eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دیگه شبای آخره صدای مادر نمیاد مادر میخواد دعا کنه ببینیم اینبار چی میخواد * یه عمریه مادر ما وقتی خدا خدا میکرد همیشه تو نماز شب مردم و هی دعا میکرد * یه دستشو برده بالا  یه دست به پهلو میزاره زیر لب آروم میخونه تاب و توانی نداره * میگه بیاین با هم دیگه  دستا رو بالا بگیریم من یه دعایی میکنم  همه با هم آمین بگین * دعای مادرم اینه  میگه خدای مهربون منو ببر از مدینه مرگ منو زود برسون * من از غریبی علی خون جگر مدینه ام ز بعد ماجرای در  هنوز میسوزه سینه ام * یه موقع دیدن خانم فاطمه زهرا , حسنین رو صدا کرد  گفت برید وضو بگیرید میخوام برا خودم دعا کنم راوی میگه:امام حسن و امام حسین سریع وضو گرفتن  و اومدم کنار بستر مادر نشستند. میگه دستاشونو بالا گرفتند یه موقع خانوم صدا زد : "اللهم عجل وفاتی سریعا" خدایا مرگ منو زود تر برسون  من دیگه طاقت خجالت های علی رو ندارم یا علی مدد
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
3.56M
▪️کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی‌گیرد 🎙بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی‌گیرد کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمی‌گیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمی‌خواهد و تا برخواست از جا دست بر زانو نمی‌گیرد ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه می‌گیرد نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل میگیرد اما یاری از بازو نمی‌گیرد به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمی‌گیرد شاعر:
Shab2Fatemieh2-1402[07].mp3
10.52M
آن دل که حرامیان شکستند، آیینه‌ی من بود آن شعله نه بر در و نه دیوار، در سینه‌ی من بود دیدم، دیدم بین در و دیوار آن شاخه‌ی ارغوان من، جان من و جهان من مانده میان شعله ها .... آه دیدم، دیدم با دیده‌ی خونبار یک شاخه یاس و بار غم، سرو جوان و قد خم سیلی ابر و صورت ماه زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار دیگر شب من سحر ندارد، بی رؤیت رویت چشمم چه کند اگر نبارد، در حسرت رویت ای کاش، ای کاش می ماندی و می ماند روی سر بچه هایمان، سایه‌ی ماه مهربان سایه‌ی مادرانه‌ی تو ای کاش، ای کاش لبخند تو می ماند در خانه‌ی ساده‌ی علی، قسمت ما شده ولی تربت بی نشانه‌ی تو زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار شاعر: دکتر محمدمهدی سیار نغمه پرداز: اکبر شیخی
Shab2Fatemieh2-1402[05].mp3
20.27M
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی ای دل بیدار شو، یه گوشه‌ای از دل تاریخ بشین ای دل بیدار شو، دست یاری علی رو ببین می‌بینی، دستاشو، تو کوچه‌های مدینه بستن می‌بینی، بازوی، زهراشو با کینه شکستن دوباره دل داره بهونه، از بی وفایی زمونه علی که عالمی فداشن، چرا باید تنها بمونه؟ بشنو...صدای زهراست، علی تنهاست ای دل بیدار شو، یه عمری بی‌صدا نشستن بسه ای دل بیدار شو، یه عده بیعتو شکستن بسه می‌بینی، دنیارو، درو به روی علی وا نکردن می‌بینی، دنیارو، فاطمه بود و باز حیا نکردن اگه علی تنها نمیشد، زهرا پشت در نمی‌رفت بعد نبی به غیر مولا، کسی روی منبر نمی‌رفت بشنو...صدای زهراست، علی تنهاست ای دل بیدار شو، علی داره مارو صدا میزنه ای دل بیدار شو، با علی بودن آخرش روشنه می‌بینی، دنیارو، برا ظهور مهدی این یه رازه می‌بینی، دنیارو، یه فتح خیبر دیگه نیازه اون روزا رو دیگه نداریم، خدا به ما تب جنون داد دیگه علی تنها نمیشه، که فاطمه راهو نشون داد بشنو...صدای زهراست، علی تنها نمیمونه شاعر:
. حبیبه ی خدا مسافر علی بیا سفر نکن به خاطر علی خورشید من چرا رو به غروب میشی یه کم دیگه بمون ایشالا خوب میشی منم که تکیه گاه بودم برا همه شکسته پشتم از غم تو فاطمه خدافظی نکن می سوزه قلب من بیا و حرف رفتنو دیگه نزن میدونی این روزا دیگه بریده ام به کی بگم خمیده شد رشیده ام چقد غمه عزیز توی صدای تو تنگه دلم برا ی خنده های تو مرو که بی تو از زمونه سیر میشم تو چنگ خنده ی قنفذ اسیر میشم برو گلم خدا همرات عزیز من منم و یادگاری هات عزیز من پوشوندی از نگام دستای سوخته تو بالاخره دیدم چشای سوخته تو ندیدم از تو من یه ذره خواهشو نیاوردی به روم دردای سرکشو لعنت به اونکه زد آتیش به زندگیم شرمنده کرد منو به پیش زندگیم ✍ .
. و چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما مگر به مجلس مادر پسر نمی آید ____ شوریده دلیم و سر سودای تو داریم با این دل سر گشته تمنای تو داریم با خون جگر دیده بشوییم که عمری ای پرده نشین میل تماشای تو داریم سوگند به یک موی سرت هرچه که داریم از برکت آن خاک کف پای تو داریم ای کاش بر نامه‌ی اعمال همه عمر بینیم که خشنودی و امضای تو داریم دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه ____ الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا عصر یازدهم محرم وقتی اهلبیت رو میخواستند از کنار شهدا عبور بدن امام سجاد منقلب شد،بی بی زینب به فریاد زین العابدین رسید،فرمود:"ما لی اراک تجود بنفسک یا بقیه الماضین؟ ____ دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آرای تو داریم قدری بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظمای تو داریم کم کم کفن فاطمه را باز نماید دلشوره ای از شدت غم های تو داریم ____ بند اول مادر به پشت درب خانه از نفس افتاد جوری جسارت شد که گفتم مادرم جون داد دار و ندار حیدر کراره این بانو نامرد حیا کن بار شیشه داره این بانو هستی خانواده در پشت در افتاد ، براش بمیرم درِ آتش گرفته روی مادر افتاد ، براش بمیرم شنیدم بین شعله ناله های آ ، تشینی را صدای استغاثه ناله‌ی فضه ، خذینی را بند دوم دستم تو دست مادرم بود و جسارت شد یه ردّ خون دور و برم بود و جسارت شد ثانی میان کوچه بود و حرف بد می زد به پهلوی مادر جلو بابام لگد می زد حرمت دختر پیغمبر و شکستند ، آه و واویلا با یه ضربه پهلوی مادر و شکستند ، آه و واویلا همین که صورتش نیلی شد از دستا ، یِ پُر کینه یه جوری راه میرفت انگار که هیچ جا رو ، نمیبینه بند سوم با ناله‌ی خلوا بن عمی کوچه غوغا شد ریختن سر مادر ، مغیره تازه پیدا شد مادر خودش رو روی خاکا می کشید ای وای از زخم سینه رو زمین خون می چکید ای وای مادر فقط ضجه میزد نبر مولا را ، وای از غریبی ثانی نعره زد مغیره بزن زهرا را ، وای از غریبی قلاف و بازوی انسیة الحورا ، بمیرم من ز کار افتاد دست مادرم زهرا ، بمیرم من ____ گریه کنید مادر ما بی گناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود یک مرد هم نبود بگوید در آن میان نامرد این زنی که زدید بی پناه بود دیگر کسی به چهره‌ی قبلش نمیشناخت پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود ____ در این مدینه بیا و ببر ز تن سر من ولی قلاف نزن روی دست مادر من حسن به گریه صدا زد نزن مغیره نزن زدی و لرزه فتاده به جسم خواهر من همین که محسن شش ماه سقط شد دیدم رسید تیر به حلق علی اصغر من به جای در که روی جسم مادرم افتاد همه به چکمه بیایید روی پیکر من ____ یک مرد نبود تا بگوید قنفذ این زن که تو میزنینش ناموس علیست ____ عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست ____ تو پام خاره ، چشمام تاره تو خرابه راه میرم ولی دستم به دیواره مهمان سرایم بابا ، بنشین روی پایم بابا به خدا ندارم خیزران قرآن بخوان بابا ____ سنگ و خار ها شد آن بستری که داشتم یک زمان می بافتم موی سری که داشتم با اشاره با تو صحبت میکنم شرمنده‌ام سوخت بین شعله تار حنجری که داشتم گفت اسمت چیست گفتم فاطمه یک دفعه زد دردسر ها داشت اسم مادری که داشتم یا نمیبینی مرا که بوسه بارانم کنی یا نمی‌بیند تو چرا چشم تری که داشتم من نمیپرسم چه شد انگشتری که داشتی تو نپرس از من چه شد انگشتری که داشتم 👇
35.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محتوایی (روضه)که گفته میشه باید با گوینده تناسب داشته باشه 💯 🎤 رایگان