.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
نقل زَمَخشَری ست كه روزی ابولهب
یك سنگریزه جانب احمد روانه كرد
ریگی - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت
از روی كین، نبی خدا را نشانه كرد
تبّت یدا أبی لهب از آسمان رسید
فوراً لهیب خشم الهی زبانه كرد
فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد
نفرین بر آنكه این عمل ظالمانه كرد
یك دست او فقط به كمین نبی نشست
خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد
با این حساب، كیفر اهل سقیفه چیست؟؟
حق كسی كه حمله بر این آستانه كرد؟
قرآن اگر هنوز می آمد چه می نوشت؟
در وصف آنكه خون به دل " اهل خانه" كرد
با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد
دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت
كار علی و باغ فدك را بهانه كرد
با هر دو دست، بست و شكست و كشید و كشت
جان بتول را هدف تازیانه كرد
"آتش به آشیانه ی مرغی نمی زنند"
نفرین بر آن كه شعله در این آشیانه كرد
شاعر: #محسن_رضوانی
................
#حضرت_علی_اکبر
👤حاج علی قصری از پیر غلامان تهران می گوید :
«مرحوم شیخ رضا سراج در روز عاشورا همواره روضه حضرت علیاکبر(ع) را میخواند.
او عمامه از سر و عبا از تن در می آورد و بر روی منبر می ایستاد.
و شروع به #مقتل_خوانی می کرد.
او گفت :
{فَقَطََّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إربَاً إربَاً}
جمعیت به آن گونه ای که مرحوم سراج انتظار داشت، حق مقتل را ادا نکرد.
مرحوم سراج به من گفت : تسبیحات را به من بده!
من تسبیحم را به او دادم و او تسبیح را بالا گرفت، و در حضور جمع پاره کرد و دانه های تسبیح زمین ریخت.
سپس گفت؛ ای مردم! بدن علی اکبر(ع) را مانند دانههای این تسبیح تکهتکه کردند.
مرحوم سراج از منبر پایین آمد و رفت و مردم همچنان بر سر و روی خود می زدند و می گریستند.»
آتش بر آشیانه ی مرغی نمی زنند
گیرم که خیمه خیمه ی آل عبا نبود
لب تشنه کی کشند کسی را کنار آب
گیرم حسین سبط رسول خدا نبود
کی؟ کعب نی به زنی دیده صد بلا
گیرم اسیر دختر خیرالنساء نبود
بستر ز زیر پای علیلی کجا کشند
گیرم که آن مریض یکی ز اولیا نبود
رأس بریده را که زند چوب خیزران
گیرم لبش به خواندن ذکر خدا نبود
👤وصال شیرازی
#آداب_روضه_خوانی
.