ناگفته را تو دوا.... در ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── دردِ ناگفته را تو دوا می کنی حاجتِ بنده را تو روا می کنی من شدم از تو دور، تو کنارِ منی من گریزم زِ تو، تو صدایم می کنی من کنم دشمنی، تو کنی دوستی من چه ها می کنم، تو چه ها می کنی من کنم قهر و تو می کنی آشتی من گُنه می کنم تو حَیا می کنی من به بیگانه ها آشِنا می شوم تو مرا با خودت آشِنا می کنی من پناهنده ام بر درِ رحمتت تو مرا از دَرت کی رها می کنی هم گشایی دَر و هم کنی دعوتم هم صدا می زنی، هم عطا می کنی گَه به من ناله ی نینوا می دهی گَه مرا زائرِ کربلا می کنی گَه دلم را بری تا بهشتِ نجف گَه روان در حریمِ رضا می کنی ارادتم قدیمیه، با تو دلم صمیمیه کارِ ما گدایی و کارِ شما کریمیه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•کجا خیمه برپا کردی... روحی له الفدا ویژۀ ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── کجا خیمه بر پا کردی امشب؟ کجا روزه اتو وا کردی امشب؟ چقدر یادِ تو کردم عزیزم بگو یادی از ما کردی امشب؟ دَم افطار اسمتو بردم خدا کنه اسمِ منم ببری به یادِ توأم یا امام زمان خدا کنه بارِ منم بخری دعای سحر عِطر تو داره اِجابت بارون به همراهشه عزیزِ من ای روزه دارِ غریب آقا جون روزه ات قبول باشه اباصالح یا اباصالح.... شده سَدِّ راهِ من گناهم ببخشید اگه نامه سیاهم میمیرم تو تحویلم‌ نگیری من و پس نزن، ای سر پناهم خرابم من، رو به راهم‌ کن غلط کردم اشتباه رفتم زدند دست رد روی سینه ام به جز خونه ات، هرکجا رفتم بزرگی کن‌ ناخدای دلم‌ زده طوفان زندگیِ منو به سمت تو‌، سر به زیر اومدم‌ میبینی شرمندگیِ منو ابا صالح اَلْعَجَل مولا .. برای تو‌من کاری نکردم امامم رو خوب، یاری نکردم همش آبرو‌ دادی تو اما برات آبرو‌داری نکردم بگو ای ماهِ شبِ زهرا غروبِ جمعه کجا میری؟ بگیر دست من رو هم آقا اگه امشب کربلا میری اگه میشد همسفر بودیم مثلِ بارون گریه میکردم کنارِ تو بین صحنِ حسین دَم ایوون گریه میکردم «غریبِ مادر حسین‌ جانم» * خداوند فرمود: یا موسی! این که برادر تو‌ست هارون، از دنیا رفته از من میخوای ببخشم، میبخشم... همه رو میبخشم همه‌ ی گنه کارا رو، اما یه عده هستن من شخصاً انتقام میگیرم. موسی گفت: کیا هستن خدایا؟ فرمود: اونایی که حسینم رو‌کشتن... بدن ابی عبدالله روی زمین افتاده، ده نفر نعل تازه زدن به مرکب هاشون... بدنِ اربابِ ما رو‌ ریز ریزکردن... یه‌کاری کردن دیگه بدن جمع نمی شد، برای جمع‌ کردنش حصیر آوُردن... امام رضا علیه السلام فرمود: رَیّانِ ابنِ شَبیب،"إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِکُلِ شَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ"فقط برا حسین گریه کن ..فقط برا حسین‌ ناله بزن ..* به سمت گودال از خیمه دویدم‌ من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم‌ من سر تو‌ دعوا بود، ناله کشیدم‌ من سرِ تو‌ رو‌ بردن دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال مادر و دیدم‌ من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•سِرُّالله تو‌گوداله به حضرت عبدالله بن حسن سلام الله علیه اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری ●━━━━━━─────── سِرُّالله تو گوداله، پنهونه تیر و نیزه لاله، لاله، لاله از خونِ تیر و نیزه هوای ابریِ چشمام، امونم نمیده تا پیدا کنم عمومو، قاتلش رسیده دیر شد بَسِّه گریه دیر شدبَسِّه ناله دیر شد ای خدا جون دیر شد تو گوداله دامن‌ها پُر از سنگه، دستا گرمه نبردن زخمی گیرت آوردن، گودال و دوره کردن خدایا تو کمک کن که عمه جون نبینه حالا که قاتل نشسته، دیگه روی سینه ای وای غرق خون، زخمه بی حسابش تا گفت تشنه هستم، نیزه شد جوابش آغوش عمو‌جونم‌، آخر شد قتلِگاهم توی گودال اما سمت خیمه است نگاهم نیا ای عمه‌جون برگرد برو‌ توی خیمه دارن این بی حیاها میرن سمت و سوی خیمه لب هات گرمه ذکره چشمات نیمه بازه میریم هر دو باهم زیرِ نعل تازه *عبدالله تو بغل عمو افتاد.دست به پوست آویزان، از چند قدمیِ عبدالله حرمله نشست.ابی عبدالله داشت حرف میزد یه وقت خون گلوی عبدالله پاشید تو‌صورت حسین‌...... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•این شبا خودم‌ و خودتم... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج ●━━━━━━─────── این شبا خودم و خودتم تنها خودم وحرمِ مولا، حرمِ پسرِ زیبای زهرا باز مهمون، ابرِ چِشمش پُر بارون با نگاهِت شد، آزاد از زندون ماهِ عشق، افتادم تو راهِ عشق ماهِ آغوشتِ با چِشمِ گریون میدونه میزِبانِ این‌ خونه رازی که تو‌دلهامون پنهونه محبوبِ این دلِ پرآشوبه یک‌ نگاش به هر دردی درمونه این شبا به نگات امیدوارم مگه جز تو‌کی و دارم مگه میشه سر از خاکتِ بردارم این شبها لا به لای هر نجوا روبه آسمون‌میگم یا زهرا با نامشِ پُر میشم از آرامش میشه اما جاری اشک از چشمام این شبا میباره بارونِ اشکام برا مادرِ تو‌ زهرا میشه باز با غمشِ چشمامون‌ دریا در میسوخت بالِ کبوتر می سوخت غنچه هم با یاسِ پرپر میسوخت می پیچید شعله ها دورِ خورشید چادر خاکی مادر می سوخت می گداخت رَدِ خون رو‌ در ودیوار رو زمین رو‌لبِ مسمار توی چِشم‌ ترِ حیدر کرار «وای مادر مادر مادر ... وای مادرم مادرم مادر» *حضرت زهرا سلام الله علیها، وقتی به هوش آمد، اول سؤالی که کرد صدا زد: علی روکجا بردن؟ سراغ امامش روگرفت... یه نازدانه ای هم‌ از خیمه بیرون آمد به غلامِ شمر گفت: بابای من رو ندیدی؟ چنان سیلی به صورتش اون غلام زد، نازدانه گفت: ندیدی بگو‌ ندیدم‌، چرا میزنی... ای وای حسین ...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•عبدِ فراری ام به درت... ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمود‌کریمی ●━━━━━━─────── عبدِ فراری‌ام؛ به دَرت باز آمدم اقرار می‌کنم که گُنه کارم و بدم اعلان صلح و آشتی از جانبِ تو بود باور نمی‌کنم که بخواهی کنی رَدم سنگینی گناه زِ پایم فکنده است جز تو، که دست گیرد و جز تو، که بخشدم ای وایِ من که چون به درت توبه می‌کنم سر می‌زند دوباره گناهِ مجددم با آنکه عهد خویش شکستم هزار بار این دفعۀ هزار و یکم باز آمدم خواهی ببر به دوزخ و خواهی ببر بهشت من عاشق محّمد و آل محّمدم.. معبودِ من! چگونه بسوزی در آتشش؟! دستی، که من به دامنِ آل علی زدم رَه دور و لرزهِ بر قدم و قبر پیش رو در زیرِ کوه‌های گُنه خم شده قدم سرمایه ی گداست همان دستِ خالی‌ اش من آمدم گدایی و خالی بُود یَدم «میثم» که نیست در خورِ بخشش گناهِ او بخشی مگر به حیدر و زهرا و احمدم :استاد سازگار✍ بر خوان غم، چو عالمیان را صَلا زدند اول صَلا به سلسله ی انبیا زدند   نوبت به اولیا که رسید، آسمان تپید زآن ضربتی که بر سرِ شیرِ خدا زدند آن در که جبرئیلِ امین بود مَحرمش اهل ستم به پهلوی خَیرُالنِّسا زدند بس آتشی زِ اخگر الماس ریزه ها افروختند و بر جگر مجتبی زدند وانگه سُرادِقی که ملک محرمش نبود کَندند از مدینه و در کربلا زدند پس ضربتی کز آن جگرِ مصطفی درید بر حلقِ تشنه ی خلفِ مرتضی زدند اهل حرم، دریده گریان، گشوده مو فریاد بر درِ حرم کبریا زدند :محتشم‌کاشانی ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•هرچند غیر ناله... و توسل به سلام الله علیه اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری ●━━━━━━─────── دیروز یا امروز تو بستر بیماری مادر حرفاش رو با دختر میزنه، از رفتار فاطمه با پیغمبر معلومه سفارش پیغمبر رو به فاطمه کرد. حواست به بابات باشه، بابات غریبه... لذا بعضی موقع ها که پیغمبر از جنگ برمیگشت پرستارِ پیغمبر فاطمه بود. سر و صورت پیغمبر رو می شست... امیرالمؤمنین در جنگ اُحد نود زخم کاری بر داشت... پیغمبر بعد از جنگ اُحد یه پرستار برای امیرالمؤمنین در نظر گرفت که زخم‌های امیرالمؤمنین رو التیام ببخشه و مولا در یک خانه ای ساکن شد... پرستار پرسید چرا نمیری خونه ات؟ مولا گفت: فاطمه من‌ رو با این‌حال ببینه اذیت میشه... تو همین ماه رمضان، چند روز دیگه فرق اميرالمؤمنين شکافته میشه لذا شاید به امام حسن علیه السلام وصیت کرد که : ببند آن گونه فرقم را که در قبر نببیند فاطمه زخمِ سرم را *وصیت کرد خدیجه اون دم آخر به فاطمه اش که حواست به بابات باشه... روزای آخر هم فاطمه تو بستر بیماری زینب روصدا زد، دخترم!..* هر چند غیر ناله به بستر نداشتم دردی به غیرِ غربتِ حیدر نداشتم زینب! دیگر برای ماندن مادر دعا مکن من هم عروس گشتم و مادر نداشتم مادر نداشتم که زدم فضّه را صدا نزدیک تر از او به پَسِ در نداشتم *اما...* اكنون دو سرو قد، دو برادر كنار توست من پشتوانه ای ز برادر نداشتم "صَل اللهُ عَلیک یا ابا عَبدالله" این برادرا کجا بودن صبح یازدهم؟ دستاش رو زد زیر بغلش...* چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ‌‌‌مدح و مناجات _ 💠💠 اللهم انی اسئلکَ بحَقّ المولود فی هذا الیوم ... *قبل از اینکه به دنیا بیاد زمین و آسمان و اهلش براش گریه کردن اون روز فطرس پناه برد به گهواره امروز ما از همین جا به قبرش پناه می بریم ...* گناه،پشتِ گناهُ و گناه ، پشت گناه چه توبه ای؟!که فقط هست آه،پشت گناه جوانی است زمانِ رسیدنِ به خدا جوانی ام همه اش شد تباه،پشت گناه رجب گذشت یکی هم به داد من برسد2 چرا که نیست دلم رو به راه ، پشت گناه رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه،پشت گناه حکایتی است پر از دردِ خنده،عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه پشت گناه دلیل دارد اگر سر به زیرو غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه،پشت گناه گناهِ هیچ کسی نیست،با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه،پشت گناه چقدر گفتمت ای دل بروبه کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه قلمم رابده در جامْ مُركّب بزنم به هواي سرِ گيسو به دلِ شب بزنم آنقَدَر كاسه چشمم شده آلوده مِی كه محال است به پيمانه دگر،لب بزنم پَرِ فُطرس به پَرَمْ خورده هوايي شده ام سَرِ سجاده نشستم كه دمْ از ربّ بزنم من گدا هستم و زهرا و علی خواسته اند حلقه را بر درِ اين خانه مُرتب بزنم مثل مستی كه فقط عاشقِ ساغر زدن است بندگی كردنِ من در گِرُوِ در زدن است دَرِ اين خانه فقط سوخته پر می آيد دَرِ اين خانه گدا وقت سحر مي آيد به سر و رويِ غلامانْ بِنِشين دقت كن هر كسي آمده زيبا به نظر می آيد رو سياه آمده اينجا و به او گفته شده آخرش نوكر خوبی زتو در می آيد هركسی عبدحسين است نه ازروی صراط روز محشر كه شد از زيرِ گذر مي آيد نامه ی ما همه از قبلْ ، نگارش شده است هر كسی نوكر آقاست سفارش شده است كاش می شد بشوم مَحْرَمِ اربابْ،حساب سگ اين خانه شوم آدمِ اربابْ،حساب اين همه مُرده كجا و دَمِ عيسايِ مسيح مي كند آن همه را يك دمِ اربابْ،حساب قَدرِ بالِ مگسی اشك رساندند و سپس باز كرديم به رويِ كَمِ اربابْ،حساب *روایت داریم قیامت یه عده خوبان حسرت میخورن چرا بیشتر برا ابی عبدالله گریه نکردم* می كِشند از همه ی خَلْق حساب اما بعد می كند روز جزا با همه اربابْ ، حساب تا قيامت همه جا د‌ُوْرُ و برِ فاطمه ايم چون نظر كرده شخصِ پسرِ فاطمه ايم نيست بيچاره و رسواتر از اين بَردِه كسی نيست غافل به خدا يارِ من از دردِ كسی قبلِ هجران همه ش وصل به من داده شده قبل ازاينكه اينكه برسد درد،دوا كرده كسی آخر نامه ی عشاق مرا جا بدهيد به اميرم بنويسيد:سر آورده كسی ... آخر عشقِ حسين اولِ ديوانگي اَست كه نديده است درافلاك از اين پرده كسی شورِمان در وسطِ حلقه هيأت بالاست پرچمِ سينه زنش روز قيامت بالاست رو زدم گر به كسي روي مرا زد به زمين پَرِ من سوخت وخوردم همه جابدبه زمين گرد و خاكِ حرمش را بِكُنم با چه عوض؟ با بهشتی كه نوشتند می ارزد به زمين خوردنِ گندمِ ممنوعه به ما خِيْر رسانْد با سرش عاشق ديوانه اش آمد به زمين *اول عاشق حسین آدم ابوالبشر بود،همه نوشتن،سیصد سال گریه کردن از خوف خدا ،یه چند لحظه برا حسین گریه کرد رفت* مي شود زير و زِبَر مثل جهنمْ ، دنيا اگر اين كرب و بلا نيز نباشد به زمين مي شوم زائر ارباب كمن زار الله هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله ... جای اين اشك فقط كوثر و زمزم بخريد شادی هردو جهان چيست؟فقط غم بخريد بِنِشنيد سرِ جاده بگوييد آقا ... همه را مثل گداهای خود از دَم بخريد رفت سرمايه من ، بارِ من آفت زده است مثل هر بار ، كمی بار مرا هم بخريد سَرِ اين سفره مرا يك شبه مهمان كنيد سَرِ اين سفره مرا قبْلِ مُحرّم بخريد گره رويِ گره دارم به خدا محتاجم به هوای حرمِ كرب و بلا محتاجم بر سرِ شاهْ دگر شورِ مِنا افتاده كاروان در گذر حادثه ها افتاده اثر ناله ی زهرا همه جا پيچيده آشِ نذريِّ حسين است چه جا افتاده چرخِ عُمرِ علی اصغر كه نچرخيده هنوز مي شود گفت كه حالا به صدا افتاده وسطِ خيمه ، زنی تا به سحر بيدار است اين رباب است كه ديگر به دعا افتاده شده آيينه دِقِّ دِلِ اربابْ،رُباب می شود بی علی اصغر به خدا آبْ ، رُباب *قنداقه شو به دست پیغمبر دادن،بابا فقط یه نفر اینطوری بود،همه ائمه و دیگر اهل بیت وقتی قنداقه رو میدادن یا پیشانی رو میبوسیدن یا صورتو فقط وقتی ابی عبدالله رو دیدن پیغمبر داره گلوشو میبوسه ... پیغمبر بوسید گلو،امیرالمومنین،زهرا و حسن،همه بوسیدن تا بوسه ی آخر که زینب بوسید لذا هرکاری کرد قاتل سر جدا نشد،بوسه ها تاثیر گذاشت، ولی امام رضا فرمود حالا که سر از جلو بریده نشد از قفا سر از بدن جدا ... .
. |⇦• ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام .. با روحی له لفدا اجرا شده شب اول محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام مولایِ هرچه آینه هرچه حرم سلام امسال هم نیامدی و در فراقِتان آمد دوباره ماهِ عزا ، ماه غم سلام عرض ادب به محضرِ نورانی شما عرض درود و تسلیتُ باز هم سلام از راه دور از حرم زخم دارِ دل دستی به رویِ سینه تورا می دهم سلام ای سایۀ مبارک تو بر سرم زیاد هرچند بی بضاعت و هرچند کم سلام ماه محرم است پرم از غزل ، عطش ای بیت های گمشدۀ محتشم سلام یه ذره از روضه رسده محتشم ها نوشتن .. همۀ روضه ها تو دل امام زمانِ .. یه بخشیش رو حضرت روضه خوانی میکنه .. تو سلام میدی اقا هم سلام میده .. أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ السَّلامُ عَلى البَدَنِ السَّلِيْبِ از ما نثارِ مقدم تو هر قدم درود از تو نثار سینه زنان هر قدم سلام دم در آقا بهتون خوش امد میگه .. اومدی مادرمو یاری کنی خوش اومدی .. هرکسی میخواد حضرت زهرا رو یاری کنه بسم الله .. فرمود ابوبصیر میخوای مادرمو یاری کنی ؟.. گفت چطور من با این بضاعت کم یاری حضرت صدیقه؟ چه کاری از دستم بر میاد؟.. فرمود تو روضه جد غریبِ ما بشین ناله بزن گریه کن .. از همین شب اول بگو اومدم مادرتو یاری کنم .. گریه کن ابی عبدالله باید مثل مادرش زهرا ناله بزنه .. فرمود وقتی بی بی میخواد وارد بهشت بشه .. میگن بهشت رو برای تو آزین بستیم واردشو .. عرضه میداره من وارد نمیشم . چرا فاطمه جان؟ عرضه میداره خدایا قبل از اینکه وارد بهشت بشم میخوام پسرمُ همونطوری که کشتن ببینم .. خطاب میرسه نگاه کن فاطمه جان .. رسول خدا میفرمایند یه وقت میبینیم ابی عبدالله وارد محشر میشه سر در بدن نداره .. از رگ بریده داره خون میاد .. پیغمبر میگه یه وقت فاطمه داد میزنه با داد فاطمه من داد میزنم با داد زدن من ملائکه داد میزنن .. همه میگن ای حسین ... ____ •┄┅══༻○༺══┅┄• 👇
. گریز دعای جوشن کبیر مناحات آمدم با چشم گریان آمدم                گر گنه کارم پشیمان آمدم یا کریم و یا رحیم و یا رفیع               چهارده معصوم را آرم شفیع با چنین راُفت که می خوانی مرا       کی خداوندا بسوزانی مرا جوانی، هنگام مرگ رو به مادرش کرد و گفت: مادر جان می خواهم وصیتی کنم:وقتی مردم طنابی بیاور و دست و پای مرا محکم ببند. آن وقت مرا با طناب روی زمین بکش و با دلی شکسته به خداوند بگو:خدایا بنده فراری تو را اوردم؛بلکه خداوند به دل شکسته ی تو از من بگذرد. این جوان مُرد و از دنیا رفت .با این که برای مادر، مرگ جوان خیلی سخت است و طاقت و تحمل دیدن جنازه ی عادی به زمین افتاده ی پسر جوان را ندارد،بااین حال ،این مادر بنا به وصیت پسرش این کار را انجام داد.طنابی آورد و دست و پای پسرش را بست .آن وقت جنازه او را بر روی زمین کشید وبا حال رقت باری می گفت: خدایا ! بنده فراریت را اوردم.چیزی نگذشته بود که هاتفی ندا داد که مهمان ما را رها کن! او میهمان ماست.  اری دعای مادر در حق فرزند این چنین اثر گذار است و این چنین سریع به اجابت می رسد.باید دست به دامان مادران شد و از انها التماس دعای خیر داشت؛اما من مادری را سراغ دارم که یک نیم نگاه او عالمی را کن فیکون میکند.یک لحظه توجه او عالمی را زیرو رو میکند . امشب دست توسل مان را به سمت خانه ی مادر سادات دراز کنیم و از او مدد بجوییم. می پرسی کدام خانه؟ خانه ای که بوی اتش میدهد                  داغ مادر را به قلبم مینهد خانه ای که دست مردی بسته است    خانه ای که پهلویش بشکسته است خانه ای که دختری افسرده است             دید مادر را که سیلی خورده است خانه ای که کعبه ی دلها بود                        قتلگاه حضرت زهرا بود  خانه ای که از درش خون میچکد         خصم مولا را به بیرون میکشد خانه ای که مادری را میزند                  پیش چشمش دختری را میزند  اتش بر جان او انداختند                         گرگ ها از چه بر او میتاختند؟     اه خفاشان به قلب شب زدند                           تازیانه از چه بر زینب زدند؟   *پیغمبر به سلمان از فضائل دخترشون زهرای مرضیه بیاناتی رو فرمودند، تا رسیدن به ورود حضرت به صحنه ی محشر . یا سلمان ، دخترم فاطمه سواره وارد محشر میشه ، ندا میاد: "حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ" ای حبیبه ی من هر چی میخوای اینجا درخواست کن به تو عطا میشه ، دخترم فاطمه تقاضاش اینه "یا رب اَسْأَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبّي وَ مُحِبَّ عِتْرَتي بِالنَّارِ" خدایا محبین منه زهرا و محبین فرزندان منه فاطمه رو اینجا به آتش عذاب نکن ..." دلت با منه یا نه؟ کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله گفتم ، همون خانمی که امیرالمومنین فرمود ثواب زیارت حضرت زهرا رو خدا به این بانو و زیارت او داده ، بلافاصله ندا میاد "وعزتی و جلالی" زهرا جان به عزت و جلالم قسم "لقد آلیت علی نفسی ان لا اعذب محبیک ومحبی عترتک بالنار" منه خدا بر خودم سوگند خوردم محبین تو و بچه های تو رو در آتش نسوزونم ..." حالا با محبت فاطمه و بچه های فاطمه پای مناجات شوهر فاطمه ، امیرالمومنین نشستی ...* .
@babolharam_net4_5810015742648652244.mp3
زمان: حجم: 15.33M
به نفسِ سید رضا نریمانی حالا که اومده شبای آخر بیا به حقِّ عاشقات صدام کن خودت میدونی خیلی رو سیاهم مهمونتو‌ مَحل بده نگاه کن شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون دستای خالیمو‌ برات آوردم گناهامو ندید بگیر مهربون من که میدونم آبروتو بردم سرم پایینه از خجالت ولی ببین چشام ابری و بارونیه دل نگرونم برا این که دیگه لحظه های آخره مهمونیه چی میشه بیدار شم از این غفلتام باید دیگه خودم‌ رو‌ پیدا کنم بسه دیگه گناه، میخوام‌ دلم رو با گریه به حسین احیا کنم گریه برا منی که کم آوردم مثل دوای درد بی درمونه گریه خوبه فقط برای حسین خوش به حال چشمایی که گریونه گریه صلاحه و با چشم‌ گریون میخوام‌ برا آقام‌ غلامی کنم میخوام اگه بهم اجازه بده به محضرش عرض سلامی کنم سلام آقای مظلوم‌ و غریبم به درد تو‌ نمیخورم میدونم بغضِ زیارت گلومو‌ گرفته با گریه رو به حرمت میخونم کرب و بلات من و دیوونه کرده خیلی دلم خسته شده کاری کن این دلی که زدم به نامت سند سراغتو داره میگیره هرشب ناخود آگاه دلم میگه داد بزن ای امون‌از دل صبور زینب... .
. |⇦•احسن الحال یعنی... و ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ ●━━━━━━─────── شد بهار و فصل زندگی آمد سال نو به ماه بندگی آمد شد به این ترانه جان ما شاد "یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ" احسن الحال یعنی :که دوا بشه دردامون احسن الحال یعنی: سال نو بیاد آقامون «یاالله.. یاالله ...» عید من بوَد شب وصال تو جان جلا بگیرد از جمال تو تا سحر بخوانمت به این اذکار "یَامُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ" احسن الحال یعنی: نوکری یوسف زهرا احسن الحال یعنی: سال نوبریم کرب و بلا «یاالله... یاالله.. » شد شب نهم دو دیده ام دریا یاد روضه های حضرت سقا یاد دست از بدن جدا گشته یاد آن لبان تشنه ی سقا "یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ" احسن الحال یعنی: زندگیم فدای ارباب احسن الحال یعنی: جون بدی رو پای اربابت «یاالله... یاالله..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حجت الاسلام میرزامحمدیMirzaMohamadi_Monajat_Arafeh_1400.mp3
زمان: حجم: 3.12M
حالا که من از حرم دورم 🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 یه سلام میدم با حسرت طرف کربلا آرزوم اینه بمیرم عرفه کربلا... ◾️نجوا با حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام ┄┅═══••↭••═══┅┄ حالا که من از حرم دورم درمونم صبر ، اخه مجبورم .... یه سلام میدم با حسرت طرف کربلا آرزو دارم بمیرم عرفه کربلا .... غم کربلا ... منو میکشه ... دل من فقط .... تو حرم خوشه لبیک یا حسین .... هر کی یکبار کربلا رفته ... بطلب ما رو آقا هر هفته ... مگه ما نوکر نبودیم،رزقمونُ بده ... مگه ما گریه نکردیم،مادرت شاهده ... گریه می کنم ... بیا و ببین مادرت میگه به من آفرین ... لبیک یا حسین .... *امسال عرفه مهمون کی هستیم؟!!اینم بگمو دعا رو شروع کنیم ....* (ساقی دل رو بیقرارش کن به حسین ما رو یه سفارش کن ....) 2 سر و کار سینه زن ها با ابوفاضلِ حتی ذکر ارمنی ها یا ابوفاضلِ دستای قلم ... دستمو بگیر .... صاحب علم ... دستمو بگیر .... لبیک یا حسین ....... ____