.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_نوحه
شهرمدینهباز دارُ العزا شد
کریـمآلالله جانشفـدا شد
ذکر فاطمه شد وَاحَسَناه
یاصاحبَالزّمان آجَرَکالله
چهکردهباحسن اینزهر کاری!
خوندلاز دهان گردیدهجاری
طشتپُر ازخون دهد شهادت
نداشتهاینامام یکروزِ راحت
او که زندگیاش مظلومانهبود
ایکاشکهتشییعش؛مخفیانهبود
از جسمشحسین؛ با اشک دیده
هفتادچوبهی تیر بیرونکشیده
وصیّتهایشرا آقایما گفت
در آخرین نفس ازکربلا گفت
در بستر میگفت: باآهِجانـکاه
لایومکیومکْیا اَباعبدِالله
در شیب قتلگاه وقتی که افتاد
بارانسنگ و تیر عذابشمیداد
سنان بانیزه زد بر دهانش
شمر آمد با خنجر افتاد بهجانش
#محمد_قاسمی✍
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
#سبک_آه_واویلتا_آه_و_واویلا
#امام_حسن_نوحه
شهرمدینهباز دارُ العزا شد
کریـمآلالله جانشفـدا شد
ذکر فاطمه شد وَاحَسَناه
یاصاحبَالزّمان آجَرَکالله
چهکردهباحسن اینزهر کاری!
خوندلاز دهان گردیدهجاری
طشتپُر ازخون دهد شهادت
نداشتهاینامام یکروزِ راحت
او که زندگیاش مظلومانهبود
ایکاشکهتشییعش؛مخفیانهبود
از جسمشحسین؛ با اشک دیده
هفتادچوبهی تیر بیرونکشیده
وصیّتهایشرا آقایما گفت
در آخرین نفس ازکربلا گفت
در بستر میگفت: باآهِجانـکاه
لایومکیومکْیا اَباعبدِالله
در شیب قتلگاه وقتی که افتاد
بارانسنگ و تیر عذابشمیداد
سنان بانیزه زد بر دهانش
شمر آمد با خنجر افتاد بهجانش
#محمد_قاسمی ✍
#هفتم_صفر
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شهادت_امام_حسن
#سبک_سالار_زینب
#امام_حسن_نوحه
بر دردو غم شد اجل طبیبم
حتی در خانه ی خود غریبم
آه و واویلا
خواهرم زینب بیا در برم
گریه کن بر من جای مادرم
آه و واویلا
تنها نه از دشمن جفا دیدم
از آشنا هم طعنه بشنیدم
آه و واویلا
قاتل مادر بر روی منبر
ناسزا می داد بر من و حیدر
آه و واویلا
دیدم پیش چشمم ظالمانه
مادرم را زد قنفذ تازیانه
آه و واویلا
#محمود_اسدی_شائق ✍
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسن_نوحه
#شهادت_امام_حسن
از ازل بر سر خوان کریمم
گدای جود و احسان کریمم
دار و ندار خود را ، به او بدهکارم من
حسین حسینم را از ، لطف حسن دارم من
کریم آل طاها ، حسن یابن الزهرا
بر کرم نامش اعتبار بخشید
زندگی خود را سه بار بخشید
بحر کرامت بود و ، با فقرا میجوشید
زیر لباسش اما ، باز زره میپوشید
ندیده دیده آنچه را که دیده
غم مادر امانش را بریده
وای از آن روزیکه ، کوچه پر از مردم بود
سر بسته گویم زهرا ، بین شلوغی گم بود
گر چه او خود غریب عالمین است
دم آخرش گریان حسین است
خیره به تشت میشد و ، به یاد تشت زر بود
روی لبش لایوم و ، به فکر چوب تر بود
#علی_سلطانی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇