.
.
#تركيب_بند
دوباره سرم در هوای شماست
💠ولادت امام جواد عليه السلام💠
💠ولادتحضرت علىاصغر(ع)💠
🔻 #بنی_فاطمه 🎤
#تركيب_بند
دوباره سرم در هوای شماست
تمام دلم سر سرای شماست
به سوی خدا رفتم و دیده ام
فقط ردّ پا ردّ پای شماست
خدا هم فقط از شما گفته است
گمانم خدا هم خدای شماست
گدایی برازنده ی ایل ماست
برازنده بودن برای شماست
ندارد تفاوت کجا میرسی
که هر انتها ابتدای شماست
خیالم از این و از آن راحت است
گره هام دست دعای شماست
مرا پای حیدر هلاکم کنید
به عشق رضا سینه چاکم کنید
دلی دارم و خانه زاد رضاست
فقط یاد دارد ز یاد رضاست
کم اینجا ندیده است برایش بد است
دلم مستحق زیاد رضاست
نجف،کربلا رفتم و گفته اند
که راهش دهید از بلاد رضاست
گره می خورد زندگی ام ولی
همین نا مُرادی مراد رضاست
به خود آیم و باز بینم سرم
روی خاک باب الجواد رضاست
جوادش در بسته را باز کرد
گره های من را رضا باز کرد
خبر را مسیح از مسیحا شنید
خبر را ز جبریل موسی شنید
اگر گوش تا گوش دل را دهی می توان
که از کعبه هم ذکر مولا شنید
زمین خشکسالی ترک خورده بود
ولی ناگهان بوی دریا شنید
دل انبیا بر دری می تپید
که از آن صدای شما را شنید
خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد
شبی که رضا ذکر بابا شنید
تو هم مادری هستی و می شود
که از قلب تو نام زهرا شنید
فدای نفسهای بابایی ات
فدای تپش های زهراییت
ز تو کوچه ها تا معطر شدند
حسودان این شهر ابتر شدند
به کوری چشمان ناباوران
همه محو روی پیمبر شدند
عسل های کندوی لبهای توست
گر این روزها شهد و شکر شدند
برای تماشای لبخند توست
علی اکبری ها کبوتر شدند
کریمی کرامت،جوادی و جود
چه خوش کُنیه هایت مکرر شدند
شبی که اذان گفت بابا همه
پُر از یاد میلاد اصغر شدند
خدا دید چشم پر احساس تو
از آن ابتدا غرق مادر شدند
کسی را نگاهت معطل نکرد
دو دست مرا هیچ معطل نکرد
تو دریایی و در تماشا رباب
تو در خوابی و غرق لالا رباب
تو تا آمدی آبرو دادی اش
که خندید با تو به زهرا رباب
شبیه حسینی و مات تو اند
همه دور گهواره حتی رباب
تو ذات بزرگی و جایت بلند
تو را داده بر دوش سقا رباب
تبسم کن و خیمه را شاد کن
بیا زنده کن عمه را با رباب
به دستان بابا هواست نبود
که چشمش به راه است آنجا رباب
نگو مادرت را صدا می زدی
به دست پدر دست و پاز میزدی...
#حسن_لطفی ✍
#میلاد_امام_جواد عليه السلام
#ولادت_حضرت_علیاصغر عليه السلام
#امام_جواد عليه السلام
#حضرت_علیاصغر عليه السلام
#ماه_رجب
https://eitaa.com/emame3vom/38337
👇
.
#یادواره_میلادحضرت_علی_اصغر
#مربع_تركيب
خانه وحی شده جنت اعلا امشب
کرده مه در کف خورشید تجلا امشب
از زمین یکسره بر عرش معلا امشب
این بود ذکر خوش اهل تولا امشب
که رباب امشب، قرص قمری آورده
پدر پیر خرد را پسری آورده
غم گنه، خنده ثواب است ثواب است امشب
بخت اندوه بخواب است بخواب است امشب
در گُل دیده گلاب است امشب
غرق در وجد رباب است رباب است امشب
روح از شادی و از شوق نگنجد به تنش
بوسه گیرد زلب اصغر شیرین دهنش
اهل دل جلوه جان از نظرش بِستانید
داروی درد خود از خاک درش بستانید
بوسه از روی ز مه خوبترش بستانید
عیدی از فاطمه و از پدرش بستانید
عالم از وجد و صفا جنت دیگر آمد
گل بیارید که امشب علی اصغر آمد
مهد او کعبه و چشم همگان زمزم اوست
زندگی بخش دو صد عیسی مریم دم اوست
ماه من مدح و ثنای همه عالم کم اوست
آشنای دل خوبان دو عالم غم اوست
گر به لب خنده و گر اشک فشانی دارد
با حسین بن علی راز نهانی دارد
عطر گل از نفس او به چمن می آید
بوی خون از دهنش جای لبن می آید
گه پدر را زدمش روح به تن می آید
گاه لب بسته و چشمش به سخن میآید
بر لبش جام بلا خوب تر از شیر آید
نگران است که کی حرمله با تیر آید
مفتخر می کند این طفل بنی الزّهرا را
نه بنی الزّهرا بلکه همه دنیا را
می برد خنده اش از شوق دل بابا را
آورد یاد پدر قصّه عاشورا را
آیه عشق به خال و خط و رویش پیداست
مرگ خونین ز سپیدی گلویش پیداست
ماه رخسار نکوتر زمهش را نگرید
بر رخ یوسف زهرا نگهش را نگرید
شرف قرب وی و بُعد رهش را نگرید
بسر دوش پدر قتلگش را نگرید
طفل را دامن مادر همه دم جا باشد
او زند بال که بر شانۀ بابا باشد
گُل رخساره او لاله علیّین است
بند قنداقه او طُره حورالعین است
پدرش بوسه زند بر لبُ ذکرش این است:
«دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است»
خاندان نبوی دست بدستش دادند
بوسه ها بود که بر نرگس مستش دادند
کیست این طفل که توحید بود مرهونش
عشق، دلداده و ایثار و وفا ممنونش
می دهد نور به خورشید رخ گلگونش
سرخ رو وجه خداوند بود از خونش
این همان است که در قلزم خون خنده کند
خنده اش حجّت حق را کُشد و زنده کند
این چه ماهی است که خورشید سرافکنده اوست
این چه طفلی است که استاد خِرد بنده اوست
این چه کشته است که جان دو جهان زنده اوست
این چه ذبحی است که خون را شرف از خنده اوست
«میثم» این کودک شیریست که پیرش گویند
پیشتازان صف عشق امیرش گویند
#استاد_سازگار✍
#حضرت_علیاصغر علیه السلام
#ولادت_حضرت_علیاصغر علیه السلام
#میلاد_حضرت_علی_اصغر
.👇
.
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علیاصغر
این روزا میبینی احوال منو
میبینی تلخی اوقات منو
میبینی که با خودم قهر میکنم
با خودم ببین مکافات منو
میبینی تلخ و بد اخلاق میشم
میبینی چقد بیطاقته دلم
دیگه داد خودمم دراومده
بس گاهی وقتا من بیحوصلهم
خسته از دعوای با این و اونم
خسته از جنگ و جدال الکی
جدی جدی دیگه دارم میبُرم
من دیگه خسته شدم راسراسکی
گاهی وقتا میشینم یه گوشه و
خودمو کُلی تماشا میکنم
میدونم چه مرگمه اما بازم
بیخودی این پا و اون پا میکنم
میدونم چرا بهم ریخته شدم
چرا تاریکم و بینور شدم
نمیخواد به روم بیاری، میدونم
میدونم خیلی ازت دور شدم
من که اینجوری نبودم میدونی
مادرم شیر محبتم داده
اگه اینجوری ازت دور شدم
روزگار به دوری عادتم داده
توی این روزای سخت که هرکسی
دنبال زندگی و سختیاشه
دیگه مطمئن شدم محاله که
کسی قد تو دوسَم داشته باشه
یا به من یه فرصت دیگه بده
یا منو ببخش به ابالحسن
یا اگه میخوای منو بسوزونی
منو پیش حرمله آتیش نزن
حرمله توی بدا سرآمده
دل آقا رو سوزونده اینقده
منو با حرمله یکجا نسوزون
حرمله شیرخواره رو با تیر زده
من اگر گنهکارم، اگر بدم
اگه خیلی دیر سراغت اومدم
منو با حرمله یکجا نسوزون
من ربابو که باسیلی نزدم
توکریمی مهربونی میدونم
میگذری ازم بازم خداجونم
وقتی کارد به استخونم میرسه
روضهی علیاصغر میخونم
لالایی طفل زبون بستهی من
لالایی هی لباتو بهم نزن
تا که یک لحظه تو خوابت ببره
کاشکی دشمنا یهکم ساکت بشن
داری با بابات میری عزیز من
ممکنه دشمنا هلهله کنن
اگه با تیر سهشعبه زدنت
پیش چشم بابا دستوپا نزن
اگه یکبار دیگه بشه خدا
تورو به آغوش من هدیه کنه
جوری لالایی میخونم واسه تو
که خود حرمله هم گریه کنه
رفتی و تا آخر عمر میبَرم
روی دوشم بار اشک و گریه رو
حرمله تورو با تیر زد و حالا
با کمونش میزنه رقیه رو
#شب_هفتم_رمضان
👇
زمینه؛ هستی رباب.mp3
زمان:
حجم:
4.45M
#حضرت_علیاصغر علیهالسلام
#زمینه
🔹هستی رباب🔹
داره قلبم با نفسای زخمی تو میزنه
رو لبای خشک تو ردّ اشک چشای منه
سرخی چشمای تو بیتابم کرده
کاش میشد سقا با دست پر برگرده
دست و پا نزن تو آغوش من
علی جان بمون تا نمیره رباب
تشنهکام من تلظی نکن
یه کم توی آغوش مادر بخواب
میشه ناامید، امید آخرم
هستی رباب، علی اصغرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میری میدون دستای مولا پشت و پناهت علی
اما مونده چشمای مادر خیره به راهت علی
پشت سرت دعای مادر همینه
گلوی نازتو حرمله نبینه
مثل من تو هم، برای حسین
واسه غربتش بیقراری علی
تیر اگه یه وقت، بیاد سمتتون
میخوای که واسهش جون بذاری علی
رو به سوی حق، برو دلاورم
هستی رباب، علی اصغرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی انگار خوابیده آروم زیر عبای بابا
توی میدون چی شده میلرزه قدمای بابا
منتظر بودم مادر پیشم برگردی
گلوتو آخر چرا با خون تر کردی؟
سخته باورش که من زندهم و
ببینم که رو شونه افتاد سرت
مادرت برات بمیره علی
سهشعبه چهها کرده با حنجرت
لالایی بخواب، لالۀ پرپرم
هستی رباب، علی اصغرم
شاعر: #حسین_عباسپور
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم