eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab19Safar1398[02].mp3
6.7M
🎙ای همسفر پاشو که دیر شده (زمینه اربعینی) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی ای همسفر پاشو که دیر شده ای همسفر موقع رفتنه، شد اربعین بارِ سفر ببند با هر نفس ذکر «حسین» بگو، سربندِ «یامهدی» به سر ببند این جاده ها تا کربلا، طومارِ بیعت ماست  هر قدم توو این مسیر، امضای عشق و وفاست  بیا همسفر، کربلا منتظر ماست  بیا همسفر، (جاده ظهور از اینجاست)۲ قالَ سیِّدُنا، مَنْ کانَ باذِلا فینا مهجَتَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَلْیَرْحَلْ مَعَنا ما لشکر سینه‌زن حسین، بیزاریم از لشکر ابن سعد ای همسفر پاشو که دیر شده، دنیای ماست دنیا از این به بعد  با هر نژاد و هر زبان، ما با هم برادریم  پاشو ای برادرم، سمتِ کربلا بریم  پاشو همسفر، پا به پای هم بایستیم پاشو همسفر، (ما که اهل کوفه نیستیم)۲ قالَ سیِّدُنا، مَنْ کانَ باذِلا  فینا مهجَتَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَلْیَرْحَلْ مَعَنا ای همسفر یادته اون روزا، که بسته بود راه همین حرم  یادت میاد اون شهیدایی که، جون می‌دادن پای همین علم  امروز دوباره توو جهان، جنگ حق و باطله  نابوده الی الابد، ظلمِ شمر و حرمله  دیدی آخرش، ما پیروز اين نبردیم  دیدی آخرش، (دنیا رو حسینی کردیم)۲ قالَ سیِّدُنا، مَنْ کانَ باذِلا  فینا مهجَتَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَلْیَرْحَلْ مَعَنا @emame3vom شاعر و نغمه پرداز: محمد رضا رضایی #الحسین_یجمعنا #اربعین
Shab19Safar1398[05].mp3
2.02M
🎙سیدنا الغریب... (شور) 🔺بانوای: برادر وحید نادری #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ☑️ @emame3vom
میثم مطیعی اين باديه را از شوق شما دويده قطع قلبي هذه الصحراء شوقا لكم  پيش از خود من، قلبم به حرم رسيده حيث أنه وصل الی حرمکم قبلي  با اذن امام هشتم بإذن الإمام الرضا (ع) با لطف كريمه ي قم وبلطف من كريمة قم   راهي شده اند اين مردم انطلق هذا الحشد اگرچه عازم قبر شهيد كربلا هستيم برغم أننا نتجه لزيارة قبر شهيد كربلاء به هر موكب، نمك گير امام مجتبى هستيم لكن بكل موكب قد من علينا بكرمه الامام حسن المجتبى (ع) (همين پاي پياده، پر از عزم و اراده، مهياي جهاده) إن هاتين القدمين، بكل عزم و إرادة، ممهدتان للجهاد * ناموس خدا از شام بلا در راهست إن ناموس الله آتيات من شام البلاء با شور و نوا بين اسرا در راهست آتيات و هن ملیئات بالحماس و الشوق بين الأسراء با محنت و غم مي آيند یأتين بكل محنة پشت سر هم مي آيند واحدة تلو الأخرى مشتاق حرم مي آيند یأتين شوقا الی حرمک به قربانگاهِ دلدارش، رسيده زينب كبرى وصلت العقيلة إلى مذبحة حبيبها الحسين نگيرد كاش، حسين از او، سراغ دختر خود را يا ليت الحسين لا يسألها عن طفلته (امير سر بريده، حسين اي نور ديده، بيا مهمان رسيده) أيها الأمير المذبوح، يا حسين يا ضياء كل عين، أقبل فزوارک قد وصلوا *  مِنّا لَكَ يا شَمْسَ الشُّهدا السّلام اي خورشيد شهيدان! از جانب ما سلام بر تو شَوقاً لكَ يا مولايَ تَطيرُ الأقدام گام هاي مان به شوق تو - به جاي رفتن- پرواز مي كنند قَلبي يَسبِقُ أقدامي قلبم از قدم هايم سبقت مي گيرد عَيني تَنْسَى آلامي چشمانم درد هايم را از ياد مي برد شَوقاً للقَمرِ الدَّامي به شوق زيارت آن قرص ماه در خون تپيده و إنْ حالَ الزَّمانُ دونَنا یا سیِّدَ الأَحْرار اي سرور آزادگان! حتی اگر روزگار بين من و تو جدايي افکند أُلبِّي صَرْخةَ المظلومِ يَدعُو غَيْرَةَ الثُّوارْ ندای مظلومانه ات که انقلابی های با غیرت را میخوانی اجابت می کنم  (بِعَزْماتِي الأَصِيلة ... و قَبْضَاتِي الثَّقيلة ... أنا أفْدِی العَقيلة) با شجاعت حقیقی ام ...با مشت های سنگینم ....از زینب دفاع می کنم ***  يا أرضَ الوَفاء، أرضَ النُّجباء جِئناكِ اي سرزمين وفاداري! اي كربلا! بسوي تو آمديم  مِن النَّجفِ حتی الطَّفِ جِئناكِ از نجف تا کربلا به سوی تو آمده ایم مَن يَهْوَى الإمامَ القائِم كسي كه امام قيام كننده (حضرت مهدي علیه السلام)  را دوست دارد يَسيرُ كَسيلٍ عَارم مثل سيلاب خروشان حركت مي كند لا يَخْشَى لَومَ اللاّئِم و از سرزنش ملامتگران باكي ندارد و مِن شَتَّى البِقاعِ قدْ أتَى زَحفُ الوَلائييّن @emame3vom سیل محبان سراسر جهان به سوی تو آمدند تَحَدَّوا كَيْدَ صُهيونٍ، فَنِعْمَاً للحُسَينييّن با مکر صهیونیست ها مقابله کردند و آفرین بر حسینی ها (بِعَزْماتِي الأَصيلة ...و قَبْضَاتِي الثَّقيلة ... أنا أفْدِی العَقيلة) با شجاعت حقیقی ام ...با مشت های سنگینم ....از زینب دفاع می کنم محسن رضوانی  
Shab19Safar1398[04].mp3
10.19M
🎙به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم (مداحی فارسی - عربی) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
Shab19Safar1398[01].mp3
13.4M
🎙سلام آقا، غریب آشنای طوس (زمزمه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی سلام آقا، غریب آشنای طوس سلام آقا، غریب آشنای طوس به لطف تو، دوباره اومدم پابوس سلام آقا، سلام آقا جواب تو، شروع گریه - زاریمه سلام تو، همین اشکای جاریمه سلام آقا، سلام آقا خبر دارم، که از کارام خبر داری به حال من، شبیه ابرا می باری ببخش آقا، ببخش آقا چقد خوبه، نگفته هامو میدونی چقد خوبه، که رو برنمیگردونی ببخش آقا، ببخش آقا منم آهوت، از اون روز که تو صیادی توو دام تو، میون صحن آزادی رضاجانم، رضا جانم گره خوردم، به عشقت تووی گوهرشاد دخیل بستم، دلو به پنجره فولاد رضاجانم، رضا جانم سلام آقا، که الان روبه روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم رضا جانم، رضا جانم سلام آقا... چه شعری رو لبم اومد دلم از طوس، تا صحن کربلا پر زد رضا جانم، حسین جانم سلام آقا، که الان رو به روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم حسین جانم، حسین جانم بذار سایه ات، همیشه رو سرم باشه قرار ما، شب جمعه حرم باشه حسین جانم، حسین جانم سلام آقا، کنار قتلگاتونم منم دارم، با زهرا روضه میخونم حسین جانم، حسین جانم حسین جانم، قتلوک ذبحوک حسین جانم، من الماء منعوک حسین جانم، حسین جانم #امام_رضا شعر: سید مهدی سرخان #حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
. دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا امّ‌البنین، برگشته زینب ولی افسوس عبّاسی ندارد « » @emame3vom .
اگر سحر برسد، وای اگر سحر برسد همین که قافلۀ شام، از سفر برسد همین که زینب، قصّه به قصّه مویه کند همین که طاقت ام‌ّالبنین، به سر برسد بگو چه بغضی یارای صبر خواهدداشت که نشکند که به داد غم بشر برسد چه آسمانی، بی رعد و برق خواهد ماند که یک دقیقه، به فریاد چشم تر برسد دروغگو باش ای فجر صادق و در خواب بمان و نگذار امروز، این خبر برسد بمان که روز، فراموشکارتر بشود بمان که شاید این لحظه، دیرتر برسد بمان و آنقدر این لحظه را ادامه بده که وقت رجعت آن غایب از نظر برسد بیاید و رجز انتقام سر بدهد بیایید و اجل انتظار، سر برسد چقدر مشتاقم زودتر سحر برسد مگر به ریشۀ بتخانه‌ها تبر برسد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
. از من اگرپرسی از‌چیست؟باشد سیه معجرمن بشنو دهد پاسخ تو، موی سپید سر من صد شعله دارم به سینه، باشم خجل از مدینه زآنان که بردم یکی نیست، از اکبر و اصغر من در تن، توانی نمانده، جز نیمه جانی نمانده از بس نزار و نحیفم نشناسدم شوهر من یک گل نمانده به باغم، داغ آمده روی داغم پروانه بودم که رفتم، برگشته خاکستر من گریوسفم‌رفته‌ازدست،پیراهنش همرهم‌هست آورده‌ام تا ببینی، سوقاتم ای مادر من دل سوخته،سینه‌خسته،خواندم نماز نشسته پرواز تا اوج کردم، گرچه شکسته پر من مادر مگو قاسمت کو؟ ماه بنی‌هاشمت کو؟ از داغشان کرده جاری،صد چشمه چشم‌ترمن دارم دلی مثل شیشه،آن هم ز صدجا شکسته از سنگ‌ها، از در و بام، دارد نشان پیکر من هرکس‌دوچشمش پرآب‌ست،بااودوشیشه‌گلاب‌ست آن باغ یاسی که بردم، این باغ نیلوفر من گرچه رثایم رسا نیست جز پیروی از صفا نیست جز وصف آل عبا نیست، در طبع و در دفتر من «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
درای کاروانی، سخت با سوز گداز آید چو آه آتشینی کز دل پرغصّه باز آید گمانم کاروانی از وطن آواره گردیده که آواز جرس با ناله‌های جانگداز آید اگر این کاروان است از حسین فرزند پیغمبر چرا او را اجل منزل به منزل پیش‌باز آید الا یا خیمگی، خرگاه عزّت بر سرِ پا کن که ناموس خدا زینب، ز راهی بس دراز آید به وقت بازگشت شام، یارب چون بود حالش بهین دخت علی کامروز اندر مهد ناز آید فلک گسترده خوانی،آب‌ونانش خون‌ولخت‌دل عراقی میهمان‌دار است و مهمان از حجاز آید به روی میهمانان حجازی آب و نان بستند که دیده میزبان هرگز چنین مهمان‌نواز آید؟ بنازم مقتدایی را که در محراب شمشیرش ز خون سر وضو سازد چه هنگام نماز آید یزید از زادۀ خیرالبشر بیعت طمع دارد چگونه طاعت جبریل با ابلیس سازد آید؟ سلیمان هیچ کس دیده مطیع اهرمن گردد؟ حقیقت کس شنیده زیر فرمان مجاز آید؟ معاذ الله، مطیع کفر هرگز دین نخواهد شد وگر باید شدن مقتول،گو شو، این نخواهد شد از آن بیعت که دشمن خواست اولاد پیمبر را همان خوشتر که بنهادند گردن، تیغ و خنجر را اسیر بیعت دونان شدن، آن مشکلی باشد که آسان برکند بر دل، اسیری‌های خواهر را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان ملک‌الشعرا صبوری @emame3vom
بیرون شهر بار گشودند قافله نه غیر ندبه کار و نه جز نوحه، مشغله افراشتند خیمۀ اهل حرم، نخست زآن پس سرای پردۀ سالار قافله آمد نشست، سیّد سجّاد بر سریر با آفتاب، نور رُخش در مجادله فرمود با بشیر که در شاعری تو را گر زآن که هست با پدر خود مُماثله بیتی دو در مصیبت سلطان دین بگو کز خواندنش فتد به در و بام، و‌لوله رو در مدینه، کوی‌به‌کو، شعر‌ها بخوان با ما بگو چه کرد ستم‌گر، معامله بر‌گو که می‌رسند سفر‌کرد‌گان ز راه از اشک کرده توشه و از آه راحله شد ماه‌پاره‌ای تنش از تیغ، چاک‌چاک شد شیر‌‌خواره‌ای، هدف تیر حرمله بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار بر گردن سکینه نهادند سلسله آمد بشیر تا به دم مسجد رسول گفت این چنین و گشت دل مصطفی،ملول «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان سروش اصفهانی @emame3vom
به پیشگاه تو بعد از سلام، یا جدّا! مراست شِکوه ز قوم ظلام، یا جدّا! ز شام می‌رسم و کتف و بازوان کبود مراست نزد تو سوقات شام، یا جدّا! هزار غصّه به دل دارم و نمی‌دانم بیان قصّه کنم از کدام، یا جدّا! شکسته قامتم از ظلم، من که می‌آیم ز فتح کوفه و تسخیر شام، یا جدّا! خلاف قول تو کردند شامى و کوفى پى اذیّت ما ازدحام، یا جدّا! عجب که امّت تو نام خارجى دارند! به زینبى که تو دادیش نام، یا جدّا! از این که باز نیاورده‌ام حسینت را رخم ز شرم بُوَد لاله‌فام، یا جدّا! بخواه پوزش من را ز مادرم زهرا به حضرتش برسان این پیام، یا جدّا! که تشنه گشت حسینت شهید در بر آب به ما حلال خدا شد حرام، یا جدّا! هلال روى مهش را به وقت استهلال زدند سنگ ز هر کوى و بام، یا جدّا! ز سوز واقعه صبرم تمام شد امّا بماند قصّۀ دل ناتمام، یا جدّا! به روزگار پریشان من، «مؤیّد» را بده به وضع پریشان نظام، یا جدّا! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
کاروان عشق را سوى وطن آورده‌ام ‌ نوغزالان حرم را در چمن آورده‌ام آن نسیمِ خانه بر دوشم که از گلزار عشق بوى چندین لالۀ خونین‌کفن آورده‌ام زینبم من، زینبم؛ یا اهل یثرب! کز سفر خاطرى محزون، سوى بیت‌الحزن آورده‌ام هر مسافر تحفه‌اى آرد براى دوستان هان! ببینید این ره‌آوردى که من آورده‌ام خاطرات تلخ و جان‌فرساى شام و کربلاست آن چه را از این سفر با خویشتن آورده‌ام سینه‌اى از غم کباب و قامتى همچون کمان کتف و بازو، نیلى از بند و رسن آورده‌ام در دل افسرده‌ام بنْشسته هفتاد و دو داغ ماتم جانسوز هفتاد و دو تن آورده‌ام از جفاى کوفیان با اهل بیت مصطفى شِکوه‌ها نزد رسول مؤتمن آورده‌ام یا رسول الله! حسینت را نیاوردم اگر یادگار از یوسفت یک پیرهن آورده‌ام شد سر او بر سنان و جسم پاکش غرق خون رازها از آن سر و از آن بدن آورده‌ام چون بنوشید آب یاد آرید کام خشک من این پام از او براى مرد و زن آورده‌ام جسم عبدالله و قاسم دیده‌ام در خون و خاک این خبر با سوز دل بهر حسن آورده‌ام جان سپرد از غم،سه‌ساله دخترى در شام و من حسرتى بر دل از آن شیرین‌سخن آورده‌ام عاقبت پیروز گشتم گر چه بس دیدم ستم نک مدال افتخار اندر وطن آورده‌ام پیش رو بگذاشتم آیینه‌ی مهر حسین تا «مؤیّد» را چو طوطى در سخن آورده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom .