.
#امام_رضا علیهالسلام
#توسل
#محمدصادق_ابراهیمی
سلام حضرت آیینه حضرت باران
سلام حضرت خورشید؛ حضرت سلطان
گدای دم به دم رو سیاه آمده است
پر از امید، به شوق پناه آمده است
دوباره آمدهام بین این همه فریاد
گره زدم دل خود را به پنجره فولاد
به توشۀ سفرم اشک و حسرت آوردم
چقدر محضرت عرض ارادت آوردم
پیام آن زن پیری که گفت: مادرجان
سلام این دل در مانده را به او برسان
و پیرمرد مریضی که بین بستر بود
بریده بود؛ و آه دلش مکرّر بود
اشاره کرد و چنین گفت: محضر سلطان
سلام این دل درمانده را به او برسان
سلام مرد تهیدست آبرومندی
که کرد بدرقهام با نسیم لبخندی
و گفت: از طرف من به حضرتِ خورشید
بگو که جز تو ندارم به هیچکس امّید...
گناهکارم و راه قبول من اشک است
و واژه واژۀ اذن دخول من اشک است
همیشه در حرمت بوی سیب میآید
طنین روضۀ یابنالشبیب میآید
پر از جنونم و از گریه هم فراوانم
میان صحن برای تو روضه میخوانم
"نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا زِ جور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد"
به لطف روضه نصیبم زلالِ باران شد
مرا ببخش، اگر حالتان پریشان شد
بیا و مثل همیشه بزرگواری کن
دلم هوای حرم کرده است، کاری کن
زِ وصف حالِ دلِ تنگ، عاجزند حروف
براتِ کرب و بلایم به دست توست؛ رئوف
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#زیادت #زائر
.