✳️الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ✳️
شکر، حقّ عزّجل را بهرهمندیم از غدیر
میرسد بر جان شیعه رحمت و خیری کثیر
میرسد بر ما بشارت میرسد یک مژده نور
شد عطا بر ما زعیم و یک امیر بینظیر
میرسد از عالم بالا خطابی بر رسول
کای محمد ای رسول خاتم روشنضمیر
میوه از ابلاغ دینت گر که خواهی بعد از این
بایدت باشد دگر هم یک شریک و یک وزیر
گو به عالم این سخن را ای محمد فاش کن
هرکه من مولای او بودم علی هستش امیر
یک نفر باشد سزاوار امامت… این و بس
یک نفر باشد سزاوار زعامت… این و بس
آن کسی که خفت بر بستر، شب لیلالمبیت
مطمئناً نیست اینجا جای ترس و خار و خس
مطمئناً نیست جای نفاق اندر غنیمت
نیست دیگر جای جولاندادن هرشخص و کس
آن که یک سوسمارش امامت میکند فردا
نیست اینجا جای آن بیهودهی تلخ عبس
یک نفر باشد سزاوار امامت… این و بس
یک نفر باشد سزاوار زعامت… این و بس
آن که سائلهای شهرش میشناسندش همه
خوشهچینان را عنایت میکند وقت هرس
بیدرنگ و وقفه ارکان نمازش را شکست
سائلی دارد برای خاتم از دستش هوس
او که حتماً دوستدارانش هواخواهی کند
میرسد آن لحظه که بالا نمیآید نفس..
یک نفر باشد سزاوار امامت… این و بس
یک نفر باشد سزاوار زعامت… این و بس
آن کسی که بیهراس از زخمها و از گزند
درب خیبر را به یک دستش ز جایش برد و کند
مانده در ذهن عرب از روز خندق تا ابد
ضربهای که کرده حیران هم فرس هم عبدود
ضربهای که از عبادتهایمان بالاتر است
ضربهای که از تمام آسمان والاتر است
یک نفر که در احد بر دین و ایمان شد سپر
خورده او هفتاد زخم اما نترسید از خطر
نعره زد در عرش جبریل ملک با افتخار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
نیست اینجا مقام بزدل اهل فرار
نیست اینجا غنیمتخواه در وقت قرار
از غدیر خم که رسوا میشود اهل نفاق
از غدیر خم معین میشود اهل ضرار
باز گردد چو بر خلق جهان درهای لطف
از غدیر خم زمستان میشود مثل بهار
از غدیر خم کمال دین محقق میشود
میرسد اتمام رؤیاهای دین کردگار
میشود آغاز ایام امامت بعد از این
از غدیر خم شود آغاز عصر انتظار
گر تو خواهی بشنوی معنای پنهان غدیر
این سخن را با توجه با عنایت گوشدار
هست در این جمله معناهای عید کامله
«فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه»
فاطمه یعنی غدیر و فاطمه یعنی ولایت
فاطمه یعنی علی تنها سزاوار امامت
فاطمه یعنی حفاظت از ولی تا پای جان
فاطمه یعنی کمربند علی را... با جسارت
فاطمه یعنی میان آتش نمرودها نیز
با علی باشی اگر هم بشنوی حتی جسارت
فاطمه یعنی بسازی با تمام دردهایت
فاطمه یعنی نه حتی درد «پهلو» را شکایت
فاطمه یعنی بسوزی هر شبت در بین بستر
فاطمه یعنی ببافی موی زینب با رضایت
حسین کریمی
#شعر_عید_سعید_غدیر_خم
#مدحـوـمناجاتـامیرالمؤمنین