eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
كشتی برده فروشان ز ره دور عیان است كه برعرشه ی آن بانوی ملك دو جهان است، بگو فخر زنان است، بگو مادر
. تقدیم به پیر غلامان امام حسین (ع) ------------- فیض بَرَد بی کران پیر غلام حسین هر که شود در جهان پیر غلام حسین هیچ نگردد فنا فانی اهلِ ولا چون که بُوَد جاودان پیر غلام حسین در همه ی زندگی کرده فقط بندگی داشته از حق نشان پیر غلام حسین نوکری اش بی امان ، بوده ز جان در جهان خاک رهِ آستان پیر غلام حسین ناله کُنان در عزا ، در غمِ خون خدا داشته اشکِ روان پیر غلام حسین گرچه به غم آشنا بود دلش مبتلا رفت ولی بی نشان پیر غلام حسین تا که شود همنشین با شهِ دنیا و دین رفت به سمت جنان پیر غلام حسین شور ولا داشته نور خدا داشته طایر این آشیان پیر غلام حسین قافله رفت از بَرم ، رفت ز چشم ترم همرهِ این کاروان پیر غلام حسین «یاسرِ» دل سوخته لب ز سخن دوخته در غم بهتر ز جان پیر غلام حسین حاج محمود تاری «یاسر» ✍ .............. . تقدیم به ریزه خواران خوان اهل بیت علیهم السلام ------------- آینه شد به پیش ما پیر غلام اهلِ بیت نور فزا و جانفزا پیر غلام اهلِ بیت همچو کبوتر حرم بوده هماره محترم دانه گرفته از ولا پیر غلام اهلِ بیت در همه عمر خویشتن گفته ز مرتضی سخن بوده به عشق مبتلا پیر غلام اهلِ بیت روی لب و درون دل داشته ذکرِ متّصل بهرِ شهید کربلا پیر غلام اهلِ بیت داشته هر کلام او هر سخن و سلام او سوز و نوای نینوا پیر غلام اهلِ بیت مدح حسین مدح او عرصه عشق فتح او بوده به عشق آشنا پیر غلام اهلِ بیت اهلِ بهشت می شود سوی بهشت می رود بوده اگر که بی ریا پیر غلام اهلِ بیت خادم آل مرتضی خورده نمک ز هَلْ اَتی تا شده زین مسیر ها پیر غلام اهلِ بیت کاش که «یاسر» از وفا نور بگیرد و صفا تا برسد به این عطا ، پیر غلام اهلِ بیت «یاسر»✍ ......... مداح یعنی پاسبان عصمتُ الله مداح یعنی همره غم همدم آه مداح رکن پاسدارانِ سیادت مداح یعنی با شهیدان تا شهادت مداح بر لب گوهری نایاب دارد مداح اذن ذکر از ارباب دارد مداح بی اخلاص کی دارد اثرها باید بسوزد تا بسوزاند جگرها مداح یعنی از غم دنیا دلش دور در راه حق گاهی کر و گاهی شود کور حاج اکبر ناظم هم از این طیف بود است از ساکنان عرش هم دل می ربود است علامه ای همچون امینی هم چنان بود با هر قلم یار امیر مؤمنان بود مداح را بشناختم از فرط نورش همچون نظام رشتی و شور و شعورش مداح عمری سوخته با ذکر معشوق رزقش شده در عاشقی چون حاج مرزوق مداح یعنی دم زدن از حق دمادم مداح یعنی سازگار و نخل میثم مداح باغ لاله اما پر شکوفه مداح زین العابدین در شام و کوفه مداح زینب بود در عمرش سراسر بهر پدر بهر برادر بهر مادر بزمی کزان قلب ملائک غرق آه است مداحی زینب میان قتلگاه است ارباب ما خود کرده مداحی به گودال در لحظه هایی که دگر می رفت از حال آن شیعتی مَهْما شَرِبْتُم را که بسرود خود اولین مداح دشت کربلا بود مداح نه ، خواننده ی شعر و حروفی پایین ترین و بدترین شاید «رئوفی» ....... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله این داغ دل و لطف شما یک لحظه محتاج تواَم بیا بیا یک لحظه یک عمر غلام درگهت بودم من دریاب غلام خویش را یک لحظه ........ مدّاحان اهل بیت علیهم السلام ، سنگر داران و مدافعان جبهه ی فرهنگی آیینی ایران اسلامی اَلسَّلام ای جمع دلداران سلام ای همه خوبان و ای یاران سلام جمع ما ، جمع مریدان علی ست صحبت از راه شهیدان علی ست ما که با آل علی سر زنده ایم در مسیر بندگی پاینده ایم ما همه دلدادگانِ حیدریم با سخنرانان دین همسنگریم پرچم عشق و ارادت دست ماست هستی اهل ولایت هست ماست ما که تبلیغ ولایت می کنیم عاشقی ها را روایت می کنیم ذاکر اهل ولا هستیم ما عهد و پیمان با علی بستیم ما یا علی ای دُرّ دریای شرف گوهر تابنده ی بحر نجف ما همه هستیم در فرمانتان ریزه خوار سفره ی احسانتان می زنیم فریاد حق را یاوریم نوکران آستانِ حیدریم جبهه ی فرهنگی دین جای ماست خیمه ی دلدادگی مأوای ماست ما همه هستیم غرقِ اشک و آه روضه خوانِ کربلا و قتلگاه تا ردای عاشقی بر دوش ماست رختی از جنس ولا تن‌پوش ماست ای به عالَم نورِ عین آنگونه باش آنچه می خواهد حسین آنگونه باش سنگر ما ، سنگرِ خون خداست مادح خورشید با حق همصداست تا توانی از منیّت دور باش آبروی اهلِ بیت نور باش ما همه احیاگرانِ منبریم جرعه نوشان زلال کوثریم قطره ایم امّا بیا دریا شویم در حمایت از علی کوشا شویم راه حق را ما بیا پویا کنیم پیروی از حضرت زهرا کنیم پیش اهل ظلم برخیزیم ما با جنایتکار بستیزیم ما در کلام عشق مفهومیم ما پیش ظالم ، یار مظلومیم ما چارده معصوم خورشید من اند جلوه های صبح توحید من اند در مسیر نور پاکِ مطلقیم پیروان مکتب جاءَالْحَقیم از ولای دوست سرشاریم ما مهدی موعود را یاریم ما در حریم اهل بیتِ اطهریم افتخار ماست اینجا نوکریم محمود تاری .
تقدیم به سید شهیدان مقاومت ، ------------ تو بگو نَصْرُ مِنَ الله که نصرت باقی ست رفت اگر آینه انوار شهادت باقی ست بنویسید به گلبرگ سحر روشن تر سَیّدی رفت ولی نور سیادت باقی ست راوی نَصْرُ مِنَ الله ، « حسن نصرالله » آن که راهش به تجلّای صداقت باقی ست آن که برخاست علیه ستمِ صهیون ها از مرامش به جهان باز فتوّت باقی ست آن که تفسیر کند آیه ی « بَلْ اَحْیاء » را رزق حق می خورد و سفره رحمت باقی ست بوسه بر تربتشان هست گواه سخنم از شهیدان خدا عشق و صلابت باقی ست شهدا بار امانت همه بگذاشته اند روی دوش من و تو بار امانت باقی ست پرچم کرب و بلا نقش به خون شهداست زیر این پرچم گلگون شده عزّت باقی ست «یاسر» از راه شهیدان به طلب عزّت و عشق کز شهیدان رهِ عشق حقیقت باقی ست ** «یاسر» ------------ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فیِ سَبیِلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ آل عمران ، ١۶٩ .
. نماز جمعه ١٣ مهر ماه ، به امامت خورشید انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای -------------- گل می کند شقایق این جمعه در مصلّی آیند خَلق عاشق این جمعه در مصلّی بنگر طلوع جان را غوغای عاشقان را مانند صبح صادق این جمعه در مصلّی دریاب نور حق را آئینه ی فلق را در بهترین دقایق این جمعه در مصلّی باشد نیاز و رازت زیباترین نمازت در پیشگاه خالق این جمعه در مصلّی آییم عاشقانه روشن تر از کرانه با یک دلِ موافق این جمعه در مصلّی در موجی از صلابت بر منبری ز عزّت آقای ماست ناطق این جمعه در مصلّی با رهبری دلآرا خوانم نماز خود را با نوری از حقایق این جمعه در مصلّی «یاسر» ببین دوباره در گلشن ستاره گل می کند شقایق این جمعه در مصلّی ** «یاسر» ✍ .
. زبانحال خادمان ایستگاه چایی ، حرم مولا علی بن موسی الرّضا ( عَلَیْه ِ آلافُ التَّحیِّةِ وَ الثَّناء ) سبک ، مداح بزرگوار حاج علی ملائکه : « ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت ، غلام و نوکرت مران از در مرا ، به زهرا مادرت رضا جانم رضا رضا جانم رضا » ----------- من که سرمستم ز عطرِ چای این وادی رضا جان تو صفای جنّت حق بر دلم دادی رضا جان عزیز فاطمه ، نظر کن بر همه ببین نام تو را ، کنم من زمزمه رضا جانم رضا ، رضا جانم رضا گرمی چایِ حریمت می دهد گرمی به جانم میهمانت را رضا جان من به خدمت میزبانم خدا را شاکرم ، شدم من نوکرت تو هستی چون علی ، منم هم قنبرت رضا جانم رضا رضا جانم رضا گشته آقا جان معطّر جان و دل از عطر چایت بُرده دل از نوکر تو نام خوب و دلربایت غلامی می کنم ، به درگاهت ببین همیشه بوده ام ، به همراهت ببین رضا جانم رضا رضا جانم رضا ای امام مهربانم بنگر اینجا بی قرارم من خودم را خاک پایِ زائرانت می شمارم تو مولای من و ، تو بر من سروری ز لطفت در حرم ، کنم من نوکری رضا جانم رضا رضا جانم رضا ** «یاسر» .
. نهال شکسته خدا حافظ ای امید مدینه خداحافظ بغض مانده به سینه خدا حافظ ای شقایق خسته خدا حافظ ای نهال شکسته خدا حافظ ای مدافع حیدر خدا حافظ ای شقایق پرپر خدا حافظ ای گل شده نیلی رخ گلگون از جسارت سیلی خدا حافظ ای جراحت پهلو خدا حافظ ای کبودی بازو خدا حافظ ای سرشک چکیده خدا حافظ ای جوان خميده خدا حافظ ای صحیفه ی غم ها خدا حافظ ای شهیده ی تنها خدا حافظ ای هميشه حبیبم خدا حافظ ای تو یار غریبم خدا حافظ ای مسافر دلخون خدا حافظ ای صنوبر گلگون خدا حافظ ای بهار خزانم خدا حافظ ای تو اشک روانم خدا حافظ ای چراغ خموشم مرو ، بنگر بی تو خانه بدوشم ** «یاسر»✍ .
. ولادت امام محمد باقر (ع) آفتاب جان دمیده حضرت باقر رسیده بار دیگر از مدینه سر زده یاران سپیده پرده از رخ بر گرفته ماه هستی جان اهل دل شده در شور و مستی نور هستی ظاهر آمد چون امام باقر آمد دل به نور حق عجین است عشق بر هستی نگین است غرقه در نور الهی بیت زین العابدین است بوسه از گل چهره ی ماهش بگیرد آفتاب روی او را دل پذیرد نور هستی ظاهر آمد چون امام باقر آمد آمده گنج کرامت گوهر دریای رحمت بر شما بادا مبارک پنجمین نور امامت حضرت باقر گل باغ رسول است جلوه ی سرسبز گلزار بتول است نور هستی ظاهر آمد چون امام باقر آمد ای مدینه شهر احمد آمده جان محمد می درخشد می درخشد چلچراغ بزم سرمد این مدینه ، این فروزان چلچراغش این مدینه این گل زیبای باغش نور هستی ظاهر آمد چون امام باقر آمد ........ https://eitaa.com/emame3vom/114204 .👇
. علیه‌السلام مولا ، تو هادی از تبار نوری امام صبری و ، صبوری به سینه شعله ای که داری ز دشت ناله در عبوری یا حضرت امام هادی ، یا حضرت امام هادی (۴) مولا ، دلم نشسته در هوایت گشوده پر به سامرایت ببین به خون تپیده اکنون دلِ نشسته در عزایت یا حضرت امام هادی ، یا حضرت امام هادی (۴) مولا ، به غیرِ خون دل نخوردی به جز فغان و غم نبردی تو در میان حُجره تنها ز زهر کینه جان سپردی یا حضرت امام هادی ، یا حضرت امام هادی (۴) مولا ، میان باغ بی نشانی شدی به رنگ ارغوانی چو لاله ای به دست گلچین خزان شدی تو در جوانی یا حضرت امام هادی ، یا حضرت امام هادی (۴) مولا ، به یاد تربتت بگریم برای غربتت بگریم برای آن که دشمن تو شکسته حرمتت بگریم یا حضرت امام هادی ، یا حضرت امام هادی (۴) ✍ امام هادی (ع) در سوم رجب سال ٢۵۴ ه ، در سن ۴١ سالگی ( چند ماه بیشتر ) به وسیله زهر معتز عباسی در شهر سامرا به شهادت رسیدند . عمر شریف آن حضرت با چند تن از خلفای عباسی مصادف بوده است ، و هر یک از آنها نسبت به وی ظلم و جفای بسیار کردند و خانه آن حضرت را در محاصره نظامی قرار دادند ، مخصوصاً در زمان متوکل که به دستور او اسباب اذیت و اضرار او را شدت بخشیدند. ====================== 👇
. صد شکر که روضه خوان شدم من خاکِ رَهِ آسمان شدم من صد شکر گدای دلبر هستم عبدِ ‌سر کوی حیدر هستم جز مهر رخش هوس ندارم من غیرِ حسین کس ندارم در حشر امید من حسین است مولای شهید من حسین است هر چند ترابِ آستانم از بار گناه قد کمانم باشد زِ حسین عزّت من پُرسی اگر از هویّت من من کلب امامِ عالمینم نوکر صلواتیِ حسینم ✍ ................... به یاد یاران همسفر حجاز و عراق که راهی دیار باقی شدند ------------- سلام ای رفتگان از عرصه ی خاک سفر کردید امّا با دل پاک همه بودید چون نور سحرگاه سخنرانان و مداحان این راه شدید آئینه دار بی نیازی گهی کرب و بلا ، گاهی حجازی به یاد لحظه های بی قراری که کردید از وفا خدمتگزاری دل پاک شما غرقِ صفا بود ز بعثه عازم کوی وفا بود همه رفتید با صدق و صداقت بقیع و مضجع ختم رسالت الا ای اهل منبر ، اهل روضه معطّر از شما شد فصل روضه چقدر از غربت مولا سرودید چقدر از عقده های دل گشودید چها کردید از اندوه زهرا نشد آن تربت گمگشته پیدا الا ای ذاکرانِ رفته در خاک به همراه سخنرانان دل پاک خدا رحمت کند خیل شما را که دیدید از خدا لطف و عطا را شما بار سفر با عشق بستید همه مهمان اهلُ الْبیت هستید هر آن کس نوکر آل رسول است بهشتی گردد و کارش قبول است ** «یاسر»✍ .
. (علیه السلام) ترانه ی شادی چه جانفزا آید ز عرشیان صوت رضا رضا آید مدینه امشب / ز روی ماهش / لبالب از نور است ببین که آنجا / حریم موسی/ چو وادی طور است رضا رضا یا ثامن الحجج ..... ز هفتمین گردون رسد مه هشتم گذارد او پا را به دیده ی مردم تمام هستی / فدای جانش/ فدای روی او ز هر کرانه /به سوی یاران/ وزیده بوی او رضا رضا یا ثامن الحجج ...... ببین دلم دارد هوای مشهد را به پای دل پویم تمام مقصد را کبوترانه / گشوده پر را / دو دیده ام امشب به روی قلبم / گلی ز رویت/ کشیده ام امشب رضا رضا یا ثامن الحجج...... تو کعبه ی جانی چه دلربایی تو بخوان بسوی خود که حج مایی تو ببین که مُحرم / شدم به کویت/ طواف دل کردم مخواه ازین جا / ز درگه تو/ شکسته بر گردم رضا رضا یا ثامن الحجج ..... ** «یاسر»✍ 🎤 👇
. چشم براه موعود ( عج ) ------------ دل ما خون شده از بی سر و سامانی ها کی به سامان برسد این همه بُحرانی ها یک نفر هست که می آید و با عزّت نفْس می برد از دل غمدیده پریشانی ها یک نفر هست که می آید و در سایه ی او می شود محو ازین جامعه ویرانی ها همگی چشم براهند ، همه چشم براه یَمن و غزّه و سوریّه و لبنانی ها می بَرد تیره گی از قلب پریشان شده ها می دهد هدیه به مظلوم درخشانی ها می رسد لطف « رضا » با یَدِ رهبر بر ما همه برجسته شود نقش خراسانی ها جای تردید نبوده ست و نباشد هرگز همه جا دیده شود غیرت ایرانی ها رسد اسلام به سر منزل فتح و ظفرش گر که تغییر کند رنگ مسلمانی ها چشمها سوی امامی ست که او موعود است وعده داده ست خدا بر همه ایمانی ها چشم ها سوی امامی ست که معبود جهان وعده ی آمدنش داد به قرآنی ها می رسد عاقبت از راه امامِ موعود آن که ویرانه کند مأمن شیطانی ها وقتی آید به کفَش تیغ دو دَم خواهد بود مُنهدم گردد ازو لشکر سُفیانی ها تا که معلوم شود یاور مهدی چه کسی ست می شود نقشِ نگین خون سلیمانی ها می رسد منتقم خون شهیدان آنگاه لاله بر می دَمد از تربت قربانی ها محوِ صهیون همه با دستِ اَبَر قدرت اوست نیست می گردد ازو جلوه ی طغیانی ها می بَرد ظلمت شب را رخ چون صبح دَمش بعد ازو نیست دگر جوشش ظلمانی ها چون بیاید برود فسق و فجور از عالم وَ نماند به جهان جور خیابانی ها اهل باطل همه از آمدنش نابودند وَ نماند به جهان حسرت و حیرانی ها بردن جامعه را جانب ساحل حتمی ست می رود از نظرت لحظه ی توفانی ها غم مخور می رسد آن فصل دگرگونی ها آوَرَد با خودش آن نور فراوانی ها بارشِ رحمت حق از قدمش خواهد بود می شود ثبت ازو لحظه ی بارانی ها گل بیاور ز قلم «یاسر» اگر بِتْوانی که ازو سبز بماند همه گلدانی ها ** «یاسر»✍ .
. ره ای رهبرا؛ راهی که داریم از تو داریم روح خدا؛ ما هر چه داریم از تو داریم والله، روح‌الله یعنی مُحیییِ دین پیر جماران است، الحق منجیِ دین بعد از هزار و چهارصد سال از رسالت احیا شد از فریاد تو، قرآن و عترت روح ولایت شد دمیده در دلیران اصلِ امام و امت، افشا شد در ایران از برکتِ آیاتِ مَثنی وَ فُرادا یک مملکت شد، هم‌صدا با تو منادا آری، تو با تکیه به درگاه الهی یک ملتی را ساختی تا عرش راهی روزیکه شد فریادِ تو "ما می‌توانیم" اثبات شد حرفَت به دنیا، می‌توانیم ای کهکشانِ دین، بنازم بر قیامت با سرعتِ نوری خطر کردی، ز نامت بی‌نامِ تو، این انقلاب، اصلاً نمی‌شد این راه و این مکتب مجاب، اصلاً نمی‌شد هان! ای علمدار همیشه زنده‌ی ما با تو بپا شد، ملت رزمنده‌ی ما از زیرِ یوغِ چکمه‌ی فرعونِ دوران آزاد شد این ملت، از چنگال گرگان ایرانِ ما، ایرانِ اسلامی شد آن‌روز شیعه در عالم صاحب نامی شد آن‌روز تنها نخواندی شیعه‌ی اثنی عشر را همراه کردی با خود اَبناءِ بشر را از بس اَدا شد، حقِ مطلب، حقِ مکتب پیوست در عالم ترا، هر قوم و مذهب تنها نه با تو، اهل ایران هم‌صدا شد بیدار از تو یک جهان، با آن ندا شد بیداریِ اسلامی از آن‌جا شد آغاز که حمله‌اَت، بر کاخِ آمریکا شد آغاز سال چِل و دو، جلوه‌ای از نینوا شد پاسخ به سال شصت و یک شد، کربلا شد خورشیدِ حق تابید، تاسوعای دیگر در خاک و خون غلتید، عاشورای دیگر سینه‌زنان خواندند در خون، نامه‌ی سرخ پیراهنِ مشکی شد آنجا، جامه‌ی سرخ اینگونه امت، کشته‌ی راهِ امام است تبعیدِ تو، تازه سرآغاز قیام است آزادگانِ عالم از تو، زنده گشتند صد لشگر از دلدادگان، رزمنده گشتند وقتی شدی از حوزه‌ی علمیه رهدار اسلام را دادی نجات از زیرِ آوار این چارده قرنِ گذشته، امتحان بود دینِ خدا، زندانیِ مستکبران بود از گوشه‌ی زندان، چو سردادی تو فریاد دینِ نبی را کردی از زندان تو آزاد کِی داشتی ابزار جنگی، جز پیامی؟ لبیک بشنیدی ز ملت، هر سلامی اینجا پیامِ عشق، بی‌پاسخ نمانده آری سلامِ عشق، بی‌پاسخ نمانده اینجا هزار و چهارصد سال عقده بشکفت یک خطبه‌ خواندی، صدهزاران غنچه بشکفت اینجا به پایت بوستانی، غنچه واکرد ملت برایت روز رجعت، کوچه واکرد روزیکه برگشتی، به گلزار بهشتت شد بهمنِ پنجاوهفت، اردیبهشتت روزیکه در خاکت، تنَت، ای بت شکن رفت چندین کفن از تو، به یادِ بی‌کفن رفت اینجا سه‌روز از جسم تو تکریم کردند چه دسته‌گلهایی به تو تقدیم کردند اینجا تنت شد با قیامی خاص، تشییع شد پیکرت با احترامی خاص، تشییع خون جای اشک از دیده افشاندند، مردم چندین نمازِ میلیونی خواندند، مردم اینجا برایت خِیل امت، جان و تن داد ایران به پایت صدهزاران، بی‌کفن داد هر مادری اینجا به پایت، گل پسر ریخت در جنگِ تحمیلی به عشقت، جان و سر ریخت اینجا کسی، در حفرِ گودالت نینداخت تیغ و سنان، بر قامتِ دالت نینداخت اینجا تنت، زیر سم مرکب نرفته بعد از تو در بازارها، زینب نرفته اینجا کسی خلخال از پایی نبرده سجاده از پایت، به رسوایی نبرده از خانواده معجری، غارت نکردند انگشت با انگشتری، غارت نکردند امروز هم، بر پای رهبر، گل بریزیم از طفل تا سردارِ لشکر، گل بریزیم امروز ایران، در رهِ والای خدمت کرده رئیس جمهور تقدیمِ ولایت امروز یکدل، یکصدا، با شور و وحدت هستیم با این استقامت، تا شهادت امروز راه قدس، نزدیک است نزدیک فریاد ما از قدس، تبریک است تبریک امروز پای هر ابَر قدرت، شکستیم در انتظار یوسف زهرا نشستیم ✍ ......... غزل امام خمینی رحمةاللّه‌علیه و امام حسین علیه السلام و ایران اوّل وُ ختمِ کلام است اباعبداللّه همه‌یِ حرفِ امام است اباعبداللّه کوچه‌ها بویِ شهیدان و خمینی دارند ذکرِ لبهایِ قیام است  اباعبداللّه شهرِ ما  شهرِ خدا   شهرِ وِلا   شهرِ دعا ذکرِ ما گام‌به‌گام است اباعبداللّه پیرِ‌ فرزانه‌یِ ما مثلِ خودت می‌فرمود ذلّت و ننگ حرام است اباعبداللّه همگی اهلِ وِلائیم وُ فداییِ ولی رهبری حُسنِ خِتام است اباعبداللّه رهبرم گریه‌کنِ روضه‌یِ بی‌تابیِ توست‌‌ چشم‌به‌راهِ سلام است  اباعبداللّه‌ رحمة_الله_علیه ✍ ........ . ای همیشه در دل ما ای امام امّت ما .... روشنای محفل ما ای امام امّت ما .... ای عزیز ملّت ما از فراقت بی قراریم سالگرد رفتنت را ما دوباره اشکباریم هم به یادت غرقِ ماتم هم به یادت سوگواریم دشت غم شد منزل ما ای امام امّت ما .... ای خمینی نهضت ما از تو دارد نور عزّت رفته ای امّا نرفته یاد تو از قلب امّت هر که بوده پیرو تو ناله ها دارد ز محنت خونِ دل شد حاصل ما ای امام امّت ما ....
. ما و مسیر سیّدالشُّهداء علیه السلام ------------- ای که بود نام تو جلوه ی جانان حسین وی که بود عشق تو مِهر درخشان حسین جوشش دریا تویی زاده ی زهرا تویی کرده بپا در جهان عشق تو توفان حسین نام تو را آسمان روی افق ها نوشت چون که ندارد جهان مثل تو عنوان حسین خون تو ویرانگرِ کاخ ستم پیشه هاست کاخ ستم را کند خون تو ویران حسین ای که تو ثارُالّهی داده به ما آگهی با تو کند همرهی خون شهیدان حسین شد حرم مهر تو کشور ایران زمین سایه ی مهرت بُوَد بر سر ایران حسین از تو نگردم جدا گر برود جان من هست دل عاشقم بر سر پیمان حسین داغ جگر سوز تو برده ز دلها قرار از غم تو عاشقان بی سر و سامان حسین بس که ز تیغ ستم ریخته گل بر زمین کرب و بلایت زخون گشته گل افشان حسین جان تو آمد به لب شاهد آن قتلگاه نهضت خونین تو داده به حق جان حسین نیزه و شمشیر شد پاسخ هَلْ مِنْ مُعیِن ای شده غلتان بخون با لب عطشان حسین خون تو همچون شفق معنی آیات حق ای شده بر روی نی قاری قرآن حسین ای رخ خونین تو ناب ترین نور عشق نیست کسی را چنین چهره ی تابان حسین «یاسر» دل سوخته چون شرر افروخته دارد ازین ماجرا دیده ی گریان حسین ** «یاسر»✍ .