eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام_الله_علیها 🦋بند اول🦋 این لحظه های آخرم،یاده داغه مدینه ام بیاده صورته کبود،مسمارو زخمه سینه ام غربته بابامو دیدم ، میونه آدمای پست قنفذباضربه ی قلاف،بازوی مادرو شکست وای مغیره با شلاق و تازیانه مادرمو میزد چه ظالمانه مشت ولگد میزد چه وحشیانه 💢(واویلتا2)واویلا💢 🔸🔸💠💠🔸🔸 🦋بند دوم🦋 کلی درد و مصیبته،توی سینه ی من خدا از مصائبه کوفه و اسارته شامه بلا هنوزم روی تنمه ، آثاره تازیونه ها چادره من آتیش گرفت،توی غارته خیمه ها وای جسمه برادرم غریب و بی حال افتاده بود رو خاکا بین جنجال غرغه به خاک وخون میونه گودال 💢(واویلتا2)واویلا💢 🔸🔸💠💠🔸🔸 🦋بند سوم🦋 در حاله احتضارمو،میسوزم از کُلِّ وجود اهلبیته خدا کجا محله ی قوم یهود آتیش و خاکستر و سنگ،میریختن روی سرمون با دسته بسته ماها رو ، بزم شراب بردنمون وای مجلس نامحرم و خیل اغیار دختره فاطمه کجا و انظار دیدنه خیزران و صورته یار 💢(واویلتا2)واویلا💢 .👇
. سلام_الله_علیها 🌷بند اول🌷 آئینه ی زهرا نما (یا ام کلثوم3) نوه ی ختم الانبیا(یاام کلثوم3) زینته مرتضی علی،دختر و خواهره ولی بانوی اطهر عفیفه ی حجب وحیا،خاتون باصبر و وفا نائبه کوثر تو روضه خوانه خونه خدایی پیام    رسانه   کرب  و  بلایی 💟(سیدتی2)یاام کلثوم💟 ▪️▪️ 🌷بند دوم🌷 بی بی  بگو برای ما (از  در و دیوار3) از محسنه شش ماهه و(تیزیه مسمار3) چهل حرومی با شتاب،علی رو بردن با طناب وای از مدینه مغیره ی پسته لعین،مادر و انداخت رو زمین بابغض و کینه ثانیه  نامرد شکسته پهلوش قنفذ میزد با غلاف به بازوش 💟(واویلتا2)(آه وواویلا3)💟 ▪️▪️ 🌷بند سوم🌷 دیدی با چشمانه ترت(روضه ی گودال3) کناره  مقتل  مادرت (رفته بود از حال3) برادرانت روی خاک،غرقه به خون و چاک و چاک وای از جسارت آتیش گرفته معجرت،حرومیا ریختن سرت رفتی اسارت به روی ناقه از کوفه تا شام شدی اذیت شنیدی دشنام 💟(واویلتا2)(آه واویلا3) 💟 ▪️▪️ 🌷بند چهارم🌷 چه ها کشیدی میونه (کوچه وبازار3) رفتی میونه  ازدحام (در بینه انظار3) دور و برت نامحرما،میریختن از پشته بوما سنگ وخاکستر سرت شکست با کعب نی،شما کجا مجلس می ناموس حیدر بزمه یزید و چشمای اغیار حرف کنیزی خجلت بسیار 💟(واویلتا2)(آه وواویلا3) 💟 👇
. سائل چون ذرّه به چشم مِهر معلوم شدیم مهمان حریم پنج معصوم شدیم در دفتر خاطرات ما بنویسید ما سائل لطف اُم کلثوم شدیم .............. مهمان چون مادر خود رشیده بودی بانو هرچند زغم خمیده بودی بانو با زینب و با رقیه ، در شام بلا مهمان سر بریده بودی بانو ✍ .
. سِرّ خداست قصه‌ی خواهر برادری پر ماجراست قصه‌ی خواهر برداری دانی کجاست قصه‌ی خواهر برادری در کربلاست قصه‌ی خواهر برادری شد بر حسین، زینب اگر بی‌قرار تر کلثوم بود، بهرِ غمش ناله دار تر او جانشینِ دومِ زهرای اطهر است چون زینب آتشین، نفَسِ دخت حیدر است او روضه‌خوان مقتل داغ برادر است نوحه سرای قافله، بانوی مضطر است آهش نفیرِ زخمیِ گودالِ قتلگاه شعرش سفیرِ حنجرِ پامالِ قتلگاه این‌گونه کس معینِ برادر نمی‌شود با شعر خود رسانه‌ی لشکر نمی‌شود مانند او، شبیه به مادر نمی‌شود چون او کسی قرینه‌ی خواهر نمی‌شود تنها نه خواهر است، که همراه زینب است همراه اشک و ناله‌ی جانکاه زینب است اول چکامه‌های غمِ کربلا از اوست دادِ سخن به وقتِ غم و ابتلا از اوست روح امید، بر دلِ هر مبتلا از اوست تصویرِ نینواییِ رنج و بلا از اوست وقتِ وداعِ یک یکِ یاران چکار کرد! با هر رجز، سپاه عدو را شکار کرد! وقتِ وداعِ هر یک از آن لشکرِ دلیر می‌گفت شعر تازه‌ای آن، دخترِ امیر نِعم الامیر، بر لبِ هر شیر و بچه شیر با هر رجز نمود روانه، هزار تیر دشمن کلافه بود ز تیغِ شعارها تیغی که آفرید، دوصد افتخارها اما بمیرم از غمِ وقتِ وداعِ یار خواهر سرود، با دلِ پر سوز و اشکبار مهلاً اَخا، غریب مرو سوی کارزار رحمی به حال زینب و این اشکِ زار زار برگرد ای امیدِ حرم، هستیِ حرم از آخرین وداعِ تو، غَش کرده خواهرم بار دگر سرود ز جانش، چکامه‌ای وقتی که دید بر سرِ یک نیزه، جامه‌ای افتاد زیرِ پای ستوران، عِمامه‌ای هان! ای حرامیان که نوشتید نامه‌ای رحمی کنید ای سپهِ نیزه دارها! شد قطعه قطعه جسمِ حسینم، سوارها! فریادِ ذوالجناح که بر خیمه‌ها رسید خون از نوای زخمیِ کلثوم می‌چکید وقتی که دید، رنگ ز رخساره‌ها پرید با شعر خویش روحیه‌ی تازه می‌دمید برگشت اسبِ خسته و بی صاحبِ حسین خون میگریست، مرکبِ بی راکب حسین شد آشکار شیون و فریاد ممکنات لرزید عرش و فرش، ز نِسوانِ بارزات شورِ نشور شد، ز نوای مخدرات بینِ غبار، ریخت بهم حالِ کائنات خیلِ مخدرات، سرازیرِ مقتَلَند اما هنوز شمر و سنانها مُعَطَّلَند اعرابِ بادیه که به گودال ریختند بر آن تنِ برهنه و پامال ریختند خونِ عزیز فاطمه و آل ریختند سر را ز پشتِ سر، به چه منوال ریختند فریادِ یابُنَیَّ ز گودال می‌رسید برگرد یااُخَیَّ ز گودال می‌رسید ✍ .
. سلام الله علیها 🚩بند اول: دختر شاه والا مقام حامی و هم مسیر امام عمه جان امام زمان ام کلثوم علیها سلام ای وارث چادر زهرا مایه ی تفاخُر زهرا توی شام و کوفه با تو شد توو ذهنا تبادر زهرا دل و دلدار حیدر، یا ام کلثوم تویی کرّار حیدر، یا ام کلثوم توی کرب و بلا با، تیغ صبوریت شدی تکراره حیدر، یا ام کلثوم صلِّ عَلٰی بنت مرتضی یا زینب صغری 🚩بند دوم: راوی فتح میدان عشق مرثیه خوان مردان عشق پا به پای عقیله تو هم گفتی جانم به قربان عشق همراهه دلاور زینب پرچمدار لشکر زینب پاسبان محملت عباس هیئت دار منبر زینب صاحب راز ارباب، یا ام کلثوم تویی سرباز ارباب، یا ام کلثوم آفرین داره عزمت، ای کوه غیرت به تو مینازه ارباب، یا ام کلثوم صلِّ عَلٰی بنت مرتضی یا زینب صغری ✍️به قلم: ، .👇
. حضرت ام کلثوم علیهاالسلام و حضرت سیدمحمد عموی امام زمان علیهماالسلام السلام‌علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید از جرم و گناه دیده استغفار کرد چون مرا در محضر تو مانع از دیدار کرد ای گل نرجس خجالت می کشم از چشم‌خود با گناهانش مرا پیش نگاهت خار کرد توبه از آن سیّئاتی می کنم که روز وشب رفتنم تا خیمه ی سبز تو را دشوار کرد عفو کن این نوکری را که پس از هر توبه اش روبه رویت هر گنه را باز هم‌ تکرار کرد خوب می دانم اگر در خواب غفلت رفته ام باز یک گوشه نگاه تو مرا بیدار کرد کاش برگردی بزودی،ای طبیب دردها نوکر بیچاره را هجران تو بیمار کرد بی تو این دنیا نباشد جز جهنم،حق بده دوری ات قلب مرا از زندگی بیزار کرد آخر ماه جمادی آمده وقت عزاست درد های سینه ات، اشک تو را بسیار کرد داغ عمّه یک طرف، داغ عموجان یک طرف می دهم حق، روضه ها چشم تو را خونبار کرد عمّه جانت امّ کلثوم است دیگر محتضر کربلا تا شام  ِمحنت، قلب او را زار کرد دارد از یک عمر درد و غصّه راحت می شود روز و شب بر حاجت  ِمرگ خودش اصرار کرد هرگز از یادش نرفته شام و رقص مست ها گریه ها در کوچه ها از خنده ی اشرار کرد بود شهزاده ولی بر تن لباس پاره داشت از چه دشمن عمه ات را راهی بازار کرد لحظه ی مرگش شده آن موقع که او را یزید وارد بزم شراب شام با اجبار کرد چوب می زد بر لب قاری، یزید بی حیا لعل او را پاره بین شادی انظار کرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
زمینه؛ بانوی غریب.mp3
زمان: حجم: 8.61M
علیهاالسلام 🔹بانوی غریب🔹 نور حقیقتی مکتوم بانو غریبی و مظلوم یا حضرت ام کلثوم قدر تو مثل شب قدره پنهان وارث هل أتی و نورِ قرآن محبوب خاتم رسولان تو کوثر فاطمه‌ای تویی دختر امیر بت‌شکن خواهر حسین و زینب و حسن تویی بانوی سخن «یا ام کلثوم، یا ام کلثوم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همدم غمای مادر آخه کیه به‌جز دختر چی شنیدی شب آخر عجّل وفاتی رو تو هم شنیدی از این زمونه دیگه دل بریدی تنهایی بابا رو دیدی سی سالِ بعد تو بودی و... آخرین سفرهٔ افطار علی تا سحر چشم گهربار علی شدی غم‌خوار علی «یا ام کلثوم، یا ام کلثوم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تویی تو خواهر زینب همه‌جا یاور زینب یار غم‌پرور زینب هرجا که سنگ می‌زدن از روی بام سایهٔ سر بودی برای ایتام از کربلا تا کوفه و شام اما تو رو کشته غمِ نیزه و سر مطهر حسین خیزران و لب پرپر حسین داغ دختر حسین «آه از یتیمی، آه از یتیمی» شاعر: نغمه‌پرداز:
واحد؛ اشک‌های بی ‌امان.mp3
زمان: حجم: 9.03M
علیهاالسلام 🔹اشک‌های بی‌امان🔹 کربلا بود و یک کاروان بی‌پناه کربلا بود و یک قافله اشک و آه کودکان یتیم و غریب و اسیر مانده حیرت‌زده در دل خیمه‌گاه کمر بر استقامت بسته زينب که یک‌دم هم ز پا ننشَسته زينب اگر زينب پناه کاروان بود تو هم بودی عصای دست زينب «آه و واویلتا، از غم کربلا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوفه بود و غم و غربتی بی‌امان قلبت آتش گرفت و شدی خطبه‌خوان «وَیلَکُم» گفتی و اهل کوفه شدند دل‌پریشان و گریان و آشفته‌جان ميان شهر پیچیده صدايت طنین حیدری خطبه‌هایت تمام کوفه، بانو زير و رو شد چنان که اشک‌ها شد هم‌نوايت «آه و واویلتا، کوفه شد کربلا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شام غم‌ها زده شعله‌ها بر دلت در خرابه شده اشک و غم حاصلت مانده بر جانت از کوفه داغی اگر داغ طشت طلا شد ولی قاتلت سه‌ساله رفت و زد آتش به جانت فدای اشک‌های بی‌امانت نداری طاقت ماندن که این غم دگر برده ز دل تاب و توانت «آه و واویلتا، از دیار بلا» شاعر: نغمه‌پرداز:
. چقد گریه می کنی امام تنهای ما بمیرم که مضطری با درد صبح و مساء میدونیم که با فرج تموم میشه غصه هات از این پس با هم دیگه دعا میخونیم برات یارب به حقّ اشک امّ کلثوم نباشه دیگه مهدی مظلوم چرا ساکن کوه و صحراس تا کی باشه به غربت محکوم یارب به حقّ اشک امّ کلثوم نزار باشه از حقش محروم طرید و خائف باشه تا کی بیابون که نیس جای معصوم اللهم عجل لولیک الفرج...... 🌸 برای عمّه بازم گرفتی بزم عزا دوباره تازه شده غم دشت کربلا می بینی که عمه جان شده دیگه نیمه جون رشیده ی مرتضی داره میره قدکمون ای وای نداشته یک شب خواب راحت ندیده از دنیا جز محنت بمیرم که سر کرده هر روز با روضه ها ساعت به ساعت ای وای جلو روشه حنجر اصغر تن ارباً اربای اکبر نرفت از خاطرش یک لحظه روی نیزه سرهای اطهر اللهم عجل لولیک الفرج...... 🌸 زبان حال ایشان با حضرت زینب علیهماالسلام: با مرگم شد آخرین دعای من مستجاب میدونی که بعد شام شده زندگیم عذاب بیا زینب جان بگیر سرم رو به دامنت دارم راحت میشم از غم ِغصه خوردنت ای وای به روی اون تل چه ها دیدی چقد خون از دیده باریدی دویدی با ناله تا مقتل رگای حنجر رو بوسیدی ای وای ما رو بردن به بازار شام به ما سنگ زدن از روی بام یزید با خیزرونش میزد روی لب جلو چشم ایتام اللهم عجل لولیک الفرج...... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. ۳۲ ام کلثوم برفت از دنیا دگر راحت شده از غم ها زین جهان رفته سوی زهرا واویلا واویلا واویلا۲ روان سوی عقبی گردیده هر کجا کربلا گردیده شور ماتم به پا گردیده واویلا واویلا واویلا۲ دخت حیدر ام کلثوم است به سان خواهرش مظلوم است همچو مادر ز حق محروم است واویلا واویلا واویلا۲ از غمش جمله دل ها خون است شیعه از داغ او محزون است مهدی فاطمه دلخون است واویلا واویلا واویلا۲ بدیده گل ام لیلا ز جور و کینه های اعدا شده پیکرش اربا اربا واویلا واویلا واویلا۲ بدیده تشنه لب اصغر را بدیده بریده حنجر را بدیده شورش محشر را واویلا واویلا واویلا۲ ام کلثوم گل خیر الناس غربتش را نموده احساس به وقت شهادت عباس واویلا واویلا واویلا۲ بدیده که گل ها را چیدند حرمت برادر دریدند سرش را از قفا ببریدند واویلا واویلا واویلا۲ به چشمش کربلا را دیده آتش خیمه ها را دیده سر بر نیزه ها را دیده واویلا واویلا واویلا۲ @yaghubianreza .👇
. سلام_الله_علیها ۱۱۸۴ کجایی تو نجف، سوریه یا کربلایی تو به زخم دلها فقط شفایی تو کجایی تو اینه آرزومون ای امام مظلوم با شما بگرییم واسه اُم‌ّکلثوم آقا جان دردت بجون تموم ما کاش بشیم فدایی شما با اینکه بدیم ولی شده ذکر لبامون آقا بیا آقا جان بیا که دلم پر از غمه بیا ای عزیز فاطمه بیا بیا یا مهدی بیا ذکر لب ام کلثومه **** بلا دیدم شبیه زینب منم جفا دیدم سر داداشم رو زیر پا دیدم بلا دیدم دیدم یکی با چوب می‌زد روی لبهاش افتاد میون طشت دندون ثنایاش دیدم که سر بریده نگام می‌کرد با چشاش منو صدام می‌کرد سپر یتیما تا شدم با گریه منو دعام می‌کرد از یادم نمیره نگاه آخرش خون گرفته بود چشِ ترش دیدم توی کوچه مونده بود زیر سم مرکبا سرش **** ستم دیدم من ازطفلی درد ورنج وغم دیدم به بازوی مادرم ورم دیدم ستم دیدم گودالو که دیدم کوچه یادم اومد هرکی رسید از راه داداشمو میزد دیدمش که چیزی نموند از بدنش از بس‌ رو خاکا کشیدنش یه عده با نیزه اومدن نیزه خورده رو باز زدنش دیدم که روی نیزه‌ای، زدن سرش می‌اومد صدای مادرش خیره به سر حسین شدم شمر اومد ولی با خنجرش **** .👇