eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها (س) با حضرت خدیجه(س) _ به این ماه شب تیره/همه دردامو گفتم الهی خوب شی ای مادر/ بی تو از پا میافتم بلند شو تا که بهتر شه/ با حالت حال زارم غیرتو غیر باباجون/ آخه من کیو دارم میدونی، تو نباشی، بدون تو این، دلم میگیره حالت، داره تموم، امید من رو، ازم میگیره پاشو، که فاطمت داره، ازنگاه، توغم میگیره مادر مادر مادر تو بری.. غریب تر میشه پدرم تو بری.. آتیش میگیره جیگرم تو بری.. دنیا خراب میشه سرم (وای...... مادرم) _ مگه میشه بدون تو/دنیا خوب باشه بامن شب عقدم کنارم باش/ مادری کن برامن نمیشه باورم داری/ میری از پیش زهرات اینقدْ گریه نکن واسم/ بمیرم واسه اشکات بعده، تو سخته خیلی، برام تو این شهر، بی مروت اینها، نقشه کشیدن، از همین الان، که سر فرصت هر طوری، که می‌تونند، برای بابام، نزارن حرمت مادر مادر مادر بعد تو... به لب میارن جونمو بعد تو... آتیش میکشن خونمو بعد تو... میگیرن یه دردونمو *(بعد تو... غم میگیره کاشونمو)* (وای...... مادرم) _ بزار نور نگاه تو/ روی چشمام بتابه بدون تو پریشونم/ حال و روزم خرابه یه حرفایی تو چشماته /چقدَر بی قراری یه رازی داره این اشکات/ مثه ابر بهاری دیشب، دیدم یه چند تا، کفن آورده، واست بابایی حرفایی، زد کنارت ، ابر بهاری ،  شدین دو تایی حرف از، یه بی کفن بود، حرف غریبی، حرف جدایی مادر مادر مادر شنیدم..حرفْْ بودْ از آتیش وحرم شنیدم.. غریبْ میمونه پسرم شنیدم.. خون میشه چشمای ترم شنیدم.. میگیرن دورو برش و شنیدم.. میشینن رو پیکرش و شنیدم... میبرّن بزور سرش و (وای... حسین) شعرونغمه : ✍ .👇
. سلام‌الله‌علیها آن زن که عقل و عشق را پیوسته با هم داشت شأنی فرا از هاجر و حوا و مریم داشت ذات زلالش محو در نور  الهی بود روح صبورش ریشه در جسمی مکرّم داشت در روزگاری که جهان در جهل خود گم بود اندیشه‌ای روشن‌تر از ادراک عالم داشت روزی که حرف از بندگی و حق پذیری بود در گفتن قالو بلی جانی مقدم  داشت زخم زبان می‌خورد اما کم نمی‌آورد بر یاری پیغمبرش عزمی مصمّم داشت هر گاه پیغمبر میان کوچه زخمی بود می‌آمد و در دست‌هایش مِهر و مرهم داشت تا بود او، پیغمبر از غم‌ها نمی‌رنجید تا بود او، پشت و پناهی قرص و محکم داشت هر جا که دشمن فکر تکذیب حقیقت بود ختم رسل امید، تنها، بر دو محرم داشت اول امیرالمومنین دلگرمی او بود آنگاه ام‌المومنین قدری مسلّم داشت شِعب ابی طالب گواه دردهای اوست اویی که چشمی خیس‌تر از چشم زمزم داشت دارایی‌اش را نذر ترویج حقیقت کرد آن ثروتی را که به دست خود فراهم داشت از ثروتش قدر کفن باقی نماند آخر از بس که لطف و بخشش و جود دمادم داشت دلخوش به لبخند پیمبر بود از این عالم با بودن او از جهان چیزی مگر کم داشت دلدارِ هم،غمخوارِ هم،آرام هم بودند در پیش یکدیگر کجا دلهایشان غم داشت پرورد در آغوش خود آیات کوثر را گل بود و بر دامان خود پاکی شنبم داشت افسوس قدرش را زمینی ها نفهمیدند نشناختند او را که جا در عرش اعظم داشت بین عبا پیچید و دفنش کرد پیغمبر شاخه گلی را که شمیم یاس و مریم داشت زهرا کنارش گریه می‌کرد و رسول الله  وقت وداعش چشم‌هایی خیس و  نم نم داشت بگذار پایان گیرد این شعر سراسر غم بگذار پنهان ماند آن رازی که خاتم داشت .
. اَغیثینی یا اُمُّ المؤمنین آئینه ی تمثال اَعطینا خدیجه شرح بسیط سوره‌ی طٰاها خدیجه در پُشت صدها پرده ، ناپیدا ، خدیجه ای سرپناهِ بی‌پناهی‌ها..،خدیجه مادرترین مادر برای ما خدیجه در شاهراه نور، راهی می شوی تو بر طلعت ایمان گواهی می شوی تو پایان‌ شب‌های تباهی می شوی تو شأن مباهات " الهی" می شوی تو* مَبهوت می کردی خدایت را خدیجه تاجر تر از هر کس در این عالم تو بودی آموزگار هاجر و مریم تو بودی نقش نگین حضرت خاتم تو بودی بال شب معراج احمد هم تو بودی رفته است نامت با نبی بالا خدیجه بال نبی را دیدی از بالت گذشتی در راه آمالش از آمالت گذشتی دل کنده ای از سود هر سالت..،گذشتی پای خدا از کُلِّ اموالت گذشتی در بی نیازی شُهره ی دنیا؛خدیجه دست خدا نوری به شب تحمیل می کرد جبریل هم در دیدنش تعجیل می کرد کم کم بساط جهل را تعطیل می کرد اضلاع دین خویش را تکمیل می کرد با مصطفی و با علی و با خدیجه لحن تو آوایی دلارا پرورش داد جوی تو صدها رود زیبا پرورش داد باغ تو گل هایی شکوفا پرورش داد دامان تو اُمِّ اَبیها پرورش داد هرگز ندارد دخترت همتا..،خدیجه! تصویر مذهب خلق شد..،صاحب‌اثر: تو یعنی که اصل و فرع دین پیداست در تو هم بی‌حرم ، هم بی‌کفن ، بالیده بر تو پس بهترین مادربزرگ هر پسر؛‌ تو ای افتخار این دوتا آقا؛ خدیجه! دریا به شوقت تا لب جو رفت آخر از صبر تو غم‌ها به پستو رفت آخر شمع وجودت رو به سوسو رفت آخر شعب ابیطالب هم از رو رفت آخر سر کرده‌ای با دانه‌ای خرما خدیجه گرچه دم آخر فقط بیمار بودی با اینکه بین بسترت..،تب‌دار بودی بی‌بی! بگو بین در و دیوار بودی؟! آزُرده از بی رحمی مسمار بودی؟! امّا امان از دخترت زهرا..،خدیجه کفتارها تا بیشه‌ی آهو رسیدند شاخه‌گلِ یاس تو را از ریشه چیدند چادر نمازی ساده را آتش کشیدند وقتی که در افتاد..،روی آن دویدند محسن چه شد در بین آن بلوا..،خدیجه؟! ای کاش آتش قاتل کوثر نمی شد میخ کج در سهم این دختر نمی شد دیگر جراحاتش از این بدتر نمی شد میخواست تا برخیزد از بستر..،نمی شد زهرا اواخر سخت می شد پا..،خدیجه! *پیامبر به خدیجه فرمودند: فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبَاهِي بِكِ كِرَامَ مَلاَئِكَتِهِ كُلَّ يَوْمٍ مِرَاراً خدیجه، بی‌شک خداوند هر روز و روزی چندبار در مقابل فرشتگان عظیم‌الشأنش به تو مباهات می‌کند. 📚بحار الأنوار، ج ۱۶، ص ۷۸ 📚عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج ۱۱، ص ۵۳ ✍ .
تقدیم به ساحت مقدسه ی حضرت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها ************************ عوالم قطره و دریا خدیجه است شود دریا دلی که با خدیجه است دلیلی آسمانی دارد آری اگر ذکر پیمبر یا خدیجه است کسی که داشت حتی قبل از اسلام مدالِ عفت و تقوا خدیجه است زنی که رحمت للعالمین گفت: ندارد ثانی و همتا خدیجه است همان بانو که دین مصطفی شد ز یمن ثروتش احیا خدیجه است هر آنچه داشت در راهِ خدا داد سخا و جود را معنا خدیجه است شده قبل از غدیرخم ، غدیری نخستین شیعه ی مولا خدیجه است امیرالمومنین غیر از علی نیست و ام المومنین تنها خدیجه است کسی که مومنین را در قیامت چو مادر می کند پیدا خدیجه است برای مدح او یک جمله کافی است همین که مادر زهرا خدیجه است مرید فاطمه هستیم و امشب مراد دست های ما خدیجه است شب مادر بزرگ اهل بیت است که نجوای لبِ دنیا خدیجه است ************************ سلام_الله_علیها .*************** وَ اَینَ مثلُ خدیجه... " وَ اینَ مثلُ خدیجه " کجاست مانندش؟ زنی که قلبِ رسول خداست در بندش همان زنی که غم احمد است رازِ غمش و خنده های رسول است رازِ لبخندش نبود با احدی غیر مصطفی همسر به غیر از این همه کذب است حرفِ پیوندش تمامِ ثروت خود را برای دین بخشید عجب معامله ای کرده با خداوندش تمامِ عفت و تقوا ، تمامِ حجب و حیاست زنی که امّ ابیها شده است فرزندش کسی به غیرِ خودش" امِّ مومنین" نشود خوش است نامِ خدیجه کنارِ پسوندش ********* رضا یزدی اصل .
. سلام_الله_علیها ۱۲۳۷ من می‌روم، به همره تو اشک من که هست آغاز درد و غصه و رنج و محن که هست با ناله‌های تو به خدا آب می‌شوم وقتی مرو مرو، ز تو نقش دهن که هست من گریه می کنم که تورا سخت میزنند آثار تازیانه به اعضاء تن که هست هر جا که بوسه زد پدرت، می‌خورَد غلاف پاداش دوستیِ علی ، سوختن که هست همدست میشوند که با پا تو را زنند یک تن نگوید او گل طاهانه، زن که هست وقتی به کوچه چشم ترت تار می‌شود غمگین مباش فاطمه جانم حسن که هست دق مرگ می‌شود علی از ضربه‌ی لگد تازه زمانِ غسلِ گل یاسمن که هست در پشت در که میخ تو را می‌دهد عذاب خونی شود ولی به تنت پیرُهن که هست اما حسینِ تو بدنش روی خاک‌ها نوبت به سینه‌ی پسرت تاختن که هست پیراهنش که جای خودش، نعل اسب‌ها کاری کنند تا که نفهمی بدن که هست من که کفن شدم چه شود پیکر حسین از گرد و خاک‌ها به تن او کفن که هست ✍ .
. سلام_الله_علیها ۱۲۳۷ من می‌روم، به همره تو اشک من که هست آغاز درد و غصه و رنج و محن که هست با ناله‌های تو به خدا آب می‌شوم وقتی مرو مرو، ز تو نقش دهن که هست من گریه می کنم که تورا سخت میزنند آثار تازیانه به اعضاء تن که هست هر جا که بوسه زد پدرت، می‌خورَد غلاف پاداش دوستیِ علی ، سوختن که هست همدست میشوند که با پا تو را زنند یک تن نگوید او گل طاهانه، زن که هست وقتی به کوچه چشم ترت تار می‌شود غمگین مباش فاطمه جانم حسن که هست دق مرگ می‌شود علی از ضربه‌ی لگد تازه زمانِ غسلِ گل یاسمن که هست در پشت در که میخ تو را می‌دهد عذاب خونی شود ولی به تنت پیرُهن که هست اما حسینِ تو بدنش روی خاک‌ها نوبت به سینه‌ی پسرت تاختن که هست پیراهنش که جای خودش، نعل اسب‌ها کاری کنند تا که نفهمی بدن که هست من که کفن شدم چه شود پیکر حسین از گرد و خاک‌ها به تن او کفن که هست ✍ .
. 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 گریز به اگرچه بی‌حیایی کردم که دنبال تباهی رفتم من اوّلین‌نفر نبودم که راهو اشتباهی رفتم دنیا یه‌جور تنگه برام که نفس توو سینم نمی‌ذاره هر کاری می‌کنم، یکی هست که باز ازم گلایه داره من دیگه کم‌آوردم کاری ازم ساخته نیست دنیا به کام اون‌که زندگیشو باخته نیست یا ربُّ! یا الهی! دنیا شبیه آب شوره؛ انگاری دنیا، ته نداره به هرکی روو زدم نتونس، یه‌راهی پیش پام بذاره مشکل من همینه یاربّ، که روو زدم به اهل دنیا حالا خراب‌تر از گذشته؛ سرخورده‌تر اومدم این‌جا مگه خودت نگفتی لطف تو چاره‌سازه خالی‌تر از همیشه دستم پیشت درازه یا ربُّ! یا الهی! دنبال یه‌بهونه بودم که باز بیام، منو ببخشی نالایقم ولی خدایا! ازت می‌خوام منو ببخشی امشب یکی شفیعمونه که خیلی‌خیلی مهربونه شفیع ما امشب خدیجه‌اس؛ مادربزرگ آقامونه حقّو‌ تا پای جونش رها نکرد خدیجه جدا شد از فاطمه‌ش با آه سرد، خدیجه مولاتی! یا خدیجه! .👇
. 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۳ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) زیباترین سروده‌ی هستی برای توست عالم، همیشه غبطه‌خور ماجرای توست مبعوث می‌شوی تو به زهرای مرضیّه این خانه، خانه نیست که غار حرای توست ای مادر حسین و حسن‌خوانده مادرت ای که خدای عزّوجلّ، آشنای توست ما ینطق الهواست پیمبر که گفته است تا روز حشر در دل ایشان، هوای توست ای خانه‌ات حرای محمد! پیمبرت مانند وحی، گوش‌به‌زنگ‌ صدای توست گیرم‌ تمام مکّه به جنگش رود، چه باک وقتی که التیام جراحت، دوای توست وقت جلوس اهل کساء، چشم‌ها پر است آن‌چه که خالی است در آن عرصه، جای توست دینی که راست ماند به شمشیر مرتضی در جای‌جای آن به خدا ردّ پای توست از مهلکه، یقین به سلامت گریخته هرکس در آستان ارادت، فدای توست 👇
حاج محمود کریمی4_5947112236903307728.mp3
زمان: حجم: 26.3M
مدح (زیباترین سروده‌ی هستی برای توست) 🎥 دهمین شب مراسم مناجات‌خوانی ماه 🗓 سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ 🎙 مداح: 🏷
. 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۳ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) من دیگه آخرین نفس‌هامه و دارم میرم از گیر و دار دنیا دلم می‌خواد با جون‌ودل گوش بدی به این وصیّتی که دارم؛ اسماء! از تو می‌خوام که بعد رفتن من هوای فاطمه‌م رو داشته باشی تا وقتی که نفس داری توو سینه‌ت مبادا از زهرای من، جدا شی مادری کن براش و دست‌وپا کن مرهمی واسه قلب داغ‌دارش دلم می‌خواد به‌جای من که نیستم شب عروسیش، تو باشی کنارش اون‌روزی‌که می‌خواست دنیا بیاد غریب بودم بین زنای مکّه نه مادری؛ نه دوست و قوم و خویشی تنها بودم توو آدمای مکّه نذار که زهرا مثه من غریب شه نذار که از غصّه‌ها لبریز باشه نذار که از غصّه‌ی بی‌مادری روزای زندگیش، غم‌انگیز باشه گذشت سالیان سال از اون‌روز وصیّت خدیجه بود و اسماء دوباره قصّه‌ی غریبی بود و اهل مدینه، قهر بودن با زهرا اسماء باید بگه که واسه زهرا روزای آخر به چه منوال گذشت این‌قده از درد کمر نخوابید که اون سه‌ماهه، قدّ صدسال گذشت کاش‌کی بگه که اون‌روزای آخر زهرا می‌خواس که زودتر بمیره از ورم بازو و زخم سینه نشد حسینشو بغل بگیره جای خدیجه خالی بود ببینه دست کیا روو فاطمه‌ش بلنده ان‌قده سردرد داره که باید دستمال زردو به سرش ببنده سخته تحمّلش برای اسماء ببینه اشکای علی می‌ریزه سخته که نیمه‌شب برای غسلش آب روی جسم فاطمه بریزه .👇
. سلام_الله_علیها متن:کی غیر... 🍃🍃🍃🍃 کی غیر خدیجه میتونه زندگی طاها باشه همراه نبی و سبب نزول اعطینا باشه کی مثل خدیجه‌ست که بتونه مادر زهرا باشه اولین مجنون و ، اولین لیلا بود عاشق و معشوقِ ، سید بطحا بود نوری که حق شب معراج هدیه داده به پیمبر شد در دامان خدیجه تعیبر سوره‌ی کوثر ☘☘☘ هر حرف و حدیثی نمیتونه آیه‌ی قرآن باشه هر سنگ سیاهی نمیتونه لولو و مرجان باشه کی مثل خدیجه‌ست که بتونه اسوه‌ی ایمان باشه دم زده پیغمبر ، دائم از ایمانش از دل دریا و ، سفره‌ی احسانش وقتی فرموده پیمبر و أینَ مثلُ خدیجه معلومه مادر امت ایثارش داده نتیجه ☘☘☘ همدم رسالت بایدم مقامش افلاکی باشه با این همه ثروت میتونه فروتن و خاکی باشه کی مثل خدیجه میتونه خاکی و افلاکی باشه برْکت اموالش ، مکتب و احیا کرد واژه‌ی ایثار و ، در عمل معنا کرد بخشش در راه خداوند بوده آیین خدیجه ثروت مند اون کسی که باشه مسکین خدیجه .👇
هدایت شده از امام حسین ع
. با نام "خدیجه" هر لبی وا بشود خشنود دل حضرت زهرا بشود درباره او رسول اکرم فرمود: هیهات که چون "خدیجه" پیدا بشود شاعر: ....................... وفات حضرت خدیجه کبری س ای تو هست و بودم ، گسسته تار و پودم رفتی و پس از تو ، سوزانده ای وجودم2 ای که کل هستت / به دستت / فدای راه من شده من چگونه مانم / که جانم / پیچیده در کفن شده یار همنوازم ، چه سازم ، ز داغ هجر و دوری ات رفتی ای که غمخوار / مرا یار / تو بودی و صبوریت می کنم زمزمه ، مادر فاطمه 2 وای ز اشک محنت او 2 بند دوم من چگونه ماندم ، در این دنیا ز داغت من چه دل غمینم ، ز دوری و فراقت2 همنشین آهم / نگاهم / به قبر تو ماندست هنوز دخترت به جانم / از این غم / گریان و نالان است هنوز خود ببین که زهرا / ز غم ها / محزون خسته می شود بعد تو مدینه / ز کینه / شکسته پهلو می شود آن که در اوج غم ، یک گله هم نکرد 2 وای ز اشک محنت او 2 .