.
#امام_علی #امیرالمؤمنین
به ساحت مقدس حضرت علی ع
غزل ش ۳۳
شیر خدا ...
سحر گاهان که شیر حق رها سازد کنامش را
همه ذرات هستی باده می نوشند نامش را
اگر آب وضو سرد است ؛رود اشک من که هست
فقط مولای من لب تر کند اسم غلامش را
اگر خواب از سر چشمش نمی خواهد که پر گیرد
خیالی نیست خورشیدا ! نگه دار احترامش را !
مؤذن باده ی توحید را آهسته تر نوشد
به جام می کشان ساقی نکوبد نیز جامش را !
اگر آهوست در چشمت رمیدن را برد از یاد
اگر کبکی در اطراف است کوته کن خرامش را !
علی از خانه بیرون زد خلایق ماه را دیدند
و دیگر اختلافی نیست پایان صیامش را
نه در چشم علی خواب است که، بیداریِّ محض است
فقط شاعر به مضمون، سرمه زد چشم کلامش را
جهان کی سخت می گیرد به هر کاو سخت کوش آمد؟!
تلاش صید؛ محکم می کند الیاف دامش را
اگر صیاد ،او باشد ،خوشا در دام کوشیدن
خنک زخمی که شمشیر تو دارد التیامش را
سخاوت را بیاموز از علی زیرا که همچون کوه
نمی دارد دریغ از دشمنان حتی سلامش را
اگر تیغ جوانمردش حدیث لا به لب دارد
بدان معنی است که آهن پذیرا شد مرامش را
علی چشم است و ما روییده مژگانیم بر پلکش
شبیه حضرت قائم که یارانِ قیامش را ...
صدای فزت از پشت خم تاریخ می آید
که هر دم ملتی نابود می سازد امامش را .
#علیرضا_اطلاقی✍
.
.
#روز_جانباز
روز جانباز بر ایثارگرانِ راستْ قامت میهنم خجسته باد
یک قمر روی زمین تابان شده
ماه از شرم رُخش پنهان شده
"روز جانباز" از دل تقویم ها
با رشادتهای او عنوان شده
________________
بوَد میلادتان فرخنده عباس
وجودت از ادب،آکنده عباس
تو معنای جوانمردی و غیرت
وفا با نام نیکت، زنده عباس
________________
نیستم من لایق مدح و ثنایت یا قمر
نیک و زیبا کرده مدح تو خدایت یا قمر
معنی جانباز و ایثار و وفاداری تویی
ای ابوفاضل مدَد،جانم فدایت یا قمر
________________
قمر باشی،حسینت مِهر تابان
علمداری و او شاهِ شهیدان
تو تفسیری زلال از آب باشی
فرات شرمنده شد از کام ِ عطشان
________________
رشیدی،باوفایی، ای قمرجان
مؤدّب،باسخایی ای قمر جان
تو بی دستی،ولی "باب الحوائج"
عجب مشکل گشایی ای قمر جان
یا #حضرت_عباس،یا باب الحوائج،مدد
#فرح_یارمحمودی (صبا) ✍
١۴٠١/١٢/۶
.......
#امیرالمؤمنین
به ساحت امیر مهربانی ها حضرت علی علیه السلام
#غزل ش ۵۰
جز ذکر حق، شکفته گلی بر زبان تو ؟
روییده بر لبان تو باغ جنان تو
میلاد تو بهانهی لبخند کعبه بود
از سنگ، دل ربود رخ شادمان تو
شمشیر، کِی جواز اثر داشت بر سرت
او را نداده بود قسم ، گر به جان تو
یا روسیاه میشوم و یا سیاهروی
گفتند تیره است رخ چاکران تو
ابری که تیره گشت به باران نوید داد
من روسیاه گریه کن داستان تو
دیوار کعبه بود ترک خورد یا سرت؟!
ای صاحب زمان! به سر آمد زمان تو
کم مانده است گریه بچربد بر آتشی
که در تنور ، سر زده بر پخت نان تو
حاجت به ذوالفقار نباشد اگر دمی
ابروی خم به معرکه باشد کمان تو
چون تشنهی شنیدن نام تو گشتهایم
سوگند میخوریم دمادم به جان تو .
#علیرضا_اطلاقی
#مدح_امیرالمؤمنین
.
.
#اشک
گریه در مکتب ما بارش اشک از غم نیست
گریه ی ابر به گل هدیه دهد شادابی
کربلا یعنی اگر ظلم به هر جا دیدی
تو به سر جانب عباس شدن بشتابی
کربلا دسته و زنجیر و علم نیست رفیق
کهکشانی است که در آن من و تو شب تابی
آی درویش به اهداف علی فکر بکن
نیست حریت در خوردن صد مهتابی
شمر در بعد زمان یکسره در تکثیر است
کیست مختار در این گردش اسطرلابی؟!
شاعر اهل حرم باشی و چشمانت خشک ؟!
بار الهی بفرست ابر پر از سیلابی .
#علیرضا_اطلاقی
.
.
به ساحت مقدس اهل بیت س
غزل ش ۷۶
مکتب خون ...
اگر به مکتب حج از تو آب می خواهد
بدان که خالقت از تو حجاب می خواهد
تنی به آب بزن تا برون شوی از چاه
که رستن از دل ظلمت طناب می خواهد
نیاز ما به هدایت شبیه مزرعه ای است
که در مسیر نمو آقتاب میخواهد
به شکل رحل نظر کن که مثل آغوش است
بغل گشوده هر آنکس کتاب می خواهد
پر از خدایی و در جستجوی او هستی
چو ماهی ای که در آب است و آب می خواهد
زمان تکاپوی چندین هزار ثانیه است
زمانه گشتنش اما شتاب می خواهد
برای شه که برد آب ؟!، خوب می دانیم
که آسمان ولایت شهاب می خواهد
قدم به دیده ی من نه، سوار دلدل شو
که زین مرکب شاهی رکاب می خواهد
دو بازوی تو قلم شد که حق نوشت افزار
برای دفتر یوم الحساب می خواهد
حسین معنی حریت است و این واژه
محرم است و ز من شعر ناب می خواهد .
#علیرضا_اطلاقی✍
.